0

اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

تو وارث تمامی غم های مادری

مسموم زهر کاری یک کوچه و دری

 

نام تو با بقیع گره ای کور خورده است

همسایه همیشگی حوض کوثری

 

تو مادری ترین امامان شیعه و...

درد آشنای درد دل چاه و حیدری

 

لعن خدا بر آنکه مذلت خطاب کرد

انگار نه انگار نوه پیمبری

 

کمتر به خود به پیچ از این التهاب زهر

چیزی نمانده است که پر در بیاوری

 

خود،کربلاست هروله دور بسترت

اما حزین کرب و بلای برادری

 

بی اختیار یاد غم شام می کنی

وقتی که چشمهات می افتد به معجری

 

این تیرها که بغض جمل بر تن تو زد

شد نیزه سنان و رگ گردن تو زد

 

علی آمره

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

 اشعار شهادت امام حسن مجتبی(ع) - یحیی نژاد سلامتی

 

جگر پاره شده مرهم بی یاور ها

درد و غم زخم زده بر جگر مادر ها

 

این چه رسمی ست که یک عده پرستوی غریب

بنشینند درون قفس همسرها!؟

 

این چه رازی ست!چرا چشم به در می دوزد

این چه رازی ست!چه دیده ست به پشت درها

 

گفت:"لا یوم..."که راه نفسش بند آمد

جای شکر است نبوده خبر از خنجر ها

 

لحظه ی تشنگی اش آب عذابش میداد

زیر لب داشت امان از جگر دختر ها

 

سایه اش بود همان چادر زینب بر او

باز هم شکر که بوده ست دگر معجر ها...

 

یحیی نژاد سلامتی

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

آيا شده بال و پرت آتش بگيرد

هر چيز در دور و برت آتش بگيرد

 

آيا شده بيمار باشی و نگاهت

از نيش خند همسرت آتش بگيرد

 

آيا شده يک روز گرم و وقت افطار

آبی بنوشی ... جگرت  آتش بگيرد

 

آيا شده تصويری از مادر ببينی

تا عمر داری پيکرت آتش بگيرد

 

می گريم از روزی که می بينم برادر

در کوفه موی دخترت آتش بگيرد

 

می گريم از روزی که می بينم برادر

از هرم خاکستر سرت آتش بگيرد

 

آه ... از خنکهای گلويت بوسه ای ده

تا قبل از اينکه حنجرت آتش بگيرد

 

آقا بس است ديگر مگو از شعله هايت

ترسم که جان خواهرت آتش بگيرد

 

یاسر حوتی

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

پایین پلک چشم تو دائم پر از نم است

چشمت قشنگ، سوی نگاهت ولی کم است

 

از بس که اشک ریخته ای در عزای یاس

از بس که کوچه پیش نگاهت مجسم است

 

رد شراره بر رخ تو نقش بسته است؟

یا ردپای ضربه سیلی محکم است؟

 

سنّت زیاد نیست ولی پیر گشته ای

این ارث مادری است که قد شما خم است

 

آقا فدات شم چقدر غصه میخوری

تصویر لحظه لحظه عمرت چه پر غم است

 

این گریه ها که میکنی از بهر مادرت

پایه گذار اشک عزای محرّم است

 

در روضه های حضرت ارباب، یاحسن

سرمشق یا حسین حسین دمادم است

 

هرکس که سائل کرم مجتبی نشد

شایسته ی بکاء به شه کربلا نشد

 

حسین قربانچه

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

ای آشنای ذکر و دعا یا امام حسن

ای دومین ولی خدا یا امام حسن

 

هستم گدای دائمی خانواده ات

هستی کریم آل عبا یا امام حسن

 

دادی سه بار زندگی ات را به راه حق

کار شما که بوده عطا یا امام حسن

 

قدری ز اشک دیده ی خود را به من بده

کارم ببین که گشته بکا یا امام حسن

 

باشد بقیع مرقد خاکی و بی چراغ

شد قاتل تو زهر جفا یا امام حسن

 

داری به سینه داغ عظیم مدینه را

آن ماجرای فاطمه را یا امام حسن

 

در بین کوچه مادرتان را چرا زدند؟!

خون گریه می کنم به خدا یا امام حسن

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

اشعار مدح امام حسن (ع) و امام حسین (ع) - علی اکبر لطیفیان

 

ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین

علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین

 

تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم

می زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین

 

بانی اشک دو چشم، رحمت جاری حق

آبروی چشم ها، یا حسن و یا حسین

 

قبلة حاجات ما، اوج عبادات ما

روح مناجات ما، یا حسن و یا حسین

 

یکی بدون حرم، یکی بدون کفن

سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین

 

هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر

کشتة یک ماجرا، یا حسن و یا حسین

 

حسن امام حسین، حسین اسیر حسن

هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین

 

تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب

در وسط شعله ها، یا حسن و یا حسین

 

  علی اکبر لطیفیان

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

هنوز کس نیامده به خلقت و خوی حسن

هنوز چشم این گدا فقط بود سوی حسن

هنوز من ندیده ام کمان ابروی حسن

هنوز خاک وادی نبی دهد بوی حسن

هنوز دارد این دلم گره به گیسوی حسن

 

هنوز غربت حسن ز تربتش عیان بُود

غمی که برملا بود چه حاجت بیان بُود

غمی که در دل علی است ،غم حسن همان بُود

حسن کبوتری غریب میان آشیان بود

که مرغ دل گرفته خو به مرغ یا هوی حسن

 

هنوز میرسد به گوش آه شب و دعای او

هنوز خون دل چکد از لب دلربای او

هنوز ناله میزند خواهر او برای او

قاسم نازدانه اش نهاده سر دگر به پای او

هنوز ختم الانبیا بود دعاگوی حسن

 

هنوز میرسد به گوش آه جگر سوز حسن

که ناله می زد ای عدو،تو مادر مرا مزن

گرفته ای فدک برو،مزن بر این شکسته تن

مزن به روی مادرم،بیا بزن به روی من

که دست فاطمه بُود به دست نیکوی حسن

 

 

سلام بر لعل لبت که خون دل از آن چکید

سلام من بر جگرت که خواهرت به طشت دید

سلام بر غریبیت که شد محاسنت سفید

به قامتت که در وطن به دست آشنا خمید

 سالم بر تو که بُود خدا دعاگوی حسن

 

مگر دوباره ریسمان به دست بوتراب شد

که زیر جسم پاک تو یلی چو شمع آب شد

جمال میر علقمه ز خون تو خضاب شد

ثانی مرتضی علی دلش ز غم کباب شد

کوثر خون روان شده زجسم دلجوی حسن

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

    كريم ابن الكريم

صبح عَلَي الطلوع گدا بر تو ميگذشت

نزديك ظهر بود كه عاليجناب شد

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

علی زمانیان (عارف)

امام مجتبی(ع)-شهادت، سالروز تخریب قبور ائمه بقیع

 

دیشب برای دفتر من همّ و غم شدی

بی حرف پیشِ مطلعِ حرفِ قلم شدی

باور نکرد نیست سرانجام در زمین

مهمانِ رسمی شب شعر خودم شدی

تو از زمان آدم و حوا، وَ قبل از آن

بر روی دست های مشیّت علم شدی

بی مرحمت که روز شما شب نمی شود

اصلاً تو  آفریده برای کرم شدی

هشتاد سال  و خرده ای انگار می شود

از جمع  اهل بیتِ حرم دار کم شدی

با اتفاق هشتم شؤال آن زمان

تنها گریزِ روضهٔ من در حرم شدی

ماندم چرا زمین و زمان زیر و رو نشد

آن موقعی که  وارد بازی سم  شدی

آن بار هفتمی که لبت رنگ سبز شد

آن بار  هفتمی چه قَدَر پر  ورم  شدی

وقتی که شعله چادر مادر گرفته بود

زخمیِ دست هیزم و چوبِ ستم شدی

حالا بماند این که  چه شد بین کوچه ها

حالا بماند این که برای چه خم شدی

«عارف» نگو  دگر، نکند فکر می کنی!

مثل مؤید و شفق  و محتشم شدی

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

محمد سهرابی

 

امام مجتبی(ع) و بقیع-شهادت

 

آخر یه روز شیعه برات حرم می سازه

حرم برای تو شه کرم می سازه

آخر برات یه گند طلا می سازیم

شبیه گنبد امام رضا می سازیم

سر مزارت ضریح طلا می سازیم

مثل ضریح شش گوشه بهش می نازیم

سقا خونه بنا کنیم با شور واحساس

سر قبر ام البنین مادر عباس

دخیل می بندیم و می گیم بر تو اسیریم

حسن حسن می گیم و از عشقت می میریم

به کوری عایشه و دشمن حیدر

بقیع تو آباد می شه گل پیمبر

آقا می یاد و می گیره تقاص زهرا

بقیع تو آباد می شه به جان مولا

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

يا امام حسن(ع)

ما از تو به جز کرم ندیدیم

جز سفره ی محترم ندیدم

روزی که بقیعمان کشاندی

گشتیم ولی حرم ندیدیم

(علي اكبر لطيفيان)

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

این پنج کفن سهم تو آقا نشود

 

فیض همه گیر در کفن جا نشود

 

هرچند بهشتی ست ولی هیچ کدام

 

پیراهن دست دوز زهرا نشود

 

شاعر : سید علی رکن الدین

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

چکید اشک دو چشمم به روی عکس بقیع

دوباره حال و هوای زیارتی دارم

به این گدای شکسته هنوز امیدی هست

دلم خوش است شه با کرامتی دارم

فرشته های خدانوحه خوان این غربت

به گوش می رسد امشب صدای مادر تو

برای حُسن ختام دو ماه سینه زنی

نشسته حضرت جبریل پای بستر تو 

برای عرض عیادت رسیده ام آقا

سلام حضرت آقای با کرامت ها

تو از تصور من هم شکسته تر هستی

چه ساده می شکند در مدینه حرمت ها

سلام لنگر هفت آسمان٬امام خدا

پس از علی تو بر این شهر سرد تابیدی

چهل بهار پس از کوچه زندگی کردی

تو داغ مادر قامت خمیده را دیدی 

تو طفل بودی و حتی گمان نمی کردی

میان کوچه کسی هتک حرمتی بکند

به مادر که خداوند کوثرش خوانده

کسی لگد بزند یا جسارتی بکند 

به قصد خانه از این کوچه ها گذر کردید

ولی چه حیف که مادر به مقصدت نرسید

چو دستهای بزرگش به قصد سیلی رفت

"پریدی از سر جایت ولی قدت نرسید" 

زروی پوشیه زد تازه اینچنین شده است

چه خوب شد که تو آنجا مراقبش بودی

چو برق از سر مادر پرید و می افتاد

چه خوب مثل عصایی مراقبش بودی 

برای دفع بلا "و ان یکاد..." می خواندی

و ذکر مادر تو ذکر سوره ی یاسین

به روی خاک نشسته ولش نمی کردند

صدا زدی که نزن بار شیشه دارد این 

هنوز لحظه ی رفتن میان کوچه ی تنگ

تو با تمام تصاویر دردسر داری

نگاه کردم و دیدم نوشته یا زهرا(س)

به روی لخته ی خونی که از جگر داری

شاعر:عبدالحسین مخلص آبادی

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

یاسی به رنگ سبز ز گلخانه می رود

یا رب خدای درد ز کاشانه می رود

پیچیده بین چــادر خاکی مادرش

بر دستها ، غریبه ای از خانه میرود

اینجا هـــــزار تیـــر به تشییع آمده

تا کـَس نگوید از چه غریبانه می رود

خون میچکد به دوش اباالفضل از کفن

گویی دوباره فاطمه بر شانه می رود

فریاد خواهری پی تابوت می رسد

مادر ندارد این که غریبانه می رود

شاعر: رضاقربانی

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)

طفلی حسن كه شاهد رازی مگو شده

 رازی كه باعث غم و بغض گلو شده

 زانو بغل گرفته و خون گریه می كند

 از بعد ماجرای فدك زیرو رو  شده

 در خانه می نشیند و بیرون نمی رود

 در كوچه با چه حادثه ای روبرو شده؟

 آتشفشان غیرت او شعله می كشد

 شاید كسی مزاحم ناموس او شده؟

 حس می كنم كه باز زمین خورده مادرم

 دیدم كه چادرش دو سه جایش رفو شده

شاعر : وحید قاسمی

 
 
شنبه 27 آبان 1396  4:55 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها