خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود / ز دام خال سیاهش کسی رها نشود ..
خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار / به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود ..
خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود
خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود
جواب ناله ی ما را نمی دهد "دلبر"
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود
شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود
مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشود
ز روزگار غریبم گشته است معلوم
شفای ما به قیامت بجز رضا نشود
کبوتر دل من جَلدِ بام خانه ی توست
خدا کند که دلی خانه ی جفا نشود
مجید خضرایی (دعبل)