يكى پشتوانه فرهنگى و زمينه ساز براى ديگرى است.
يكى رمز «حيات شيعه» است و ديگرى رمز «بقاى آن».
يكى رمز «قيام و به پا خاستن شيعه» است و ديگرى عامل «حفظ و استمرار آن».
«مهدى»(عليه السلام) وارث عاشورا است؛ همچنان كه «حسين»(عليه السلام) وارث پيامبران است.
عاشورا، دريچه اى به «انتظار» است و انتظار، تجلّى آرزوها و آمال كربلا.
فرهنگ عاشورا، دستمايه اساسى و مايه شكوفايى و بالندگى منتظران مهدى(عج) در عصر انتظار است.
پيوند «عاشورا و انتظار» و «حسين و مهدى»، پيوند «والد» و «ماولد» و «نورٌ على نور» است.
«انتظار»، كربلايى ديگر است به وسعت همه جهان و مصاف حق و باطل است در زمانى ديگر؛ با اين تفاوت كه اين بار، حق پيروز است و چهره باطل، براى هميشه دفن مى شود. «انتظار» همان كربلا است در وسعت همه زمين و در مقطع ديگرى از تاريخ. در اين مقطع، فكرهاى رشيد از هر فرقه و ملتى، گلبانگ «دعوت مهدوى» را ـ كه با ساخت و فطرت انسان ها همگون است ـ لبيك مى گويند.
«انتظار»، ثمره كربلا است. بدون كربلا، انتظار بى معنا است. ياران مهدى، همه كربلايى اند و در فراز و فرود تاريخ، غربال شده و آبديده اند. مگر مى توان بى عاشورا، انتظارى ديگر داشت؟ انتظار بى عاشورا، انتظار بى پشتوانه است!
«عاشورا»، انتظار برآورده نشده شيعه است و «انتظار»، عاشوراى برآورده شده شيعه.
حركتى جهانى و به وسعت آمال همه انسان هاى تاريخ، پشتوانه و عقبه اى مى خواهد به استحكام كربلا كه هرگز به سردى و خاموشى نگرايد.
«انتظار»، ادامه عاشورا، غدير و بعثت است و «ظهور»، روز فرج و مخرج حسين و ثمره خون او كه در شريان تاريخ به جوش آمده است.
«انتظار» بشارتى است به حق، بر همه دردها و آلام شيعه در كربلا و تاريخ.
مهدى(عليه السلام)، بارى را كه حسين(عليه السلام) در مسير كوفه، در كربلا به زمين گذاشت؛ به كوفه مى رساند.
مهدى(عليه السلام)، پرچم افتاده حسين(عليه السلام) را بر خواهد افراشت و آرمان هاى بلند او را تحقّق خواهد بخشيد.
مهدى(عليه السلام)، بذرى را كه حسين(عليه السلام) در كربلا كاشت و ديگر امامان آن را بارور كردند و خودش در دوران غيبت به حراست آن همت گماشت، با دستان پرتوانش غرس خواهد كرد.
«انتظار و عاشورا» دو بال پرواز شيعه است ؛ اگر اين دو نبود، چشمه «غدير» مى خشكيد.
اين پيوندهاى روشن و گويا، از نگاه نامحرمان نيز مخفى نمانده تا آنجا كه مى گويند: شيعه با دو نگاه همراه است: «نگاه سرخ» و «نگاه سبز»؛ عاشورا و ظهور. با الهام از يكى «انقلاب» مى كند وبا ديگرى آن را «استمرار» مى بخشد.
براى ما دور ماندگان از صحنه عاشورا، يك راه بيشتر نمانده و آن ثبت نام در كلاس «انتظار» و درآمدن در خيل «منتظران» است كه حقيقت انتظار، همان در خيمه حسين(عليه السلام)بودن است. آنان كه در كربلا چكاچك شمشيرها را نچشيدند، بايد مرارت «انتظار» را به جان بخرند. «عاشورائيان»، پيمان خود را به آخر بردند و «مهدويان» با كوله بار فرهنگ شهادت ، چشم انتظارند تا آن عهدى كه با خدا و رسول بر پاسدارى از حرم و حريم ثار الله بسته اند، به انجام رسانند: (فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر) .
امام عصر«علیه السلام», جامعه, امام زمان عليه السلام,امام, قوانين, آزادي,انسان,حديث,رسول خدا صل الله عليه و آله و سلم,مولا,معرفت, دعا,آخرت, ظهور, دين, ولايت, جهانيشدن,دين اسلام,حضرت مهدي(عج),حكومت جهاني
پيوند دو فرهنگ «عاشورا» و «انتظار»، از دلايل و شواهد متعددى برخوردار است. در اينجا ضمن بيان آنها، به تحليل و رهيافت هاى برخاسته از آنها خواهيم پرداخت.
1. مهدى(عليه السلام)، فرزند حسين(عليه السلام)
صدها روايت، در اين باب وارد و در آنها تأكيد شده است كه، امام مهدى(عليه السلام) نهمين فرزند حضرت حسين(عليه السلام) است: «قائم هذه الامة هو التاسع من ولدى».
2. مهدى(عليه السلام)، خونخواه حسين(عليه السلام)
در روايات متعددى، وارد شده است: «القائم منّا اذا قام طلب بثار الحسين» و «بهذا القائم انتقم منهم». امام باقر(عليه السلام) در مورد آيه (و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لوليه سلطاناً فلايسرف فى القتل) مى فرمايد: «مقصود از «من قتل مظلوماً»، حسين بن على است كه مظلوم كشته شد و ما اولياى او هستيم و قائم ما چون قيام كند، در طلب انتقام خون حسين(عليه السلام) بر مى آيد... مقتول حسين(عليه السلام) و ولىّ او قائم(عليه السلام) است».
3. ياد حسين(عليه السلام)، كلام نخستين مهدى(عليه السلام)
آن گاه كه مهدى موعود ظهور كند، بين ركن و مقام مى ايستد و چنين ندا مى دهد:
«الا يا اهل العالم! انا الامام القائم؛
الا يا اهل العالم! انا الصمصام المنتقم؛
الا يا اهل العالم! ان جدّى الحسين قتلوه عطشاناً؛
الا يا اهل العالم! ان جدّى الحسين طرحوه عرياناً؛
الا يا اهل العالم! ان جدّى الحسين سحقوه عدواناً».
4. «يا لثارات الحسين»، شعار ياران مهدى(عليه السلام)
فضل بن شاذان نقل مى كند كه شعار ياران مهدى «يا لثارات الحسين» (اى خونخواهان حسين) است:
«انّ شعار اصحاب المهدى (عج) يا لثارات الحسين (عليه السلام)».
5. يارى حسين(عليه السلام)، يارى مهدى(عليه السلام)
حضرت سكينه(عليها السلام) نقل مى كند: امام حسين (عليه السلام) شبى در كربلا، خطاب به ياران خود فرمود:«... و قد قال جدى رسول الله(صلى الله عليه وآله): ولدى حسينٌ يقتل بطفّ كربلاء غريباً وحيداً عطشاناً فريداً. فمن نصره فقد نصرنى و نصر ولده الحجة و لو نصرنا بلسانه فهو فى حزبنا يوم القيامة»؛ «همانا جدم رسول خدا(صلى الله عليه وآله)فرمود: فرزند من حسين در زمين كربلا، غريب و تنها، عطشان و بى كس كشته مى شود. كسى كه او را يارى كند، مرا و فرزندش مهدى را يارى كرده است و هر كس به زبان خود، ما را يارى كند، فرداى قيامت در حزب ما خواهد بود».
6. يكسانى القاب حسين(عليه السلام) و مهدى(عليه السلام)
القاب «ثار الله»، «الوتر الموتور» و «الطريد الشريد»؛ غريب و تنها، القاب مشترك حسين(عليه السلام)و مهدى (عج) است:
«ولكن صاحب هذا الامر الطريد الشريد الموتور بابيه..».
«السلام عليك يا باب الله و السلام عليك يا ثار الله».
«المترقب الخائف و الولى الناصح ، سفينة النجاة... و الوتر الموتور».
7. زيارت عاشورا
زيارت عاشورا ـ كه زيارت مخصوص امام حسين(عليه السلام) است ـ در دو قسمت، از خون خواهى حسين(عليه السلام) در ركاب امام مهدى(عج) خبر مى دهد:
«ان يرزقنى طلب ثارك مع امام منصور من اهل بيت محمد(صلى الله عليه وآله)» و «ان يرزقنى طلب ثارى ]كم[ مع امام هدىً ظاهر ناطق بالحق منكم».
8. روز عاشورا و ياد مهدى(عليه السلام)
امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: يكديگر را در روز عاشورا اين گونه تعزيت دهيد:
«اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسين و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع وليه الامام المهدى من آل محمد(عليه السلام)»؛ «خداوند اجر ما و شما را در مصيبت حسين(عليه السلام) بزرگ گرداند و ما و شما را، از كسانى قرار دهد كه به همراه ولى اش، امام مهدى از آل محمد(عليهم السلام)، طلب خون آن حضرت كرده، به خون خواهى او برخيزيم».
9. عاشورا روز ظهور مهدى(عليه السلام)
امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: «كانّى بالقائم يوم عاشوراء يوم السبت قائماً بين الركن و المقام و بين يديه جبرئيل ينادى....» ؛ «گويا قائم را مى بينم كه روز عاشورا، روز شنبه بين ركن و مقام ايستاده و جبرئيل پيش روى او ندا مى كند...».
امام صادق (عليه السلام) نيز فرمود: «ان القائم صلوات الله عليه ينادى باسمه ليلة ثلاث و عشرين و يقوم يوم عاشوراء يوم قتل فيه الحسين بن على» ؛ «قائم ـ درود خدا بر او باد ـ در شب بيست وسوم ماه رمضان به نامش ندا مى شود و در روز عاشورا، روزى كه حسين بن على در آن كشته شد، قيام خواهد كرد».
10. ميلاد حسين(عليه السلام) و ياد مهدى(عليه السلام)
در توقيع مبارك امام عسكرى(عليه السلام) براى قاسم بن علاء همدانى آمده است: در روز تولد امام حسين(عليه السلام)، اين دعا را بخوان: «اللهم انى اسألك بحق المولود فى هذا اليوم الموعود بشهادته قبل استهلاله و ولادته بكته السماءُ و من فيها و الارض و مَن عليها... المعوّض من قتله ان الائمة من نسله و الشّفاء فى تربته و الفوز معه فى أوبته و الأوصياء من عترته بعد قائمهم و غيبته»؛ «خداوندا! من تو را به مقام مولود اين روز مى خوانم. او پيش از آنكه به دنيا چشم بگشايد و قبل از آنكه تولد يابد، وعده و خبر شهادتش داده شد. آسمان و هر كس در آن بود و زمين و هر كس بر روى آن بود، بر او گريه كرد... . او كه در عوض شهادتش، ائمه از نسل او شدند و شفا در تربت او قرار داده شد، فوز و رستگارى با او، در روز رجوع و بازگشت او و بازگشت اوصيا از خاندان او، بعد از قائم آنان و سپرى شدن غيبت او مى باشد».
11. ميلاد مهدى(عليه السلام) و ياد حسين(عليه السلام)
شيخ عباس قمى در مفاتيح الجنان مى نويسد:
با فضيلت ترين اعمال شب نيمه شعبان ـ كه باعث آمرزش گناهان است ـ زيارت امام حسين(عليه السلام) است. هر كه مى خواهد، روح 124 هزار پيامبر با او مصافحه كند، امام حسين(عليه السلام)را زيارت كند. اقل زيارت آن حضرت آن است كه به بالاى بامى رود و به سمت راست و چپ نگاه كند؛ سپس سر به جانب آسمان بلند كند و حضرت را با اين كلمات زيارت كند: «السلام عليك يا اباعبدالله، السلام عليك و رحمة الله و بركاته».
در قسمت «زيارات» نيز مى نويسد: احاديث بسيارى در فضيلت زيارت امام حسين(عليه السلام) در نيمه شعبان وارد شده است. و بس است در اين باب آنچه كه به چندين سند معتبر از حضرت امام زين العابدين(عليه السلام) و امام جعفر صادق(عليه السلام) وارد شده است: «هر كه بخواهد با او 124 هزار پيامبر، مصافحه كنند، زيارت كند قبر ابى عبدالله الحسين(عليه السلام) را در نيمه شعبان. به درستى كه ملائكه و ارواح پيامبران، رخصت مى طلبند و به زيارت آن حضرت مى آيند. پس خوشا به حال آن كه مصافحه كند با ايشان، و ايشان مصافحه كنند با او. پنج پيامبر اولوالعزم (نوح، ابراهيم، موسى، عيسى(عليهم السلام) و محمد(صلى الله عليه وآله)) نيز با ايشان اند».
12. شب قدر و ياد حسين(عليه السلام)
شب قدر، متعلق به امام زمان7 است و در اين شب، يكى از اعمال مستحبى، زيارت امام حسين(عليه السلام) است. شيخ عباس قمى مى نويسد:
بدان كه احاديث در فضيلت زيارت امام حسين(عليه السلام) در ماه مبارك رمضان ـ خصوصاً شب اول و نيمه و آخر آن و به خصوص شب قدر ـ بسيار است. از حضرت امام محمد تقى(عليه السلام) منقول است كه هر كه زيارت كند، امام حسين(عليه السلام) را در شب بيست و سوم ماه رمضان ـ و آن شبى است كه اميد است شب قدر باشد و در آن شب هر امر محكمى جدا و مقدّر مى شود ـ مصافحه كند با او روح 124 هزار ملك و پيغمبر كه همه رخصت مى طلبند از خداوند در زيارت آن حضرت در اين شب.
از حضرت صادق(عليه السلام) مروى است: «چون شب قدر مى شود، منادى از آسمان هفتم از بطن عرش ندا مى كند: حق تعالى هر كسى را كه به زيارت قبر حسين(عليه السلام) آمده، آمرزيد».
در روايت ديگر آمده است: «هر كه شب قدر نزد قبر آن حضرت باشد و دو ركعت نماز بگزارد، نزد آن حضرت يا آنچه كه ميسر شود و از حق تعالى بهشت و پناه از آتش را بخواهد؛ خداوند به او بهشت و پناه از آتش را عطا فرمايد».
ابن قولويه از حضرت صادق(عليه السلام) روايت كرده است: «هر كه زيارت كند قبر امام حسين(عليه السلام) را در ماه رمضان و در راه زيارت بميرد، حسابى نخواهد داشت و به او بگويند كه بدون خوف و بيم داخل بهشت شو».
13. حسين(عليه السلام) در كلام مهدى(عليه السلام)
در دعاى «ندبه» آمده است: «اين الطالب بدم المقتول بكربلاء» و «اين الحسن، اين الحسين، اين ابناء الحسين».
در زيارت منسوب به «ناحيه مقدسه» آمده است: «فلئن اخرتنى الدهور و عاقنى عن نصرك المقدور و لم اكن لمن حاربك محارباً و لمن نصب لك العداوة مناصباً فَلاََنْدُبَنَّكَ صباحاً وَ مساءً و لاََبْكِيَنَّ لك بدل الدموع دماً»؛ «اگر زمانه مرا به تأخير انداخت و مقدورات از ياريت بازم داشت و نتوانستم در ركاب تو با دشمنانت بجنگم، ولى از بام تا شام در ياد تو سرشك غم از ديده مى بارم و به جاى اشك خون مى گريم».
14. زيارت حسين(عليه السلام) و مهدى(عليه السلام) در عيدها
در عيدهاى اسلامى فطر، قربان و غدير، زيارت اين دو امام، وارد شده است.
15. كوفه، پايگاه مشترك حسين(عليه السلام) و مهدى(عليه السلام)
امام حسين(عليه السلام) از مكه به سمت كوفه رفت و حضرت مهدى(عليه السلام) از مكه به سوى كوفه خواهد رفت و مقر حكومت خود را در كوفه قرار خواهد داد؛ يعنى، راه نيمه سيدالشهدا(عليه السلام) را به پايان خواهد رساند.
16. فرشتگان ياور حسين(عليه السلام)، ياوران مهدى(عليه السلام)
شيخ صدوق از امام رضا(عليه السلام) نقل مى كند:
«و لقد نزل الى الارض من الملائكة اربعة آلاف لنصره فوجدوه قد قتل فهم عند قبره شعث غُبرٌ الى ان يقوم القائم فيكونون من انصاره و شِعارُهم يا لثاراتِ الحسين»؛ «به تحقيق چهار هزار فرشته براى نصرت و يارى حسين(عليه السلام) به زمين فرود آمدند. آنان هنگامى كه نازل شدند، ديدند حسين(عليه السلام) كشته شده است؛ از اين رو، ژوليده و غبارآلود در نزد قبر آن حضرت، اقامت كردند و همچنان هستند تا اينكه قائم، قيام كند و آنان از ياوران و سپاه آن حضرت خواهند بود و شعارشان يا لثارات الحسين است».
17. رجعت حسين(عليه السلام) در دولت مهدى(عليه السلام)
امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد: امام حسين(عليه السلام) شب عاشورا به اصحابش فرمود: «... فابشروا بالجنة، فوالله انما نمكث ماشاء الله تعالى بعد ما يجرى علينا، ثم يخرجنا الله و ايّاكم حين يظهر قائمنا فينتقم من الظالمين، و انا و انتم نشاهدهم فى السلاسل و الاغلال و انواع العذاب و النكال...»؛ «بشارت باد شما را به بهشت، به خدا قسم، بعد از آنچه بر ما جارى شود، مكث خواهيم كرد، آن قدر كه خداى تعالى خواسته باشد، پس بيرون مى آورد ما و شما را در آن هنگامى كه قائم ما ظاهر شود. پس انتقام خواهد كشيد از ظالمان و ما و شما ايشان را در زنجيرها و غل ها و گرفتار به انواع عذاب و نكال مشاهده خواهيم كرد...».
امام حسين(عليه السلام) در روز عاشورا، دوباره از «رجعت» خود سخن گفته، مى فرمايد: «من اولين كسى خواهم بود كه زمين شكافته مى شود و رجعت مى كنم».
18. حسين(عليه السلام) در سوگ مهدى(عليه السلام)
امام صادق(عليه السلام) درباره آيه شريفه(ثم رددنا لكم الكرة عليهم) مى فرمايد: «مقصود زنده شدن دوباره امام حسين(عليه السلام) و هفتاد تن از اصحابش در عصر امام زمان است؛ در حالى كه كلاه خودهايى طلايى بر سر دارند و به مردم، رجعت و زنده شدن دوباره حضرت حسين(عليه السلام) را اطلاع مى دهند تا مؤمنان به شك و شبهه نيفتند».
امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «حسين(عليه السلام) با اصحابش مى آيند و هفتاد پيامبر آنان را همراهى مى كنند؛ چنان كه همراه موسى(عليه السلام) هفتاد نفر فرستاده شدند. آن گاه حضرت قائم(عليه السلام) انگشتر را به وى مى سپارد و امام حسين(عليه السلام) غسل و كفن، حنوط و دفن حضرت قائم را بر عهده مى گيرد».
19. مهدى(عليه السلام) و زنده نگه داشتن ياد عاشورا
در اين باب، داستان هاى متعددى است كه از ميان آنها، داستان علامه بحرالعلوم ، گواه خوبى بر عشق و علاقه وافر حضرت حجت(عليه السلام)به عزادارى و زنده نگه داشتن ياد عاشورا و شهداى كربلا است.
20. مهدى(عليه السلام) و سفارش به زيارت عاشورا
محدث نورى(ره) حكايت سيد رشتى را چنين نقل مى كند: حضرت مهدى(عليه السلام) به سيد دستور خواندن نافله (خصوصاً نافله شب)، زيارت جامعه و زيارت عاشورا را مى دهد و بعد از آن مى فرمايد: شما چرا نافله نمى خوانيد؟ نافله، نافله، نافله! شما چرا عاشورا نمى خوانيد؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا! و بعد فرمود: شما چرا جامعه نمى خوانيد؟ جامعه، جامعه، جامعه!
21. مهدى(عليه السلام) در سوگ حسين(عليه السلام)
علامه امينى(ره) در الغدير مى گويد: در ميان اصحاب ما مشهور است كه در هر مجلسى قصيده ابن عرندس خوانده شود، موجب تشريف فرمايى حضرت بقية الله ـ روحى له الفداه ـ به آن مجلس مى شود. ما براى تيمن و تبرك چند بيت اين قصيده را ذكر مى كنيم.
ايقتل ظمْآناً حسين بكربلا ***و فى كلّ عضو من انامله بحر
و والدهُ الساقى على الحَوْض فى غد***و فاطمة ماء الفرات لها مهر
فوالهف نفسى للحسين و ما جنى***عليه غداة الطف فى حربه الشمر
آيا حسين(عليه السلام) بايد در كربلا تشنه به شهادت برسد، با آن كه در هر انگشت او دريايى يافت مى شود؟ و با آن كه پدرش على(عليه السلام) در روز رستاخيز، مردم را از حوض كوثر سيراب مى كند و آب فرات مهريه مادرش فاطمه(س) است؟
جانا! دريغا! بر حسين(عليه السلام) و جنايت هايى كه شمر در كربلا نسبت به حضرتش، روا داشت.
22. مصيبت حسين(عليه السلام) و تعجيل در فرج
صاحب مكيال المكارم مى گويد: يكى از دوستان صالحم مولايمان حضرت حجت(عليه السلام) را در خواب ديدار كرده بود و حضرتش سخنى فرموده بود كه مضمونش اين است: «انى لادعو لمؤمن يذكر مصيبة جدى الشهيد، ثم يدعو لى بتعجيل الفرج و التأييد»؛ «همانا براى هر شيعه اى كه مصيبت جد شهيدم را ياد كند و سپس براى تعجيل فرج و تأييد ]امر من[ دعا كند، من ]نيز[ براى او دعا خواهم كرد».
23. سختى مصيبت
مصيبت حسين(عليه السلام) سخت ترين مصيبت ها است:
«...فرزند تو به مصيبتى گرفتار مى شود كه مصيبت ها در كنار آن كوچك خواهد بود» . «لا يوم كيومك يا اباعبدالله» .
مهدى(عليه السلام) نيز مصيبتش طولانى و محنتش شديد است. او شاهد همه رنج ها و مصيبت هايى است كه بر تمامى انسان ها و فرد فرد شيعيانش وارد مى شود:
«انا غير مهملين لمراعاتكم و لا ناسين لذكركم...»؛ «ما در رسيدگى و سرپرستى شما كوتاهى و اهمال نكرده و ياد شما را از خاطر نبرده ايم».
24. اصلاح گرى
امام حسين(عليه السلام) و مهدى(عليه السلام) دو اصلاح گر سترگ اند. حسين(عليه السلام)مى گويد: «انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى»
در مورد مهدى(عليه السلام) نيز آمده است: «ليصلح الامة بعد فسادها» ؛ «خداوند به وسيله حضرت مهدى(عليه السلام) اين امت را پس از آنكه تباه شده اند، اصلاح مى كند».
25. بيعت نكردن با طاغوت
امام حسين(عليه السلام) مى فرمايد: «لا والله لا اعطيكم اعطاء الذليل و لا افرّ فرار العبيد»؛ «نه به خدا قسم دستم را از روى خوارى و ذلّت به شما ندهم و مانند بردگان فرار نمى كنم!»
مهدى(عليه السلام) نيز بيعت هيچ طاغوتى را به گردن ندارد:
«ما منّا احدٌ الاّ و يقع فى عنقه بيعة لطاغية زمانه الاّ القائم... لئلا يكون لاحد فى عنقه بيعة اذا خرج ذاك التاسع من ولد اخى الحسين»؛ «هر كدام از ما (اهل بيت(عليهم السلام)) در زمان خود بيعت حاكمان و طاغوت هاى زمان را (از روى تقيه) به عهده داريم، مگر قائم... تا هنگامى كه قيام مى كند بر گردنش بيعت حاكمى نباشد. او نهمين فرزند برادرم حسين است».
26. آرزوى شهادت در ركاب حسين(عليه السلام) و مهدى(عليه السلام)
دو آرزو در روايات ما مطلوب است: يكى بودن در كربلا و شهادت در ركاب حسين(عليه السلام) و ديگرى فيض جهاد و شهادت در ركاب امام مهدى(عليه السلام): «يا ليتنى كنت معكم فافوز فوزاً عظيما» .
«اللهم انى اجدّد له فى صبيحة يومى هذا... و اجعلنى من انصاره... و المستشهدين بين يديه... فاخرجنى من قبرى مؤتزراً كفنى شاهراً سيفى...» . خدايا من در صبحگاه امروز، با او (امام عصر(عليه السلام)) تجديد عهد مى نمايم ... مرا از ياوران او قرار ده ... و از شهيدان در ركاب او قرارم ده....
پدید آورنده: مسعود پورسيد آقايى