برادر سخت است ، شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)حضرت زینب در اسارت

برادر سخت است
شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)
...........................................
دیدن پیکر تو جان برادر سخت است
پیکر بی سر تو جان برادر سخت است
من که عمریست به دیدار تو کردم عادت
دیدن آن سر تو بر روی نی ها سخت است
قاری نیزه نشین قاری بر نی سخت است
خواندن آیۂ تطهیر به نی ها سخت است
با تو از مکه به کوفه شده بودم راهی
بی تو از کوفه سوی شام برادر سخت است
موقع آمدن کرب و بلا من به تو گفتم جانا
نفس اندر دل این دشت چه سخت است
دختر شیر خدا هستم و شه بانوی عشق
با یتیمان به سوی شام اسارت سخت است
همره حضرت سجاد درون محمل
با مریضی و غم یار اسارت سخت است
کاش عباس علمدار به همراهم بود
قافله بی یل و سالار برادر سخت است
دیدن نیزه و شمشیر و سنان بر جسمت
ذبح عطشان ز قفا گودی مقتل سخت است
طفل شش ماهه به پیکان عدو بر دستت
دیدن طفل رضیع بر سر نیزه سخت است
ساقی از درد مگو داغ عظیمی دارم
دیدن شاه شهیدان،سر بر نی سخت است
..........................................
شاعر و مداح اهل بیت رسول چهارمحالی(ساقی)