سخنی از جبران خلیل جبران
در این تاپیک سخنان جبران خلیل جبران قرار می گیرد
پاسخ به:سخنی از جبران خلیل جبران
تا هنگامي كه كاري با شور و اشتياق درنياميزد، پوچ و ميانتهي خواهد بود.
چشمه ساري كه خود را در اعماق درون شما پنهان ساخته است، روزي قد خواهد كشيد و فوران خواهد كرد و با ترنم و نغمه، راه دريا را در پيش خواهد گرفت.
هنگامي كه به بالاي كوه رسيديد، تازه آغاز بالا رفتن است.
عشق به زندگي از راه كار، به معناي دوستي و يكدلي با درونيترين راز زندگيست.
چیزی که بیشتر مرا بهاین شیوه معتقد کردهاست، همانا رعایت معنی و طبیعت خاص هرچیز است و هیچ حسنی برای شعر و شاعر بالاتر از این نیست که بهتر بتواند طبیعت را تشریح کند و معنی را بهطور ساده جلوه دهد. نیما یوشیج
پند آموز است ماجراي مردي كه زمين را مي كاويد تا ريشه هاي بي ثمر را از دل آن بيرون كشد، اما ناگاه گنجي بزرگ يافت؟!
حاشا كه آواز آزادي از پس ميله و زنجير به گوش تواند رسيد و از گلوگاه مرغان اسير.
انسان خردمند با مشعل دانش و حكمت، پيش رفته و راه بشريت را روشن مي سازد.
به روياها ايمان بياوريد كه دروازه هاي ابديت اند.
چه زيباست هنگامي كه در اوج نشاط و بي نيازي هستي، دست به دعا برداري.
هر ضعيف و ناچيزي كه در ميان شما عذاب ديده و نابود گشته است، نيرومندترين و ايستاده ترين چيزي است كه در هستي شماست.
آموختن تنها سرمايه اي است كه ستمكاران نمي توانند به تاراج ببرند.
حيات درختان در بخشش ميوه است. آنها مي بخشند تا زنده بمانند، زيرا اگر باري ندهند، خود را به تباهي و نابودي كشانده اند.
اگر بكوشي و در پي نصيبي حتي براي خود باشي، بدان كه صالحي.