0

اشعاری در وصف آزادگان

 
ma1393
ma1393
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1393 
تعداد پست ها : 1942
محل سکونت : اصفهان

اشعاری در وصف آزادگان

 

*

آزاده … (عباس باقری)

 

بوی بهاران می دهی ای فرد آزاد
ای از تو خاک میهنم آباد آباد
بنشین به روی چشمم ای پیک بهاری
کز دوری ات آتش به جان ما در افتاد
ای افتخار کشور ای فرزند قرآن!
ای با تو روشن، آسمان از نور ایمان!
بنشین دمی تا بوسه بارد از نگاهم
ما را به لبخندی کن ای آلاله، مهمان
ای گام هایت، سجده گاه شبنم و گل
ای در گلویت، نغمه تب دار بلبل
باز آمدی از شهر غم، منزل مبارک
خاک وطن، فرش قدم های تو ای گل
باز آمدی از سمت شب ای مایه ناز
ای از تو باغ آسمان سرشار آواز
گلبانگ شادی از تو در کوه و در و دشت
پیچیده همچون نغمه قمری به پرواز
ای از تبسم، مهربان تر، مرد صحرا!
از دیدنت، گل کرده اشکم همچو دریا
تا آمدی، بوی بهاران با تو آمد
فرزند توفان، شیر مرد خانه ما

 
*
پنج شنبه 26 مرداد 1396  12:33 AM
تشکرات از این پست
mbeigi
ma1393
ma1393
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : شهریور 1393 
تعداد پست ها : 1942
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعاری در وصف آزادگان

 

 ما متاعی پر بها را مفت و ارزان یافتیم زندگی بگذاشتیم قصری بلند افراشتیم
نام ما فهرست شد در جمع مشهوران عشق سالها از غم لباس صبر و تقوا بافتیم
گرد نسیان را خدا پاشید تا مخفی شویم گنج مخفی را ولی ما اشتهار انگاشتیم
افتخارات شهادت را خدا اظهار داشت گفت اسارت را بزیر خاک رفعت کاشتیم
شهد شیرین شهادت را همه پر اشتها رنج دوران اسارت ما فقط بر داشتیم
جهل بعضی چون غباری چهره هامان را گرفت کنج پستو خانه عزلت سکونت ساختیم
ما برای اینکه شیطان رانده و رسوا شود شهرت و جاه و جلالت را بدور انداختیم
ملتی کو را شهادت هست اسارت راه نیست گفته راحل امام المسلمین نشناختیم
یک اسارت ذ لت است و بندگیست ما بدوران اسارت درد دین انباشتیم
این بد نها مان اسیر وروحمان آزاد بود مردی و آزادگی را از خمینی داشتیم
شیر در زنجیر را کم خوان اسیر دشمنان صاحب زنجیر را ما مضحکه پنداشتیم
او که در اکراه ماند از بردن نام اسیر بی زبان گوید که ما سجاد را نشناختیم
 
( ابراهیم یوسفی )

 

 

پنج شنبه 26 مرداد 1396  12:34 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها