آبانگان یکی از جشنهای ایرانی است که در ستایش و نیایش ایزدبانو آناهید که ایزد آبهای روان بوده است، برگزار میشده است. زمان برگزاری این جشن در آبان روز از آبان برابر با روز دهم آبان بوده است.
در فرهنگ ايرانيان قديم و زرتشتيان امروز روز دهم آبان، آبانروز نام دارد. وقتى نام روز و ماه در فرهنگ زرتشتى يکى شد، جشن برپا میشود. دهم آبان نيز به جشن آبانگان اختصاص دارد.
آبان ایزدبانوی آبهای روی زمین و نگهبان پاکی و بیآلایشی در جهان ِهستی است. در اوستا «آبان» فرشتهاى است که به عنوان فرزند آبها معرفى شده است: اين اوست که آبها را پخش میکند (يشت، ۸ بند ۳۴) او نيرومند و بلندقامت است و داراى اسب تندرو. او مانند هرمزد مهر، لقب اهوره (سرور) دارد و مانند امشاسپندان درخشان است. در وداها نام او به صورت «اپام نپات» ظاهر مىشود که خداى آبها است.
آناهیتا در اسطورههای ایرانی، یکی از برجستهترین چهرهها است. ناهيد، آناهيد (اردويسور آناهيتا) ايزدبانوى با شخصيتى بسيار برجسته است که قدمت ستايش او به قبل از زرتشت میرسد. «اردوى» به معناى رطوبت که در دو بخش «آن» که حرف نفى است و «هيت» به معناى آلوده و ناپاک، به مفهوم آبهاى پاک و نيرومند معرفى میشود. اين ايزدبانو در کتيبه اردشير دوم هخامنشى و در بسيارى از سنتها، به صورت خلاصه شده «آناهيتا» در میآيد و در اواخر دوره هخامنشى در کتيبههاى پادشاهان اردشير دوم و سوم در کنار هرمزد و مهر، ذکر میشود.
آناهيتا در آبان یشت اوستا، زنى است جوان، خوشاندام، بلندبالا، زيبا چهره با بازوانى سپيد و اندامى برازنده، کمربند تنگ به ميان بسته، به جواهر آراسته با طوقى زرين برگردن و گوشواره چهارگوش در گوش، کفشهايى درخشان به پا، با بالاپوشى زرين و پرچين. اين ايزدبانو با صفات نيرومندى، زيبايى و خردمندى به صورت الهه عشق و بارورى در میآيد، زيرا چشمه حيات از وجود او مىجوشد و بدين گونه «مادر خدا» نيز میشود. آناهیتا همتای ایرانی «آفرودیت»، الهه عشق و زیبایی در یونان و «ایشتر»، الهه بابلی، به شمار میرود. آناهيتا گردونهاى با ۴ اسب سفيد دارد. اسبهاى گردونه او ايزد ابر، باران، برف و تگرگ هستند. او در بلندترين طبقه آسمان جاى گزيده است. او خداى محبوبى بود که بسيارى را به خود جلب کرد و امروز هم در هندوستان پيروانى دارد.
با تمام اين صفات به نظر میرسد كه آناهيد خدای محبوبی بوده و هميشه علاقه و احترام عميق پيروان بسياری را به خود جلب كرده است. تنديسهای باروری را كه به الهه مادر موسومند و نمونههایی از آن را که از تپه سراب كرمانشاه (با قدمتی در حدود نه هزار سال قبل از ميلاد) و در كاوشهای ناحيه شوش به دست آمده است، تجسمی از اين ايزدبانو میدانند.
به عنوان ايزدبانوی باروری، زنان در هنگام زايمان برای زايش خوب و دختران برای يافتن شوهر مناسب به درگاه او استغاثه میكنند. آيينهای مربوط به اين ايزدبانو با پاکی و طهارت آميخته بوده است. برای اين ايزدبانو معابدی بر پا میشده است و در آنها دوشيزگانی خدمت میكردهاند كه تعهد پاكدامنی داشتهاند. از ميان اين معابد، معابد همدان و شوش و كنگاور از همه مجللتر بوده است. معبد آناهیتا در مرکز شهر کنگاور در مسیر همدان به کرمانشاه قرار دارد. این بنا روی تپهای طبیعی ساخته شده است.
معابد اناهيتا معمولا در كنار رودی برپا میشده و احتمال میرود كه قلعهها و زيارتگاههایی كه با اسامی دختر و بی بی امروزه مشهور است و معمولا در كنار آنها آبی جاری است، بقايای معابد آناهيتا باشند.
آناهيتا بايد در آغاز سلسله ساسانی كه اجدادشان در استخر به معبد او وابسته بودند، نقش مهمی بازی كرده باشد. اردشير بابكان سرسلسله ساسانی خود، نگهبان معبد آناهيتای استخر (در نزدیکی تخت جمشيد) بوده است. از دوره اشكانيان نيز سكههایی با نقش اين ايزدبانو به جا مانده است.
پرستش آناهيتا در شاهنشاهی هخامنشی هم بسيار مهم بوده است. كِلِمِنس اسكندريهای در كتاب تاريخ خود میگويد كه اردشير دوم مجسمههای آناهيتا را در سراسر كشور برپا كرده بود. همچنين از اين دوره سنگهایی قيمتی با نقش ايزدبانویی تاج بر سر يا زنی ايستاده به جا مانده كه آن را آناهيتا تشخيص دادهاند. در تاريخ اساطيری نيز قهرمانان بزرگ اساطيری همچون هوشنگ، جمشيد، فريدون، كيخسرو و گرشاسب به درگاه اين ايزدبانو دعا كرده و او را به ياری طلبيدهاند.
در جشن آبانگان، پارسیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانهها، فرشته آب را نیایش میکنند. زرتشتیان نیز در این روز همانند سایر جشنها به آتشکدهها میروند و پس از آن برای گرامیداشت مقام فرشته آبها، به کنار جویها و قناتها رفته و با خواندن اوستای آبزور (بخشی از اوستا که به آب و آبان وابسته است) و به دستیاری موبد خوانده میشود، اهورامزدا را ستایش کرده و درخواست فراوانی آب و نگهداری آن را کرده و پس از آن به شادی میپردازند.
ایرانیان کهن آب را مقدس میدانستند و هیچگاه آن را آلوده نمیکردند و آبی را که آلوده میشد برای آشامیدن و شستشو به کار نمیبردند. اين عنصر مانند عناصر اصلى (آتش، خاک، هوا) در آيين مقدس است و آلودن آن گناه است و براى هر يک از آنها فرشته مخصوصى تعيين شده است.
هرودوت مىگويد: ايرانيان در آب ادرار نمىکنند، آب دهان نمىاندازند و در آب روان دست نمىشويند.
استرابون مىگويد: ايرانيان در آب جارى خود را شست و شو نمىدهند، زمانى که ايرانيان به درياچه يا رود يا چشمهاى مىرسند، گودالهاى بزرگ کنده و قربانى در کنار آن مىکشند و سخت پرواى آن دارند که هرگز خون به آب نياميزد، چون اين کار سبب آلودگى آب خواهد شد.
بيرونى در آثار الباقيه در مورد جشن آبانگان چنين مىنويسد: آبانروز، روز دهم آبان است و آن عيدى است که به واسطه توافق دو اسم، آبانگان مىگويند. در اين روز «زو» پسر تهماسب از سلسله پيشداديان به پادشاهى رسيد و مردم را به کندن نهرها و تعمير آنها امر کرد و در اين روز به کشورهاى هفتگانه خبر رسيد که فريدون، ضحاک را اسير کرد و خود به پادشاهى رسيده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگى خود را مالک شوند.
درباره پيدايش جشن آبانگان روايت است که در پى جنگهاى طولانى بين ايران و توران، افراسياب تورانى دستور داد تا کاريزها و نهرها را ويران کنند. پس از پايان جنگ پسر تهماسب که «زو» نام داشت دستور داد تا کاريزها و نهرها را لايروبى کنند و پس از لايروبى، آب در کاريزها روان شد. ايرانيان آمدن آب را جشن گرفتند. در روايت ديگرى آمده است که پس از هشت سال خشکسالى، در ماه آبان باران آغاز به باريدن کرد و از آن زمان جشن آبانگان پديد آمد.
جالب اینجا است كه میگویند اگر در این روز باران ببارد، آبانگان به مردان تعلق گرفته و مردان تن و جان خویش را به آب میسپارند و اگر بارانى نبارد، آبانگان زنان است و زنان آبتنى میكنند.
در جشنهاى ايران باستان هميشه شادى و تفريح، با ستايش اهورامزدا و آفرين و نيايش همراه بود. به اين معنى که پيش از آغاز برنامه اصلى جشن، با حضور شرکتکنندگان سرودهايى از اوستا و دعاى آفرينامه خوانده مىشده، سپس برنامه اصلى جشن آغاز میشد. هدف از برگزارى جشنها در ايران باستان ستايش پروردگار، گردهمايى مردم، سرور و شادمانى، داد و دهش و بخشش به بينوايان و زيردستان بوده است.
جشنها يادگارهاى درخشان پدران بيدار دل ما هستند که متاسفانه در طول تاريخ بسيارى از آنها به علت جبر زمان و تعصبات بسيار، از بين رفته و هماکنون از آنها نمونههايى بسيار اندک در جامعه ايرانى به چشم مىخورند. ولى اين نمونه اندک، نشانههايى بسیار بزرگ هستند از انديشه بلند و طبع ظريف ايرانى، طبعى که خداوند به اين قوم ارزانى داشته است.
در همین روز:
- اعلام بیطرفی ايران در جريان جنگ جهانی اول (۱۲۹۳ شمسی)
- درگذشت «محمد هروی» مورخ مسلمان (۹۰۳ قمری)
- برگزاری اولين مسابقه فوتبال در جهان (۱۹۰۱ میلادی)
- درگذشت «لویی ماسينيون» خاورشناس معروف فرانسوی (۱۹۶۲ میلادی)
- جشن هالووین