بررسی رجزخواهی یاران امام حسین(ع)
یکی از بهترین راههای شناخت ویژگی یاران منحصر به فرد امام حسین(ع) بررسی رجزهای آنها در میدان معرکه است. در ادامه برخی از این رجزها(1) را میآوریم.
* حق و باطلشناسی
ابى قره مالك بن انس مالكى براى جهاد خروج كرد و رجزى را خواند كه مطلع آن اين است:
قَدْ عَلِمَتْ كَاهِلُنَا وَ ذُودَانُ
وَ الْخِنْدِفِيُّونُ وَ قَيْسُ غَيْلَان....
1. يعنى قبيله مالك و دودان و خندف و قيس عيلان ميدانند؛
2. كه قبيله من در موقع كارزار آفت همانندان و بزرگ سواران ميباشند؛
3. قبيله من بوسيله نيزه تيز مباشر و متصدى مرگ هستند. ما اين طور نيستيم كه در مقابل نيزهها عاجز باشيم؛
4. آل على تابع خدا و آل زياد تابع شيطانند.(2)
* شناخت عاقبت خیر
انس بن حارث كاهلى براى مبارزه قيام كرد و رجزى را ميخواند كه مطلع آن اين است:
أنا بنُ جَعفٍ وَ اَبى مُطاعٍ
وَ في يَمينى مَرهَفٍ قِطاعٍ
1. يعنى من از قبيله جعف هستم و پدرم مطاع است. در دست راست من شمشير قاطعى
2. و نيزهاى است كه سر آن ميدرخشد و از نور آن شعاعى ديده مىشود
3. امروز براى ما نيكو است كه براى امام حسين زد و خورد نمائيم
4. اين جهاد باعث رستگارى ما و دفاع از دوزخ است در آن روزى كه نفع و فائدهاى براى كسى نخواهد بود.(3)
* اعتقاد به تمامی امامان
حجاج بن مسروق كه مؤذن امام حسين بود خروج كرد و اين رجزى را خواند كه اول آن اين است:
الْيَوْمَ نَلْقَى جَدَّكَ النَّبِيَّا
وَ حَسَناً وَ الْمُرْتَضَى عَلِيّا...
1. يعنى اى حسين در حالى كه هادى و مهدى هستى اقدام كن. امروز جد تو را كه پيامبر است ملاقات خواهيم كرد؛
2. سپس پدرت على را كه صاحب بذل و بخشش است و همان شخصى است كه ما او را وصىّ شناختهايم ديدار مينمائيم؛
3. و امام حسن را كه نيكو و پسنديده و ولى است با جعفر طيار كه جوانمردى شجاع بود و حضرت حمزه كه شير خدا و از شهدائى محسوب مىشود كه زندهاند ملاقات ميكنيم.(4)
* اندک در شماره و بسیار در قدرت
سعيد بن عبد اللَّه حبيب بن مظاهر اسدى براى مبارزه قيام كرد و رجزى را ميخواند كه اول آن اين است:
انا حبيب و ابى مظهر
فارس هيجاء و حرب تسعر
1. يعنى من حبيبم و پدرم مظهر ميباشد. من شهسوار كار زارى هستم كه آتش آن شعلهور شود؛
2. شما از نظر تعداد بيشتريد ولى ما از لحاظ حجت و دليل عاليتر و ظاهر تريم؛
3. شما در موقع وفادارى بىوفائيد ولى ما با وفا و براى حق صبورتريم.(5)
* آرزومندان شهادت
حبيب هلال بن نافع بجلى براى مبارزه قيام نمود و اين رجز را خواند:
ارى بها معلمة افواقها
و النفس لا ينفعها اشفاقها
مسمومة تجرى بها اخفاقها
ليملان ارضها رشاقها
1. يعنى من اين تيرهائى را كه نوك آنها خونين است بطرف دشمن پرتاب ميكنم. ترسيدن نفس برايش ثمرى ندارد
2. آن تيرها مسموم هستند و صداى آنها با آنها جارى مىشود تا زمين و ميدان تير اندازى را با يك ديگر پر كنند.
وى همچنان آن گروه خونخوار را تير باران ميكرد تا اينكه تيرهايش خاتمه يافتند. بعد از آن دست بشمشير زد و شروع بكار زار نمود و اين رجز را خواند:
انا الغلام اليمنى البجليّ
دينى على دين حسين و على
ان اقتل اليوم فهذا املى
فذاك رأيى و الاقى عملى
1. يعنى من جوانى يمنى و از قبيله بجلى هستم. دين من از دين حسين و على است
2. اگر امروز شهيد گردم آرزوى من ميباشد. اين رأى من است و جزاى عمل خود را خواهم ديد.(6)
* معرفت به امام
بعد از هلال بن نافع، جوانى براى جهاد در راه خدا خروج كرد كه پدرش در ميدان كارزار شهيد شده بود و مادرش همراهش بود. مادرش به وى گفت: اى پسرك عزيزم! برخيز و در جلو روى پسر پيغمبر (ص) جهاد كن! هنگامى كه قيام كرد امام حسين(ع) فرمود: اين جوانى است كه پدرش كشته شده، شايد مادرش راضى نباشد او خروج كند. آن جوان گفت: مادرم اين دستور را به من داده است آن جوان رجزى خواند كه مطلع آن اين است:
أَمِيرِي حُسَيْنٌ وَ نِعْمَ الْأَمِيرُ
سُرُورُ فُؤَادِ الْبَشِيرِ النَّذِيرِ
عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَالِدَاهُ
فَهَلْ تَعْلَمُونَ لَهُ مِنْ نَظِير
1. يعنى امير من امام حسين است كه خوب اميرى ميباشد حسين سرور قلب پيغمبر خدا است كه بشارت دهنده به بهشت و ترساننده از جهنم است؛
2. على و فاطمه پدر و مادر امام حسينند. آيا نظير حسين كسى را داريد؛
3. حسين داراى طلعتى است مثل آفتاب درخشان و داراى پيشانى است نظير ماه منير.(7)
پینوشتها:
1. . تمامی رجزها در مناقب آل ابیطالب آمده است و علّامه مجلسی این رجزها را از آن نقل کرده است. ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) - قم، چاپ: اول، 1379 ق.ج4، ص: 87- 110.
2. . مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، زندگانى حضرت امام حسين عليه السلام ( ترجمه جلد 45 بحار الأنوار) - تهران، چاپ: سوم، 1364 ش. ص 40.
3. همان، ص40
4. همان،ص41
5. همان،ص42.
6. همان،ص43.
7. همان،ص44.