پاسخ به:سخنی از جبران خلیل جبران
دوست بداريد، اما عشق را به زنجير بدل نكنيد.
وقتي از دارايي خود چيزي مي بخشي چندان بخشش نكرده اي، بخشش حقيقي آن است كه وجود خود را به ديگري بخشي.
گمان نبريد كه زمان عشق در دست شماست، بلكه اين عشق است كه هر زمان شما را شايسته بداند، هدايت مي كند.
بهترين مردم كساني هستند كه اگر از آنها تعريف كنيد، خجل شوند و چون بد گفتيد، سكوت كنند.بهترين مردم كساني هستند كه اگر از آنها تعريف كنيد، خجل شوند و چون بد گفتيد، سكوت كنند.
شيميداني كه از قلب خود، عناصر شفقت، احترام، آرزو، توجه، تأسف، شگفتي و بخشايش را گرفته و آنها را با هم تركيب مي كند، اتمي را مي سازد كه عشق نام دارد.
شاهين، لانهي خود را با خود نميبرد، بلكه تنها پرواز ميكند و در آسمان، اوج ميگيرد.
هرگاه عشق به سوي شما اشاره كند، از او پيروي كنيد، هر چند كه راههايش دشوار و پرنشيب باشد.
هر يك از شما دل خود را به همسرش دهد، ولي مبادا چنين بخششي براي در بند كردن باشد.
فرزندانتان، فرزندان شما نيستند. آنها فرزندان زندگياند كه آرزومند خويشتن خويشاند.
ميتوانيد بكوشيد تا مانند آنها [ (فرزندانتان) ] شويد، ولي بيهوده است كه بكوشيد آنها را مانند خود كنيد. زيرا زندگي به گذشته باز نميگردد و در خانهي ديروز به سر نميبرد.
تا هنگامي كه پارهاي از وجود خويش را نبخشيد، بخششتان بيارزش و بيمقدار خواهد بود.
برخي اندك دارند، ولي همه را ميبخشند، آنها به زندگي و به گشادهدستي زندگاني باور دارند. گنجينههايشان هرگز تهي نميشود و تا ابد لبريز است.
عشق، چيزي جز خودش را نميدهد و چيزي جز از خود نميستاند.
اگر عشق با شما سخن گويد، او را باور كنيد، هر چند پژواكاش، روياهايتان را آشفته سازد.