0

اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

دل از ازل کبوتر صحن عتیق شد

ریگ از نگاه مرحمت تو عقیق شد

یک دم خیال کرد که هستی تو هم خدا

آن کس که در کرامت و جودت دقیق شد

عیسی گرفت قدرت اعجاز از خدا

از آن زمان که با کرم تو رفیق شد

یوسف نهاد سر به بیابان و شد خراب

وقتی که در ملاحت رویت عمیق شد

بی تو ندیده ام برسد بر خدا کسی

تنها ره وصول خدا این طریق شد

هستم غلام حلقه به گوش و گدای تو

مادر پدر هر آن چه که دارم فدای تو

فروردین ۸۷

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

امدم مهربان ترين اقا

باز هم خورده ام زمين اقا

 

امدم تا ز خاك برداري

ابروي مرا همين اقا

 

كارد بر استخوان رسيده شده

روزگار مرا ببين اقا

 

سايه ات بر سرم هميشه مدام

اه همسايه امين اقا

 

زحمتت داده ام  هميشه ميدانم

خجلم از شما چنين اقا

 

تو كه همسفره غلاماني

كمي ام پيش ما نشين اقا

 

بي شما ما كجاي دنياييم

بي تو اقا چقدر تنهاييم            حسن كردي

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

و ارتباط من و اسمان بالايي

تمام سهم من از دلخوشي دنيايي

 

حضور سبز تو در لحظه هام پر رنگ است

تو نور روشن اين روزمرگي هايي

 

تو تكيه گاه تمام نداري ام هستي

كه جور درد مرا ميكشي به تنهايي

 

نميتوانم از اّن دست مردمي باشم

كه غير چشم تو دارند اميد فردايي

 

اگر چه اين دلم اهو نشد،نشد اما

تو قول داده اي اقا كه ضامن مايي

 

خلاصه اينكه در اين واژه ها نمي گنجي

چرا خودت به غزل هاي من نمي ايي

 

نگاه من به خدا از حديث ناب شماست

به شرطها و شروط شما پر از الاست

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

اّي همسايه تا تو را دارم

هر چه خوشبختي است ها دارم

 

تا قدم ميزنم به صحن عتيق

اسمان را به زير پا دارم

 

در قنوت نماز صحن شما

يك قدم مانده تا خدا دارم

 

چقدر راحتم كنار شما

خاطرم جمع تا رضا دارم

 

مهرتان ارث خانوادگيم

هر چه دارم من از شما دارم

 

خادمت بوده اند اجدادم

من هم اين افتخار را دارم

 

حضرت ثامن الحجج اقا

يا امام الرؤف يا مولا

 

نامتان بردم و دلم وا شد

چشمهايم دوباره دريا شد

 

باز باران گرفت در جانم

تا كه گلدسته ات هويدا شد

 

كودكي در حرم كنار شما

يا رضا گفت و از زمين پا شد

 

بعد از انكه شفا گرفته ببين

هر مريضي خودش مسيحا شد

 

وه چه ارامشي ست پيش شما

زندگي با شما چه زيبا شد

 

خودماني حسابمان كردي

وقت افطاري شما تا شد

 

دل من دستتان امانت هست

رزق من خاك استانت هست

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

قطعه های غزلم سوی حرم افتاده ست

مثنوی در پی ارباب کرم افتاده ست

بیت در بیت غزل پای علم افتاده ست

مطلع شعر به دستان قلم افتاده ست

بنویسیم "دو بیتی" که دل آباد شود

بعد از آن محرم این پنجره فولاد شود

در دو بیتی بنویسید دلم تنگ شده ست

و کمیت غزلم در حرمت لنگ شده ست

بیت در بیت غزل پاره ای از سنگ شده ست

باز بین غزل و قافیه ها جنگ شده ست

در حریمت همه ی قافیه ها پر بارند

«ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند»

در حریمت همه قافیه ها هوهو شد

عالمی مست تماشای خم ابرو شد

کار من درهم آن تاب و تب گیسو شد

حرمت با مژه های غزلم جارو شد

گرد و خاک حرمت سرمه چشمانم باد

به فدای سرو جانت همه ی جانم باد

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

آهوآمد سوی تو آرام شد،پس می شود

درحریمت هر که بی کس می رود کس می شود

 

یک عبای آبی و عمامه ای از جنس نور

آسمان ازدست این گنبد ملبّس می شود

 

خوب ها از چشمشان "می" می چکد اما چرا

قسمت چشمان من انگور نارس می شود؟

 

تو دلیل اعتبار گنبد و نقّاره ای

آهن و سنگ ازوجود تو مقدّس می شود

 

دل اگر تاریک باشد در حریمت چون کلاغ

زود در بین کبوتر ها مشخّص می شود

 

پنجره فولاد،سقّاخانه وگنبدطلا

هرکه در صحن است محو این مثلّث می شود

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

بعد از رکوع و سجده  و بعد از قیام از دور

هر شب دو زانو می زنم با احترام از دور

 

دستی به روی سینه و دستی به سوی تو

روی لبم گُل می‌کند آقا سلام از دور

 

تصویر زیبایی ست از بالا که می‌بینی

سوی تو می‌آیند آهوهای رام از دور

 

گاهی نسیمی سوی مشتاقان خود بفرست

گاهی بده این زخم‌ها را التیام از دور

 

بین من و تو چارده ساعت زمان راه ست

از منزل این هیچ تا ماه تمام از دور

 

من آشنا هستم به این درگاه از نزدیک

من حتم دارم دعوتم کرده امام از دور

 .

.

.

مانند دیدن با دو چشم کور از نزدیک

معنی ندارد فرق بین دور از نزدیک

 

خیلی برایم گفته اند از طعم اشک شوق

امروز در جان من ست این شور از نزدیک

 

اندازه‌ی شان شما هرگز نمی‌گنجد

در چشم‌های طاقت این مور از نزدیک

 

شکلی شبیه گنبدت پیداست وقتی که

دقّت کنی در دانه ا‌ی انگور از نزدیک

 

آغوش وا کردم ضریحت را و می‌دانم

هستم به آغوش تو خیلی دور از نزدیک

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

دیگر از راه دور با حسرت،اسمتان را صدا نخواهم کرد

مثل مادر کنار سجاده،یا رضا یا رضا نخواهم کرد

برو با کفتران خود خوش باش،من بیچاره چون کلاغم که

آسمان سپید مشهد را،با حضورم"سیا" نخواهم کرد

مادرم گفته التماس دعا،من فقط گفته ام که محتاجم

تو یقیناً شنیده ای چون که من کسی را دعا نخواهم کرد

چقدر سمت طوس پر بزنم؟مگر عقلم کم است در بزنم؟

تو مرا نوکرت نخواهی کرد،پس " منم" با تو تا نخواهم کرد

با تو قهرم شبیه زنبوری که به قندی فروخته گل را

قند نقد است و باغ گل نسیه،نقد را من رها نخواهم کرد

حال که دعبلم نمی خوانی،هر چه آمد خوش است می گویم

دیگر آقا برای ابیاتم قافیه دست و پا نخواهم کرد

آره زیباست بچه ی آهو،من سیاهم معفّنم زشتم

می روم گم شوم از اینجا چون حقتان را ادا نخواهم کرد

بعد از این انقدر صبورم که،بی خیالم که از تو دورم که

و چنان سنگ و بی شعورم که،درد دل با شما نخواهم کرد

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

فکر کردم که با قلم چه کنم؟

وقتی از صحن می روم چه کنم؟

شب میلاد تو به وقت رسید

مانده بودم برای غم چه کنم؟

دست بالاش می شوم دعبل

نگرانم که دست کم چه کنم؟

یک قدم مانده تا ضریح شما

دودلم تا در این قدم چه کنم؟

به غریبیت؟ یا که باز تو را

به جوادت دهم قسم؟ چه کنم؟

چه کنم؟نم به نم شدم باران

من بدم من بدم دَ دم؟ چه کنم؟

آخرش تو برای آهویی

منِ خر آمدم حرم چه کنم؟

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

چشم در تاثير زيبايي از ابرو كمتر است

مستي ابروي يار از گيسوي او كمتراست

 

اصل زيبايي ست اينكه پلك در بالاي چشم

شك كند در صحن از امثال جارو كمتر است

 

يا به وقت بيخودي زائر به دور مرقدت

حس كند كه ازخودش هشتاد كيلو كمتر است

 

بارها در تنگ آغوش ضريحت ديده ام

فاصله بين من و روح من از مو  كمتر است

 

با حساب دنيوي در اين حرم سر خم نكن

چون بهاي چار زانو از دو زانو كمتر است

 

بسكه با نيت نخوردي زود باور مي كني

آب سقاخانه از يك مشت دارو كمتر است

 

ازخودت بگذر به ترفندي كه در اين بارگاه

عارف بالله هم گاهي از آهو كمتر است

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

فتاده ام از بـلــــــنـدیِ ابروها

من مانده ام و اسارتِ گیسوها

صــیادی و هم ضمانت آزادی !

بیهوده به ســویت ندوند آهوها...

_________________
دریای هم اند و در دلِ هم هستند
زهرا و علی که ساحل هم هستند
شفاف و عمیق و بی نهایت...همچون
دو آینه که مقابل هم هستند
_____________________
ای آنکه نظر به نیمه ی پُر داری
بر ما نظری! چنانکه بر حُر داری
جان من و خاندانِ من در راهت،
نا چیز تر از آنچه تصورداری!
__________--
غم های زمانه ام که بی حد باشد
یا آب و هوای دل من بد باشد
در تق تقِ این قطار ، حل خواهد شد
وقتی حرکت به سمتِ مشهد باشد
________________--

ای عشق! دخیل بسته ات میمانم
آهوی غریب و خسته ات میمانم
هرچند که شادی به سراغم آید
من ،زائرِ دلشکسته ات میمانم

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

امام موسی کاظم(ع)-شهادت

 

  

 

کسی کــــه بوسه زند عـــرش، آستانش را 

 

قضــــــا به گوشۀ زندان نهــــد مکــــانش را

 

کسی  که روح الامین است طایــــر حرمش

 

هجـــــوم حادثــــه بر هــــــم زد آشیانش را

 

به حبس و بند و شهادت اگر چه راضی شد

 

به جــــــان خریـــــد بلاهای شیعیــــانش را

 

قسم به سجدۀ طولانی‌اش ز شب تا صبح

 

بسود حلقـــــۀ زنجیـــــر استخـــــوانش را

 

چو از مدینـــــه پیغمبـــــرش جـــــدا کردند

 

به هـــــم زدند دریغــــــا که خانمـــانش را

 

ز حیله بازی هــــــارون دون نجـــاتش داد

 

بریده بود  ز بیـــــداد خـــــود امــــــانش را

 

به جز عبــــــای فتاده به خــــاک در زندان

 

نبینی آن که بجـــــویی اگر نشـــــانش را

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

اشعار زیارتی امام رضا (ع) - حسن علیپور

ای در هراس روز قیامت پناه من
ای آشنای اشک من و سوز و آه من

دل پیش تو بهانه ی غربت نمی کند
ای دلبر همیشگی و دلبخواه من

از بنده زادگان توأم ثامن الحجج
بیجا نگفته ام که تو باشی اله من

با تو چه زود ناز مرا می خرد خدا
ای تا حریم قرب خدا شاهراه من

ناراضی از کنار تو هرگز نرفته ام
نومید کی شود ز عطایت نگاه من

من در حریم قدس تو تطهیر می شوم
می ریزد از دعای تو بار گناه من

گفتی برای دیدن من زود می رسی
ای انتظار لحظه ی مرگم گواه من

اینجا مدینه، مکه، نجف یا که کربلاست
اینجا بهشت روی زمین جنت الرّضاست
*** حسن علیپور ***     
 

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

ناصر شهریاری

امام موسی کاظم(ع)-شهادت

 

 

 

کنج زندان می کشم این سو و آن سو پیکرم

 

جرمم این بوده که فرزند نبی و حیدرم

 

بس که دشمن داده آزارم در این زندان غم

 

می چکد خون جگر از نوک مژگان ترم

 

استخوان هایم شکسته،از جفای دشمنم

 

سلسله در سلسله سر تا به پا، پا تا سرم

 

رد پای تازیانه بر تنم افتاده و ...

 

پیرهن گردیده عضوی از تمام پیکرم

 

سلسله سنگین و تن زار و فراوان زخم من

 

خون چکد از جسم زارم تا تکانی می خورم

 

تا شکسته استخوان ها را نظاره می کنم

 

یاد آن پهلو شکسته، یاد دیوار و درم

 

من اسیرم لیک مردم، از جسارت ها چه باک

 

دل غمین زینب و بازار و سنگ و معجرم

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

    يا امام رضا(ع)      

شبي ياد جنون آباد كردم 

علي موسي الرضا را ياد كردم

 

ميان بي كسي هاي شبانه 

هواي صحن گوهرشاد كردم

 

طنابي از دلم بر ديده بستم

دخيل پنجره فولاد كردم

(مصطفي صابر خراساني)

 

من غلام قمرم

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:36 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها