پاسخ به:سخنی از جان ماکسول
اگر استعداد داريد، اما تلاش و تحرك شما به جايي نمي رسد، احتمالا بر خود مسلط نيستيد.
اگر مي خواهيد در همه شئون زندگاني موفق شويد، يكي از نخستين وظيفه ها مبارزه با هر نوع گرايش به بهانه تراشي است.
پروردگارا زندگاني مرا در خدمت به خلق قرار بده تا آنها را درك كنم.
هر كسي نمي تواند رهبر بزرگي شود، اما مي تواند در رهبري بهتر شود.
هر كسي به نوبه خود رهبر است، زيرا دست كم بر يك نفر نفوذ دارد.
براي ثمربخش كردن رهبري، رهبر بايد ديگر همكاران با نفوذ گروه را با خود از نردبان نفوذ بالا ببرد.
هر پله روي پله قبلي بنا مي شود و اگر پله قبلي را از زير آن بكشند، فرو مي ريزد.
بدون عشق به مردم نمي توان آنها را رهبري كرد.
رئيس، عيب و ايراد را سرزنش مي كند، رهبر آن را برطرف مي كند.
رئيس مي گويد "من"، رهبر مي گويد "ما".
ريس ترويج دهنده ترس است، رهبر تشويق كننده شور و دلبستگي به كار است.
رئيس متكي به قدرت رسمي است، رهبر متكي به خيرخواهي است.
رئيس، كاركنان را وادار به كار مي كند، رهبر آنها را راهنمايي مي كند.
قتي انسان با ديگران به گونه اي ثمربخش ارتباط برقرار كند، شناسايي به وجود مي آيد و اين شناسايي به نوبه خود منجر به نفوذ مي شود.
آن كس كه مدعي رهبري است، اما پيرو ندارد، آبروي خود مي برد و زحمت ما مي دارد.