0

اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

یوسف رحیمی

بقیع و امامان غریب مدفون در آن

 

دلم امشب به مجلس روضه

خسته و بی قرار می آید

یك كبوتر شده و از سمتِ

حرمی پر غبار می آید

*

  گرد غربت نشسته بر روی

پر و بال كبوترانهٔ دل

می چكد لاله لاله اشكِ درد

امشب از خلوت شبانهٔ دل

*

با من ای دل بگو كجا رفتی

كه پر از ماتم و شراره شدی

تو چه دیدی در آن دیار غریب

كه شكستی و پاره پاره شدی

*

گفت رفتم به سرزمینی كه

عطر اندوه و بغض و ماتم داشت

خاك آنجا همیشه دلگیر و

آسمانش همیشه شبنم داشت

*

به خدا رنگ خاك می گیرد

پر و بال كبوتران بقیع

روز ها هم همیشه در آن جا

آفتاب است سایه بان بقیع

*

نه حرم، نه رواق، نه گنبد

نه ضریح و نه صحن و گلدسته

هست آنجا مزار خاكیّ

چار مرد غریب و دل خسته

*

در نواحی نوحه و ناله

شعلهٔ بی كرانه ای دارد

نه فقط قبر چار مرد غریب

بانوی بی نشانه ای دارد

*

این زمین دل شكسته از آهِ

غربت و ناله های مادر بود

هم دم اشك های مادرمان

یك بغل لاله های پرپر بود

*

و در این باغ آتش سرخی

در دل سبز یاسمن گل كرد

شعلهٔ زهرِ كینه ها بین

جگر پارهٔ حسن گل كرد

*

چند روزی گذشت و خاك بقیع

عطر غم ناك اشك و ناله گرفت

و به دست همان كمان داران

بدن یاس رنگ لاله گرفت

*

این زمین یك زمین ساده كه نیست

این زمین خاك غربت آباد است

این زمین دلشكسته داغِ

گریه های  امام سجاد است

*

این زمین از تبار اشك و آه

به خدا هر سپیده زائر داشت

آسمانی پر از ستاره از

روضه های امام باقر داشت

*

خاك های غریب این صحرا

روزگاری تب شقایق داشت

تا سحر در كبود چشمانش

اشك سرخ امام صادق داشت

*

این زمین یك زمین ساده كه نیست

باغی از داغ لاله و یاس است

در تبِ ناله های محزونِ

مادر بی قرار عباس است

*

در حوالی این دیار غریب

از غم یار آشنا می خواند

در مدینه كنار خاكِ بقیع

روضهٔ سرخ كربلا می خواند

 
 
شنبه 27 آبان 1396  5:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

حجت الاسلام رضا جعفری

امام حسن مجتبی(ع)-شهادت

 

خدا کند که دروغی بزرگ باشد این

من اعتماد ندارم به حرف طالع بین

نشسته اند کمان های بیوه آماده

گرفته اند کمین تیرهای چله نشین

دوباره کوچه دوباره کسی ز اهل کساء

دوباره فتنه ی شیطان دوباره غصب زمین

و باز شد دهن یاوه ای و حرفی زد

و پخش شد همه جا بوی غُدّه ای چرکین

و این هم از برکات حضور یک زن بود

زنی که شوهر خود را نمیکند تمکین

جنازه نیست، نمرده است، زنده است، چرا؟

برای این که امام است و بس، برای همین

برای این که نفس می کشد بدون هوا

برای این که قدم می زند بدون زمین

چقدر جای رطب ها و جای او خالی ست؟

کنار دست پر از هیچ سفره ی مسکین

به عزت و شرف لا اله الا الله

به خیر ختم نشد این مراسم تدفین

عزیز کرده ی یعقوب، غارت گرگ است

قسم به سوره ی یوسف قسم به بنیامین

 
 
شنبه 27 آبان 1396  5:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

امام حسن مجتبی(ع)-شهادت

 

پنجاه و هشت روز فقط صبر کرده ام

تا بهترین می علوی گردد این عنب

پنجاه و هشت روز به نخل وجود خود

آب از سرشک دادم و بر داد یک رطب

پنجاه و هشت روز فقط گفته ام حسین

تا  امشب از دلم حسن آید به روی لب

پنجاه و هشت روز به یا زینبم  گذشت

یک شب به یاحسن شده مثل هزار شب

پنجاه و هشت روز دلم صحن کربلا

امشب میان خاک بقیعم به تاب و تب

پنجاه و هشت روز بلای حسین و دل

حبّ حسن بلا و دلم غرق  مستحب

صلح حسن قیامت صد کربلا کند

زهرا برای گریه کنانش دعا کند

 
 
شنبه 27 آبان 1396  5:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها