حدیث غم
ای زنده از حدیث غمت کربلا حسین
ماه محرم از تو به سوز و نوا حسین
در هر جهت که دیده نظر می کند به خاک
خون می تراود از جگر سنگ , یا حسین
ماتم گرفته عالم زیرین , ز عرش هم
فریاد می زنند , به لحن عزا , حسین
بر تن سیاه کرده زمین و زمان, رسا
هر دم خدا خداست به کام رثا , حسین
چشم فرات آتش جاریست زانکه شرم
دارد ز مشک تشنه شیر غزا , حسین
گویا به گوش می رسد از آه قدسیان
" هل من معین" سید آل عبا حسین
بشنو که باد نوحه گر امروز می کند
یاد از خیام سوخته در کربلا حسین
گو آسمان که چون به تماشا نشسته ای
بر آن سری که نیزه شدش متکا حسین
چون تیر کفر , حنجر طفل خدا درید
محشر مگر نشد ز مصیبت بپا, حسین
تفسیده بود خاک و رقیه نداشت تاب
معراج شوق داشت به سوی خدا حسین
عباس رفت و اکبر و قاسم , تو چون غزال
گشتی شکار ترکش این اشقیا , حسین
زینب کدام را بنشیند به سوز سوگ؟
کاین بار را فلک نکشد بر قفا , حسین
راس طهور , تحفه دست یزید گشت
جان بتول در تب این ماجرا , حسین
مهمان کوفیان شدی اما روا نبود
کاینسان کنند حق حرم را ادا, حسین
همواره کربلاست خط شیعه را (گذر)
تا آید از حریم محرم ندا , حسین