برای گذراندن شبی در یک چادر معلق روی دیواره کوههای استس پارک در ایالت کلرادو حتی اگر یک سنگنورد حرفهای هم نباشید میتوانید با کمک شرکتهایی که خدمات این کمپینگ را ارایه میدهند شبی را روی این دیوارهها بگذرانید. در ادامه قسمت دوم تجربه «سارا سکولا» را روی دیوارههای بلند استس پارک خواهید خواند.
در نهایت زمانی که به خود مسلط میشوم میتوانم همه چیز را در اطراف خود درک کنم. متوجه میشوم که درست در پایین ما گلسنگهایی با رنگ سبز نئونی بخشهایی از دیواره صخره را پوشاندهاند.
مناظر اطراف شامل لانگز پیک (Longs Peak) با ارتفاع ۴۳۴۶ متر، پارک ژوراسیک (Jurassic Park) و محدوده مومیایی (Mummy Range) میشود. با این حجم از زیبایی و چشماندازهای متنوع فهمیدن این که چرا مردم به اینجا این همه علاقه نشان میدهند کار راحتی است.
ماجراجوییهایی که در این منطقه با هدف ترشح آدرنالین انجام میشود طیف وسیعی را در بر میگیرد. از دوچرخه سواری کوهستان گرفته تا یخ نوردی و قایق رانی. پارک ملی کوه راکی (Rocky Mountain National Park) فرصتهای زیادی را در طول سال برای تفریحات متنوع و همچنین ارضای حس کنجکاوی طبیعت دوستان از جمله شناسایی گونههای جانوری مثل گوزن شمالی، گوسفند و آهوی کوهی فراهم میکند.
پورتالجِ سانفورد حدود ۴/۵ متر بالاتر از ما قرار دارد. او شام را از طریق فرستادن سبد به ما تحویل میدهد. همین طور که غذا را با ولع میخوریم در رابطه با موقعیتی که در آن قرار گرفتهایم ذوق زده هستیم.
در جایی که ما هستیم خورشید در حال غروب کردن است و در حال تماشای مناظری هستیم که کم کم در حال محو شدن هستند و ما همچنان قادر نیستیم که این لبخند رضایت را از چهره خود پاک کنیم.
یک مرغ مگس خوار کوچک در نزدیکی صورتم و در راستای چشمانم در حال پر زدن است و در حالی که مدام بالهای کوچکش را با سرعت پنجاه بار در ثانیه به هم میزند، گویی در حال سلام کردن به من است. برای سانفورد چنین مناظری تکراری است اما برای ما دقیقا شبیه یک افسانه باور نکردنی است.
او میگوید: یکی از بهترین چیزهایی که در این فصل شانس دیدن آن وجود دارد جوجه شاهینی است که در حال یادگیری پرواز است و من تا کنون برخوردهای جالبی را با پرندههای والد داشتهام. آنها به سرعت پایین میآیند و به من خیره میشوند. جوجهها با یگدیگر بازی میکنند و میجنگند و فنون شکار را یاد میگیرند. اینجا طبیعتی خیرهکننده که در واقع متعلق به آنها است آموزگارشان میشود.
خوابیدن یا نخوابیدن
در گذشته هر بار که به مکان جدیدی میرفتم زمان خواب به راحتی شروع به استراحت میکردم. این بار هم پیش از خواب با خواهرم به توافق رسیدم که من سمت لبه پرتگاه چادر بخوابم و او هم علاقهمند بود که سمت دیوار را انتخاب کند. باورتان بشود یا خیر اما چادر بسیار راحت است.
سانفورد اشاره میکند که: من هرگز کسی را ندیده ام از لبه سقوط کند جز در موارد غلت زدن هنگام خواب که در این صورت هم فقط چند متر سقوط میکند و قبل از هر نوع برخوردی طناب او را متوقف میکند!» با این حال هر بار که خواهرم حرکت میکند این فکر به ذهنم میرسد.
دلداری عالی بود! اگر هنگام خواب غلت بزنم فقط چند متر سقوط میکنم! به این فکر میکردم که اگر این اتفاق بیفتد و اگر من بعد از آن سقوط هنوز زنده باشم و بیدار شوم ضربان قلبم چقدر خواهد بود!
خوشبختانه من تمام طول شب خیلی محکم در کیسه خوابم باقی ماندم. زمانی که باد شروع به وزیدن کردن دریچههای چادر را بستیم. گویی که چادر به یک قصر کوچک و سرد تبدیل شده که از بالای درختی آویخته شده است.
صبح فرا رسیده و ما یک طلوع خیرهکننده را تماشا میکنیم. املت سبزیجات که به دقت روی اجاق گازی که از صخره آویخته شده تهیه شده، توسط سبد دیشبی به دست ما میرسد.
ناگهان لحظه دیدار شاهین مادر که در حالت محافظت کامل از جوجهها است فرا میرسد. هرچند ما انتظار داریم که به درون کنترل از راه دور ما که مستند سازی میکند حمله کند، اما او به سرعت پایین میآید و به دستگاه بسیار نزدیک میشود ولی در آخرین لحظه گویی متوجه میشود این فقط یک حرکت صلح جویانه است و ناگهان از آنجا دور میشود. دیدن شاهین و جوجههایش در حال پرواز از بینظیرترین بخشهای این سفر بود.
بهزودی ما در مییابیم که چالش برانگیزترین بخش پایین رفتن است. از دیروز ما فقط روی کابین نشسته یا در حال چرت زدن بودیم حال ما باید روی این مستطیل حیرتانگیز ایستاده و خود را به پایین برسانیم. من به آرامی میایستم، پورتالج کج میشود و تقریبا تعادل خود را از دست میدهم و به عقب میافتم و باز هجوم آدرنالین. سانفورد به ما یادآوری میکند که ترس کاملا طبیعی است.
او میگوید: ترس از ارتفاع فقط به این معنی است که مغز شما به درستی کار میکند و به عنوان انسان ما قرار نیست که بتوانیم به راحتی از صخرههای پر شیب آویزان شویم.
خوشبختانه وسایل فنی و حضور یک نفر حرفهای در تیم احتمال هر گونه خطری را به صفر میرساند. ما ابزارهایمان را با راهنمایی سانفورد به کار میگیریم و در کمال ناباوری روی طنابهایی که باید به آنها اطمینان کنیم به سمت پایین فرود میآییم.
وقتی روی زمین رسیدیم همه ما لبخندهایی داشتیم به پهنای صورتمان.
ماهها بعد من هنوز در مورد سفر «غلبه بر جاذبه»، برای دیگران صحبت میکنم چرا که یکی از سودمندترین تجربیاتی است که تاکنون در زندگیام داشتهام. این سفر برای دوستانم تبدیل به یک راه جدید برای معرفی من شده است: این سارا است که کارهای دیوانهواری انجام میدهد؛ نظیر گذراندن شب روی دیواره یک صخره در ارتفاع صد متری.
بله این من هستم و باز هم بارها و بارها این کار را انجام خواهم داد.
مرکز ماجراجویی «کنت کوه» کمپینگ دیواره را از ماه می تا سپتامبر ارائه میدهد. هر نفر ۱۲۰۰ دلار برای یک تجربه بیست و چهار ساعته یا اگر دو نفر هستید ۸۰۰ دلار برای هر نفر. همه لوازم فنی و تجهیزات، مواد غذایی مورد نیاز و ... از طرف مرکز مهیا هستند.