اين حكايت از ريشه دار بودن و فراگيرى انديشه منجى گرايى در كلّ جهان است. البته بايد خاطر نشان ساخت، اين اعتقاد - چنان كه در ميان شيعه بسيار عميق، عينى و راهبردى است - در بين بيشتر مكاتب و اقوام به عنوان آموزه اى اصيل و بنيادين مطرح نيست و به عنوان باورى فرعى و احتمالى تلقّى مى شود. در واقع شيعه با انديشه مهدويت زنده و پويا است و با آن زندگى مى كند و نفس مى كشد و آن را ركن اساسى، اعتقاداتش مى داند ؛ امّا در ميراث مكتوب و شفاهى بيشتر ملل و اديان، تنها اشاراتى گذرا به آن شده و مطالبى اجمالى درباره آن طرح گشته است. اين اعتقاد، هنوز به عنوان باورى اثرگذار و يقينى تبديل نشده و جايگاه استراتژيك خود را نيافته است! با اين حال همين اشارات و بيانات نيز، نشانگر فراگيرى و ريشه دار بودن انديشه ظهور رهايى بخش بزرگ و حقانيت و درستى آن است.
منجى گرايى در غرب
يكى از اعتقادات غربيان مسيحى، باور به بازگشت عيسى مسيح - به عنوان نجات دهنده مسيحيان و تحقق بخش ملكوت و سلطنت الهى - است. با اين حال در ميان اقوام مختلف غربى نيز سخن از يك منجى بزرگ مطرح بوده و پاره اى از افراد از چنين انتظارى بهره بردارى كرده اند.
نام پنج تن از مدعيان كه از انگلستان برخاسته اند، جيمزنا يلور، يوحنا سوثكات، ريچارد برادرز، جان نيكولز و هنرى جيمز پرينس ذكر شده است حكومت جهانى مهدى، ص 59..
برخى از فيلسوفان و دانشمندان غربى نيز آشكارا اعلام كرده اند كه جهان در انتظار مصلحى بزرگ است كه زمام امور جهان را به دست گرفته، همه انسان ها را زير يك پرچم و يك شعار گرد مى آورد ؛ به عنوان نمونه : دانشمند بزرگ انيشتين مى گويد : روزى كه سراسر جهان را صلح و صفا فرا گيرد و مردم با يكديگر دوست و برادر باشند، دور نيست همان، ص 7..
به طور فهرست وار مى توان به بعضى از اقوام و نژادهاى غربى اشاره داشت :
1. نژاد اسلاو بر اين عقيده بودند كه از مشرق زمين، يك نفر برخيزد و تمام قبايل اسلاو را متّحد سازد و آنها را بر دنيا مسلّط گرداند.
2. نژاد ژرمن معتقد بودند : يك نفر فاتح از طوايف آنان قيام مى كند و ژرمن را بر دنيا حاكم مى گرداند.
3. اهالى صربستان، انتظار ظهور ماركوكر اليويچ را داشتند.
4. ساكنان جزاير انگلستان، از چندين قرن پيش آرزومند و منتظرند كه : آرتور از جزيره آلون، ظهور كند و نژاد ساكسون را در دنيا غالب گرداند و سعادت جهان نصيب آنها گردد.
5. اسن ها معتقدند : پيشوايى در آخرالزمان ظهور كرده، دروازه هاى ملكوت آسمان را براى آدميان خواهد گشود.
6. اقوام اسكانديناوى بر اين باورند كه : براى مردم دنيا بلاهايى مى رسد و جنگ هاى جهانى اقوام را نابود مى سازد ؛ آن گاه اودين با نيروى الهى ظهور كرده و بر همه چيره مى شود.
7. اقوام اروپاى مركزى، در انتظار ظهور بوخص مى باشند.
8. يونانيان مى گويند : كالويبرگ نجات دهنده بزرگ ظهور خواهد كرد و جهان را نجات خواهد داد و... .
منجى گرايى در آمريكا، آسيا و آفريقا
بر اساس تحقيقات و بررسى هاى صورت گرفته، اعتقاد به ظهور يك منجى در ميان چينى ها، مصريان و ساير ملل و تمدن ها و نحله هاى فكرى رايج بوده است.
در ميان قبايل سرخ پوست آمريكايى اين عقيده رايج است كه روزى گرد سرخپوستان، ظهور خواهد كرد و آنها را به بهشت زمين رهنمون خواهد ساخت.
ايرانيان باستان معتقد بودند : گرزاسپه قهرمان تاريخى آنان، زنده است و در كابل خوابيده و صد هزار فرشته او را پاسبانى مى كنند تا روزى كه بيدار شود و قيام كند و جهان را اصلاح نمايد.
چينى ها باور داشتند كه : كرشنا ظهور كرده، جهان را نجات مى دهد.
گروهى از مصريان (كه در حدود 3000 سال پيش از ميلاد در شهر ممفيس زندگى مى كردند)، معتقد بودند : سلطانى در آخرالزمان با نيروى غيبى بر جهان مسلّط مى شود ؛ اختلاف طبقاتى را از بين مى برد و مردم را به آرامش و آسايش مى رساند.
گروهى ديگر از مصريان باستان معتقد بودند كه فرستاده خدا در آخرالزمان، در كنار خانه خدا پديدار گشته، جهان را تسخير مى كند.
ملل و اقوام مختلف هند، در انتظار مصلحى هستند كه ظهور كرده، حكومت واحد جهانى تشكيل خواهد داد.
برهمائيان از دير زمان بر اين عقيده بودند كه در آخرالزمان، ويشنو ظهور مى كند و بر اسب سفيدى سوار مى شود. شمشير آتشين در دست گرفته و مخالفان را خواهد كشت و تمام دنيا برهمن گرديده و به اين سعادت برسد.
اعتقاد به منجى هستى در ميان بوميان مكزيك نيز وجود داشته است.
از مجموع آنچه گفته شده، اين نتيجه به دست مى آيد كه انتظار ظهور يك مصلح آسمانى و نجات دهنده بزرگ، منحصر در اديان نيست و جنبه منطقه اى ندارد ؛ بلكه گسترده، فراگير و جهانى است و ريشه در فطرت انسان ها و نيازمندى آنان به رفع مشكلات و دشوارى هايشان به دست يك انسان برتر دارد.
منابع برای مطالعه بیشتر:
او خواهد آمد، ص 87و88 ؛
ظهور حضرت مهدى از ديدگاه اسلام و مذاهب و ملل جهان، ص 44و45..