آثار شرك خفي
شرك كه به معناي نوعي همتايي و مشاركت است در كلام اسلامي و اصطلاحات قرآني به معناي پذيرش شريك و همتا براي خدا در حوزه ربوبيت و الوهيت است. به سخني ساده تر، يعني اين كه براي خداوند در پروردگاري و همچنين معبوديت وي، همتا و شريكي قايل شويم.
چنين تفكري به عنوان شرك بزرگ و جلي در فرهنگ اسلامي، در حكم كفر شمرده شده و قايل بدان از توحيد بيرون و از دايره اسلام حقيقي (ان الدين عندالله الاسلام؛ آل عمران آيه19) خارج مي شود، چنين شركي چنان مشهور و معروف است كه مي توان گفت از كفر ابليس نيز مشهورتر مي باشد.
شرك خفي، مصيبت بسياري از مسلمانان
اما نوع ديگري از شرك وجود دارد كه متأسفانه بسياري از اهل اسلام و بلكه برخي از دارندگان ايمان در مراتب قوي نيز بدان گرفتارند. اين شرك كه از آن به شرك خفي و يا شرك كوچك ياد مي شود مصيبت افراد بسياري است كه گاه آدمي را بيش تر از شرك جلي و بزرگ گرفتار مي كند و به ناكجاآبادها سوق مي دهد.
به عنوان نمونه، در جامعه اي كه امنيت شغلي در آن معنا و مفهومي ندارد، شرك خفي موجب مي شود كه شخص با شنيدن واژه پايان قرارداد و يا همكاري و يا اخراج، بي هوش شده و كارش به بيمارستان بينجامد.
برخي نيز دچار سكته قلبي و يا دست كم دچار افسردگي و نوميدي مي شوند.
اين گروه از افراد با اين كه مسلمان و حتي برخوردار از مراتب پايين ايماني هستند ولي از نظر نگرش و بينش به آن جايگاهي نرسيده اند كه ربوبيت الهي را در وراي امور بنگرند. اينان به اسباب ظاهري بيش از اندازه بها مي دهند و از ارزش و نقش ربوبيت خدايي مي كاهند. قرآن از اين مسئله به ظاهرگرايي و حس گرايي تعبير مي كند و عنوان مي دارد كه برخي ها گرفتار ظاهر امور هستند و در وراي اسباب و ابزارهاي ظاهري، ربوبيت الهي را نمي بينند.
اگر كسي معتقد باشد كه: «ان الله يابي ان تجري الامور الا باسبابها؛ خداوند پرهيز دارد كه امري را بيرون از دايره اسباب انجام دهد و قوانين و سنت الهي اقتضاي آن دارد كه از راه اسباب و مدبرات امر عمل كند»؛ چنين شخصي به راحتي مي پذيرد كه در وراي اين مديريت ظاهري اسباب، آن كه به سبب، تأثير مي دهد و آثار را بار مي كند خداوندي است كه نه تنها قادر بلكه دانا و خبير به همه امور ريز و درشت است. در اين حالت اگر سببي را ديد خداوند را در پيش و پس و همراه آن مي يابد و بدان تكيه و اعتماد مي كند كه در حقيقت همان توكل واقعي است.
قائل شدن نقش مستقل براي اسباب
اما كساني كه گرفتار شرك خفي و كوچك هستند اهل ريا و نفاق نهان نيز مي شوند. آنان به اسباب و امور ظاهري بيش از اندازه بها مي دهند و حضور و تأثير الهي را نمي بينند و در حقيقت گمان مي كنند كه سبب و يا اسباب، خود مستقيم كاري را انجام مي دهد و توجهي به اذن خداوند در تأثيرگذاري ندارند. اين گونه است كه به ربوبيت عرضي و همتايي با خداوند قايل مي شوند و براي اسباب، نوعي پروردگاري و تأثير مستقل را مي پذيرند.
اين افراد در زندگي عادي خويش انسان هاي ترسويي هستند و نسبت به هر كسي كه گمان پروردگاري و تأثير را مي يابند كرنش مي كنند و آنان را به شكلي، معبود و مسجود خويش مي سازند. آنان اگر براي خداوند قدرتي و تأثيري قايل شوند در آخرت و يا در حوزه خالقيت و آفريدگاري است و مي گويند: خداوند دنيا را ساخت و به حالش رها كرده است و آن كه تأثيرگذار است مثلا قدرت ايالت متحده است و يا قدرت فلان كس و يا پول و ثروت است كه كار مي كند. اين تفكر نقشي براي خداوند در ربوبيت و پروردگاري امور و چيزها در دنيا قايل نيست و عملا براي امور و اشياء، ربوبيت و پروردگاري مستقل و بيرون از اذن الهي را قايل مي شود.
بارها ديده و شنيده شده است كه مبتلايان به شرك خفي به اشخاص و يا مسايل دنيوي بيش از خدا ارزش و بها داده و به جاي توكل و تكيه به خدا، با كرنش و خواهش خواستار چيزي مي شوند. آنان خداوند را رازق مي شمارند ولي نه در كوتاه مدت و يا در دنيا بلكه در امر كلي و باور ندارند كه خداوند نه تنها آگاه به همه سر و اخفي و پنهان و نهان است بلكه قادر و توانا به انجام همه امور ريز و درشت مي باشد. آنان گاه علم خداوند را نسبت به كليات مي دانند و علم خدا به جزييات را نمي پذيرند، لذا باور ندارند كه خداوند از مشكل روزي و غذاي امروز او آگاه باشد و بخواهد آن را حل كند.
انسان هايي كه از نظر خداوند و قرآن الگوهاي توحيد بوده و هستند كساني اند كه وقتي در مشكلات قرار مي گيرند به طور مستقيم به سوي خداوند و ربوبيت او مي روند كه ربوبيت او به معناي پروردگاري همه جهانيان است و كسي را در ربوبيت خويش شريك و همتا نگرفته است، هر چند كه در ربوبيت طولي براي برخي بلكه انسان ها به عنوان خلافت الهي نقشي قايل شده است.
ربوبيت او بر ريز و درشت امور جهان است كه وقتي ابراهيم(ع) در آتش دست نياز، فقط به سوي پروردگار بي نياز دراز مي كند فرمان مي دهد: كوني بردا و سلاما علي ابراهيم؛ اي آتش بر خلاف ذات خويش كه مي سوزاني بر ابراهيم سرد و سلامت شو!
به هر حال دوري از شرك خفي مي تواند آدمي را در هر حال نجات و رهايي بخشد و از گرفتاري هايي چون افسردگي، سكته و مرگ هاي آني حفظ كرده و راه رهايي را به سوي وي بگشايد