پاسخ به:سخنان ناب دکتر علی شریعتی
"...حتي فکر مکن که گذشته را فراموش کني تا بياد گذشته نيفتي و گرفتار نشوي..."
سهراب سپهری
"... براي من، شمع، زباني است مرموز، که دل من، دلي که حرفهاي ناگفتني، حرفهاي بيگانه با هر زباني، و حرفهايي که از توسل به هر کلمهاي عار دارد، در آن موج ميزند..."
"...کسيکه نميخواهد ببيند پلکهايش را بيثمر چرا بگشايد؟آنگاه که هيچ چيز در زندگي به ديدن نيرزد، آنگاه که هيچ چيز تماشايي نيست، دريغ است که نگاهي را که جز براي ديدارهاي پرشکوه و ارجمند نساختهاند بيهوده به هدر داد..."
"...در برابر تقدير تدبير هيچ نيست..."
"...هنگامي دستم را دراز کردم که دستي نبود، هنگامي لب به زمزمه گشودم که مخاطبي نداشتم و هنگامي تشنه آتش شدم که در برابرم دريا بود و دريا و دريا..."
"...دوست داشتن گاه از يک «داشتن» در ميگذرد، يک صفت ذاتي ميشود، يک بعد جوهري، يک ماهيت ميگردد. مثل مثلاً شيريني در قند، سوزندگي در آتش، محبت و عاشقي در پروانهاش..."
"...« خدايا! به من قدرت آن را عطا کن که بتوانم بدان اندازه که او را دوست ميدارم نياز دوست داشتنش را در خود خاموش سازم.»..."