0

اقدامات امام حسین (ع) در زمان معاویه

 
salamat595
salamat595
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 19536
محل سکونت : مازندران

اقدامات امام حسین (ع) در زمان معاویه

پرسش: امام حسین (علیه السلام) در زمان معاویه چه اقداماتی انجام دادند؟

اگرچه حضرت بر ضد معاویه قیام مسلحانه ننمود، اما همواره بر تبلیغ و ترویج حق و تحکیم پایه های دینی و قرآنی تاکید می ورزید و جلوه های حقیقت و حق را هرچه پرفروغ تر فرا راه انسان ها قرار می داد، که در این بخش به سه محور از تلاش های آن حضرت می پردازیم:

الف) ترویج امامت علوی
عترت و در صدر آن، امیرمؤمنان علیه السلام ترجمان وحی و عدل قرآن اند که در کنار یکدیگر موجب مصونیت انسان ها از گمراهی می گردند . در قرآن کریم مودت و دوستی آنان اجر و مزد رسالت به شمار آمده و فرموده است: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی » ; بگو من برای رسالت خویش مزدی جز دوستی خویشاوندان نمی خواهم . نه مودت و عشقی صرفا احساسی و عاطفی، بلکه عشقی که موجب رهنمون شدن انسان ها به سوی خدا می شود; چنان که در آیه دیگر آمده است: «قل ما اسئلکم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا»  ; بگو من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) هیچ گونه پاداشی از شما نمی طلبم مگر کسی که بخواهد راهی به سوی پروردگارش بیاید .
بر این اساس است که ائمه علیهم السلام اهمیت این حکم الهی و قرآنی را بیان می داشته اند . سلیم بن قیس می نویسد: یک سال قبل از مرگ معاویه، حسین بن علی علیهما السلام با عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر برای حج به مکه رفتند . امام حسین علیه السلام مردان و زنان و یاران بنی هاشم و آن عده از انصار را که او و خاندانش را می شناختند، جمع کرد . سپس چند نفر را فرستاد و فرمود: همه اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم که معروف به صلاح و عبادت اند و به حج آمده اند، نزد من جمع کنید . در پی این دعوت، بیش از هفتصد نفر که بیشتر آنان از تابعان و حدود دویست نفر از اصحاب پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم بودند، در منا در خیمه آن حضرت گرد آمدند . امام در میان آنان به بیان خطبه برخاست و پس از حمد و ثنای الهی فرمود:
اما بعد، این شخص طغیانگر (معاویه) در باره ما و شیعیان ما اعمالی را روا داشت که دیدید و فهمیدید و شاهد بودید . می خواهم مطلبی را از شما بپرسم; اگر راست گفتم، مرا تصدیق کنید و اگر دروغ گفتم، مرا تکذیب کنید . شما را سوگند می دهم به حق خدا بر شما و حق رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و خویشاوندی من که با پیامبر شما دارم، چون از اینجا (به دیار خود) رفتید، این گفتار مرا عنوان کنید و همه شما در دیار خود از قبایلتان – آنان را که به آنها اطمینان دارید – دعوت کنید .
سپس حضرت ضمن بیان آیات قرآنی که در فضیلت علی علیه السلام وارد شده است، فرمود:
شما را به خدا سوگند می دهم! آیا می دانید که رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم روز «غدیرخم » علی علیه السلام را به ولایت نصب کرد . . . آیا می دانید که رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم در آخرین خطبه ای که برای مردم خواند، فرمود: من در میان شما دوچیز گرانبها می گذارم، کتاب خدا و عترتم، دامن آن دو را بگیرید تا هرگز گمراه نشوید؟
گفتند . آری به خدا .

[irp]

ب) اعتراض به کشتن مردان خدا
در زمانی که همه نفس ها در سینه حبس شده بود و مردان حق توسط معاویه به شهادت می رسیدند، تنها کسی که فریاد مظلومانه آنان را به مسلمانان رساند، سیدالشهداعلیه السلام بود . آن حضرت در نامه ای اعتراض آمیز به معاویه می نگارد:
آیا این تو نبودی که حجر و یاران او را کشتی؟ همان ها که از عابدان و خاشعان حق بودند، بدعت ها را ناروا شمرده و امر به معروف و نهی از منکر می کردند . تو آنان را پس از امان و سوگندهای مؤکد ظالمانه کشتی، به سبب گستاخی بر خدا و سبک انگاشتن پیمان الهی . آیا تو قاتل عمرو بن حمق نبودی؟ همان که عبادت چهره اش را فرسوده بود و به او امان و پیمانی سپرده بودی، که اگر به آهوان بیابان داده می شد، از قله های کوه ها پایین می آمدند . . . آیا تو قاتل حضرمی نیستی؟ همان که زیاد بن ابیه درباره اش به تو نگاشت که او بر دین علی است; در حالی که دین علی علیه السلام دین پسر عمویش پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم است . آن دین که اکنون تو را بر مسند و اریکه قدرت نشانده است و اگر این دین نبود، بزرگ ترین شرف تو و پدرانت مشقت دو سفر زمستانی و تابستانی (به یمن و شام) بود که خداوند به برکت ما خاندان بر شما منت نهاد و آن را از شما برداشت .
طبرسی می نویسد: معاویه در همان سالی که حجربن عدی و یاران او را کشت، حج کرد . و حسین بن علی علیهما السلام را دیده، گفت: ای اباعبدالله! آیا این خبر به تو رسیده که ما با حجر و یاران او و شیعیان پدرت چه کردیم؟ فرمود: با آنان چه کردی؟ گفت: آنان را کشتیم و کفن پوشاندیم و نمازشان گزاردیم . امام حسین علیه السلام خندید و خطاب به معاویه فرمود: آنان خصم تو اند . ولی ما اگر پیروان تو را بکشیم، آنان را کفن نپوشانیم و نماز نگزاریم و دفن نکنیم .

[irp]

ج) هشدار به خواص
حکومت های ستمگر و ضد اسلامی همواره از دانشمندان در جهت پیشبرد مقاصد خویش سود می جسته اند و هنگامی که آنان را با خود همراه می دیدند، هرچه بیشتر بر هتک حریم الهی و قوانین او جرات می یافتند . معاویه نیز بسیاری از خواص را با تطمیع و تهدید با خود همراه کرده و حقائق احکام الهی را با ترویج احادیث دروغین به مسلخ برده بود و در نتیجه، توده های مردم که چشم و دل به خواص داشتند، در کمال بی خبری قرار گرفتند . در این فضای مرگبار، فریادی قدسی، غفلت و سکوت را می شکند و آیات مسئولیت و جهاد را بر آنان تلاوت می کند، شاید از این آشفتگی نجات یافته و رسالت الهی خویش را بازیابند و جامعه را از رکود و غفلت زدگی به سوی صلاح و نیکی پیش برند . این، همان خطبه سیدالشهداعلیه السلام است که در منا طنین افکند و این بار خواص را مخاطب قرار داد که ما بخشی از آن را ذکر می کنیم:
عبرت بگیرید، پند بپذیرید از سرنوشت مردمی که به دلیل ترک امر به معروف و نهی از منکر، پروردگار متعال آنها را سرزنش کرده و می فرماید: «چرا دانشمندان نصارا و علمای یهود، آنها را از سخنان گناه آمیز و خوردن مال حرام، نهی نمی کنند . چه زشت است، رفتاری که آنان انجام می دادند» .و نیز می فرماید:
«کافران بنی اسرائیل، بر زبان داود و عیسی بن مریم لعن و نفرین شدند; این به خاطر آن بود که گناه کردند و تجاوز می نمودند . آنها از اعمال زشتی که انجام می دادند، یکدیگر را نهی نمی کردند، چه بدکاری انجام می دادند» .
این خودداری و امتناع از نهی از منکر را عیب شمرده; زیرا آنان از نزدیک، از ستمگران کارهای زشت و فساد را می دیدند و عاملان منکر را نهی نمی کردند و این سکوت، بیشتر به خاطر هدایا و مزایایی صورت می گرفت که از مصادر ظلم به آنان می رسید و از بیم و هراسی بود که داشتند; با این که خداوند در قرآن می فرماید: «از مردم نترسید .»  و می فرماید: «مردان و زنان با ایمان ولی (یار و یاور) یکدیگرند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند .»
خداوند، از امر به معروف و نهی از منکر «مقدم بر نماز و زکات » آغاز کرده است . زیرا وقتی تکلیف امر به معروف و نهی از منکر به نیکویی ادا شود، تکالیف دیگر، آسان و دشوار، نیز برپا شود .
آنگاه امام می فرماید: اگر عهد شما را درهم بشکنند، جزع و فزع همی آورید . اما در برابر شما مواثیق پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم را ناچیز می شمارند و از دهانتان دم برنمی آید! مصیبت بر شما از همه مردم بزرگ تر است . زیرا در حفظ مقام بلند علمی دانشمندان و علما مغلوب شدید . ای کاش برای حفظ آن، تلاش می کردید! این بدان جهت است که مجاری امور و احکام به دست دانشمندان و عالمان خداشناس است که امین بر حلال و حرام او هستند و باید زمام امور به دست آنها باشد و این مقام را از شما ربودند . و این منزلت از شما گرفته نشده، مگر به واسطه جدایی شما از حق و اختلاف تان در سنت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم پس از روشنی آن .
حضرت در ادامه می فرماید: پروردگارا! تو آگاهی که ما چشم طمع به تخت سلطنت و تاج شاهی نگشوده ایم و دسترسی به مال بی ارزش دنیا را در نظر نداریم بلکه در این راه، تنها به احیای نشانه های دین تو پرداخته ایم و هدف ما این است که به آشفتگی های اجتماع خاتمه بخشیم و مصالح را برجای مفاسد بگذاریم، باشد که مردم مظلوم روی امنیت و آسایش ببینند . و ما می خواهیم که فرایض اسلام اقامه شود و سنت پیامبر تو تجدید گردد [. ای مردم!] اگر همدوش ما در این جهاد مقدس به پیکار برنخیزید و از راه انصاف با ما در نیایید، روزی می آید که خویشتن هم به چنگال ظلم در افتید و در خاموش کردن نور پیامبر شما خواهند کوشید .
بدان امید که هرچه زودتر، یادگار گرامی اش حضرت بقیه الله (عج) تجلی کند و آرمان های پرفروغ حسینی را در گستره گیتی تحقق بخشد . ان شاء الله
مجموعه پرسش و پاسخ ها درباره تاریخ و سیره امام حسین (علیه السلام)

[irp]

منبع: مجله فرهنگ کوثر – زمستان ۱۳۸۰، شماره ۵۲

سه شنبه 25 مهر 1396  8:49 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها