0

اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

زیر ایوان طلا یت ذکر یا هو میزنم
پیش این گلدسته هاهرلحظه زانو میزنم
.
میکندحیران و مستم صوت این نقاره ها
زین سبب باشدکه هردم من دم ازاو میزنم

گر خدا خواهد میان خادمانت جا شوم
صحن قدست رابه دست خویش جارو میزنم
.
من برای خوردن یک لقمه از نذر شما
هر زمان باشد به خدام حرم رو میزنم
.
تاکه گیرد دستهایم پنجره فولادتان
زائرانت رابه این سوی و به آن سو میزنم
.
پیرمردی گفت مشهدحج مابیچاره هاست
بعد آن سعی وصفا قدری از این مو میزنم
.
فاطمه یا فاطمه ذکر مدامم در حرم
از برای گوشه چشمت ، دم ز بانو میزنم

 

اصغر مومنی

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

دوست دارم فقط «رضا» را من

 دائماً گفتم از تو هر جا من

 

شب و روزم فقط به یاد توام

 بس که هر روز و هر شبی با من

 

روح موسی دمیده در جسمت

 که شدم از دمت مسیحا من

 

اینقدر لطف می کنی ، ماندم

 تو به من دل سپرده ای یا من...؟

 

من به تو پشت کردم اما تو...

تو به من لطف کردی اما من...

 

مشهدت قبله گاه عشاق است

 قبله پس کعبه نیست الزامن

 

کام شیرینم از نبات شماست

 عطرم از "زعفران بهرامن"

 

یا رضا دست من به دامن تو

 چشم دارم به لطف این دامن

 

تو سه جا قول آمدن دادی

 انتظار از تو دارم آقا من

 

مظاهر کثیری نژاد

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

مطلع شعر اگر شاه خراسان باشد

واژه باید همه جا دست به دامان باشد

 

لطف این شاه گدا را سر و سامان داده است

پس غمی نیست اگر زلف پریشان باشد

 

هر کجا پای نهادیم زمین مال رضاست

چه به مشهد برسد پا و چه تهران باشد

 

با دلی خوش که بیایی بروی بی معناست

زائر آن است که سرگشته و حیران باشد

 

گنبد توست که هر صبح به ما می خندد

کشوری هست به زیبایی ایران باشد؟

 

حاجتم را بدهی یا ندهی ممنونم

که رضایت ره توفیق گدایان باشد

 

گفته‌ای با جگر سوخته‌ات یابن شبیب!

گریه باید که برای شه عطشان باشد

 

حسین صیامی

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

گریه ام در حرم از روی پریشانی نیست

که پریشانی از آداب مسلمانی نیست

 

در طوافند چنان موج کبوترهایت

که در این سلسله انگار پریشانی نیست

 

عربی آمده پابوس تو از سمت عراق

همه ی حسرتش این است که ایرانی نیست

 

دست خالی ست هر آن کس به حرم می آید

در ورودی که نیازی به نگهبانی نیست !

 

در معطل شدن و دست رساندن به ضریح

لذتی هست که در سجده ی طولانی نیست

 

محمد حسین ملکیان

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

گریه ام در حرم از روی پریشانی نیست

که پریشانی از آداب مسلمانی نیست

 

در طوافند چنان موج کبوترهایت

که در این سلسله انگار پریشانی نیست

 

عربی آمده پابوس تو از سمت عراق

همه ی حسرتش این است که ایرانی نیست

 

دست خالی ست هر آن کس به حرم می آید

در ورودی که نیازی به نگهبانی نیست !

 

در معطل شدن و دست رساندن به ضریح

لذتی هست که در سجده ی طولانی نیست

 

محمد حسین ملکیان

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

خوشا ما که همسایه جنتیم

به خان کریمش همه دعوتیم

گدای رضاییم و در عزتیم

 

به دست کریمش چه خوش عادتیم

رضا پادشاه است و ما رعیتیم

 

فدای غلام مسیحا دمش

به سرهای ما  سایه ی پرچمش

بود چشم ما جای آن مقدمش

 

بداند دو عالم که یک امتیم

رضا پادشاه است و ما رعیتیم 

 

 کسی را ندیدم برانی ز در

تویی مهربانتر زمادر پدر

مرا هم برای غلامی بخر

 

که با تو همه عاری از محنتیم

رضا پادشاه است  و ما رعیتیم 

 

منم سائل سر به راه شما

همان آهوی دل به خواه شما

بود روزی ام از نگاه شما

 

همه سائل سفره رحمتیم

رضا پادشاه است و ما رعیتیم 

 

 زمانی که حق قلب ما را سرشت

محب الرضا سر در آن نوشت

به مشهد عطا کرد ارض بهشت

 

همه آفریده از این حکمتیم

رضا پادشاه است و ما رعیتیم

 

خوشا آنکه دل سوی مشهد کند

مگر می شود او کسی رد کند

نگفته خودش لطف بی حد کند

 

که ما کشته این همه رافتیم

رضا پادشاه است و ما رعیتیم

 

موسی علیمرادی

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

گردیده ام گدای تو یا ایها الرئوف

دست من و عطای تو یا ایها الرئوف

 

صد مرده زنده می شود از لطف دائمت

در صحن با صفای تو یا ایها الرئوف

 

غم های بی حساب مرا زود می برد

نام گره گشای تو یا ایها الرئوف

 

پر شد همیشه کیسه رزقم کریم وار

با لطف دست های تو یا ایها الرئوف

 

نذر تو کرده اند، مرا مادر و پدر

تا جان دهم به پای تو یا ایها الرئوف

 

یک عمر خورده ایم، می ناب جای آب

در کاسه ی طلای تو یا ایها الرئوف

 

اصلاً بعید نیست که کرببلا روم

امسال با دعای تو یا ایها الرئوف

 

امیر حسین حیدری

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

خانه را دزد زده یا همه را بخشیدی؟

تو همه زندگی ات را به خدا بخشیدی

 

به نظر پنجره فولاد شما جان دارد

او طبیب است زسوی تو،... شفا بخشیدی؟

 

قطب گردشگری ما ضعفا شد حرمت

این چه حجیست به ایوان طلا بخشیدی؟

 

داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم

جان آقای خراسان همه را بخشیدی

 

معرفت در گرانیست نه در پیش شما

رفقا و رقبا را عجبا ؛ بخشیدی؟

 

من به سگ بودن خود معترف هستم آیا

آن که دم میزند آدم شده را بخشیدی؟

 

لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد

نکند قاتل خود را به عطا بخشیدی؟

 

دعبل از ذوق شما واژه شعرش گل کرد

 ذوق مرگیِّ هنر بر شعرا بخشیدی

 

در ضریح دلم انگار که باران بارید

به صلاح است سلاحم البکا بخشیدی

 

گنه من که ز دوری تو تکثیر شده...

خواستی باز نیایم که مرا بخشیدی

 

این چه حرفیست، شما تاج سری، آقایی

منت نوکریت را تو بما بخشیدی

 

بس که گفتم به حرم، جانِ رضا... بخشیدی؟

اسم و فامیلم عوض شد به "رضا بخشیدی"

 

امیرحسام یوسفی

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

تو رو خدا نگذارید تا خدا بپرم


اگر بناست که تا عرش بی شما بپرم

 


به غیر بام شما هم مگر که بامی هست؟


قرار شد بپرم ، خب بگو کجا بپرم

 

بیا و بال و پرم را بچین تا نروم

از این به بعد اجازه نده مرا بپرم

 


ببین چگونه روی گنبد تو کز کردم


زیاد جا نگرفتم که ، پس چرا بپرم

 


در این محله عزیزم من آبرو دارم


فقط اجازه بده بی سر و صدا بپرم

 


حلال باد به پایش دو بال سوخته ام

چقدر شمع سحر گریه کرد تا بپرم

 


کریم، با تو پریدن به من نمی آید

"
گدات هستم و بهتر که با گدا بپرم

 


فقط منم که در این جمع دست و پا گیرم؟

 
شکسته بالم و حیف است با شما بپرم؟ 

 

نه جبرئیل امینم نه فطرسم اما

فقط بلد شده ام سمت کربلا بپرم

 

 

علی اکبر لطیفیان

 

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

یا امام رضا (ع)

آن حاجتم که تو دادی به مادرم من را
فدای مقدم پاکت کنم سر و تن را
و من غلام تو هستم پدر مرا گفته
که توتیای چشم نمایم غبار دامن را
خوشم که مامن من کوی توست در عالم
به عالمی نفروشم صفای مامن را
زلطف تو ایران سرای جاوید است
رسیده لطف و عطایت تمام میهن را
گرفته آتش عشقت وجود را در بر
چو آتشی که بگیرد تمام خرمن را
زپنجره فولاد تو بهشت میبینم
که فیض بخش وجودی چو دوست دشمن را
رضا توییُّ و رضایت رضایت الله
چرا که وجه رضایی خدای ذوالمن را
شب ولادت تو آسمان گهر بار است
و بخشش موسی است طور ایمن را
مرا هوایی خود کن چو کفتر حرمت
بریز دانه به دامت و یا که ارزن را
برای گفتن از تو چه کمترینم من
شها عنایتی بنما این زبان الکن را
من آمدم به زیارت تو هم بیا آقا
که وقت مرگ بخوانم سرود رفتن را
شهادتین چو بگویم به وقت جان دادن
علیُّ فاطمه احمد حسین گفتن را

 

 

مهدی روحانی کاشمری

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:59 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

تقدیم به حضرت احمد بن موسي "شاهچراغ(ع)"...
.
مرغ چمنم ، میل اقاقی دارم
در شهر خودم یار ایاغی دارم
من هرشب جمعه از غم کرببلا
رو به حرمِ شاهِ چراغی دارم
.
ما جمع گدایان شه شیرازیم
یا شاهِ چراغ بر شما مینازیم
یک روز شبیه کربلا و مشهد
ما گنبدتان را ز طلا میسازیم
.
کارِ کَرَم تو بوده زائر شدنم
تا مشهد و كربلا مسافر شدنم
نَفسي لفداک "احمد بن موسی(ع)"
مدیون ضریح توست شاعر شدنم
.

این شاه که خصلت کریمی دارد
در یاری دین سهم عظیمی دارد
با قلب شکسته سوی شیراز آید
هر کس که ز غم حال وخیمی دارد

 

ایمان دهقانیا

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  1:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

یا امام رضا (ع)

از خاک رهت برای دل خانه بساز

با این دل پر غم و پر از ناله بساز....

ای ضامن آهو ای شفا بخش وجود

وی بارگهت به دل ربایی ممتاز.....

ای سایه ی سبز عشق بر آتش عمر

وی بر غم شیعیان خود محرم راز

برپنجره فولاد تو بستم دخیل

با دست کرم عقده ی دل را کن باز....

با گنبد زرد و کبوتران حرمت

آوای صفای بولحسن را بنواز....

هر چند مرا به خانه ات راه ندهی

بدان مرغ دل است سوی تو در پرواز

 

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  1:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

شعر امام رضا(ع) با لهجه شیرین مشهدی

مو مثه زائرای دلخِسته
مو مثه کِفترای صحن و سِرات
خیلی دوسِت دروم خودت مِدِنی
بخوره تو سَرِ مو درد و بِلات

 

دَرِ ای خانه با دل و جونُم
هَرچی دِشتُم نِدِشتُمه دادُم
خواستی پیدام کنی بیا اینجه
شبای جمعه تو گوهرشادُم

هرکی دردی دِرِه بیه که آقا
زود شفاشه مِده تو ای خانه
کم کسی نیست آقای ما، مشتی
علی موسی الرضایه، سلطانه

دست روی سینه و چشوم به هَمو
خورشیدیه که اسمشه گنبد
اینجه خیلی صِفا دِرِه..مردم!
دلتان که گرفت بیِن مشهد

یا دِوایی مِخِن یا پولی مِخِن
روزیِ هرکی اینجه دست آقاست
دختری وِسَط حرم دیشب
با یه ویلچر آمد،رو پاش ورخاست

فقط ایره بُگُم که هرکی میه
دست خالی از اینجه دَر نِمِره
خوب و بد قاطی و هم از یَک دَم
هَمَمانه امام رضا مِخِره

دل ما غصه دار یَک چیزه
گرچه همساده ی امام رضایِم
بعد از اینجه خودِ خدا مدِنه
تو خماری صحن کربلایِم

امیر فرخنده

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  1:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

شعر امام رضا(ع) با لهجه شیرین مشهدی

مو مثه زائرای دلخِسته
مو مثه کِفترای صحن و سِرات
خیلی دوسِت دروم خودت مِدِنی
بخوره تو سَرِ مو درد و بِلات

 

دَرِ ای خانه با دل و جونُم
هَرچی دِشتُم نِدِشتُمه دادُم
خواستی پیدام کنی بیا اینجه
شبای جمعه تو گوهرشادُم

هرکی دردی دِرِه بیه که آقا
زود شفاشه مِده تو ای خانه
کم کسی نیست آقای ما، مشتی
علی موسی الرضایه، سلطانه

دست روی سینه و چشوم به هَمو
خورشیدیه که اسمشه گنبد
اینجه خیلی صِفا دِرِه..مردم!
دلتان که گرفت بیِن مشهد

یا دِوایی مِخِن یا پولی مِخِن
روزیِ هرکی اینجه دست آقاست
دختری وِسَط حرم دیشب
با یه ویلچر آمد،رو پاش ورخاست

فقط ایره بُگُم که هرکی میه
دست خالی از اینجه دَر نِمِره
خوب و بد قاطی و هم از یَک دَم
هَمَمانه امام رضا مِخِره

دل ما غصه دار یَک چیزه
گرچه همساده ی امام رضایِم
بعد از اینجه خودِ خدا مدِنه
تو خماری صحن کربلایِم

امیر فرخنده

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  1:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

دوش دیدم از لبت پیمانه حاجت می گرفت
از شراب کهنه ات میخانه حاجت می گرفت

عاشقی در گریه می زد حرفهایش را به تو
سرخوشی با نعره ی مستانه حاجت می گرفت

 

عاقلی سودی نمی بخشید ، در کوی جنون
زودتر از هر کسی دیوانه حاجت می گرفت

بی صدا می سوخت شمع و در طواف شعله اش
تا سحر بال و پر پروانه حاجت می گرفت

با همان یک بار در سالی که آمد تا حرم
نوکرت با نام تو روزانه حاجت می گرفت

آنکه دستش بود کوتاه از توسّل بر ضریح
بیشتر از آب سقّاخانه حاجت می گرفت

شاه شاهان جهان هستی تو، پس با این حساب
سائل از درگاه تو شاهانه حاجت می گرفت

نیمه ی شب رفتم از کنج حرم تا شهر شام
پیش بانویی که در ویرانه حاجت می گرفت

محمدقاسمی

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  1:01 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها