آنتوني كردزمن:خصوصيات تاكتيكي نيروهاي ايران در كربلاي 5 از والفجر8 بسيار ضعيفتر بود
گروه ويژه نامه ها / حوزه حماسه و مقاومت
89/10/22 - 00:10
شماره:8910211582
كربلاي 5 به روايت كارشناس پنتاگون/1
آنتوني كردزمن:خصوصيات تاكتيكي نيروهاي ايران در كربلاي 5 از والفجر8 بسيار ضعيفتر بود
خبرگزاري فارس:خصوصيات تاكتيكي اين نيرو ها در مقابل نيرو هايي كه به فاو حمله كردند، بسيار ضعيف تر بود.اين نيرو ها پس از عبور از چند حلقه حفاظتي، بايستي عليه مواضعي مي جنگيدند كه پوشش آتش آن ها بر روي منطقه ،بسيار عالي بود.
به گزارش سرويس حماسه و مقاومت خبرگزاري فارس ، آنتوني كردزمن از سرشناس ترين تحليل گران و كارشناسان نظامي آمريكا است. او 4 كتاب بسيار مهم درباره 4 جنگ بزرگ تاريخ معلصر تاليف كرده است و صدها عنوان مقاله درباره جنگ هاي مختلف در سراسر دنيا به رشته تحرير درآورده است. بديهي است كه از يك حقوق بگير پنتاگون نمي توان انتظار داشت در آثار خود بي طرفانه و صرفا با ديدگاه علمي ظاهر شود اما در هر صورت نوشته هاي او حاوي آمار و اطلاعات نه چنئان دقيق اما روشنگر در زمينه جنگ هاي مورد نظرش مي باشد كه نتيجه دسترسي او به اسناد وزارت جنگ آمريكا است. نوشتار زير تحليل آنتوني كردزمن از عمليات در شرق بصره است. اين نوشتار به فاصله 2 يا 3 سال از پايان جنگ تحميلي به رشته تحرير در آمده است. به همين دليل بديهي است كه جنبه عدم تبليغ به نفع ايران و جلوگيري از هژموني نظان انقلابي ايران در آن به دقت رعايت شده است. آمار هاي ارائه شده توسط او عمدتا با تكيه بر اطلاعات ارائه شده توسط سازمان هاي اپوزوسيون جمهوري اسلامي در آن سال ها تهيه شده است و به همين دليل داراي سطح بالايي از اغراق و بزرگ نمايي يا كوچك نمايي است اما نكات نزديك به حقيقت بسياري نيز در آن به چشم مي خورد كه حائز اهميت فراواني است.
*عمليات كربلاي 4 ايران :
با اين كه ايران بين روز هاي پاياني سپتامبر و اواخر دسامبر ،حملات زميني چنداني را انجام نداد، اما به نظر مي رسيد براي حمله اي گسترده ،آماده مي شود. همچنين ادعا شد كه در اواسط اكتبر، كرد هاي حامي ايران و پاسداران، كركوك را بمباران كرده اند، ادعايي كه با توجه به وضعيت سياسي ايران مدارك چنداني براي اثبات نداشت. باران هاي زمستاني هم در اواسط نوامبر ، بدون وقفه شروع به بارش كرد.
در واقع جر و بحث هاي بسياري بر سر چگونگي ادامه جنگ در ميان رهبران ايراني وجود داشت، اما نمي توان به درستي مشخص كرد كه چه اتفاقي افتاد. بر اساس برخي از منابع ايراني، ميان عده اي از فرماندهان با تجربه ارتش و پاسداران و عده ي ديگري از پاسداران و ملا هاي بلند پايه مانند رفسنجاني ، بحث هايي در گرفته بود. گروه اول از طرف چهره هايي چون (امام) خميني حمايت مي شدند و معتقد بودند بايد حملاتي كوچك و دقيق صورت گيرد. در حالي كه دسته دوم اعتقاد داشتند بايد حملات گسترده اي صورت گيرد كه موفقيت آنها بستگي به شور انقلابي و ضعف عراق در مقابل اين حملات دارد.
ديگر منابع اعلام كردند كه ميان فرماندهان ارتش مانند صياد شيرازي و فرماندهان پاسدار مانند محسن رضايي، اختلافاتي پيش آمده است. بر اساس گزارشات ،نيروهاي ارتش خواستار محاصره برنامه ريزي شده بصره از طريق فاو و هويزه بودند. در حالي كه پاسداران خواهان حمله ي مستقيم از طريق شط بودند. با اين حال ،گروه ديگري از منابع ذكر كرده اند كه روابط تسليحاتي ايران با امريكا باعث شد كه رهبراني چون رفسنجاني، علاقه شديدي به عمليات هاي گسترده جديد نشان دهند.
به هر حال، به نظر مي رسد، ايران ابتدا بر آن بود كه حملات خود را در آگوست آغاز كند. سپس به اين نتيجه رسيد كه حملات خود را در نوامبر تجديد كند. بعضي از نشانه هاي اين پيشروي ها در نوامبر مشاهده شد. زماني كه ايران ادعا كرد يك ميليون زن بسيجي را از ماه سپتامبر سال 1980 تا كنون آموزش داده است و 90 پادگان آموزشي براي زنان تاسيس كرده است. ايران همچنين ادعا كرد 1000 زن را براي استفاده ازموشك انداز آر پي جي و ديگر ماشين هاي جنگي، آموزش داده است. ايران ادعا كرد پنج تيپ از داوطلبان زن ، در 30 نوامبر ،رو به روي ساختمان مجلس در تهران رژه رفته اند.
رفسنجاني در 3 دسامبر جلسه اي را با فرماندهان نظامي برگزار كرد. وي در حضور 100000 پاسدار و بسيجي و 2000 روحاني سخنراني كرد و مشخص بود كه ايران براي حمله آماده مي شود. ايران اعلام كرد كه 100000 نيروي بسيجي به سمت جبهه خليج [فارس] حركت كرده اند. اين آماده سازي همچنان از الگوي سال گذشته پيروي مي كرد يعني زماني كه نيرو هاي داوطلب پس از ريزش هاي ماه هاي اكتبر و نوامبر ،فراخوانده شدند و زماني كه فراخوان اوليه براي به كار گيري آن ها ،در زمستان تأثير چنداني بر اقتصاد ايران نگذاشت. در تئوري، با اين زمان بندي در فراخوان نيرو هاي بسيج جديد، آنان در طي سه ماه آموزش هاي جنگي و تكنيك هاي رزمي را مي آموزند و طي يك دوره ي سه تا شش ماهه وظايف خود را به انجام خواهند رساند. سپس به نيرو هاي بسيجي اين اجازه داده مي شد كه دوباره نام نويسي كرده و يا به خانه هاي خود برگردند.
بدون در نظر گرفتن مجادلات در ميان رهبران ايران، ايران در فراخوان جديد خود منتظر آموزش نيرو ها نماند. ايران در شب 24دسامبر،عمليات جديدي را با نام كربلاي 4 آغاز كرد. زمان بندي اين عمليات به گونه اي بود كه به نظر مي رسيد در صدد است كنفرانس سران اسلامي را كه قرار بود در اواخر دسامبر برگزار شود، با نگراني مواجه سازد. حداقل بر اساس يكي از منابع مي توان گفت، عمليات بدين منظور انجام شد. هرچند اين حمله بخشي از عملياتي گسترده تر براي محاصره بصره بود.
اين حمله يكي از معدود عمليات هايي بود كه به وسيله ي پاسداران رهبري نمي شد و نيرو هاي ايران در جبهه اي 25 مايلي درعرض شط العرب عمل مي كردند. دامنه عمليات از منطقه ي ابو الخصيب در نزديكي جنوب بصره آغاز مي شد و تا جزيره ي ام الرصاص در نزديكي آبادان ادامه داشت. اين عمليات متوجه نيرو هاي لشكر سوم عراق در شرق بصره و نيرو هاي لشكر هفتم در منطقه ي نزديك به شبه جزيره ي فاو بود. اين مناطق از مستحكم ترين مواضع دفاعي عراق بودند.
منابع در مورد مقياس حمله آمار بسيار متفاوتي ارائه كرده اند، و ايران هم بعدها در مورد آن اغراق كرد. به نظر مي رسد حمله با يورش 15000 نيرو كه از جزاير ام الرصاص، ام بابي، قطيه و سهيل محافظت مي كردند، آغاز شد. اين جزاير نوعي "پل " استراتژيك را بر روي شط بنا مي كردند كه پهناي آن در اين نقطه 480 متر بود. حمله با موج آغازين كماندوها و غواصان كه جزيره ي بي دفاع ام الرصاص[!!!] و ديگر جزاير نزديك آن را اشغال كردند، آغاز شد و بسيار شبيه به شيوه اي كه در فوريه گذشته به كار گرفتند.
سپس ايران عملياتي را در ساعات روز به انجام رساند و مواضع دفاعي جاده شط را در خاك عراق مورد حمله قرار داد. اين حمله توسط سپاه موسوم به "محمد رسول الله صلي الله عليه و آله " رهبري شد. اين نامي بود كه ايران به تلاش هاي خود براي بسيج كردن 100000 نفر داوطلب داده بود[ طرح اعزام يكصد هزار نفري «سپاه محمد(ص)»].
در حالي كه نيرو هاي با تجربه اي در اين عمليات شركت داشتند، اما اساس عمليات حول نيرو هاي كم تجربه مي گشت. بيش از 60000 نيروي پاسدار و بسيجي از شط عبور كرده و به جزيره ي ام الرصاص و خاك عراق رسيدند.
زماني كه نيرو هاي تلاش كردند در جاده شط به سمت بصره حركت كنند، از طرف نيرو هاي ارتش حمايت اندكي را دريافت كردند. اين حمايت شامل آتش توپخانه مستقر در عرض شط بود. بسياري از نيرو هاي ارتش ايران در مواضع رو در روي بصره و يا جبهه مركزي مقابل بغداد مستقر شده بودند. خصوصيات تاكتيكي اين نيرو ها در مقابل نيرو هايي كه به فاو حمله كردند، بسيار ضعيف تر بود. اين نيرو ها بايستي مواضع مستحكم دفاعي در عقبه ي ام الرصاص را مورد حمله قرار مي دادند و در ادامه بايد از سيم هاي خاردار و ميدان هاي مين عبور مي كردند و عليه مواضعي مي جنگيدند كه پوشش آتش آن ها بر روي منطقه ،بسيار عالي بود.
تركيب بندي نيرو هاي حمله نيز بسيار ضعيف بود. نيرو هاي ايراني از تاكتيك هاي نفوذي مناسبي استفاده نكردند، البته در ابتداي حمله پوشش شبانه را مورد استفاده قرار دادند. فرماندهان ايراني نيرو هاي خود را در حملات مستقيم عليه مواضع مستحكم دفاعي عراق به كار گرفتند. در واقع برنامه ريزي عمليات كربلاي 4 بسيار ضعيف بود و در مقايسه با عمليات ضعيف بني صدر در آغاز جنگ، عده ي بيشتري از نيرو هاي ايراني را به كشتن داد. اين عمليات به حملات پياده نظام نيرو هاي بريتانيا، فرانسه و آلمان عليه مواضع دفاعي مستحكم ، در جنگ جهاني اول شبيه بود.
پس از گذشت يك روز و نيم از حمله، ايران متوجه اشتباه خود در حمله مستقيم به مواضع دفاع عراق شد. نيرو هاي ايراني نه تنها در اثر آتش مستقيم كشته مي شدند، بلكه بسياري از آن ها مورد حمله ي بالگرد ها و جنگنده ها واقع شدند و بسياري از نيرو هاي آبي- خاكي در طول نبرد غرق گرديدند. ايراني ها تا كناره هاي شط عقب نشستند و با اينكه متخصصين در مورد مقياس عمليات اختلاف دارند، اما بيشتر آنها تعداد كشته و زخمي ايران را بين 9000 تا 12000 نفر تخمين مي زنند. عراقي ها ادعا كردند در مقابل هر عراقي، 100 ايراني كشته شده است. در نتيجه 60000 تا 90000 ايراني مجروح و 10000 نفر نيز كشته شده اند. در مقابل عراق متحمل 1000 تا 2000 كشته شد. همچنين ادعاي ايران مبني بر كشته و زخمي شدن 9500 تا 14000 نفر از عراقي ها كاملاً بي اساس است.
* "عمليات نهايي " ايران عليه بصره:
شكست ايران در كربلاي 4 مانع تلاش هاي ايران براي اشغال عراق نشد. تنها چند هفته پس از كربلاي 4 ايران دو عمليات جديد را آغاز كرد: اولين عمليات كربلاي 5 نام داشت و به قصد تصرف بصره انجام شد. دومين عمليات كربلاي 6 نام گرفت و عليه مناطق شمالي بغداد، مناطق ميان قصر شيرين و سومار صورت گرفت. در ميان اين دو عمليات، كربلاي 5 عمليات مهمتري بود. همچنين برنامه ريزي آن نيز بهتر صورت گرفته بود.
ايران از سال 1985 براي حمله اي گسترده به بصره طرح هاي زيادي را امتحان كرده است. در طول تابستان و پاييز سال 1986 ايران تمرينات زيادي را در سواحل خزر و بندر انزلي انجام داد تا بدين وسيله امكان عمليات در موانع آبي مقابل بصره را بسنجد. در اين تمرينات نيرو هاي چند تيپ شركت داشتند. اين يكي از آمادگي هاي جدي اي بود كه نيرو هاي ايراني پس از شكست در بهار سال 1984، كسب مي كردند.
در اوايل ژانويه، ايران 200000 نفر از نيرو هاي خود را در جبهه هاي جنوب مستقر كرد و همين تعداد را نيز عراق به جبهه آورد. اما تعداد نيرويي كه در عمل وارد عمليات شدند بيش از 120000 تا 140000 نفر نبودند كه بيشتر آن ها را نيرو هاي پاسدار و بسيج تشكيل مي دادند. 60000 نفر از اين نيرو ها در حمله ي آغازين از مرز شلمچه كه 20 كيلومتر با بصره فاصله داشت، به سرعت پيش روي كردند. 60000 نفر ديگر آماده بودند كه به سرعت جايگزين شوند و 80000 نفر ديگر نيز در عقبه آماده ي انجام وظيفه بودند. 70 درصد اين نيرو ها بسيجي و پاسدار و 30 درصد بقيه ،نيروي ارتشي بودند.
*ترجمه و تنظيم: خبرگزاري فارس-محمدعلي صمدي
ويژه نامه « شب هاي قدر كربلاي 5 » در خبرگزاري فارس(11)-1
چهارشنبه 22 دی 1389 9:32 AM
تشکرات از این پست