0

اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

 

بزرگترین منبع اینترنتی اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:37 PM
تشکرات از این پست
nargese_montazer
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

شعر از قیصر امین پور

چشمه‌های خروشان تو را می‌شناسند
موج‌های پریشان تو را می‌شناسند

پرسش تشنگی را تو آبی جوابی
ریگ‌های بیابان تو را می‌شناسند

نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران تو را می‌شناسند

هم تو گل‌های این باغ را می‌شناسی
هم تمام شهیدان تو را می‌شناسند

از نشابور با موجی از لا گذشتی
ای که امواج طوفان تو را می‌شناسند

بوی توحید مشروط بر بودن توست
ای که آیات قرآن تو را می‌شناسند

گر چه روی از همه خلق پوشیده داری
آی پیدای پنهان تو را می‌شناسند

اینک ای خوب، فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان تو را می‌شناسند

کاش من هم عبور تو را دیده بودم
کوچه‌های خراسان تو را می‌شناسند

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

شعر از قاسم صرافان

 لب خشک و داغی که در سینه دارم
سبب شد که گودال یادم بیاید

اباصلت! آبی بزن کوچه‌ها را
قرارست امشب جوادم بیاید

قرار است امشب شود طوس، مشهد
شود قبله‌گاه غریبان مزارم

اگر چه غریبی شبیه حسینم
ولی خواهری نیست این جا کنارم

به دعبل بگو شعر کامل شد این جا
«و قبرٍ بطوس»ی که خواندم برایش

بگو این نفس‌های آخر هم اشکم
روان است از بیت کرب و بلایش

از آن زهر بی‌رحم پیچیده‌ام من
به خود مثل زهرای پشت در از درد

شفا بخش هر دردم از بس که خواندم
در آن لحظه‌ها روضه‌ی مادر از درد

بلا نیست جز عافیت عاشقان را
تسلای دردم نگاه طبیب است

من آن ناخدایم که غرق خدایم
«رضا»یم، رضایم رضای حبیب است

شرابش کنم بس که مست خدایم
اگر زهر در این انار است و انگور

کند هر که هر جا هوای ضریحم
دلش را در آغوش می‌گیرم از دور

شدم آسمان، پر کشد تا کبوتر
شدم دشت، تا آهو آزاد باشد

شدم آب، تا غصه‌ها را بشویم
میان حرم زائرم شاد باشد

اباصلت آبی بزن کوچه‌ها را
به یادِ سواری که با ذوالفقارش

بیاید سحر تا بگردند دورش
خراسان و یاران چشم انتظارش

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

شعر از حبیب باقر زاده

آقایمان آمد عبا روی سرش بود
رنگ کبودی بر تمام پیکرش بود

در کوچه یاد ماجرای کوچه افتاد
یافاطمه یافاطمه ذکر لبش بود

دستی به پهلو دست دیگر روی دیوار
پهلو گرفتن یادگار مادرش بود

او در میان حجره‌ای دربسته اما
صدها فرشته در کنار بسترش بود

او دست و پا می‌زد ولی با کام عطشان
گویا که دیگر لحظه‌های آخرش بود

اما تمام فکر و ذهنش کربلا بود
یاد غریبی‌های جد بی سرش بود

مردم گریز کربلایم اینچنین است
آمد جواد و لحظۀ آخر برش بود

اما به دشت کربلا جور دگر شد
اربابمان بالای نعش اکبرش بود

باید جوانان بنی هاشم بیایند
تا این بدن را بر در خیمه رسانند

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

شعر از حاج علی انسانی

من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو

سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو

 

تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم

آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو

 

من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام

یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو

 

پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد

هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو

 

گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم

من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟

 

سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام

من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟

 

حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین

جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو

 

من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام

اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو  

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

شعر از مسعود اصلانی
 
ساکت و بی صدا زمین خوردن
زپر پا یک عبا زمین خوردن
 
بی تعادل شدن شکسته شدن
وسط کوچه ها زمین خوردن
 
ارثی از مادراست که حالا
میرسد به شما زمین خوردن
 
ناله های تو را در آوردند
آتش زهر با زمین خوردن
 
صورتت را چقدر خاکی کرد
یا اما رضا زمین خوردن
 
سوزش زهر سینه کافی بود
حال دیگر چرا زمین خوردن؟
 
پشت درهای حجره می گفتی
ای جوادم بیا زمین خوردن
 

بال من را شکست و زخمی کرد
خسته کرده مرا زمین خوردن
 
آخرین لحظه بود در نظرت
داغ کرب و بلا زمین خوردن
 
یا امام رضا چه می بینی
سر بردن و یا زمین خوردن؟
 
دست بسته به افتادن
یا که ازنیزه ها زمین خوردن
 
روی پیراهنی نشانده ببین
چقدر در پا زمین خوردن  

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

شعر از استاد حاج غلامرضا سازگار

 

سنگ زیر پای تو لعل بدخشان می شود

خار ، با فیض نگاهت سرو بستان می شود

 

گر نسیمی از سر کویت وزد سوی جحیم

دود آن عود و شرارش برگ ریحان می شود

 

زخم بی داروی جان و درد بی درمان دل

هر دو باخاک سر کوی تو درمان می شود

 

غم ندارم گر مرا در آتش دوزخ برند

چون برم نام تو را آتش گلستان می شود

 

مردگان روح را احیاگر جان می کند

هر که جسمش دفن در خاک خراسان می شود

 

گو اجل جان مرا گیرد ز کافر سخت تر

چون نگاهم بر تو افتد مرگ ، آسان می شود

 

در مفام رافتت این بس که نام چون تویی

روز و شب ذکر من آلوده دامان می شود

 

در بیابانی که لطفت ضامن آهو شود

گر گذار گرگ افتد گرگ چوپان می شود

 

گردش چشم تو را نازم که با ایمای آن

نقش شیر پرده ناگه شیر غران می شود

 

ناز بر فردوس آرد فخر بر رضوان کند

هر که یک شب در خراسان تو مهمان می شود

 

هر که چشمش اوفتد بر گنبد زرین تو

گاه ، مجنون گاه ، خندان گاه ، گریان می شود

 

گر به قعر نار ، شیطان بر تو گردد ملتجی

وادی دوزخ به چشمش باغ رضوان می شود

 

غرفه هایت همچو روی حور گل انداخته

بس که روز و شب ضریحت بوسه باران می شود

 

هر که با اخلاص گوید در حریمت یک سلام

اجر آن بالاتر از یک ختم قرآن می شود

 

مور اگر یک دانه با لطف تو گیرد در دهن

بی نیاز از خرمن زلف سلیمان می شود

 

در کنار حوض صحن تو که رشک کوثر است

زنگی ار صورت بشوید ماه کنعان می شود

 

پور موشایی و در طور تو هر کس لب گشود

 همکلام ذات حق ، چون پور عمران می شود

 

سائل کوی تو گر خواهد به دست قدرتش

خاک، مشک و سنگ، لعل و ریگ، مرجان می شود

 

در هوای جرعه ای از جام سقا خانه ات

خضر اگر در کوثر افتد باز عطشان می شود

 

خاک اگر شد خاک کویت مرهم زخم دل است

آب اگر شد آب جویت آب حیوان می شود

 

هر که شد زوار تو در طوس ای روی خدا

زائر ذات خدای حی سبحان می شود

 

آستان قدس تو دارالشفای عالم است

درد این جا بی دوا و نسخه درمان می شود

 

هر که از مهمان سرایت لقمه ای گیرد به دست

مهر در دستش کم از یک قرصه نان می شود

 

وانکه خوابش می برد در پشت دیوارت شبی

ماه در بزمش کم از شمع فروزان می شود

 

هر که را تابید بر سر آفتاب صحن تو

گر رود در سایه طوبی پشیمان می شود

 

بی تو صبح عید سال نو اگر آید مرا

صبح عید وسال نو شام غریبان می شود

 

با تو گر شام عزای دوستان باشد مرا

خوب تر از ظهر روز عید قربان می شود

 

در صف محشر پریشانی نبیند لحظه ای

هر که با یاد غمت این جا پریشان می شود

 

تا ابد زین میهمان داری که مامون از تو کرد

شرمگین از مادرت زهرا خراسان می شود

 

با تمام زشتی و آلودگی در سوگ تو

قطره های اشک (میثم) بحر غفران می شود

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

مهدی رحیمی

آمدی در خاک ایران، خاک ایران سبز شد

از جنوب کشور من تا خراسان سبز شد

ردِّ پایت شد مسیر رودهای بی قرار

هر کجا که آمدی حتی بیابان سبز شد

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

محمدعلی بیابانی

در اوج غربت و غم زهر کینه یارش بود

میان حجره دلش تنگ گلعذارش بود

در آرزوی جوادش دمی قرار نداشت

به آخرین نفسش چشم انتظارش بود

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

یوسف رحیمی

خورشید سر زد از سحرت أیها الغریب

از سمت چشم‌های ترت أیها الغریب

تو ابر رحمتی که به هر گوشه سر زدی

باران گرفت دور و برت أیها الغریب

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

حسن لطفی

بر آه آهِ من جگر سخت خاره سوخت

بر وای وای من دل سنگ ستاره سوخت

همچمون کبوتران ز عطش بال می‌زنم

لب تشنه‌ام، دلم، جگر پاره پاره سوخت

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

محمد ژولیده

عبا به پایم اگر گیر می‌کند، غم نیست

اگر به کوچه زمین می‌خورم، دمادم نیست

میان کوچه فقط یک نفر زمین خورده

به غیر مادرمان این چنین در عالم نیست

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

حسن لطفی

امان نداد مرا این غم و به جان افتاد

میان سینه‌ام این درد بی امان افتاد

 

چنان به سینۀ خود چنگ می زنم از آه

که شعله بر پر و بال کبوتران افتاد

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

محمد فردوسی

آسمان است و خسوف قمرش معلوم است

غربت بی حد او از سفرش معلوم است

موی آشفته و اوضاع به هم ریخته‌اش

با عبایی که کشیده به سرش معلوم است

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت و مناجات امام رضا (ع)

حسنا محمدزاده

تنها تو می‌­فهمی غمِ غربت چشیدن را

وادی به وادی بر زمین، دامن کشیدن را

گفتند: خاکِ طوس بوی کربلا دارد

یاد تو آوردند فصلِ سیب چیدن را

 
 
یک شنبه 28 آبان 1396  12:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها