0

اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

امشب سر و کارم به شما افتاده ست

دل،معتکفِ مسجدِ گوهرشاد است

بر سَر زده است عمری از عشقِ شما،

دستی که به زلفِ پنجره فولاد است

 

شاعر : عارقه دهقانی

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

نداری که گدای توست آقا می شود حتمن
بیابان قدمگاه تو دریا می شود حتمن

دو چشمم ابر باران بود و من خوشحال از اینکه
بساط عاشقی باتو مهیا می شود حتمن

به پایم راه می رفتم ولیکن تجربه می گفت
دم باب الجواد .ع. تو سرم پا می شود حتمن

زمانی را که صرف دیدن گنبدطلا کردم 
ضمانت نامه خیر دودنیا می شود حتمن

مقدر بوده از اول چه در محشر ، چه در برزخ
هوادار غلامان تو زهرا .س. می شود حتمن

به چشمت بستگی دارد عدم یا هستی خلقت
شما پلکی بزن ایجاد معنا می شود حتمن

اگر اینجا نشد سوی تو من سجاده اندازم
خدا بالای سر شاهد که فردا می شود حتمن

و من شکی ندارم که بهشت و هرچه درآن است
میان صحن گوهرشاد پیدا می شود حتمن

توهرچه آرزو داری بگو از پنجره فولاد
نشد در کار سلطان نیست جانا ، می شود حتمن

******

غلامی را که می بینی ، گناه اینگونه اش کرده
تو یک دستی بکش یوسف ...
                                       ... زلیخا می شود حتمن

 

                                       شاعر : سید یاسر افشاری

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مناجات

 

کم کم دل هوایی مان بال و پر گرفت

محتاج لحظه های تو راه سفر گرفت

دل را رئوف من، نگهت تا حرم کشید

پائین پات دست دعا روی سر گرفت

نجوای عشق، همهمه ی زائران اشک

پیراهن ضریح تو را چشم تر گرفت

حاجت زیاد و بذل عنایات بی حد است

هر دل شکسته تر که بود بیشتر گرفت

آقا «قسم به جان جوادت» چه می کند

با این قسم گرفت هر آن کس اگر گرفت

آهو شدن که قسمت هر کس نمی شود

ضامن ترین امام مرا هم به بر گرفت

باب الجواد بود که بغض دلم شکست

شعرم تمام بود ولی تازه سر گرفت

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

یا ابن شبیب :

این که گفتی غریب یعنی چه ؟

از وطن بی نصیب یعنی چه ؟

تا ابد ما کبوتر حرمیم

قمری و عندلیب یعنی چه ؟

تا رضا هست ای خدا

اصلا ذکر امن یجیب یعنی چه ؟

دیدم عیسا دخیل میبندد

عیسوی آن صلیب یعنی چه ؟

کربلا هم به جای خود امّا

بی رضا بوی سیب یعنی چه ؟

سجاد محرابی

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

حجت الاسلام رضا جعفری

امام رضا (ع)-مناجات

 

پلکی به هم زد آدم و ناگاه دید هست

وقتی که در حیاط حرم می وزید هست

بعدا یقین به نور شما کرد دید نیست

با شک نگاه کرد خودش را و دید هست

پس بی خیال زردی پائیز گشت و گفت:

تا انبساط سبز شما هست عید هست

هر لحظه کهنه می رود و تازه می رسد

این جا چقدر آمد و رفت جدید هست

از سینه چاک های شما کم نمی شود

در دشت لاله خیز همیشه شهید هست

با سنگ های فرش حرم حرف می زنم

این جا چقدر سنگ صبور سفید هست!

دل را به دست پنجره فولاد می دهم

این جا برای هر دل بسته کلید هست

من از کبوتران حرم هم شنیده ام

فرصت برای بال اگر می پرید هست

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

قاسم صرافان

امام رضا(ع)-مناجات

 

این راه برای خسته دور است چقدر

از نور تو چشمِ بسته دور است چقدر

گامی به تصوّر تو نزدیک شدن

از آینه‌ای شکسته دور است چقدر

×××

با دیدن تو چه محشری خواهد شد

آغاز حیات دیگری خواهد شد

وقتی که به صحن آسمانت برسم

آهوی دلم کبوتری خواهد شد

×××

هر چند دلم نقطه‌ای از تاریکی ست

بین من و تو پاره خط باریکی ست

در هندسه‌ی عشق مثلث شده‌ایم

من، تو و خدایی که در این نزدیکی ست

×××

من باز میان موج گیسوی تو غرق

در خلوت صحن پر هیاهوی تو غرق

تو ماهی و این پلنگِ حیرت زده، شد

در برکه‌ی چشم بچه آهوی تو غرق  

×××

هم گنبد و هم رواق این خانه طلا

یک شاخه گلی میان گلدان طلا

بیمار توأم، هوای این پنجره‌ی

فولاد نمی‌دهم به ایوان طلا

×××

این جا همه لحظه ‌ها طلایی ست چرا؟

هر گوشه‌ی این زمین، هوایی ست چرا؟

برمی‌گردم، در این دل مشهدیم

یک حال عجیب کربلایی ست چرا؟

×××

قصدم سفری برای گلگشت نبود

برگشت از آرامش این دشت نبود

در فال خطوط کف دستانم کاش

تقدیر بلیت رفت و برگشت نبود

×××

زرد آمده بودم و طلایی رفتم

شب بودم و غرق روشنایی رفتم

از راه زمینی آمدم با آهو

همراه کبوترت هوایی رفتم

×××

خط، چشم براه ایستگاه است هنوز

شب، سمفونی قطار و آه است هنوز

خوشبخت کبوترت که تا خانه پرید

آهوی تو آواره‌ی راه است هنوز

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

یوسف رحیمی

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

ز عالمی بریدم و این جا رسیده ام

یک عمر بال و پر زدم اما رسیده ام

این قطعه با تمام زمین فرق می کند

انگار من به عرش معلّی رسیده ام

با قلب من تمام حرم حرف می زند

شاید دگر به عالم معنا رسیده ام

از این به بعد صحبت لب تشنگی خطاست

وقتی به پای‌بوسی دریا رسیده ام

کی بی شفای این دل درمانده می روم

حالا که من به صحن مسیحا رسیده ام

من از خدا به غیر تو چیزی نخواستم

با یک نگاه خود بگو آیا رسیده ام؟

توفیق خاکبوسی تو لطف خواهری ست

این جا به فضل دختر موسی رسیده ام

قلبم کبوتر حرم زینب قم است

در هر سلام منتظر یک علیکُم است

مهر تو را زلالی باران نوشت و بعد

فردوس را ز خاک خراسان نوشت و بعد

با هر ترنمِ «وَ أنا مِن شُروطِها»

حب تو را قبولی ایمان نوشت و بعد

از تربت قدوم تو خاک مرا سرشت

عشق تو را برای دلم، جان نوشت و بعد

ای مهربان تبسم هر روزه‌ ی تو را

صبح سپید مردم ایران نوشت و بعد

در سایه‌ ی تجلی شمس الشموسی ات

خورشید را چراغ شبستان نوشت و بعد

وقت طواف قبله‌ ی هفتم رسیده بود

ما را ز خیل گوشه نشینان نوشت و بعد

بسته به چشم های تو شد سرنوشت ما

یک خنده‌ ی رضایتت آقا بهشت ما

هر کس به یک نگاه تو دل داد یا رضا

از بند غصه ها شده آزاد یا رضا

بار نخست از سوی آزادی آمدم

اما دلم به دام تو افتاد یا رضا

از مرقد کریمه رسیدم که شد دلم

یک یا کریم صحن گُهرشاد یا رضا

با هر فراز جامعه شد هم‌صدای من

در صحن جامع رضوی، باد یا رضا

من را بس است مرحمت گوشه چشمی ات

در بین حجره های پریزاد یا رضا

در صحن انقلاب تو، شد منقلب دلم

از بس کنار پنجره فولاد یا رضا ـ

حرف از زیارت و حرم و کربلا زدم

گفتم ز عیدی و شب میلاد یا رضا

من دست خالی آمده ام توشه دست توست

اذن طواف مرقد شش گوشه دست توست

بند آمده زبان ز شکوه زبانزدت

بسته دخیل گنبد مینا به گنبدت

باب الاجابت همه‌ ی اهل عالم است

حلقه به حلقه، پنجره فولاد مرقدت

بر تار و پود فرش حرم خورده دل گره

از بس گره گشا شده هر رفت و آمدت

«باب الجواد راه ورودی به قلب توست»

امشب شفیع ما شده جود محمدت

تا هست روضه‌ ی تو به جنت چه حاجتی‌ست

دارد بهشت، حسرت دیدار مشهدت

بیت الحرام در نظرم جلوه می کند

وقت طواف ارض و سما گرد گنبدت

دارد زیارت تو ثواب هزار حج

جانم فدای نام تو «یا ثامن الحُجج»

ای آفتاب جود و سخا أیها الرئوف

آئینه‌ ی امید و رجا أیها الرئوف

تو ملجأ توسل هر دلشکسته ای

امشب بگیر دست مرا أیها الرئوف

دیدم به محضر تو رسیده ست شاعری

حتی گرفت از تو عبا أیها الرئوف

خود را به حلقه های ضریح تو بسته است

درمانده ای برای شفا أیها الرئوف

در این حرم ملائکه هم از نگاه تو

دارند التماس دعا أیها الرئوف

می گفت عارفی که خدا را قسم دهیم

امشب همه به حق تو یا أیها الرئوف

حالا کنار پنجره فولاد آمدیم

با اشک و آه و شور و نوا أیها الرئوف

اذن عروج تا ملکوتم به دست توست

جا مانده ایم از شهدا أیها الرئوف

ما را به روز حشر و جزا رو سپید کن

این کشتگان عشق خودت را شهید کن

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مناجات

 

حالا كه نیامدم دمت را بفرست

من نیستم آنجا كرمت را بفرست

گفتم كه مریضم و دوا می خواهم

پس گرد و غبار حرمت را بفرست

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

    يا امام رضا(ع)

عشق رسوايي محض است كه حاشا نشود

عاشقي با اگر و شايد و اما نشود

 

شرط اول قدم آن است كه مجنون باشيم

هر كسي دربه در خانه ي ليلا نشود

 

دير اگر راه بيفتيم ، به يوسف نرسيم

سر ِ بازار كه او منتظر ما نشود

 

لذت عشق به اين حسِّ بلاتكليفي ست

لطف تو شاملم آيا بشود؟ يا نشود؟

 

من فقط روبه روي گنبد تو خم شده ام

كمرم غير در ِ خانه ي تو تا نشود

 

هرقدر باشد اگر دور ِ ضريح تو شلوغ

من نديدم كه بيايد كسي و جا نشود

 

بين زوّار كه باشم كرمت بيشتر است

قطره هيچ است اگر وصل به دريا نشود

 

مُرده را زنده كُنَد خوابِ نسيم حرمت

كار اجاز شما با دَم ِ عيسا نشود

 

امن تر از حرمت نيست ، همان بهتر كه

كودكِ گمشده در صحن تو پيدا نشود

 

بهتر از اين؟! كه كسي لحظه ي پابوسيِ تو

نفس آخر خود را بكِشد پا نشود

 

دردهايم به تو نزديك ترم كرده طبيب

حرفم اين است كه يك وقت مداوا نشود!

 

من دخيل ِ دلِ خود را به تو طوري بستم

كه به اين راحتي آقا گره اش وا نشود

 

بارها حاجتي آورده ام و هر بارش

پاسخي آمده از سمت تو ، الّا نشود

 

امتحان كرده ام اين را حرمت ، ديدم كه

هيچ چيزي قسم حضرت زهرا نشود

 

آخرش بي برو برگرد مرا خواهي كُشت

عاشقي با اگر و شايد و اما نشود

(محمد رسولي)

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

     يا امام رضا(ع)

گفتم رضا و كاسه ي دستم فقير شد

مثل هميشه دست تو دستِ بگير شد

گفتم رضا و مثل كبوتر دلم پريد

با زائران خسته ي تو هم مسير شد

با اشتياق قصد زيارت نمودم و

هر وقت آمدم حرمت زود سير شد

چيزي نمانده بود كه پَر در بياورم

وقتي كه آب و دانه نصيب حقير شد

رازي ست بين بندگي ما و زلف تو

بنده كسي ست كه بر سر زلفت اسير شد

آهو پَرش كه بر پَر ِ عطر شما گرفت

از آن به بعد صاحبِ مُشك و عبير شد

آري تويي همان كه به يك گوشه چشم تو

شير ِ درون پرده مُبَدَل به شير شد

آري تويي همان كه به ابن شبيب گفت

آري تويي همان كه سر ِ روضه پير شد

ايرانيان طوس كجا؟ كربلا كجا؟

جسم شما كفن ، تن ِ جدت حصير شد

آقا ز شعر مدح نه هنگام روضه ات

آقا ببخش شاعرتان ناگزير شد

 

ميخواستم امام رضايي كني مرا

با دست خويش كرب و بلايي كني مرا

 

گرچه زبان شاعرتان پير الكني ست

قافيه هاي چشم تو دنبال كردني ست

آقاي فضل ، فضل كن و از خودت بگو

لب باز كن كه خلقت غنچه شكفتني ست

از بس دخيل دامنتان گشت ديده ام

حس ميكنم دست من امروز دامني ست

سر ميبريم بر قدم نو رسيده ات

جانِ تو ، جانِ ما عوض چشم روشني ست

هركس به قدر وسع ِ خودش دعبل شماست

از بس جمال حضرت تو شعر گفتني ست

هرچند شاهِ كشور مايي ولي عزيز

كي در خيال هموطنان فمر دشمني ست

كاري بكن كه جلد تو و گنبدت شوم

اثبات كن كبوتر اينجا نرفتني ست

يك در ميان فرشته ميان صف غذا

آقا غذاي حضرتي ات بسكه خوردني ست

قول شفاعت تو شهادت به اين دهد

در خاطر تو زائر اين خانه ماندني ست

 

امشب به من گدا شدن دائمي بده

يك دست كُت وَ پيرُهن خادمي بده

 

يك عده اي كبوتر دور و برت شدند

بعضي غلام حلقه به گوش درت شدند

قيچي و شانه دست گرفتند عده اي

تا عده اي تصدق دور سرت شدند

يك عده دل به موج خَم ِ گيسويت زدند

يك عده دل سپرده پريشان ترت شدند

يك عده اي شهيد قدمگاهتان شدند

خونين شدند و لاله صفت پرپرت شدند

آنقدر عشق مادرتان گُر گرفت كه

يك عده خادم حرم ِ خواهرت شدند

يك عده بس كه با دل تو انس يافتند

تو خواستي كه گريه كن مادرت شوند

ايران قدم گذاشتنت شوق آفريد

يك مملكت به خاطر اين نوكرت شدند

 

تو پادشاه كشور و ما رعيت تواييم

ما خانوادتاً همه در خدمت تواييم

(سعيد توفيقي)

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

   يا امام رضا(ع)

مگذار مرا در اين هياهو آقا

تنها و غريب و سر به زانو آقا

اي كاش ضمانت دلم را بكني

تكرار قشنگ بچه آهو آقا

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

يا امام رضا(ع)

 یک خادم افتخاری اش باشم کاش

در شادی و سوگواری اش باشم کاش

یک عمر میان خاک پایِّ زوار

درگوشه ی کفشداری اش باشم کاش

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

يا امام رضا(ع)

دعوت به امام مهربانت داري

يك عالمه دل در چمدانت داري

آلوده دلان ورودشان ممنوع است

من را بسپار به امانت داري

(شاعرش را نميشناسم)

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

    يا امام رضا(ع)

اي كه چون من هزارها داري

آسماني پُر از دعا داري

دستهايم دخيلتان هستند

بسكه دستِ گره گشا داري

از گدا هم كريم ميسازي

بسكه اعجاز كيميا داري

من هواي تورا به سر دارم

تو هواي دلِ مرا داري

هرچه بيمار هم بيايد باز

تو برايِ همه دوا داري

دلشكسته كسي به من ميگفت:

خوش به حالت امام رضا داري

 

در ِ اين خانه را زدم عشق است

كفتر جلدِ مشهدم عشق است

 

ما نديديم بام از اين بهتر

هيچ جا احترام از اين بهتر

آهوي دام ِ آهويت هستم

نيست صياد و دام از اين بهتر

از تهِ دل سلام همسايه

اي سلام اَلْسلام از اين بهتر

با جُزامي ، غلام ، همسفره

من نديدم مرام از اين بهتر

برتر از حاكمي ، سليمانيست

تو بگو كه كدام از اين بهتر

نوكر خانه ي تو باشم من

كه نباشد مقام از اين بهتر

 

غير نوكر شدن چه ميخواهم؟

جز كبوتر شدن چه ميخواهم؟

 

باز دارم به سر هواي ضريح

دلمان تنگ شد براي ضريح

دوست دارم رها شوم از خود

در ميان سر و صداي ضريح

دستهايِ پر از تمنايي

ميخورد رويِ حلقه هاي ضريح

ميشود خوبتر خدا را ديد

در همان يا رضا رضاي ضريح

واجب است به هر عاشق

سجده ي شكر پيش پاي ضريح

 

حرم ثامن الحجج رفتم

ميليون مرتبه به حج رفتم

 

اشك با من سرود غم با تو

نوحه ي گريه دار و دَم با تو

گفتن شعر ِ روضه ها با من

جلوه دادن به محتشم با تو

ناله از دل زدن بُوَد با من

كربلا كردن دلم با تو

گذري كن شبي به روضه ي ما

چشم با اين گدا، قدم با تو

دست با من ، به سر زدن با من

زدن ِخيمه و علم با تو

روضه خواندن براي تو با من

گريه هاي مُحَرمم با تو

 

روضه خواندي تو اي امام غريب

جَدِّ ما تشنه بود يَابنَ شبيب

 

جَدِّ مارا سوارها كشتند

بين گودال بارها كشتند

جَدِّ ما يك نفر ولي اورا

لشگري از هزارها كشتند

نعل ها گرد و خاك ميكردند

جَدِّ مارا غبارها كشتند

خواهرش را پس از بريدن سر

خنده ي نيزه دارها كشتند

 

واي از عصر ِ روز ِ دهم

واي از ضربه ي دوازدهم

(جواد پرچمي)

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

من از تو دور که باشم، ز خویش هم دورم
میان اینهمه دوری ترانه دل من
شده «تو با منی اما من از خودم دورم»

تو آفتابی و با من نفس نفس نزدیک
به رنگ سایه گر از تو قدم قدم دورم
جدا ز کوی تو آنقدر دورم از شادی
که از وجود به اندازه عدم دورم
اگر که یک قدم آیم سوی خراسانت
همان قدَر به خدا از غروب و غم دورم
شده‌ست فاصله در پیش رو گناهانم
به من مگو منِ بیچاره از تو کم دورم
مگر که اینهمه بیچارگی کم است که من
کبوتر توأم امّا از آن حرم دورم
غریبِ غُربتم از حضرت رضا مهجور
گدای مطلقم از مطلقِ کرم دورم
اگر چه منّت عینُ النعیمِ لطفت هست
ولی ز کوی تو یا «غایه النِعم» دورم
ز حادثات جهانی تو خود پناهم باش
مکن از آن حرمِ امنِ محترم، دورم
ز فیض عام تو ای آفتاب ملّت‌ها
ز بارگاه تو ای قبله اُمم، دورم
هر آنچه رحمت و فضل و سخا و لطف ترا
حساب می‌کنم، از تو به هر رقم، دورم
ز مشهدت که خیابان آن «ارم» خوانند
از آن حرم نه، که از روضه ارم، دورم
به کفشداری و فرّاشی‌ات امیدم هست
اگر ز خدمت آن شاه پر خدم دورم
مگر تو بر سرم از لطف پای بگذاری
که مورم و ز سلیمان محتشم دورم
اگر چه گم نکنم کوکب هدایت تو
مکن ز کوی خود ای «نور فی الظُلَم» دورم
فکیف أقطع منک الرجاءَ یا مولا؟
أجب بفضلک یا کاشف الهمم، دورم
کسی زبان مرا در غمت نمی‌فهمد
که از امیر عرب، خسرو عجم دورم
زیارت تو طلب دارم از خدا، تا کی
به شکل «لا» ز در خانه «نعم» دورم؟
اگر چه زائر عارف نی‌ام، ز محضر خود
مکن به جان جوادت دهم قسم- دورم
غریب عالم محرومی‌ام، ولی از خویش
مدار، ای به کرم در جهان عَلَم، دورم
همینکه خواب روم، بر ضریح توست سرم
همینکه باز کنم پلک‌ها ز هم، دورم
هزار شب بشوم همجوارتان از شوق
دوباره پیش خودم فکر می‌کنم دورم
دلم برای تو ننوشته شعر خود خوانده
تو با منی اگر از دفتر و قلم دورم
اگر طلب کنی‌ام، جان دهم ز شوق، اینبار
که دوری‌ات نکند از تو باز هم دورم

محمد سعید میرزایی

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  2:14 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها