اگر میخواهیم ارتباط بهتری با مادرشوهرمان داشته باشیم، باید بتوانیم تفاوتهای او را هم ببینیم. انواع مادرشوهر را ما میتوانیم عنوان کنیم. مادرشوهر شما در این لیست جای میگیرد؟ اگر نه، مادرشوهر شما چه ویژگیهایی دارد؟
- بیتوته
نکته هایی برای ارتباط بهتر با مادر شوهر
مادران همسران، آنقدر نقش مهمی در زندگی زوجها دارند که حتما لازم است درباره آنها بیشتر حرف زده شود، آنها را باید بیشتر شناخت و باید یاد گرفت با آنها چطور بهتر ارتباط برقرار کرد، به خصوص حالا که این همه در مورد مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی حرف میزنیم و به دنبال بهبود کیفیت زندگی هستیم، حتما باید نقش پرررنگ مادران همسران را در زندگیها ببینیم و به آن بپردازیم.
قدم اول این است که بدانیم مادران همسران، هر کدام شخصیت و ویژگی خاص خودشان را دارند و نمیتوانیم با یک عنوان مثل مادرشوهر یا مادرزن، همه را در یک دسته بگذاریم. اگر میخواهیم ارتباط بهتری با مادرشوهرمان داشته باشیم، باید بتوانیم تفاوتهای او را هم ببینیم. انواع مادرشوهر را ما میتوانیم عنوان کنیم. مادرشوهر شما در این لیست جای میگیرد؟ اگر نه، مادرشوهر شما چه ویژگیهایی دارد؟
مادر شوهر همیشه ناراضی
ممکن است مادر همسر شما، به شدت ایدهآلگرا باشد و مدام از کار شما ایراد بگیرد. مطمئن باشید در بیشتر موارد، این رفتار فقط ظاهری و بیشتر نمودی از اضطراب درونی اوست. پس بهتر است با او وارد بحث نشوید. جمله طلایی شما در پاسخ به مادرشوهرتان میتواند این باشد: «من شما را مثل مادرم دوست دارم و به اندازه تواناییام برای شما کار میکنم.»
مادر شوهر همیشه مریض
ممکن است مادرشوهر شما با کوچکترین کسالت، در بستر بیفتد و از شما انتظار مریضداری داشته باشد. اول از همه باید بدانید که این رفتار ممکن است کاملا ناخودآگاه باشد و قصد و غرض واضحی پشت آن نباشد. دوم اینکه این کار به طور مشخص توجهطلبی است. یعنی کافی است شما در مواقعی که توانایی دارید به مادرشوهرتان رسیدگی کنید و دل او را به دست آورید تا توقعات او تعدیل شود.
مادر شوهر سرآشپز
اگر مادرشوهر شما از آن دسته آدمهایی است که مدام در حال تدارک دیدن بهترین سفره شام و بهترین دسرهاست، مطمئنا به شما و همسرتان حسابی خوش میگذرد. اما باید حواستان باشد که او حتا اگر به زبان هم نیاورد شاید از شما هم توقع همین پذیرایی را داشته باشد. پس اگر میتوانید با یک پذیرایی خوب دل او را به دست آورید.
مادر شوهری که قهر میکند
نه فقط مادر شوهر، بلکه همه آنهایی که اهل قهر کردن هستند، منتظرند که شما هم مقابله به مثل کنید تا به قهر خود ادامه دهند. پس بهترین راه این است که برعکس رفتار آنها عمل کنید و اصلا به روی خودتان نیاورید که قهر او را فهمیدهاید. آنقدر با او عادی رفتار کنید تا از لاک خودش بیرون بیاید و قهر را تمام کند.
مادر شوهر تعطیلات خراب کن
بعضی از مادرها دوست دارند که فرزندانشان تمام تعطیلات را کنار آنها بگذرانند. این مادرها معمولا با گلایه و بیان توقعات خود، استقلال زندگی پسرشان را از او میگیرند. بهترین راه این است که یکبار پیشنهاد او را رد کنید البته با کمال خونسردی و ادب، نه با گلایه و دلخوری. اما باید حواستان باشد که در زمان مناسب دیگری او را همراهی کنید تا مطمئن شود که تنهایش نخواهید گذاشت و بعضی موقع ها نمی توانید به دل او راه بیایید.
مادرشوهرعروسلوسکن
این نوع مادرشوهرها هم، حسابی حسادتبرانگیز میتوانند باشند. این دسته، به عروس بیشتر از پسر خودشان میرسند، جانبداری عروس را میکنند و مراقب هستند کسی به عروسشان از گل نازکتر نگوید. شاید، دلیلشان این است که میدانند زندگی با پسرشان میتواند ساده نباشد، یا این که میخواهند از این طریق دل عروس را به دست بیاورند و خیالشان راحت باشد که با پسرشان خوب رفتار میشود و پسرشان زندگی شادتری خواهد داشت. هر کدام که باشد، فرقی نمیکند، آرامش را تجربه کنید و به چیز دیگری فکر نکنید.
خيليها رابطه خوبي با مادرشوهرشان دارند
بهتر است قبل از هرچيز يک سوال از خودمان بپرسيم؛ آيا در جامعه اطراف ما خانوادههايي هستند که رابطه بين مادرشوهر و عروس و همچنين مادرزن و داماد، خوب و حمايتکننده باشد؛ روابطي که هر دو طرف از آن احساس خوبي داشته باشند و از حضور در کنار هم لذت ببرند؟ در واقع تعداد خانوادههايي که مادرشوهر، عروسش را به عنوان دختر خانواده و مادرزني که دامادش را به عنوان پسرش پذيرفته کم نيست و فکر ميکنم اگر همه ما کمي با دقت به اطرافمان نگاه کنيم، متوجه ميشويم که تعداد اين خانوادهها اصلا کم نيست.
پس اين يک قاعده و قانون کلي نيست و اگر در اين زمينه با تعارض روبرو هستيم، بايد به آن به عنوان يک مساله نگاه و براي برطرف کردنش تلاش کنيم.
آزردگي مادرشوهر طبيعي است!
زوجهاي جواني که وارد زندگي مشترکشان ميشوند، بايد به اين نکته توجه کنند که والدين همسرشان (چه زن و چه مرد) نسبت به فرزندشان احساس مالکيت دارند و وقتي احساس ميکنند اين مالکيت را بايد با ديگري شريک شوند و نفر سومي وارد رابطه والد و فرزندي ميشود، احساس عدمامنيت و از دست دادن سراغشان ميآيد. به هرحال مادري که 30-20 سال فرزندش (دختر يا پسر) را بزرگ کرده، برايش آرزوهاي زيادي داشته و از بودن در کنار فرزندش حس خوبي داشته و اين حس تعلق حس امنيت، ارزشمند بودن و مفيد بودن را به او ميداده، حالا در مقطعي قرار گرفته که بايد از فرزندش جدا شود و شايد حس کند که نتيجه همه تلاشها و خوندلخوردنها، تنهايي خودش شده!
اين احساسات در خانوادههاي کمجمعيتتر قويتر است. همچنين گاهي در بعضي خانوادهها يکي از فرزندان فرد کليدي خانواده است و نقش پررنگتري دارد. وقتي قرار باشد اين فرد کليدي، زندگي مستقلي را با همسرش آغاز کند، مسلما آزردگيهايي در خانوادهاش ايجاد ميشود. پس باتوجه به اين مسائل بهتر است اول اين احساس را بشناسيم و با آن همدل شويم و دوم اينکه روي نقاط حساس اين رابطه دست نگذاريم تا آزردگيهاي فرد را تحريک نکنيم.
شايد مشکل از «مدل ارتباطي» شماست!
خوب است زوجها از خود بپرسند: «آيا من در مدل برقراري ارتباط با خانواده همسرم مسلط هستم يا نه؟ آيا ميتوانم هيجانهاي خودم را کنترل کنم؟ آيا در برقراري ارتباط ميتوانم طوري رفتار کنم که مانع از سوءتفاهم و پيشگيري از بروز اختلاف شود؟»
اگر هرکدام از ما مسئول مدل و سبک ارتباطي خودمان و دنبال يادگيري مدلهاي ارتباط موثر و ارتباطهاي اجتماعي باشيم، گامي اساسي در پيشگيري از بروز مشکلات برداشتهايم.
نکته ديگري که نبايد فراموش شود اين است که نظام خانوادههايي که يک دختر و يک پسر دارند و نهايتا يک عروس و يک داماد به خانوادهشان اضافه ميشود با نظام خانوادههاي پرجمعيت که چند عروس و چند داماد دارند، کاملا متفاوت است. در خانوادههاي پرجمعيت که بيش از يک عروس و داماد وجود دارد، بحث مقايسه رفتارها، چه مقايسه رفتار عروسها با مادرشوهر و چه مادرشوهر با هرکدام از عروسها پيش ميآيد.
مثلا عروسخانمي که از لحاظ معاشرتي رفتار گرمتري دارد، ميتواند رابطه صميمانهتري با والدين همسرش برقرار کند و والدين همسرش ايشان را بيشتر ميپذيرند و در مقابل عروس خانم يا آقا دامادي که مدل برقراري ارتباطش برگرفته از الگوي اجتنابي باشد، طبيعتا در نظام خانواده کسي نميتواند با اين فرد ارتباط داشته باشد! حالا فرض کنيد فردي عروس يا داماد خانوادهاي شده که مدل برقراري ارتباط آن خانواده اجتنابي است و مهارت کمي در برقراري ارتباط دارند و خود فرد هم در حوزه ارتباطي ضعيف باشد؛
اين موضوع باعث تشديد مشکل ارتباطي ميشود و احتمال بروز سوءتفاهمها بيشتر خواهد شد. مثلا فرد تصور ميکند خانواده او را تحويل نميگيرند و عروس و داماد ديگر (که رفتارش صميمانه است) را بيشتر دوست دارند. در صورتيکه مسئول کيفيت اين ارتباط خودمان هستيم؛ اصل موضوع اين است که اگر مراقب جهت فلش مسئوليت باشيم، راحتتر شرايط و موقعيت خود را ميپذيريم و در فرصت مناسب دنبال راهي براي رفع اين مشکل هستيم.
منابع : نی نی بان / سلامت ایران