سخنی از فرانسوا ولتر
در این تاپیک سخنان ارزشمند فرانسوا ولتر قرار می گیرد.
پاسخ به:سخنی از فرانسوا ولتر
شك حالت خوش آیندی نیست، ولی ادعای یقین خنده دار است.
خواندن آثار فلان نويسنده تنها با هدف رد كردن سخنان او، راه شناخت آن نويسنده نيست.
اگر آدمی آنقدر به غذا بی اعتنا باشد که زرد و ناتوان شود، ما نباید او را تحسین کنیم؛
با توجه به نادانی اکثریت نوع بشر، امکان نادرست بودن نظری که همگان آن را می پذیرند بیشتر است تا عکس آن.
گرچه تقلید محض همیشه مردود است، از آشنایی با نثر خوب، ثمره ی بسیاری به دست می آید؛ به ویژه در پروراندن زیبایی وزن نثر.
از چهل تا شصت سالگی که ذهنم ضعیف شده بود به فلسفه روی آوردم و در اواخر که به کلی مغزم کار نمی کرد به سیاست!
تا چهل سالگی که مغزم خوب کار می کرد، به ریاضیات و پژوهش پرداختم.
مردی که از آگاهی به نیازهای خویش به مرحله ی همدردی با گرسنگان رسیده باشد سزاوار تحسین ما خواهد بود.
اگر آرزوی شما منحصر به خودتان یا کشورتان یا طبقه تان یا پیروان باورتان باشد خواهید دید که به موازات محبت شما عواطف خصمانه وجود دارد.
همکاری جهان با فن و صنعتی که ما امروز داریم می تواند فقر را از میان بردارد.
دلایل این ناتوانی مسخره و اندوهبار در اینکه چنان رفتار کنیم که منافع همگان حکم می کند، در طبیعت عاطفی خود ماست.
راز شادمانی در این است: بگذارید واکنشهایتان نسبت به چیزها و اشخاصی که به آنها دلبستگی دارید، تا حد امکان دوستانه باشد.
آرمانهای ما فقط با درآمیختن با جهان به ثمر می رسند و چون از جهان جدا شوند عقیم می مانند.