پاسخ به:سخنی از جان ماکسول
اگر خود به خويشتن اعتماد نداريد، ديگران هم به شما اعتماد نخواهند كرد.
هيچ كس رهبري كسي را كه خود را از ديگران بهتر مي داند، نمي پذيرد.
مردم از كسي لذت مي برند كه از زندگي لذت ببرد.
هر بار كه راهي را انتخاب مي كنيم، گامي در راه ايجاد شخصيت خود بر مي داريم.
بحران لزوما شخصيت انسان را نمي سازد، اما شكي نيست كه آن را آشكار سازد.
هنرمند، بدون توجه به ماده سازنده، از آنچه در دست دارد اثري گرانبها پديد مي آورد.
آرمان را نمي توان قرض گرفت، خريد يا گدايي كرد، بلكه بايد از درون انسان بجوشد و بالا بيابد.
رهبر به هر اندازه هم سابقه رهبري داشته باشد نمي تواند نسبت به راي و نظر همكاران بي توجه بماند.
وقتي انسان اعتبار خود را هزينه مي كند، نمي تواند رهبر بماند.
كارايي اساس بقا است، اما لازمه موفقيت ثمربخش بودن است.
شغلي را بپذير كه عاشق آن باشي.
بهترين كار آن است كه از انجام آن لذت مي بريم.
آدم همه كاره هيچ كاره است. آن زندگاني كه همه چيزش مثل ساعت با دقت كار مي كند، وجود خارجي ندارد.
زياد كار كردن هنر نيست، هوشمندانه كار كردن هنر است.
ما چيزهايي را آموزش مي دهيم كه مي دانيم، ما مانند خودمان را بازسازي مي كنيم. گندم از گندم برويد، جو ز جو.