به همین خاطر است که آنها در پی یافتن بهترین ها هستند. در مورد ازدواج کردن و به قول خودشان عاقبت به خیری هم تمایل دارند کسی را برای دختر یا پسرشان انتخاب کنند که بهترین باشد و چه کسی بهتر از بچه های خواهر و برادرشان است که هم دیده و شناخته شده هستند و هم حیف است چنین کسی با این شرایط اخلاقی خوب و امکانات تحصیلی و شغلی مناسب را از دست بدهند. آنها پیشنهاد می دهند و در ظاهر، شما را آزاد می گذارند که پاسخ مثبت یا منفی بدهید اما اگر جرات دارید، بگویید نه؛
آن وقت است که فریاد مادر یا پدرتان بلند می شود و می گوید: «من چطور از شرمندگی بعد از این می توانم در چشمان خواهر یا برادرم نگاه کنم؟! مگر پسرخاله یا پسرعمویت چه عیب و ایرادی دارد و...» آن چه خواندید، بخشی از صحبت های دخترخانمی بود که سردرگم به مطب مشاور مراجعه کرده بود و می خواست بداند آیا ازدواج فامیلی آن هم بعد از این همه حرف و حدیث هایی که در موردش وجود دارد کار درستی است؟ او به همراه مادرش آمده بود تا پاسخ این پرسش را پیدا کند که کدام کفه ترازوی این انتخاب سنگین تر است؛ خوبی هایش یا بدی هایش؟
کارشناسان موافق و مخالف ازدواج فامیلی نظریه های مختلفی دارند که شنیدنی است اما همه، این مساله علمی را قبول دارند که احتمال بروز مشکلات ژنتیکی در ازدواج های غیرخویشاوندی ۲ تا ۳درصد است. در حالی که این رقم برای ازدواج های خویشاوندی به ۴ تا ۵ درصد می رسد. هر چند شاید به نظر این تفاوت یک درصدی اندک باشد اما با احتساب آمار موالید سالیانه عدد قابل توجهی می شود یعنی اگر بخواهیم بدون ضرورت انجام مشاوره ژنتیک ازدواج های فامیلی را توصیه کنیم، نمی توانیم به سادگی بار اقتصادی و مشکلات دیگر این افراد بیمار را که به جامعه تحمیل می شود، نادیده بگیریم.
دکتر بدری السادات بهرامی تصمیم نهایی را به عهده چنین خانواده هایی می گذارد اما همه معایب و محاسن چنین ازدواجی را برایمان می شکافد تا همه از این توصیه ها استفاده کنند. همه کارشناسان معتقدند قبل از هر چیز و حتی قبل از علنی کردن این خواستگاری در خانواده لازم است مشاوره ژنتیک صورت گیرد و سپس با مطرح کردن این موضوع دختر و پسر را به سمت عواطف سوق داد. در این شرایط آسیبی به عواطف و احساسات طرفین وارد نمی-شود.
دکتر قائدی هم در این خصوص نظراتی داشتند که می خوانید.
● نظر روان شناس
دکتر بدری السادات بهرامی/ مشاور خانواده
اول مشاوره ژنتیک، بعد مشاوره روان شناسی
قبل از هر ازدواجی لازم است دو طرف یکدیگر را مورد ارزیابی قرار دهند و بررسی کنند که آیا با هم تناسب دارند یا خیر. این مورد در ازدواج های فامیلی نباید فراموش شود. بسیاری از مردم گمان می کنند چون خانواده دختر و پسر یکدیگر را می شناسند، فضایی را که دختر و پسر در آن پرورش یافته اند و حتی آسیب های آن را خوب می شناسند و به قولی جمله معروفی دارند که می گویند «او را مثل بچه خودم بزرگ کرده ام» پس نسبت به بررسی و ارزیابی این تناسب های مهم نیازی احساس نمی کنند. اتفاقا اکثر مشکلات هم از این طرز فکر ناشی می شود که دو خانواده بی گُدار به آب می زنند. پس اجازه بدهید بدون آن که بگوییم ازدواج فامیلی خوب است یا بد، با هم بدی ها و خوبی های این تصمیم یعنی وصلت با فامیل را بررسی کنیم. شاید وقتی محاسن و معایب آن را بدانید بهتر بتوانید انتخاب کنید و در هر ازدواجی که دارید چه با فامیل و چه غریبه، موفق و خوشبخت شوید.
از مزایای ازدواج فامیلی شروع می کنیم. شما در اغلب موارد از نظر تناسب خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی و اعتقادی که بسیار مهم هستند مشکلی با خانواده عروس یا داماد نخواهید داشت چون طبقه خانوادگی اجتماعی فامیل عموما یکسان است و فقط استثنای ۱۰ درصدی وجود دارد که عده ای خیلی بالاتر از سطح فامیل یا خیلی پایین تر از آن باشند و با یکدیگر در تناسب قرار نگیرند. پس برخی از تناسب هایی که ما برای ازدواج نیازمند آنها هستیم در ازدواج های فامیلی، خود به خود وجود دارد.
در این جا به دلیل وجود چنین تناسب هایی که با فامیل خود داریم، گمان می کنیم تناسب شخصیتی و عاطفی هم بین فرزندان ما با یکدیگر برقرار است. بنابراین انتظار داریم دخترخاله، پسرخاله یا دختردایی، پسرعمه از لحاظ شخصیتی و اخلاقی هیچ تضادی با هم نداشته باشند و مناسب یکدیگر باشند.
این باور غلط می تواند زمینه بی انگیزه و بی رغبت شدن دختر و پسر جوان یا خانواده های آنها شود و آنها را از ارزیابی و بررسی این که آیا در تناسب اخلاقی و شخصیتی با هم هستند منصرف کند. اگر دقت کنید متوجه می شوید چون مادر یا پدر این دختر و پسر که مربی آنها هستند و نقش پر رنگی در پرورش ساختار تربیتی آنها دارند، غریبه هستند این تفاوت¬ها پدید می آید. گذشته از اینها برخی خصوصیات اخلاقی خواهر و برادران و دیدگاه آنها با یکدیگر در تضاد است. در نتیجه امکان دارد زوجی دخترخاله و پسرخاله باشند اما علاوه بر تفاوت دیدگاه پدرانشان که غریبه اند، شخصیت و اخلاق مادران آنها نیز یکسان نباشد. بنابراین توصیه می کنم همه دختر و پسرها قبل از حرکت به سمت عواطف و دلباخته شدن در مورد این تناسب ها و این که آیا مناسب هم هستند یا نه، بررسی کنند و خانواده ها اجازه دهند آزادانه تصمیم بگیرند.
● مزایای ازدواج فامیلی
گفتیم برای این که ازدواج موفقی داشته باشیم، نیاز داریم تناسب های لازم را با همسرمان داشته باشیم. شاید معادل این عبارت متناسب بودن که در روان شناسی به کار می بریم بتوان عبارت هم کفو بودن در تعالیم اسلامی را ذکر کرد. این تناسب ها در برخی از حوزه ها حتما باید وجود داشته باشند وگرنه زندگی زوجین با مشکل مواجه می شود.
از مهم ترین موارد، تناسب خانوادگی است. مقصود ما شیوه ها و سبک تربیتی است که با آن رشد کرده اند و از کودکی بنا به سلیقه خانواده و والدین خود تحت قواعد خاصی بوده اند. به عنوان نمونه اگر فردی در فضایی بزرگ شده باشد که در آن خانواده خیلی به زن اهمیت نمی دهند و مرد قدرت مطلق است، نمی تواند با دختری ازدواج کند که در خانواده اش زن ها همه کاره بودند. زندگی این دو مصداق دو پادشاهی می شود که در یک ملک نمی گنجند. مثال ها برای فضای متفاوت تربیت فراوان است و اگر چنین تناسبی نباشد باعث مشکلات جدی می شود. گاهی اوقات زن و شوهری با اختلافات جدی به ما مراجعه می کنند که در نگاه اول در می یابیم ازدواج این دو هیچ تناسبی نداشته است. یکی در خانواده ای بزرگ شده که معتقد بودند اگر فلانی موفق است حتما تلاش و پشتکار داشته در حالی که خانواده طرف دیگر موفقیت افراد را در این می دیدند که حتما برای خود طلسم یا دعای جادو جمبلی گرفته که پیشرفت در کار و رونق زندگی به دست آورده است. طبیعی است چون این خانم و آقا تناسب خانوادگی ندارند، نمی توانند با هم خوب زندگی کنند. شکل گیری افکار و شخصیت آنها کاملا از هم متفاوت است. این تناسب اغلب در ازدواج فامیلی وجود دارد و چنین نگرانی ای برای زوج های فامیل منتفی است.
تناسب دیگری که حتما باید وجود داشته باشد، تناسب فرهنگی است. یعنی فرهنگ که عبارت است از بایدها و نبایدها و ارزش ها و ضدارزش های ما باید با همسرمان در تناسب باشد. یعنی این طوری نباشد که اگر ما ارزش کسی را به پول و ثروت او می دانیم، همسرمان در نقطه مقابل باشد و بگوید ارزش افراد به میزان تحصیلات آنها یا دیگر معیارهاست نه ثروت آنها و مدل ماشینشان. به علاوه در دید وسیع تر فرهنگ ما در بحث کلان هم باید در تناسب یکدیگر باشد که در ازدواج فامیلی چنین مشکلی وجود ندارد.
بایدها و نبایدهای یک دختر اهل آذربایجان با دختر یا پسری که در شمال کشور یا جنوب بزرگ شده است، یکسان نیست. فاصله ای در این میان هست که به تناقض می انجامد. این اختلاف فرهنگی نقطه آغازین دعواها و اختلافات آنهاست.
مساله دیگر، تناسب اعتقادی است. از آن جا که اعتقادات، جنس محکمی دارند و هر فردی با هر اعتقادی چه شیعه و سنی، چه بودایی و حتی لائیک حاضر است پای عقاید خود بایستد، نداشتن تناسب اعتقادی واقعا مساله ساز است. هر کدام از ما برای خود اعتقاداتی داریم که فقط به خودمان ربط دارد اما وقتی قرار شد در کنار هم و به عنوان زوج زندگی کنیم نمی توانید بگویید موسی به دین خود، عیسی به دین خود.
در ازدواج فامیلی جنس اعتقادات خانواده از یک نوع است و همین مساله یعنی نداشتن یک دسته از درگیری ها و مشکلات. پس تناسب اعتقادی هم منتفی می شود.
● معایب ازدواج فامیلی
مساله تشابه های ژنتیکی و بیماری های ارثی که امکان انتقال آن در ازدواج فامیلی بالاتر می رود از معایب مهمی است که به این انتخاب وارد است و شاید افراد این را بزرگ ترین عیب بدانند اما از معایب جدی که در ازدواج های فامیلی وجود دارد این است که اگر اختلافی بین زن و شوهر جوان ایجاد شود مشکل آنها به خانواده هایشان و در نتیجه به کل فامیل بسط داده می شود. اصل و ریشه این اختلافات از آن جایی ناشی می شود که بعد از ازدواج نسبتی که بین ما و خاله یا عمه یا زن دایی مان بوده است حالا تغییر می کند و او را مادر همسرمان می دانیم نه همان خاله جان یا عمه جان. شاید هنوز هم عمه یا خاله جان را دوست داشته باشیم اما حس ما نسبت به او تغییر می کند. توقعی که از او داریم رنگ دیگری می گیرد و او مادرشوهر یا مادرزن ماست نه خاله جانی که از کودکی برایمان عزیز بوده است. در واقع چون حس ما تغییر کرده و نوع توقعاتمان در این قالب جدید عوض شده اند این روند اتفاق می افتد. شما با این ازدواج تماس ها و برخوردهایتان بیشتر می شود و به دنبال عمیق تر شدن رابطه با هم در تعارض قرار می گیرید چون منافع شما با هم در تقابل اند یا لااقل حس شما این را القا می کند که چنین حالتی وجود دارد. شاید تا به حال بیش از صد مورد زوجینی را دیده ام که با هم فامیل بوده اند و در ۳ گروه خوشبخت، متوسط و مساله دار و در آستانه طلاق قرار داشتند و بدون استثنا همه آنها این تغییر حس را گزارش می کردند.
همین جا لازم است بگویم اگر شما اصرار دارید با هم ازدواج کنید و مشاوره ژنتیک هم انجام داده اید و مانعی وجود ندارد قبل از ازدواج حتما با یک مشاور صحبت کنید تا با آموزش برخی نکات مهم به شما کمک کند این حس خود را در اختیار بگیرید. او باید مهارت هایی را به شما آموزش دهد تا جزو مواردی از ازدواج فامیلی باشید که هم اکنون زن و شوهرانی خوشبخت هستند.
مشاور به شما می آموزد چطور با فراگیری مهارت های بهتر زیستن، رفتاری با مادر همسرتان داشته باشید که نه تنها نقش قبلی را حفظ کند بلکه در جایگاه خاص تری هم قرار بگیرد.
اگر مهارت ارتباط سالم با خانواده همسر را یاد بگیرید، می توانید مانع اختلافات خانوادگی شوید و این یعنی مدیریت صحیح و داشتن خانواده ای سالم. در این شرایط شما قادرید مشکلات بین خود و همسرتان را حل و فصل کنید و اگر مهارتی را که برای داشتن زندگی سالم باید داشته باشید، ندارید با کمک مشاور می توانید آن را یاد بگیرید. این نکته مهم را به خاطر بسپارید که اگر فاقد مهارت های مهم زندگی باشید چه با فردی که در خانواده و فامیل است و چه با فردی که غیر آشناست، ازدواج کنید موفق نخواهید بود. اگر نتوانید با همسرتان و خانواده او درست رفتار کنید، اگر نتوانید مشکلات را ارزیابی کنید، تفاوتی نمی کند شرایط ازدواج تان چه باشد، چون در هر صورت بازنده هستید.
یکی دیگر از بدی هایی که ازدواج فامیلی دارد این است که با ازدواج کردن خانواده ما گسترده تر نخواهد شد. در حالی که اگر با یک فرد غریبه ازدواج کنیم، اعضایی جدید به خانواده ما اضافه می شود. گسترش روابط و برخورداری از حمایتی گسترده از محاسنی است که با ازدواج فامیلی از آن بی بهره می مانیم.
اما وقتی حسن ازدواج فامیلی کامل می شود که ارزیابی و پاسخ بله یا نه دادن هریک از خانواده ها چه دختر و چه پسر به راحتی پاسخ گفتن به غریبه ها مقدور باشد و هیچ کدام یکدیگر را مجبور نکنند خلاف میل شان بله یا خیر بگویند.
شاید دخترعمو یا عمه شما به هر دلیلی که برای خودش دارد تمایل نداشته باشد پاسخ مثبتی به شما بدهد. لازم است با برخورد منطقی و انسانی به خواسته او احترام بگذارید.
قابل توجه والدین این که، هر خواهر یا برادری هم باید چنین آزادی عمل و انتخابی را به خواهر و برادرش بدهد. نباید این تصمیم و خواستگاری بر روابط آنها تاثیر بگذارد. اگر شما علاقه خاصی به خواهر یا برادرزاده تان دارید نباید طوری عمل کنید که آزاداندیشی و حق انتخاب را از بچه ها سلب کنید. باید این ذهنیت را داشته باشید که او در بزرگ سالی فردی را از غریبه ها به همسری بگیرد. آنها باید اختیار در انتخاب داشته باشند و اگر قرار باشد نوعی سرنوشت از پیش تعیین شده بر آنها تحمیل شود می تواند جزو معایب بزرگی باشد که باید منتظر باشید کی و کجا این آسیب بر زندگی آنها وارد شود. ازدواج فامیلی اگر ضرورت اصلی یعنی مشاوره ژنتیک را پشت سر بگذارد و سپس بررسی و مشاوره ازدواج هم صورت بگیرد نه تنها مشکل و خدشه ای به رابطه خواهر و برادرها وارد نمی کند بلکه زندگی را شیرین می کند. در مقابل اگر این نکات رعایت نشود، ازدواجی تلخ تر از این ازدواج نیست.
منبع : هفته نامه سلامت