پرکشیدم در هوای باصفای مجتبی
که رها می گردم امشب در هوای مجتبی
جای معنای کرم نام حسن باید نوشت
حاتم طایی گدای دست های مجتبی
پابه پای فاطمیه باید ای اهل بکاء
بیشتر گریه کنم پای عزای مجتبی
در قیامت مستحق لطف زهرا و علیست
عاشقی که دل سپرده بر ولای مجتبی
از دلم دل می برد در گوشه ی "باب الجواد"
فکر "باب القاسم"صحن و سرای مجتبی
خاطرات کوچه ای باریک... داغ فاطمه س
مانده روی خاک کوچه ردّپای مجتبی
زهر مثل خنجری از حنجرش خون می مکید
گوشه ی حجره به پا شد کربلای مجتبی
یاکریمم بر فراز قبر آقایی کریم
التماس دست های خالی مایی کریم
اسماعیل شبرنگ