دین سه بخش دارد: ــ "عقاید" که همچون ریشه و تنه دین است؛ ــ "احکام" که شاخ و برگ آن است؛ و ــ "اخلاق" که میوه آن درخت، در دیندار واقعی است.
افتادن به حرام از ترس معیشت
"ترس از تنگی معیشت" یکی از نگرانی های دائمی ماست. اینکه: وضع زندگی ما چه خواهد شد؟ فردای فرزندانمان چه می شود؟ جهیزیه دختر و خانه پسر ما را چه کسی تأمین می کند؟ و اگر به فکر روز مبادا نباشیم، "بدبخت" خواهیم بود!
این ترس و نگرانی از بدبختی است که ما را به چارهاندیشی می اندازد؛ و همین جاست که اگر "موحّد" نباشیم، چاه برایمان راه خواهد شد.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در سفر حجة الوداع به مسلمانان فرمود: "بدانید که جبرئیل به من الهام کرد هیچ کس نمی میرد، مگر وقتی که تمام روزی مقدّرش به او رسیده باشد. پس، از خدا بترسید و در طلب روزی حریص نباشید و دیر رسیدن رزق حلالتان، شما را وادار نکند که عجله کنید و رزق خود را از راه حرام بخواهید. خداوند رزق حلال را بین مخلوقاتش تقسیم کرده و روزی حرام را قسمت نکرده ... کسی که پرده عفّت خود را بدرد و شتاب کند و آن را از طریق حرام کسب کند، از رزق حلال و مقدّرش محروم می شود و به آنچه کسب کرده، در قیامت مؤاخذه خواهد شد؛ چنان که خداوند در قرآن مجید از کسب حرام نهی فرمود: «... وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِیثَ بِالطَّیِّب ــ مال پاکیزه را به خبیث تبدیل نکنید» (نساء، 2)".
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) روزی نزدیک در مسجد از استر پیاده شد و آن را به شخصی سپرد و وارد مسجد شد. آن شخص لجام استر را بیرون آورد و فرار کرد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در حالی که دو درهم را در دست داشت تا مزد آن مرد را بدهد، از مسجد خارج شد و دید مرکب، بدون لجام است. حضرت دو درهم را به غلامش داد تا برای آن مرکب لجامی بخرد. غلام به بازار آمد و همان لجام را در دست یک نفر دید. معلوم شد که دزد، آن را به دو درهم به آن شخص فروخته و رفته است. غلام این مطلب را به آن حضرت گزارش داد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: "إنّ العَبدَ لِیُحرِمُ نَفسَهَ الرّزقَ الحَلالَ بِتَرکِ الصَّبرِ وَ لاِیَزدادُ عَلی ما قُدِّرَ لَه ــ جز این نیست که بنده، به سبب صبر نکردن، رزق حلال را بر خود حرام می کند؛ در حالی که بیش از آنچه مقدّرش بوده، به دست نمی آورد".
آنچه خداوند از ما می خواهد این است که خودمان را در این فرصت دنیا، برای زندگی جاویدانی آماده کنیم که بر خلاف دنیا ابدی است و هرگز به انتها نمی رسد.
چرا این ترس، ضد توحید است؟
"همه نیروها و تأثیرات در دنیا از خداوند است". مسأله رزق و معیشت نیز از این قاعده خارج نیست و خداوند متعال به پیامبر خود فرمود که به مردم بگو: "پروردگارم روزی را برای هر کس بخواهد وسعت میبخشد و برای هر کس بخواهد تنگ میسازد...". (سبأ، 39)
پس ابر و باد و مه و خورشید و فلک، همه، وسایل خداوند هستند تا ما نانی به کف آریم؛ پس شایسته نیست که از صاحب اثر "غفلت" کنیم و به دنبال راههایی خلاف دستورات او برای پیدا کردن آن نان باشیم.
به بیان علمی، ترس ما از معیشت، اگر به جای تلاش در راههای مشروع، ما را به سوی حرام سوق دهد، هم "توحید اَفعالی" را نادیده گرفته ایم، و هم از "توحید در اطاعت" خارج شده ایم.
ترس از معیشت؛ دام ابلیس
ترس از تنگی معیشتی که انسان را به مسیر حرام بکشاند، یکی از دامهای مهم «ابلیس» ــ این دشمن دیرینه ما ــ محسوب می شود که با القاء این واهمه، بشر را از طاعت خداوند خارج نموده و به اطاعت خود وادارد.
خداوند می فرماید: "شیطان به شما وعده فقر و تهیدستی میدهد؛ و به کارهای زشت امر میکند؛ ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما میدهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و به هر چیز داناست". (بقره، 268)
پس خداوندی که همه اختیارات جهان را در دست دارد، هراس افکنی شیطان را برای ما ناپسند می شمارد؛ زیرا خود رزق ما را تضمین کرده است. او به جای فقر، از مغفرت و فضل خود با ما سخن می گوید.
ترس واقعی از چه باید باشد؟
آنچه خداوند از ما می خواهد این است که خودمان را در این فرصت دنیا، برای زندگی جاویدانی آماده کنیم که بر خلاف دنیا ابدی است و هرگز به انتها نمی رسد.
خداوند متعال می فرماید: "هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده؛ و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است". (حشر، 18)
از این روست که باید بیش از اینکه نگران کم یا زیاد بودن رزق و روزی خود باشیم، نسبت به حلال بودن آن حساسیت داشته باشیم و نیز درباره نحوه درست خرج کردن آن هراسان گردیم.
منبع: کانال تلگرام اخلاق و عدالت
تبیان