0

اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

  يا امام رضا(ع)

گفتم به دل كه بَهر ِ گدايي كجا روم؟

گفتا برو به طوس بگو يا اباالجواد

(شاعرش را نميشناسم)

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

مجید خضرایی-امام رضا عليه السلام-مدح ومناجات

با این که کرده ای تو پر از اشک و زاریم

معلوم شد هنوز مرا دوست داریم

سلطانی و غلام فراموش کی کنی؟

خود می کنی به بند و خودت نیز یاریم

ما صبرمان کم است و شما حلمتان زیاد

آقا ببخش بی ادبی ها و زاریم

جبران نمی شود که کنم لطف حضرتت

بنما قبول شاعری و روضه داریم

چون مادری که کودک خود را کند تمیز

با زور توبه ام دهی از زشت کاریم

تو حج اغنیایی و عرش فقیرها

امشب تویی و دست دراز اسیرها

امشب فضا پر است ز غوغای یاسمن

نور است و رازقی و گل سرخ و نسترن

رقص جنون بید و نوای هزارها

حاکی ست از دمیدن نو غنچه در چمن

آن عنچه ای که زینت بستان عالم است

خوش بو شده ز گیسوی او نافه ی ختن

شهر مدینه سبز شده از تلالو اش

عالم دچار حیرت از این ماه انجمن

این طفل غرق ذکر و پدر در کنار او

مشغول بوسه چیدن از آن لب و دهن

روح القدس به عالم و آدم خبر دهد

آمد امام عاطفه سلطان ابالحسن

ذکری به کار سازی یا هو ندیده ام

دلدار هم چو ضامن آهو ندیده ام

شام ولادت تو شد آقا مبارک است

جشن تولد تو به زهرا مبارک است

امشب که وقت شادی موسی بن جعفر است

بر خاندان عصمت کبری مبارک است

من نایب الزیاره ی معصومه ی توام

از خواهرت به سوی تو مولا مبارک است

نجمه برای فاطمه خورشید زاده است

بر گل عروس حضرت زهرا مبارک است

چیزی نبود قابلتان پیشکش کنم

من آس و پاس آمدم این جا مبارک است

اما نه، توشه ام پر از احساس و حاجت است

دریاب دست خالی ما را مبارک است

امشب به یمن مقدم پاک تو یا رضا

دوزخ خموش گشته و دنیا مبارک است

امشب برای عرض ارادت به محضرت

لعنت کنم به قاتل ملعون مادرت

امشب دلم هوای حرم کرده یا رضا

میل حریم پاک کرم کرده یا رضا

حاجت اگر رواست خدا لعنتش کند

هر کس به مادر تو ستم کرده یا رضا

راهم بده میان حرم ای غریب طوس

آقا به حق دست ورم کرده یا رضا

بنگر که دوری از حرمت ای پناه جان

خاکستر بلا به سرم کرده یا رضا

تنها دل عطوف و کریم تو مهربان

فکری به حال در به درم کرده یا رضا

خواهم که پر زنم چه کنم این معاصیم

زنجیر دور بال و پرم کرده یا رضا

قلب تو از محبت زهرا گداخته

هر کس تو را شناخت خدا را شناخته

 

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

علي اصغر انصاريان-امام رضا عليه السلام-مناجات و مدح

زمانش رسیده بیا و دعا کن

بیا درد را با دعایت دوا کن

زمانش رسیده سبک بال باشی

دلت را ز بند تعلّق رها کن

اگر خواستی پاک گردی؛خودت را

مقیم حرم خانه ی إنّما کن

اگر خواستی محرم راز گردی

بیا و مِس قلب تیره طلا کن

اگر کارت از هر لحاظی گِره خورد

علی ابن موسی الرّضا را صدا کن

امامی که در مهربانی به نام است

بیا در حریم رضا بار عام است

توئی هشتمین گل ز باغ ولایت

خدا و تو دارید از هم رضایت

شنیدم که پا بر زمین می گذاری

چراغان نمودم دلم را برایت

به لبها (نعم) داری و (لا) نداری

نرفته کسی از درت بی عنایت

هر آن چه که خواهد عطا می نمائی

ندارد کرم در نگاهت نهایت

هر آن کس که خواهد سه جا پیشش آئی

کند یک زیارت برایش کفایت

زیارت در این بارگاه مطهّر

بود با هزار عمره و حج برابر

به غیر از پناهت؛پناهی نداریم

به جز روی تو قبله گاهی نداریم

برای رسیدن به راه سعادت
به غیر از مسیر تو راهی نداریم

همیشه هر آنچه که خواهیم داری

ولی آنچه را تو بخواهی نداریم!

مگر غیر از این است که تو ثوابی

و ما پیش تو جز گناهی نداریم

قبول است؛اما ولایت که داریم

نگو عزّت و شأن و جاهی نداریم

 توئی عزّت و شأن و جاهم رضاجان

 منم یک رعیّت،تو شاهم رضاجان

ألا ای مرادم،به عشقت مریدم

تو هستی امید دل نا امیدم

بلای محبّت بلا نیست هرگز

بلای تو را من به جانم خریدم

کمک کرد جبریل تا عرش رفتم

رسیدم به جائی که جز تو ندیدم

ندا آمد از غیب روی خدا چیست؟

منم روی ماهت به صفحه کشیدم

بهشت خدا را تصوّر نمودم

همین که به باب الجوادت رسیدم

 تو رضوان،تو جنّت،تو خُلد برینی

 تو مهمان نه،آقای ایران زمینی

برای خزانی قلبم بهاری

تو زیباترین جلوه ی روزگاری

برای تو کاری ندارد که من هم

برایت شوم خادم افتخاری

اگر خادم افتخاری نشد پس...

 بده لاأقل منصب کفشداری

سه جا وعده کردی بیائی سراغم

مبادا که من را تو تنها گذاری

شنیدم که پلک دو چشمت شده زخم

چقدر اشک ریز شهِ نی سواری

 به هر بزم و هر انجمن گریه کردی

 تو بر غارت پیرهن گریه کردی

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

مجيد لشكري-امام رضا عليه السلام-مناجات

دلی که جز تو در آن خانه می کند دل نیست

شبیه دل بُـوَد و غیر تکه ای گل نیست

الا سفینه ی نوحم بگیر دست مرا

در این تلاطم دریا امید ساحل نیست

گنـاه سدّ رسیدن به کوی جانان است

کسی که یاد تو باشد ز دوست غافل نیست

دلی که خانه ی محبوب می شود دیگر

بـرای عرض ارادت به غیر مایل نیست

اگر چه لحظه ی مرگ و رحیل جانکاه است

ولی کنار تـو مردن زیاد مشکل نیست

در این مسیر، گدایی ز درگهت شرط است

کسی که واله خال تو نیست، عاقـل نیست

« قبول خاطر کوی رضا شدن شرط است

هر آنکه شعر سراید، شبیه دعبل نیست»

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

وفایی-امام رضا علیه السلام-مناجات

امام رضا(علیه السلام)مناجات

 

از زماني كه به درگاه تو راهم دادند
آبرو مند شدم عزت وجاهم دادند
به مقامي كه نبردند سلاطين راهي
من مسكين بخدا رفتم و راهم دادند
تاشدم معتكف كوي تو اي شمس شموس
مژده روشني شام سياهم دادند
گرمي وشور طلب كردم ازاينجا چون شمع
چشمه اشك غم و آتش آهم دادند
خواستم با تو بگويم كه خجالت زده ام
عرق شرم به عنوان گواهم دادند
درحريم تو خدا را به تو دادم سوگند
نامه عفو گنه بهر گناهم دادند
چه غم از تابش خورشيد قيامت دارم
تا كه درسايه مهر تو پناهم دادند
سوخت درآتش غم جان«وفائي» وسرود
درغم آل علي حال تباهم دادند

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

امام رضا(علیه السلام)مناجات

 

بی پرده نیست «هو» که به«یا هو» طلب کنم
آهو شوم که ضامن آهو طلب کنم
از اشک چشم رابعه  بی‌دست و پا ترم
تا اوج کعبۀ تو به پهلو طلب کنم
آیینه‌ای نهاده خداوند در زمین
تا هر چه جان طلب کند از او طلب کنم
ای از تبار صفدر خیبرگشا، رضا
من خدمت درت به چه بازو طلب کنم؟
نزد تو ای بهار تجلّی! بنفشه‌ای
خدمت نکرده‌ام که سرِمو طلب کنم
ماه تمام هستی و من خسته چون هلال
از جلوۀ تو گوشۀ ابرو طلب کنم
کَلبی شنیده‌ام به سر کویت آمده است
من نیز خدمت سگِ آن کو طلب کنم
خاک در تو آرزوی هشت جنّت است
كي از برِ تو جنّت مینو طلب کنم؟
تا آبرو بگیرم از آن قبلۀ شرف
با اشک خویش آبی از آن رو طلب کنم
سلطان من که همچو علی خاتم ولا
او از کف خدا و من از او طلب کنم
اظهار احتیاج به غیرم روا باد
چون سرّحق ز اهل هیاهو طلب کنم؟
نقش نبی ز صومعۀ راهب آورم؟!
نام خدا ز معبد هندو طلب کنم؟!
مولای من نماز بخوان تا به دشت دل
بارانی از بنفشه و شب‌بو طلب کنم
مولا رسیده‌ام به پناهت که باز هم
برگِ دخیلِ ضامن آهو طلب کنم
تا از تو عمر یک غزل عاشقانه را
در شامِ مرگِ خسته‌ترین قو طلب کنم
تا ره دهند سر بنهم بر ضریح تو
این کعبه را به سعیِ دو زانو طلب کنم
خواهم لباس خادمی‌ات را هزار شب
از دیده آب و از مژه جارو طلب کنم

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند

به چه مقدار به زائربدهم فکر کند

ازشما خواستن عشق است ضرر خواهدکرد

هرکه دروقت گدایی به رقم فکر کند

بهتراین است که زائر اگر آمد به حرم

دوقدم عشق بورزد سه قدم فکر کند

به کف صحن به گنبد به غم گوهرشاد

زیر این قبه به هستی به عدم فکر کند

به دو گلدسته دوتا ساق به دوش گنبد

به رواقی که شده پیش تو خم فکر کند

به چرا سال گذشته دو سه بار و امسال-

فقط این بار...به این قسمت کم فکر کند

به خودش...نه به کسانی که به یادش آمد

چون که در آینه کاری حرم فکر کند

موقع دست به سینه شدن و عرض سلام

کربلایی شده هرکس به علم فکر کند

چون که از باب جواد تو کسی داخل شد

خنده داراست که دیگر به قسم فکر کند

دیر وقتی ست که تا درحرمت دم بدهد

جای دم حضرت عیسی به دو دم فکر کند

بهترین نوع زیارت شده اینکه امشب-

هم کسی گریه کند پبش تو هم فکر کند

 

مهدی رحیمی

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

این نسخه را بر بال یک پروانه بنویسید

دارو؟...نه در این برگه دارو خانه بنویسید

مشهد-حرم یک عمر پشت پنجره فولاد

جای مسکّن هم برایم دانه بنویسید

این بغض ها جای خودش آقا برای من

اشک روان تا ناودان چانه بنویسید

روزی دو ساعت آه-پشت پنجره فولاد

لطفا برای گریه هایم شانه بنویسید

نامم درون لیست باشد هرچه که باشد

زائر اگرکه نیستم دیوانه بنویسید

"این جاست داروخانه ی تضمینی عالم"

این جمله را بالای سقاخانه بنویسید

هرروز اگر امکان ندارد لااقل آقا

توفیق این درگاه را ماهانه بنویسید

تامستی از حد بگذرد در مجلس مستان

این شعر را روی لب پیمانه بنویسید

 

مهدی رحیمی

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

 

رَبَنا آتِنا... محبت او

رَبَنا آتِنا... ولایت او

سائلم سائل امام رئوف

تشنه ام تشنه ی کرامت او

قصد کردم که این شب عیدی

بروم ساعتی زیارت او

اوهمان پادشاه قلب من است

و منم تا همیشه رعیت او

واژه واژه تمام دفتر خود

میکنم هدیه من به ساحت او

تا که شاید به لطف حضرت حق

شامل من شود عنایت او

شک ندارم به مادرش رفته

مهربانی و جود و رحمت او

همه دنبال او به راه افتند

بس که شیربن بود رفاقت او

سبب شعر گفتن ام او بود

شکرلله که با حمایت او

 

شاعرم شاعرانه میگویم

بهر او  فاخرانه میگویم

 

پر پرواز را به ما دادند

دل گرفتند و کیمیا دادند

مادر او هوای مارا داشت

با دعایش  به دل صفا دادند

با غبار رسیدنش امشب

 به دل مرده مان جلا دادند

برده ایم تا جواب کرده ی خود

بدون هیچ معطلی شفا دادند

"جان زهرای..." احتیاجی نیست

 دردهای همه دوا دادند

از سوال و جواب هراسی نیست

به دل ما امام رضا دادند

شب میلادش عیدی مارا

خرجی راه کربلا دادند

 

شهر او شهر عشق و عرفان است

 حرمش کربلای ایران است

 

تادلم وقف عشق جانان است

دور چشمان او غزلخوان است

همه هستی ست با اشاره ی او

دستهایش کفیل باران است

شاد از آنیم که رعیتش باشیم

به دل ما همیشه سلطان است

در حریمش جناب ابراهیم

دست برسینه است و دربان است

متصدی کفش داری او

نوح یعقوب یا سلیمان است

مستندات پنجره فولاد

گفته است که مسیح ایران است

دومین پاره ی تن احمد

هستی مردم خراسان است

ضامن ما نمیشود !!؟وقتی

ضامن آهوی بیابان است

 

از غم و غصه ها دلم آزاد

میپرم در هوای گوهرشاد

 

اختیار دلم بود دستش

مهر و ماه و ستاره سرمستش

هدف از خلق جبرئیل این بود

تا که باشد غلام دربستش

نذر او کرده حضرت یعقوب

پسرش - یوسفش- همه هستش

میبرد دل ز مادرش نجمه

سخنان فصیح و دلچسبش

خنده های ملیح معصومه

سبب شادی دل خسته ش

علی سومین آل الله

حیدرانه ست ضربه ی شصتش

کرمش پاک یادمان برود!!؟

کور خوانده ست دشمن پستش

 

ما مریدیم همه مراد است او

باب عالم ابالجواد است او

 

همه مجنون صفت وَ او لیلاست

همه پایین و او فقط بالاست

حاتم طایی ام گدای درش

او کریم است و سینه اش دریاست

همه ی دلخوشی معصومه

همه هستی مادرش زهراست

چشم هایش فراتر از خورشید

فاش گویم که قامتش طوباست

حال دیگر ولی شکسته شده

پیرمردی اسیر زهر جفاست

سینه اش داغدار و میسوزد

دم آخر به یاد کرببلاست

یاد اطفال و اشک و هرم عطش

یاد دستان حضرت سقاست

یاد گودال و شمر و عمه ی خود

بر لبانش همیشه "واویلاست "

 

گفته یابن الشبیب گریه کنید

بر حسین غریب گریه کنید

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-محرم در حرم

 

بلبلان سرای من –ایران- بی گلِ بوتراب می میرند

 این خماران مشهد آبادی، لحظه ای بی شراب می میرند

 باز فواره می کشد خود را تا نگاهی به گنبد اندازد

 قطره قطره تمام زیر و بمش در همین پیچ و تاب می میرند

 صحن، ایوان، مناره ها، کاشی، همه در حوض آب افتادند

 آینه کاری و طلا کاری غرق این بازتاب می میرند

 روی گنبد کبوتری می گفت: پادشاه پرندگان هستم

 در هوای سریر سلطنتم باز، شاهین، عقاب می میرند

 گوشه ی صحن انقلابی شد روضه خوان روضه خواند و می دیدم

 گریه کن ها که با نفس های لای لای رباب می میرند

 شد شبستان شبیه نخلستان نغمه های نقاره یا عباس!

 سینه زن ها به سینه می کوبند، با دم آب آب می میرند

 تا گهرشاد غرق ماتم شد، قدّ گلدسته های او خم شد

 شور بر پا شد و محرم شد، همه در التهاب می میرند

 بیت هایی که هم قسم شده اند غزلی منسجم لقب گیرند

 وسط دسته ی عزاداران لا به لای کتاب می میرند

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

محمد محبی

امام رضا(ع)-مدح

 

این جا تمام انبیا را می توان دید

چشمی اگر باشد خدا را می توان دید

از پشت بام گنبد نورانی تو

گلدسته های کربلا را می توان دید

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح

 

آسمان دلگیر بود این جا، زمینش خسته بود

قرن ها بال کبوتر، پای آهو بسته بود

سرزمین عشق بود اما سلیمانی نداشت

ملک عاشق ها هزاران سال سلطانی نداشت

باده نوشان شهرشان یک عمر بی میخانه بود

دست پیمان بسته ی این قوم بی پیمانه بود

تا سحرگاهی ورق برگشت و خوش شد سرنوشت

آمد و خاک خراسان تکه ای شد از بهشت

کعبه و حج فقیران بود، می دانی چه کرد؟

آمد و ذیقعده در تقویم ما ذیحجه کرد

سرزمین تشنه ی ما بعد از آن میخانه داشت

ساقی خوش ذوق در میخانه، سقاخانه داشت

بعد از آن دستان ما در دست گوهر شاد بود

مثل عیسی قبله ی ما پنجره فولاد بود

تا که او را دیده، بند از پای آهو وا شده

از همان روز است چشم آهوان زیبا شده

از همان روز است این دل ها کبوتر می شوند

از تماس چوب پرها صاحب پر می شوند

چشم وا کن کور مادر زاد! گنبد را ببین

نور صحن عالم آل محمد را ببین

چشم وا کن پاره ای از پیکر پیغمبر است

یا علی گویان بیا! هم نام جدش حیدر است

گوش کن این جا دل هر سنگ می گوید رضا

سینه ی نقاره با آهنگ می گوید رضا

نور می گوید رضا، انگور می گوید رضا

مشهد از نزدیک، قم از دور می گوید رضا

مُهر می گوید رضا، سجاده می گوید رضا

خضر این جا بر درت افتاده می گوید رضا

السلام ای شمس! محتاج نگاهی مانده ایم

در شب تاریک و مرداب سیاهی مانده ایم

یک نظر کن تا که از دیوار ظلمت رد شویم

شاهد «نورٌ علی نورِ» تو در مشهد شویم

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

نخل زردم جوانه می خواهم

کفترم آب و دانه می خواهم

بر فراز مناره های حرم

گوشه ای باز لانه می خواهم

روی پرهای من بزن مهری

بی نشانم نشانه می خواهم

کفتر خانگی این حرمم

دانه از اهل خانه می خواهم

در کنار رواق دارالزهد

منزلی جاودانه می خواهم

از شما روز اول هر ماه

مثل مردم سرانه می خواهم

خانه جز این حرم نمی خواهم

پر پرواز هم نمی خواهم

آستان بوس خود خطابم کن

بد حسابم ولی حسابم کن

برکه ی خشکم و گل آلودم

کوثر معرفت! گلابم کن

قَسمت می دهم به جان جواد

بعد اگر خواستی جوابم کن

کرمت گر اجازه داد آقا

پیش چشم همه خرابم کن

من شبیه دعای بی روحم

روح ادعیه مستجابم کن

ای خداوند عشق یا احساس

نظری کن به خاطر عباس

درد من را تو خوب می دانی

حق همسایه را تو خوب می دانی

حق همسایه جا نیاوردم

نیست این شیوه ی مسلمانی

ولی ای با وفا پناهم ده

هر چه باشد تو از بزرگانی

لحظه ای که جنازه ام آمد

وای من گر که رو بگردانی

مدح و مناجات

 

یوسف ار ماه کنعان بود

تو مه آسمان ایرانی

وای آقا چقدر می آید

به تو لفظ شریف سلطانی

گفته ام هر کنار در هر سو

ضامنم هست ضامن آهو

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

با زمزمی به وسعت چشم تر آمدم

تا محضر زلالترین کوثر آمدم

قسمت نشد که بال و پری دست و پا کنم

اما به شوق دیدن تو با سر آمدم

 

گفتند زائر حرمت زائر خداست

مُحرم تر از همیشه بر این باور آمدم

 

اینک مدینه النبی ام مشهد الرضاست

با نام تو به محضر پیغمبر آمدم

 

از حس و حال روشن معراج پُر شدم

وقتی به خاکبوسی «بالاسر» آمدم

حسی کبوترانه گرفته ست جان من

«پایین پای» تو شده هفت آسمان من

در این حریم قدسی سر تا سر آینه

روشن شده به نور تو چشمم هر آینه

گرد و غبار صحن تو را می خرد به جان

همواره بوده است بر این باور آینه

 

پر می کشد از این همه قلب شکسته آه

سر می زند از این همه چشم تر آینه

 

عکس ضریح توست که در قاب چشم هاست

یا عکسی از بهشت نشسته بر آینه

 

گم کرده دارم، آمده ام با نگاه تو

ژپیدا کنم تمام خودم را در آینه

لبریز روشنی است تمام رواقها

آیینگی ست جان کلام رواقها

شب های گریه تا به سحر حرف می زنم

با واژه واژه خون جگر حرف می زنم

 

شمعم که گریه میکنم و گریه می کنم

با قطره قطره آتش تر حرف می زنم

 

روح لطیف تو شده سنگ صبور من

گویی که با نسیم سحر حرف می زنم

 

گاهی کنار پنجره های ضریح تو

گاهی در آستانه ی در حرف می زنم

 

شبهای بارگاه تو را درک کرده ام

از «لیله الرغائب» اگر حرف می زنم

 

بر لب رسیده از قفس سینه آه من

حرف دل است روی زبان نگاه من

روی تو را ستاره ی اشراق خوانده اند

خوی تو را «مکارم الاخلاق» خوانده اند

 

دست تورا که خالق لطف و کرامت است

روزی رسان انفس و آفاق خوانده اند

باران مهربانی بی وقفه ی تو را

شان نزول سوره ی انفاق خوانده اند

در مذهب نگاه تو غم حرف اول است

چشم تو را پیمبر عشاق خوانده اند

 

هفت آسمان و رحمت «شمس الشموسی» ات

ذرات خاک و لطف «انیس النفوسی» ات

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

خورشید روشن است به لطف چراغتان

قُل می زند غذای جهان بر اجاقتان

من کیستم که لایق احسانتان شوم؟!

آهویتان؟، کبوترتان؟، نه… کلاغتان

پس می کَنم دو بال خودم را که بعد از این

از جاده ها پیاده بگیرم سراغتان

راهی شوم که لانه بسازم در آن حریم

روی درخت های خدا کنج باغتان

غرق خیال بودم و ناگاه بین راه

سمت حرم کشاند مرا اشتیاقتان

×××

تنهاییم مرا که به دست گناه داد

آغوش تو به روح سیاهم پناه داد

احساس بی کسی و یتیمی تمام شد

وقتی خدا مرا به حریم تو راه داد

معنای ارتباط من و تو همین و بس:

طفلی گدا که دست خودش را به شاه داد

تشبیه تو به ماه و به خورشید کوچک است

خورشید از تو نور گرفت و به ماه داد

باید کبوترانه به گنبد نگاه کرد

حالا که دوست فرصت پلکی نگاه داد

×××  

چشمان من به گنبد و بغضی شناورم

دارم تو را دوباره به خاطر می آورم

اذن دخول روی لبم… مست خواندنم

تصویر می شوی خود تو در برابرم

آقا سلام! آمده ام مثل قبل ها

سوغات می دهم به تو سوغات می برم

سوغات من چه بوده برایت؟! که از کرج

هر بار، جام شربت انگور می خرم

شرمنده ام، چگونه نگاهت کنم عزیز؟!

شرمنده ام، چگونه از این بیت بگذرم؟!

×××

بگذر از این حقیر، به روحش شفا بده

این چشم را ببین و برایش دوا بده

دارم کنار صحن تو پر در می آورم

از نو به من برای پریدن هوا بده

این جا کم از بهشت ندارد، مرا ببخش

یک گوشه از بهشت به من نیز جا بده

بگذار رو به (هر چه که دارم) دعا کنم

حاجات دست های غریب مرا بده!

×××

دارم به بارگاه تو نزدیک می شوم

در حسرت نگاه تو نزدیک می شوم

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها