بیروح ولی زیبا، توصیفی مناسب برای کویر آتاکامای شیلی خواهد بود. برای آشنایی بیشتر با دنیای شن و صخره، همراه ما باشید.
این داستان سفر از قول «کریس لیدبیتر»، (Chris Leadbeater) است. او به کویر آتاکاما سفر کرده و تجربیات خود را این گونه به اشتراک گذاشته است.
کویر آتاکاما در نزدیکی فرودگاه «ال لوا» (El Loa) قرار دارد. بلافاصله بعد از خارج شدن از فرودگاه با این منظرهی عظیم و بینظیر روبهرو شدم و ناخودآگاه تحت تاثیر عظمت این زیبایی قدمی به عقب برداشتم، به این امید که این تصویر بیهمتا در دید من بگنجد. جسمی مخروطی با قلهای بلند توجه من را به خود جلب کرد. این جسم «لیکانکابور»، (Licancabur) آتشفشانی در کویر بود. این آتشفشان شکلی کاملا متقارن و ۵۹۱۹ متر ارتفاع داشت. آتشفشان مانند خدایی در بین مردگان بود که کویر آتاکاما به درگاه او دعا میکرد.
من به شدت تحت تاثیر عظمت این آتشفشان بودم، به طوری که کویر در یک لحظه عظمت خود را در نگاه من از دست داد. چیز عجیب دیگری که در این صحنه جلب توجه میکرد، برف اطراف آتشفشان بود. میتوانم قسم بخورم که در کویر بودم، ولی اصلا معنی این برف را نمیفهمیدم؛ مگر جز این است که مواد مذاب از آتشفشانها فوران میکند. در همین حال گرد و غبار نارنجی توسط باد جابهجا میشد و به صورتم میخورد و یادآور میشد که اینجا کویر است.
کویر آتاکاما منظرهای پیچیده است، کویری به شدت مسطح که گویا آخر دنیا در آن پیدا است. مساحت آن ۷۸۸۵۰ کیلومتر مربع بوده و یکی از خشکترین نواحی روی کرهی زمین (بارش ۱۵ میلیمتر باران در سال) محسوب میشود. این کویر منطقهای بسیار نامناسب برای سکونت انسانها در طی هزاران سال بوده است.
باید موافق باشید که این منطقه جذابترین نقطهی شیلی است. در کشوری که پر از جنگل و پوشش گیاهی انبوه، جنگلهایی مثل «پاتاگونیا» (Patagonia) و پارک ملی «تورس دل پاین» (Torres del Paine) است، وجود این کویر بسیار عجیب مینماید. با توجه به مرزهای آمریکای لاتین میتوان گفت که قسمتی از این کویر در شیلی قرار نمیگیرد. از آنجایی که این کویر به صورت نواری به طول ۱.۶ کیلومتر در شمال کشور کشیده شده است، نمک و گرد و غبار کویر به آرژانتین، بولیوی و پرو هم منتقل میشود. مشاهدهی جابهجایی این گرد و غبار از دور بسیار زیبا است. کویر آتاکاما، نمایی خرد و ریز از زیبایی شیلی است، شیلی در ناامنترین حالش.
زمانی که به استراحتگاه و سونای «آلتو آتاکاما»، (Alto Atacama Desert Lodge & Spa) رسیدم، احساس راحتی کردم. با گلچینی از زیباییهای کویر محاصره شده بودم. این استراحتگاه شاید از دید بسیاری از مسافران ناشناس است، ولی بسیار لوکس بود. دیوارهای آن به شکل سوخته و تزیینشده با رگههای شن بود. در این مجموعه، سونا، رستورانی کوچک و استخرهایی برای خنک شدن در گرمای روز وجود داشت. (شاید بیشترین مقدار آب در کل این کویر در این استخرها بود).
در طی سه روزی که در این استراحتگاه بودم، برای دیدن زندگی وحشی به کویر میرفتم. هتل برای مسافران، تورهایی گردشگری به کویر ترتیب داده بود تا مقداری از طبیعت وحشی و ناامن اطراف هتل را ببینند. به زودی متوجه شدم که شاید در اولین نگاه آتشفشان تنها موجود این کویر به نظر می رسد، ولی در واقعیت این طور نبود و کویر گذرگاه و مسیر ارتباطی مهمی برای انسانها بود.
درست در نزدیکی هتل، آثاری از دژ فروپاشیدهی مردم «لیکاناناتای»، (Licanantay) که در قرن ۱۲ میلادی ساخته شده و در قرن ۱۵ میلادی توسط اینکاها خراب شده بود، به چشم میخورد. این مبارزان هم توسط لشگر اسپانیا که در دههی ۱۵۴۰ به این منطقه حمله کرده بودند، بیرون رانده شدند. از اسپانیاییها هنوز هم آثاری مشاهده میشود که در «سن پدرو د آتاماکا»، (San Pedro de Atacama) این آثار در معماری بسیار مشهود است، جایی که فضاهای باز و کلیساهای سفید یادآور مادرید هستند.
داستان به خیلی قدیم باز میگردد، به قرن ۸ قبل از میلاد مسیح، که دهکدهی آجری «تولور»، (Tulor) که قدیمیترین محل باستانی موجود در شیلی است، در زیر این آسمان زیبا قرار داشت. در این منطقه قبیلهی «کالیما»، (Calima)، چوپانان و گلهی گوسفندانشان را بر روی صخره حکاکی کردهاند. هر کدام از خطوطی که کشیدهاند، نشاندهندهی انسانی است که در این طبیعت وحشی و خشک جان سالم به در برده و زنده مانده است.
رصدخانهی بزرگ آتاکاما که در شمال سانتیاگو و در کویر آتاکاما قرار گرفته، رصدخانهای بینالمللی است و از آنتنها و تجهیزات بسیار پیشرفته و دقیق برخوردار است و برای بازدید عموم استفاده میشود.
یکی از محلهای زیبای این بیابان «واله دل آرکویرس»، (Valle del Arcoiris) است که به درهی رنگینکمان شهرت دارد. این دره از کبالت و گچ درست شده و طیف رنگی بسیار گسترده و زیبایی دارد، از رنگ سبز ، آبی و صورتی گرفته تا رنگ زرد. این دره شبیه به درههای کرهی ماه است، زیرا شکلی فرازمینی دارد. ترک و گسلهای فراوانی روی زمین دیده میشود و مقدار زیادی سنگ نمک روی این خاک تشنه نقش بستهاند. «واله دلا مورته»، (Valle de la Muerte) نیز به درهی مرگ معروف است، زیرا ترس قابل لمسی به بازدیدکنندگان به علت چشمههای خشکش القا میکند.
در چنین محیطی، نادیده گرفتن گرد و غبار و کثیفی زیر پاهای خود آسان است. فقط وقتی روز تمام میشد، متوجه کثیفی سر و روی خود میشدم. علیرغم طبیعت بیرحم، این بیابان هر عصر با نور دلانگیزی که یادآور زیبایی این منطقه بود، من را بدرقه میکرد.
همه چیز دست به دست هم میداد تا ظهرها را بسیار بیرحم جلوه دهد، هوای به شدت خشک، نبود ابر در آسمان و سختی در تنفس. در عوض به علت نبود هیچ گونه آلودگی روشنایی، شبها آسمانی صاف و درخشان در انتظار من بود. در حقیقت آسمان کویر به قدری صاف بود که دو دستگاه کاوشگر فضایی قدرتمند اروپایی «کاوشگر لا سیلا»، (La Silla Observatory ) و «کاوشگر پارانال»، (Paranal Observatory) روی این محل تنظیم شدهاند.
کنجکاوی در مورد مسائل ستارهشناسی و فضایی مختص ستارهشناسان نیست و خیلی افراد به این مسائل علاقهمند هستند. تلسکوپهای قوی آتاکاما از بسیاری از رازهای فضا پرده برداشتهاند. بعد از صرف شام به سالنی رفتم که ۶ صندلی داشت. تنها نبودم و به جز من ۵ مهمان دیگر هم از سر اشتیاق به دیدن ستارهها خوابشان نبرده بود. از میان لنز تلسکوپ ستارهها نقاطی درخشان و درهم و باشکوه دیده میشدند. زمانی که سرم را بالا کردم، متوجه چیزی در حاشیهی دیدم شدم. بله دوباره او را دیدم. نگهبان تاریکیها، آتشفشان لیکانکابور بود.