0

اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

رسید تا فلکه آب و روبروی حرم

گذاشت دست به سینه : سلام سوی حرم

لب زمین دو چشمش دوباره باران خورد

در آستانه دریا گرفت بوی حرم

گذاشت صورت خود را به صورت یک در

نفس کشید و نفس شد به رنگ و روی حرم

تمام حس عطش را به کاسه ها نوشید

و پر شد از تب و تاب لب سبوی حرم

در آن طرف پدری که خمیده . با گریه

گره زده پسرش را به آبروی حرم

چقدر قطره به دریا رسیدنش زیباست

چقدر زمزمه جاری شده به جوی حرم

در ازدحام توسل ز چشم من گم شد

ضریح بود و هزاران دعای توی حرم

شکست بین نماز زیارت آقا

شکست و ریخت قنوتش به گفتگوی حرم

شفا گرفته مریضی .....زدند نقاره

صدای معجزه پیدا شد از گلوی حرم

گذاشت دست به سینه .عقب عقب برگشت

رسید تا فلکه آب و روبروی حرم

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

مریض آمده اما شفا نمی‌خواهد

قسم به جان شما جز شما نمی‌خواهد

برای پیش تو بودن بهانه‌ای کافی‌ست

بهشت لطف کریمان بها نمی‌خواهد

دلیل ناله‌ی من یک نگاه محبوب است

وگرنه درد غلامان دوا نمی‌خواهد

فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم:

مگر که شاه خراسان گدا نمی‌خواهد؟

دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت

نماز در حَرَمت «اهدنا» نمی‌خواهد

همین قدر که غباری بر آستان باشد

رواست حاجت عاشق، دعا نمی‌خواهد

تو آشنای خدایی، کدام رهگذری

در این جهان غریب آشنا نمی‌خواهد؟

ببین به گوشه‌ی صحنت پناه آوردم

مگر کبوتر آواره جا نمی‌خواهد؟

به حکم آنکه «علیک الرفیق ثم طریق»

دلم بدون رضا (ع) کربلا نمی‌خواهد

خدا مرا به طواف تو مبتلا کرده‌ست

طواف کعبه بخواهم، خدا نمی‌خواهد

نگفته است، حیا کرده شاعرت آقا

نگفته است، نه اینکه عبا نمی‌خواهد

شاعر : قاسم صرافان

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

    يا امام رضا (ع)

از لطف التماس ِ صداهايِ آهوان

بي گريه هم گرفت دعاهايِ آهوان

آهو زياد محضر معشوق ميرود

پس وصلمان كنيد به پاهايِ آهوان

يك عده اي شدند گدا كلبِ كهف را

ما نيز ميشويم گداهايِ آهوان

نانم حرام ميل كبوتر شدن كنم

وقتي كه هست حال و هواهايِ آهوان

صورت گذاشتن به كفِ پات واجب است

آن هم در آستانِ خداهاي آهوان

صياد نيز پايِ تو را بوسه ميزند

با ذكر يا امام رضاهايِ آهوان

 

آهو شديم پس كرمت را نشان بده

مثل هميشه آن حرمت را نشان بده

 

ما زلف داده ايم پريشان شود همين

دل داده ايم دستِ تو حيران شود همين

آئينه ي مرا سحري تكّه تكّه كن

باشد كه خرج گوشه ي ايوان شود همين

دردِ مرا علاج مكن با طبابتت

با خاكِ زير پاي تو درمان شود همين

حالا كه هم غذاي غلامان خانه ايم

خوب است آدمي ز غلامان شود همين

آنكه به مهرباني ات ايمان نياورد

در ازدحام حشر پشيمان شود همين

لطف تورا به خاطر اين آفريده اند

كه آتش ِ خليل، گلستان شود همين

كلِّ زمين بناست اگر كشوري شود

بهتر كه پايتخت خراسان شود همين

از جلوه ات كنار بزن اين نقاب را

تا آفتاب پاره گريبان شود همين

سلماني ات نيامده ظرفش طلا شود

اين جا نشسته است كه سلمان شود همين

حالا كه محمل تو رسيده ست شهر طوس

حرفي بزن كه شهر مسلمان شود همين

 

اين بندگيِ ما به قنوتِ تو كامل است

توحيدِ ما به شرط و شروطِ تو كامل است

 

جز تو نميشويم گرفتار هيچكس

هرگز نميشويم هوادار هيچكس

از آن زمان كه با حرمت آشنا شديم

اصلاً نرفته ايم به دربار هيچكس

اينجا به زائرانِ تو فيضي كه ميرسد

آن را نميدهند به زوّار هيچكس

نانِ كسي به غير تو من را حلال نيست

خود را نميكنم بدهكار هيچكس

حالا كه تو امام ِ رئوفِ جهان شدي

ديگر نميشويم گنهكار هيچكس

جز تو كسي سه بار عيادت نميكند

در پاسخ زيارتِ يكبار هيچكس

شبهاي قدر غير تماشايِ رويِ تو

دل خوش نميكنيم به ديدار هيچكس

 

فردا بگير دستِ مرا ايّهالرئوف

يا ايّهالامام رضا ايّهالرئوف

 

هرچند ناتوان شدي اما ز پا نيفت

اي هشتمين عزيز ، عزيز ِ خدا نيفت

ميترسم آنكه دست بريزد به پهلويت

باشد ز پا بيفت ولي بي هوا نيفت

كوچه به آلِ فاطمه خيري نداشته

ديوار را بگير و در اين كوچه ها نيفت

مردم ميان شهر تماشات ميكنند

اين بار را به خاطر زهرا بيا نيفت

دامان هيچكس به سرت سر نميزند

حالا كه نيست خواهر تو پس ز پا نيفت

تكّه حصير ِ خويش از اين حجره جمع كن

اما به ياد نيمه شبِ بوريا نيفت

 

اي واي اگر به كرب و بلا بوريا نبود

راهي براي دفن شه كربلا نبود

(علي اكبر لطيفيان)

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

              يا امام رضا(ع)

خاک حرم رسید ، دوا نیز داده شد 

آب حرم رسید، شفا نیز داده شد

 

ما طور خواستیم مقیم حرم شدیم

ما جلوه خواستیم ، خدا نیز داده شد

 

اصلا بهانه هاست که ما را می آورد

با دادن بهانه ، بها نیز داده شد

 

هر جا اگر به خواسته ها لطف می شود

در این حرم نخواسته ها نیز داده شد

 

از بس کریم بود که درهم خرید و رفت

در ازدحام ، حاجت ما نیز داده شد

 

اصلا به خواهش کم ما اکتفا نکرد

ما سنگ خواستیم ، طلا نیز داده شد

 

گفتم رضا، عطای حسینی نصیب شد

گفتم حسین ، امام رضا نیز داده شد

 

میخواستم به مشهد تو راهی ام کنند

دیدم برات کرب و بلا نیز داده شد

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

  يا امام رضا (ع)

از لطف التماس ِ صداهايِ آهوان

بي گريه هم گرفت دعاهايِ آهوان

آهو زياد محضر معشوق ميرود

پس وصلمان كنيد به پاهايِ آهوان

يك عده اي شدند گدا كلبِ كهف را

ما نيز ميشويم گداهايِ آهوان

نانم حرام ميل كبوتر شدن كنم

وقتي كه هست حال و هواهايِ آهوان

صورت گذاشتن به كفِ پات واجب است

آن هم در آستانِ خداهاي آهوان

صياد نيز پايِ تو را بوسه ميزند

با ذكر يا امام رضاهايِ آهوان

 

آهو شديم پس كرمت را نشان بده

مثل هميشه آن حرمت را نشان بده

 

ما زلف داده ايم پريشان شود همين

دل داده ايم دستِ تو حيران شود همين

آئينه ي مرا سحري تكّه تكّه كن

باشد كه خرج گوشه ي ايوان شود همين

دردِ مرا علاج مكن با طبابتت

با خاكِ زير پاي تو درمان شود همين

حالا كه هم غذاي غلامان خانه ايم

خوب است آدمي ز غلامان شود همين

آنكه به مهرباني ات ايمان نياورد

در ازدحام حشر پشيمان شود همين

لطف تورا به خاطر اين آفريده اند

كه آتش ِ خليل، گلستان شود همين

كلِّ زمين بناست اگر كشوري شود

بهتر كه پايتخت خراسان شود همين

از جلوه ات كنار بزن اين نقاب را

تا آفتاب پاره گريبان شود همين

سلماني ات نيامده ظرفش طلا شود

اين جا نشسته است كه سلمان شود همين

حالا كه محمل تو رسيده ست شهر طوس

حرفي بزن كه شهر مسلمان شود همين

 

اين بندگيِ ما به قنوتِ تو كامل است

توحيدِ ما به شرط و شروطِ تو كامل است

 

جز تو نميشويم گرفتار هيچكس

هرگز نميشويم هوادار هيچكس

از آن زمان كه با حرمت آشنا شديم

اصلاً نرفته ايم به دربار هيچكس

اينجا به زائرانِ تو فيضي كه ميرسد

آن را نميدهند به زوّار هيچكس

نانِ كسي به غير تو من را حلال نيست

خود را نميكنم بدهكار هيچكس

حالا كه تو امام ِ رئوفِ جهان شدي

ديگر نميشويم گنهكار هيچكس

جز تو كسي سه بار عيادت نميكند

در پاسخ زيارتِ يكبار هيچكس

شبهاي قدر غير تماشايِ رويِ تو

دل خوش نميكنيم به ديدار هيچكس

 

فردا بگير دستِ مرا ايّهالرئوف

يا ايّهالامام رضا ايّهالرئوف

 

هرچند ناتوان شدي اما ز پا نيفت

اي هشتمين عزيز ، عزيز ِ خدا نيفت

ميترسم آنكه دست بريزد به پهلويت

باشد ز پا بيفت ولي بي هوا نيفت

كوچه به آلِ فاطمه خيري نداشته

ديوار را بگير و در اين كوچه ها نيفت

مردم ميان شهر تماشات ميكنند

اين بار را به خاطر زهرا بيا نيفت

دامان هيچكس به سرت سر نميزند

حالا كه نيست خواهر تو پس ز پا نيفت

تكّه حصير ِ خويش از اين حجره جمع كن

اما به ياد نيمه شبِ بوريا نيفت

 

اي واي اگر به كرب و بلا بوريا نبود

راهي براي دفن شه كربلا نبود

(علي اكبر لطيفيان)

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

  يا امام رضا(ع)

بهر حاجات اگر دست دعا برخيزد

دلبري هست به هر حال به پا برخيزد

 

لطف آقاي خراسان ز همه بيشتر است

هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخيزد

 

آه در سينه ي عشاق به هم مرتبطند

وقت نقاره زدن  ناله ي ما برخيزد

 

جرأتش نيست كسي حرف جهنم بزند

گر پيِ كار ِ گنهكار ز جا برخيزد

 

زائر آن است كه در كوي تو اُتراق كند

آنكه در عرش نشسته ست چرا برخيزد؟

 

تا به دستِ كرم تو به نوايي نرسد

از سر ِ راه محال است گدا برخيزد

 

بر سر خاكم اگر آهوي تو گريه كند

از تمام جگرم بانگ رضا برخيزد

 

حرمت زودتر از كعبه مرا حاجي كرد

حج ما آخر ذي القعده به پا برخيزد

(علي اكبر لطيفيان)

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

(السلام علیک یا امام الرئوف)

مفخر عشق  

رضا قرآن ناطق پیکر عشق                    رضا رضوان وبحر کوثر عشق

که نامش بر زبان اهل عـا لم                    به عالم همچو او را مفخر عشق

سرا پا تارو پودش نور یزدان                  که او اولگوی خوبان سرور عشق

سرودم آسمان را در مقــا مش                  غریـب آشنا را یــــا و ر عــــشق

زیا رتگا ه او حــــج فـقـیـران                  هـمه رحمت بگـیرند از در عشق

تما م زائران از وی بخواهــند                  ضمان نا رشا ن در محشر عشق

هر آنکس رو کند بر قبله هفت                 نمازش می رود بر محضر عشق

شب مشهد به عـطـر او مـزین               رضا را همچو تاجی بر سر عـشق

که خاک پای او سرمه ملک را              به باغ مصطفی   گـل پرور عـشق

                          دل مستی چو (خا دم) در بر او

                          رضا آبش دهد از کـوثر عشق

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

صلی الله علیک یا علیّ بن موسی الرضا المرتضی

 

ما شیعه ایم و مهر علی آبروی ماست

آیینه ایم و جلوه ی او نقش روی ماست

 

شکر خدا که گرم هیاهوی حیدریم

شکر خدا که ذکر علی گفتگوی ماست

 

در پای درس مکتب او پا گرفته ایم

لبریز باده ی ازلی اش سبوی ماست

 

با او طهارت نسبی کسب کرده ایم

یعنی که خاک درگهش آب وضوی ماست!

 

سوگند می خوریم که ما با علی خوشیم

شکر خدا که قبله ی رویش به سوی ماست

 

ما شیعه ایم و در همه عالم زبانزدیم

حلقه به گوش عالِم آل محمدیم

 

آقا قسم به تو ز غم آزاد می شوم

وقتی دخیل پنجره فولاد می شوم

 

شیرین ترین دقایق عمرم دمی است که

در بیستون عشق تو فرهاد می شوم

 

احساس می کنم ز دو عالم بریده ام

وقتی مقیم صحن گهر شاد می شوم

 

با تو خرابه ی دل من قصر می شود

با گنج مهربانی ات آباد می شوم

 

آهو شدم که ضامن من هم شوی رضا!

ورنه اسیر پنجه ی صیّاد می شوم

 

هر ضامنی که ضامن آهو نمی شود

هر کس که نام اوست رضا،او نمی شود

 

تو هشتمین ستاره ای از بی بدیل ها

یعنی تویی ز ایل و تبار اصیل ها

 

از بس کرامت تو به عالم زبانزد است

عیسی رسیده تا که بندد دخیل ها!

 

هرگز کسی ز درگه تو ناامید نیست

لطفت هماره ضامن ابن السَّبیل ها

 

یک جرعه آب خوردن از آن کاسه ی طلا

خوشتر بُوَد ز طعم خوش سلسبیل ها!

 

در انتظار مهر رئوفانه ی توأم

وقتی که می رسند نوای رحیل ها

 

در انتظار دیدن رویت سه جا منم 

یعنی دخیل رشته ی حبّ شما منم

 

سوی تو آمدیم که درمانمان کنی

با یک نگاه بی سر و سامانمان کنی

 

یا ایّها الرئوف!امید همه به توست

داریم امید این که مسلمانمان کنی

 

یک گوشه ی نگاه تو مس را طلا کند

بر ما کمی بتاب که سلمانمان کنی

 

ما رعیتیم و ریزه خور سفره ی شما

خوشحال می شویم که مهمانمان کنی

 

امشب تو را به جان جوادت دهم قسم

تا راهی حریم خراسانمان کنی

 

احساس می کنم که حریم تو کربلاست

هر کس که زائر تو شود زائر خداست

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

شکر خدا که ریزه خور خوانتان شدم

دلبسته ی حریم خراسانتان شدم

 

شکر خدا که بار دگر زائر توام

لطف خود شماست که مهمانتان شدم

 

لایق نبوده ام که شوم همجوارتان

مبهوت این کرامت و احسانتان شدم

 

یا ایها الرئوف زمینم زده گناه

بی خود نبوده دست به دامانتان شدم

 

با صد امید بر در این خانه آمدم

امّیدوار لطف فراوانتان شدم

 

جایی به جز بهشت خراسان نیافتم

گوشه نشین روضه ی رضوانتان شدم

 

دست خودم نبوده که اینجا رسیده ام

دست خودم نبوده مسلمانتان شدم

 

چشم طمع به گندم مهر تو بسته ام

این شد که من کبوتر ایوانتان شدم

 

دل کنده ام ز خانه و شهر و دیار خود

عشقت سبب شده که پریشانتان شدم

  

لطف و عطای تو چقدر فرق می کند

بیهوده نیست بی سر و سامانتان شدم

 

حال و هوای کرب و بلا دارد این حرم

یعنی که مست جام حسین جانتان شدم

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

صلّی الله علیک یا علیّ بن موسی الرّضا

 

زهر جفا نیلی نموده پیکر من

یعنی رسیده لحظه های آخر من

 

در بین حجره بر خودم می پیچم از درد

این چه بلایی بود آمد بر سر من

 

چشمم نمی بیند،زمین خوردم دوباره

این ضعف بسیارم شده درد سر من

 

درد کمر آخر امانم را بریده

تازه شبیه تو شدم ای مادر من

 

از روضه های «تازیانه»،«میخ»،«سیلی»

آتش زبانه می کشد از باور من

 

با هر نفس خون جگر می ریزد از لب

آلاله می بارد کنار بستر من

 

شکر خدا این جا نبوده تا ببیند

این صحنه ی جان کندنم را خواهر من

 

تصویری از گودال و تلّ زینبیه

افتاده بین قاب چشمان تر من

 

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

آمده پر زخجالت به شما رو مي زد

باز هم رو به شما ضامن آهو مي زد

 

آمد و ديد به بيراهه زده ، كج رفته

وچراغ دل او داشت كه سوسو مي زد

 

ديد جايي نتوان بهتر از اين جا رفتن

او پشيمان شده از سر كه به هر سو مي زد

 

ابتداي حرمت خاك شد و بوسه گرفت

پيش آقاي خودش داشت كه زانو مي زد

 

آرزو داشت كه هر صبح شبيه خدام

صحن زيباي تو را با م‍ژه جارو مي زد

 

آمد از محضرتان نور گرفت و مي رفت

مست و ديوانه شد و نغمه ي هوهو مي زد...

...

ياسر مسافر

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

من سرم را نذر شاهنشاه ایران میکنم

با چنین کاری خودم را اهل ایمان میکنم

چونکه قرآن خدا در تو تجلی می شود

پس میان صحن تو صد ختم قرآن می کنم

بعد از آنی که شنیدم ضامن آهو شدی

چه حسودی ها به آن آهوی حیران میکنم

میزبانی مثل تو وقتی که پیدا می شود

من سراسیمه خودم را باز مهمان می کنم

من برای مهر و امضای برات کربلا

پنجره فولادتان را بوسه باران می کنم!!!

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

این رضا کیست که بر شاه و گدا میبخشد               بهر اغیار جدا،دوست جدا میبخشد

کار  بر  مسلک  افراد  ندارد  ،  آری                           گر ببخشد همه بی چون و چرا میبخشد

محفل ار سرد شده،گرمی دست نگهش                 جمع ما را به خدا لطف و صفا میبخشد

الله الله که چو اکسیر همین نام "رضا "                   صفحه ی تیره ی این قلب جلا میبخشد

ای که بیمار شدی،نسخه ی درمان خواهی           او طبیب همه درد است شفا میبخشد

گر به دل حبّ رضا هست تو را ربّ کریم                     گنهت  را ز  کرم  روز  جزا  میبخشد

سائلان !معتکف کوی پر از لطف شوید                    به یقین هر چه که خواهید رضا میبخشد

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

آواره صحرا و بیابان شده ام

سودا زده طره جانان شده ام

همراه فرشتگان و جبریل امین

جاروکش کعبه خراسان شده ام

خوشبخت تر از مرا نشانم بدهید

دیوانه زنجیری سلطان شده ام

این معجزه پنجره فولاد رضاست

امروز اگر اهل و مسلمان شده ام

از اسفل سافلین رسیدم به بهشت

ضرب المثل حلقه مستان شده ام

ما را کرمش داد ز هر غصه نجات

بر معرفت و مرام سلطان صلوات

امروز اگر مقام و جایی دارم

خاک قدم همچو شمایی دارم

گفتند که دیوانه شدم حرفی نیست

من نیز در این جهان خدایی دارم

من ناز طبیبان جهان را نکشم

آقای من اسمه دوایی دارم

در خانه قبر هم غریبی نکشم

ای مردم عجب شاه وفایی دارم

آقا یکی از شروط توحید تویی

مدیون توام اگر خدایی دارم

لطف تو نشاند بین قلبم ایمان

صد شکر مسلمان تو ام یا سلطان

ممنون عطای توست هر بیچاره

مستاجر لطف توست هر آواره

چشمان سیات معدن اکسیر است

بیهوده طلا نگشت سنگ خاره

هستی تو و روی غصه ها کم گشته

باز است هنوز باب و راه چاره

این حسرت صبح و شام اسرافیل است

یک صبح زند به عشق تو نقاره

دیوانه به سوی مشهدت می آیم

دیوانه تر از حرم روم هر باره

یک قبر وَ این همه کرم ایوالله

این قدر گدا و یک حرم ایوالله

قربان کبوتران میخانه تو

قربان خمار جام و پیمانه تو

هر قدر صفا که هست در بین بهشت

یک جا شده نذر و هدیه بر خانه تو

هر لحظه زمین دور سرت می گردد

خورشیدی و عالم است پروانه تو

ناگاه فقیر بی نوا حاتم شد

تا خورد قسم به جان دردانه تو

یک مرتبه عقل من به کار افتاد و

یک عمر شدم غلام و دیوانه تو

صد شکر که با خودت رفیقم کردی

وابسته ی بر صحن عتیقم کردی

یک شعبه ز مشهد شما شد این دل

یعنی که مرا تو کرده ای باز خجل

بد بخت تر از تمام دنیا هستم

یک لحظه اگر زمن بگردی غافل

من شاعر افتخاریت می گردم

توفیق نبود تا شوم چون دعبل

بی نام حسین و گریه و سینه زنی

انگار زیارتت بگردد باطل

از صحن و سرات کربلایم بردی

یعنی که شده است عشق و حالم کامل

ای کاش شبی یابن شبیبت باشم

در روضه کربلا حبیبت باشم

هرکس که کریم است گدا می خواهد

یک صحن پر از بروبیا می خواهد

پیگیر دوای درد ما نیست کسی

پیگیری کار ما وفا می خواهد

صاحب نفس و روسیه و پیر و جوان

هر کس به طریقی از شما می خواهد

این شاعر دل شکسته ات جای عبا

پیراهن مشکی تو را می خواهد

بالاتر از آنی که به دادم نرسی

آقا دل من کرببلا می خواهد

دل را به کرمخانه لطفت بستیم

ما منتظر رزق محرم هستم

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

سلطان کریم تر زتو هرگز ندیده ام

بهر غلامی تو خدا آفریده ام

لطف تو داده جان به تنم یا ابا الجواد

در آن زمان که از غم و محنت بریده ام

مانند کفتران حرم در خیال خود

تا آسمان آبی طوست پریده ام

گشتم خراب حضرت ارباب کربلا

تا کاسه ای ز آب حرم سرکشیده ام

بازیچه گشت عشق خلایق برای من

وقتی که طعم عشق شما را چشیده ام

مجنون اگر که با نمکت می شد آشنا

می کرد لیلی دل خود را دگر رها

حاجت نگفته در حرمت می شود روا

داد آبرو قدوم تو بر سرزمین ما

آرام می شود دل وحشی این سگت

وقتی نظر کند به سوی گنبد طلا

زوار مرقد تو به دستان فاطمه (س)

محشر شوند بین همه مسلمین سوا

دارد حسد مریضی و درد ای ابالحسن

وقتی که می دهی تو به بیمارها شفا

وقت وداع با تو امید من این بود

گیرم زدست سبز تو امضای کربلا

شکر خدا که نام من ای ثامن الحجج

گشته است در کتاب سگان تو مندرج

یا حضرت رئوف دلم با تو بی غم است

ایران بدون مشهد تو یک جهنم است

ازتو کریمتر به خدا هیچ کس ندید

کوچکترین دخیل ضریح تو حاتم است

من عاجزم زوصف تو ای سومین علی

وقتی که مادح تو نبی معظم است

وقتی شوی تو ضامن آهو برایمان

ایمن شدن زهول قیامت مسلم است

با اینکه گفته اند تویی حج اهل فقر

لیکن زیارت تو به کعبه مقدم است *

گفتند تو غریبی و ای کاش ای نگار

مثل تو داشتند غریبان همه مزار

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  4:34 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها