شیطان در این شرایط به خدا گفت: خدایا من هزارانسال برای تو بندگی کردهام و یک تقاضا از تو دارم و خدا تقاضایش را مستجاب کرد.
هزارانسال برای تو بندگی کردهام و یک تقاضا از تو دارم
حجتالاسلام استاد حسین انصاریان، محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی در دهه دوم ماه محرم در بقعه شیخ نوایی شهرستان خوی سخنرانی میکند. شما ممکن است بگویید و میگویید:
پروردگار که خبر داشت شیطان، شیطانها و ابلیس برای ما انسانها حداقل منبع خسارت و زیانزنی بودهاند، چرا اینها را آفرید؟ چرا آنها را خلق کرد؟ یک میدان پاکی را بیمزاحم، بیشرّ، بیخسارت و بیضرر در اختیار ما میگذاشت و ما هم مدت عمرمان را یک لقمه نانی میخوردیم و عبادت میکردیم و او را خدمت میکردیم و اینهمه تشویق به لغزیدن و خطا و گناه پیدا نمیکردیم. چرا آفرید؟
جواب آن در قرآن این است: «بِیَدِهِ الْخَیْرُ»، کل خیر به دست من است، کل خیر! اصلاً شرّ در دست قدرت من جایی ندارد که منِ خدا از جانب خودم یک شرّی را صادر بکنم. مطلقاً مهار خیر به دست من است و آنچه از من صادر میشود، چون خودم خیر بینهایت هستم، خیر است. هیچ شیطانی را شیطان نیافریدهام، ابلیس را هم شیطان نیافریدهام و این فکر را از ذهنت پاک کن!
خوب بود، عبد بود، مطیع بود، فرمانبردار بود، ولی در قرآن مجید میگوید: «کان من الکافرین»، «کان» در اینجا بهمعنی «صار» است؛ یعنی بعداً به من کافر شد، البته نه اینکه کفر اعتقادی که بیاید و بگوید جهان هستی خدا ندارد، اصلاً این را نگفت! اعتقادش سر جای خودش بود، اما به ربوبیت خدا کافر شد؛ یعنی پروردگار عالم فرمان یک سجده و یک عبادت به او داد، گفت: «ابا»، نمیکنم! «و استکبر» و تکبر کرد؛ ولی خدا را قبول داشت و همین الآن هم خدا را قبول دارد.
دلیل بر اینکه خدا را قبول داشت: بعد از اینکه خدا به او گفت: «فَٱخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ وَإِنَّ عَلَیْکَ لعنتی إلى یَوْمِ الدین» و مذئوم، مدحور، مطرود برو! برگشت و گفت: خدایا من هزارانسال برای تو بندگی کردهام و یک تقاضا از تو دارم!
زینالعابدین میفرمایند:
دعا کرد، درخواست کرد، زینالعابدین در اینجا یک نکته جالبی دارند و میفرمایند:
شیطان بعد از اینکه مطرود شد، محروم شد، ملعون شد، وقتی با سوزْ دعا کرد، خدا دعای او را رد نکرد؛
بعد زینالعابدین میگویند:
ای خدایی که دعای ابلیس را رد نکردهای، دعای من را رد میکنی؟ تو دعای دشمنترین دشمنانت را مستجاب کردهای، مگر میشود دعای منِ بندهات را مستجاب نکنی!
دعای او چه بود؟
گفت: خدایا درخواست من این است: «قالَ أَنْظِرْنِی إِلی یوْمِ یبْعَثُونَ»﴿الأعراف، 14﴾، عمر من را قیچی نکن و من را تا روز برپاشدن قیامت مهلت بده. چه خدایی است! به او گفت: «قالَ إِنَّک مِنَ اَلْمُنْظَرِینَ»﴿الأعراف، 15﴾، نه تو، بلکه اصلاً گروه کثیری هستند که من به آنها مهلت میدهم، تو هم یکی از آنها باشد و زنده باش. و شیطان به ربوبیت خدا کافر شد.
پروردگار هم تا آدم را به آن بهشت موعود فرستاد، به آدم هشدار داد که این بد شده، بد نبوده، کافر شده، کافر نبوده است، اگر به سراغ تو و همسرت آمد، به حرف او گوش ندهید. همین خطاب متوجه به همه ما مردها و زنها هم هست! من که شیطان خلق نکردهام و همه شیطانها در هنگام تولد فطری و خوب بودهاند و بد شدهاند؛ حالا اگر این بدها به سراغ شما آمدند، نشستند و شما را تشویق کردند که زنا کنید، بگو نمیکنم؛ آدم و حوا، این میوه را در بهشت بخور، بگویید نمیخورم؛ ربا بخور، نمیخورم؛ دروغ بگو، نمیگویم؛ با پدر و مادرت درگیر بشو، نمیشوم؛ تلخ باش، نمیخواهم رشوه بگیر، نمیگیرم؛ اختلاس کن، نمیکنم؛ نامحرم را نگاه کن که چقدر خوشگل است، نگاه نمیکنم؛ تمام ارتباط بین ما و شیاطین یک دعوت است و هیچچیز دیگری نیست.
پروردگار میگوید: فقط جوابِ نه به او بده!
گردآوری: سیمرغ
منبع: farsnews.com