ش (ملبورن): میگویند: لعن کردن دخالت در کار خداست و ما نباید ظالمین و به ویژه قاتلین ائمه (ع) و امام حسین (ع) و... را لعن کنیم و باید این امر را به خداوند واگذار کنیم!
با توجه به اهمیت موضوع و نیز شایع شدن این ترفند، لازم است با دقت کامل به نکات ذیل توجه شود:
الف - ناسزا گفتن و فحشن دادن کار بدی است، به هر کسی که باشد. چرا که دور از شأن، منزلت و عقل مؤمن است. تا آن جا که خداوند علیم در کلام وحی میفرماید: به کفار و مشرکین و خدایان [دروغین] آنها فحش ندهید، چون ممکن است آنها نیز متقابلاً به خدای واقعی شما فحش دهند:
«وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَیَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا یَعْمَلُونَ» (الأنعام - 108)
ترجمه: شما مؤمنان به آنان كه غیر خدا را مىخوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روى دشمنى و نادانى خدا را دشنام گویند، ما بدینسان براى هر امتى عملشان را بیاراستیم و عاقبت بازگشت آنان به سوى پروردگارشان است، و او از اعمالى كه مىكردهاند خبرشان مىدهد.
ب – اما نکتهی مهم این است که «لعن» اصلاً فحش و ناسزا نیست. مگر خداوند کریم که برخی را در قرآن کریم لعنت نموده است و یا اهل عصمت (ع) که برخی را ملعون نامیدهاند، به کسی فحش و ناسزا میگویند؟!
واژهی «لعنت» در مقابل «رحمت» است – و معنای آن دور شدن از رحمت الهی.
بدیهی است که برخی از انسانها در سایهی رحمت الهی هستند و آنان کسانی هستند که بر صراط مسقیم هدایت شدهاند. خداوند را بندگی میکنند و به غیر از را برای الوهیت و یا ربوبیت بر نمیگزینند. اینان مؤمنینی هستند که در هر امری (به حد وسعت وجودی و امکانات خود) مطیع امر حق تعالی هستند. اینها مرحومین هستند.
در مقابل آنان کسانی هستند که از رحمت خدا دور شدهاند. چرا که به غیر از را برگزیده و عبادت میکنند و در همهی امور مطیع به غیر از خدا (از بت و طاغوت زمان گرفته تا هوای نفس خود) هستند. اینها ملعونین هستند.
پ – این که میگویند: ما که نمیدانیم، پس بهتر است هر داوری و حکمی را به خدا واگذار کنیم! سوء استفاده از یک معنای کلی است. معنای کلی این است که از خودتان و بدون علم راجع به افراد قضاوت نکنید و حکم ندهید. اما معنایش این نیست که به هر خوب و بدی شک کنید. مثلاً اگر یک مؤمن اهل نماز و حجاب و جهاد دیدید و در کنار او یک نفر کافر مست دیدید، بگویید: از کجا معلوم، شاید نزد خدا این کافر بهتر از آن مؤمن است؟! هرگز چنین نیست.
اگر چنین باشد نه تنها هر شاخصهی عقلی و شرعی از بین می رود، بلکه اصلاً قضاوت و صدور حکم از میان برداشته میشود. مثلاً از کجا معلوم که قاتل نزد خداوند بهتر از مقتول نباشد؟ از کجا معلوم که سارق بهتر از کسی که مالش به سرقت رفته نباشد؟ از کجا معلوم که زناکار بهتر از عفیف نباشد؟ و ... ؟! این سخنان سبک قدیمی همان سکولاریسم و پست مدرنیتهی امروزی است. خداوند ملاکها و شاخصههای متعددی برای شناخت خوب از بد – خیر از شر، مؤمن از کافر و اهل عبادت از اهل معصیت قرار داده است و این شاخصها برای تشخیص ماست، وگرنه خداوند که خود میداند چه کسی خوب است و چه کسی بد؟
ت – لذا ملاک ما نیز در تشخیص و تقسیمبندی انسانها از تحت رحمت بودن (مرحوم) و یا دور از رحمت بودن (ملعون)، قرآن کریم و داوری اهل عصمت علیهمالسلام است. نه این که هیچ داوری و تشخیصی نباید داشته باشیم، که این خود به نوعی تعطیل عقل است. به عنوان مثال اگر خداوند متعال در ابتدای سورهی مؤمنون، مشخصات یک فرد مؤمن را به ما معرفی مینماید، ما در هر کس که این مشخصات را مشاهده کنیم، تشخیص میدهیم که مؤمن است و دیگر شک نمیکنیم که شاید نزد خدا غیر از این باشد؟ مگر این که خلافش به ما ثابت شود. و اگر خدا و اهل عصمت (ع) به صفات اهل لعنت – یعنی دور شدگان از رحمت – اشاره نمودند، در هر کس این صفات را ببینیم، بنا بر حکم خداوند و نه حکم خودمان، او را ملعون، یعنی دور از رحمت الهی میشناسیم. مگر این که خلافش ثابت شود.
به عنوان مثال به آیات ذیل توجه نمایید:
« إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرینَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعیراً» (الاحزاب - 64)
ترجمه: به درستى خدا كافران را لعنت كرده (از رحمت واسعه و ابدی دور کرده)، و براى آنها عذابى سوزان تهیه دیده است.
« وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ كَیْفَ یَشاء ... (المائده – 64)
ترجمه: یهود گفت دست خدا بسته است، دستشان بسته باد و از رحمت خدا دور باشند، براى این كلمه كفرى كه گفتند، بلكه دستهاى خدا باز است، مىدهد بهر نحوى كه بخواهد.
« إِنَّ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ» (النور - 23)
منبع : ایکس شبهه
تبیان