امام حسن عسکری (ع) درباره غم و مصیبت فرمودند:
« هیچ بلا و گرفتاری وجود ندارد مگر اینکه خداوند ( از فضل و کرمش ) در آن بلا نعمتی قرار داده که به آن بلا احاطه دارد.»
آیت الله مجتهدی در شرح این حدیث می گوید:
ما در لوح محفوظ قضا و قدری داریم که خودمان هم از آن آگاه نیستیم و نمی دانیم که صلاح ما در این است که به این بلا مبتلا شویم. استاد ما « مرحوم حاج شیخ علی اکبر برهان » می فرمودند:
« فرزند خردسالی داشتم به نام علی اصغر که از دنیا رفت.من خیلی از فوت او ناراحت بودم تا اینکه یک شب در عالم خواب دیدم بچه ام زنده است و بزرگ شده و پسری نااهل گردیده و همه می گویند:
« این هم از پسر آقا » و آبروی مرا برده است. وقتی از خواب برخاستم،خوشحال شدم و دیگر به خاطر از دست دادن فرزندم ناراحت نشدم.چرا که فهمیدم قضا و قدر الهی اینگونه بوده که این فرزند در جوانی نااهل گردد و آبروی مرا بریزد.
ایشان در این باره ادامه می دهد:
پس هر اتفاق و پیشامدی که برای شما رخ داد بدانید که از جانب خداست و صلاح شما در آن بوده،پس صبر کنید. همه مردم گرفتار هستند:
دل بی غم درین عالم نباشد اگر باشد بنی آدم نباشد. باید حتما یک غصه ای داشته باشیم. استاد من همیشه این روایت را می فرمود که :
« اگر روزی گفتی که من دیگر غصه ای ندارم،بدان که اجلت رسیده و امروز و فردا می روی».به محض اینکه گفتی من که فرزندانم را سر و سامان داده ام و بدهکاری هایم را داده ام و دیگر غصه ای ندارم،غصه چیه،بدان که رفتنی هستی. « سیدبن طاووس به پسر ش می گفت:
«پسر جان خانه هم که می سازی یک گوشه از آن را بگذار که خراب باشد تا غصه ساختنش را داشته باشی.»
منبع احسن الحدیث ص 94