رفتم به باغ پرتقال
رفتم به باغ پرتقال
اون جا چی دیدم؟ یه شغال
شغاله گفت: صدا می آد
صدای قد قدا می آد
مرغه به باغ اومده بود
پیش کلاغ اومده بود
جوجه های مرغ و کلاغ
بازی می کردن توی باغ
شغاله گفت: جون جونی
این باغه یا مرغ دونی؟
می خواست بره تیلیک تلک
کلاغا تا ان رو دیدن
از شاخه پرتقال چیدن
شاخه و برگ و پرتقال
ریخت رو سر آقا شغال
شغاله رفت اون ور باغ
بیرون دوید از در باغ
باز باغ ما برنده شد
پر از صدای خنده شد
- منبع: مجله کودک
سه شنبه 11 مهر 1396 9:37 AM
تشکرات از این پست
zahra_53