پاسخ به:سخنی از آیت الله بهجت
بعضی گمان می کنند که ما از ترک معصیت عبور کرده ایم؛ غافلند از این که معصیت، اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم، کبیره است.
سهراب سپهری
بارها گفته ام و بار دگر می گوییم: کسی که بداند: (هر که خدا را یاد کند، خدا همنشین او است)، احتیاج به هیچ وعظی ندارد.
هر روز، یک روایت از کتاب (جهادُ النّفس) وسائل الشیعه را مطالعه کنید. در واضحاتش بیشتر فکر کنید. بعد این را در خودتان می بینید که سر یک سال، عوض شده اید!
ما باید با احادیث سر و کار داشته و آنها را مطالعه کنیم؛ چرا که شفا در اینها است.
کسی که بداند در مَرآی و مَسمع خدا است، نمی تواند گناه کند. تمام انحرافات ما از این است که خدا را ناظر و شاهد نمی بینیم.
ابتلائات برای این است که یقین پیدا کنیم.
بلا با صدقه رفع می شود اگر چه محکمِ محکم شده باشد... این نقص فعلی، موجب ازدیاد است. موجب تنزیل رزق است.
اگر کسی سجود را طول بدهد، خیلی اسباب ناراحتی شیطان است!
ترس مقرّبان از سقوط است نه فقط از آتش: (صَبَرتُ عَلی عَذابِک فَکَیفَ اَصبِرُ عَلی فِراقِک: گیرم که بر عذابت صبر کردم، چگونه بر جداییت صبر کنم؟!)
اگر باب دروغ و غیبت باز شود، عصیان و طغیان دیگر هیچ حدی ندارند.
آن چه در همۀ این رؤسای ضلالت و فساد، بالفعل است، در هر کدام از ما که خدا معصومش نکند و خدا او را حفظ نکند، بالقوّه است.
عاشق مقامات عرفانی و کرامات نباشید، گاهی این جور کارها شما را به جهنم می برد!
اگر علم و عمل با هم شد، دیگر کمبودی نیست... همین که انسان به معلوماتش عمل کرد، دیگر حالت منتظره ای ندارد، بقیّه بر عهدۀ خدا است.
خدا توفیق بدهد که از یقینیّات خارج نشویم و در سفر و حضر، در همۀ احوال فقط یقینیّات را دنبال کنیم، که این کار پشیمانی ندارد.
عده ای توکل را برای خودشان روزی می دانند، و اینها در واقع غنیّ هستند. احراز کرده اند که اگر بر خدا توکل کنند، روزیشان به آنها می رسد، و اگر نرسید، کشف می کنند که لازم نبوده است.