تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی با مساحتی حدود ۱۲۰۰ کیلومتر مربع، پس از تهران و مشهد سومین شهر بزرگ ایران است. جمعیت تبریز بالغ بر ۱٬۵۷۹٬۳۱۲ (سرشماری ۱۳۸۵) است که از این لحاظ پس از شهرهای تهران، مشهد و شیراز، چهارمین شهر پرجمعیت ایران محسوب می شود. تبریز از شمال به کوه عینالی و از جنوب به دامنه کوه سهند و از سمت غرب به جلگه تبریز و دریاچه ارومیه محدود است[۱]. تبریز از دیرباز تأثیر زیادی در زمینههای مختلف از جمله سیاسی و اقتصادی داشتهاست. تبریز اولین پایتخت ایران در زمان صفویان و شهر ولیعهدنشین دودمان قاجار بود.
با کشفیات اخیر در محوطه مسجد کبود قدمت تبریز تا ۴۵۰۰ سال برآورد میشود. در سده چهارم هجری یاقوت حموی تبریز را مشهورترین شهر آذربایجان میخواند.
در سدههای پنجم تا سوم پیش از میلاد تبریز یکی از شهرهای پر جمعیت آن دوران بشمار میرفتهاست. شهر دارای دروازههای متعددی بوده و بیش از ۳۰۰ کاروانسرای در آن جای داشتهاست. به لحاظ استقرار آن در منطقه جغرافیایی خاص شهر پی در پی دستخوش حوادث طبیعی مانند زلزله گشتهاست و همچنین به عنوان بزرگترین شهر نزدیک به ارمنستان و روم شرقی آن زمان همیشه مورد تاخت و تاز دشمنان شمالی و شمال شرقی قرار گرفتهاست. بدین علت با وجود قدمت کهن آن اکثر آثار تاریخی آن از بین رفتهاست. تبریز یکی از بااهمییت ترین مراکز بازرگانی آن دوران بوده و بهعنوان پل ارتباطی بین شرق و غرب اهمییت فراوانی داشتهاست. مردمان آن از دیرباز به کار بازرگانی اشتغال داشتند و این فرهنگ تا کنون نگهداری شدهاست.
ابن حوقل در۳۶۷ و ابن مسکویه در ۴۲۱ و ناصر خسرو در ۴۳۸ تبریز را بزرگترین و آبادترین شهر آذربایجان میخوانند
.
در سال ۶۱۸ لشکر مغول به پشت دروازههای تبریز میرسند، اما تدبیر بزرگان شهر تبریز را از حمله مغولان مصون نگه میدارد و مردم تبریز با بذل مال شهر را از کشتار و ویرانی رها میسازند. این اتفاق سه بار تکرار میشود و در هر سه بار مردم متمول تبریز همان روش را به کار میبندند تا این که در سال ۶۳۸ هجری قمری مغولها به سراسر آذربایجان چیره میشوند.برخی از ایلخانیان مغول تبریز را پایتخت خود قرار میدهند که در زمان غازان خان تبریز شکوه ویژهای مییابد. یکی از اثرهای معماری این دوره، شنب غازان خان تبریز با ابهت تاریخی اش چشمها را خیره میسازد، خواجه رشیدالدین فضلالله وزیر ایلخانیانربع رشیدی را بنیاد مینهد که در زمان خود عظیمترین مرکز علمی و فرهنگی به شمار میرود و از آن همه مجد و عظمت اینک ویرانههای از برجهای ربع رشیدی در میان محلهای باقی ماندهاست.
تبریز اولین پایتخت ایران جدید در دوره صفویه شد .نزدیکی تبریز به مرز ایران و عثمانی موجب شد که این شهر در برابر تهدیدات عثمانی آسیب پذیر شود به طوریکه جندین بار به تصرف عثمانیان درآمد تا اینکه شاه طهماسب صفوی تصمیم به انتقال پایتخت به قزوین گرفت. تبریز در دوره قاجار لقب تاریخی دارالسلطنه را گرفت و ولیعهدهای متعدد سلسله قاجار در این شهر اقامت میگزیدند.
در رویداد نهضت تنباکو شهر تبریز چون بسیاری دیگر از شهرهای ایران نقش ارزندهای را ایفا کرد. تبریز در جنبش مشروطه نقشی مهم داشت و دلیری و فداکاری کسانی چون ستارخانسردار ملی، باقرخانسالار ملی، ثقهالاسلام، شیخ محمد خیابانی، علی مسیو، حسینخان باغبان به پیروزی جنبش و گرفتن مشروطه منجر شد.پس از سرکوب مشروطه توسط محمد علی شاه قاجار تمام حرکتهای مشروطه خواهانه در کشور خاموش شدند اما در تبریز و تنها در چند محله آن هنوز کسانی بودند که حاضر باشند تا پای جان از این دست آورد پاسداری کنند . ستارخان و پیروانش در محله امیر خیز شروع به مقاومت کردند و به تدریج چند محله دیگر نیز به آنها ملحق شدند.مقاومت آنها در مقابل نیروهای محمد علی شاه ، قزاقان و دیگر مدافعان استبداد ماهها ادامه داشت تا اینکه مجدداً از گوشه و کنار کشور مردم به پا خواستند و مشروطه خواهان با فتح تهران به پیروزی رسیدند.در واقع باید گفت پیروزی مجدد مشروطه خواهان بر استبداد محمد علی شاهی در واقع ناشی از مقاومت تبریز بود .
در ۱۳۲۴ فرقه دموکرات آذربایجان با حمایت شوروی سعی در برپائی حکومتی مستقل از دولت مرکزی ایران کرد و تبریز مرکز فعالیت این گروه بود.ولی با بیرون رفتن نیروهای شوروی فرقه نیز با شکست سختی روبرو شد.
تبریز در نهضت ملی نفت نیز یکی از ارکان حرکتهای آن زمان در سراسر کشور به شمار میرفت.
در ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ نیز بازاریان تبریز با بستن بازار و خطیبان تبریز باایراد سخنرانیهای مهم و پخش شب نامهها شرکت داشتند.
در ۲۹ بهمن سال ۵۶ مردم تبریز بر رژیم شاهنشاهی شوریدند.
زبان
زبان مردم تبریز همانند دیگر شهرهای منطقه آذربایجان، ترکی آذربایجانی است.
وجه تسمیه
در فرهنگ معین معنای نام تبریز به معنی "تب پنهان کن" آورده شدهاست. احتمالاً پنهان کننده تف و گرما و جنبشهای آتشفشانی کوه سهند[۲] ولی احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان معنی آنرا روشن ندانسته است: "آنچه درباره تبریز در کتابها نوشتهاند یا بر زبانها میگویند همگی عامیانه و نادرست است و من با جستجوهایی که کردم به معنی آن نرسیدم" [۳] کسروی همین نظر را در مورد اسامی برخی دیگر از مکانهای جغرافیایی از جمله خوی و سلماس و اورمیه و ویجویه و لیلاوا و آلاوار و آستارا و اوجان و ارس و ازناب نیز دارد