0

اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

در محضر امام علی بن موسی الرضا علیه السلام

به پای بوس قدومت زمین مهیا شد
ز نور مضجع تو آسمان مصفا شد

هزار جن و ملک ره به آسمان نبرند
زمین به یمن تو برتر ز عرش اعلا شد

غریب نام تو گویند و سخت در عجبم
که این غریب چه منزل گزین دلها شد

رضای دوست گزیدی و مرتضی گشتی
مگر نه نام تو محبوب جمله اسما شد

شود که ذره ای از علم خود به من سپری
که آنکه علم تو آموخت عالم آرا شد

زدل برفت غم آنگه که گنبدت دیدم
چه گنبدی است که نورش به شمس همتا شد

نگفته ام به کس این راز جز به گوش ضریح
دل کبوتریم رامِ بامِ مولا شد

غزل ز وصف تو عاجز زهیر لب بسته
مگر توان که ثتاگوی وصف دریا شد

 

شاعر ؟؟؟

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:01 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-ولادت

 

پسر فاطمه سلام سلام

طلب حاجت از شما داریم

هر که هستیم یا بدیم یا خوب

در دل عشق امام رضا داریم

 

آسمان با ستاره و ماهش

در زمین مدینه مهمان است

جبرئیل از بهشت آمده است

روی دستش گلاب و قرآن است

 

روز میلاد توست یا سلطان

داخل مجلست دعا کردیم

رک بگوییم امشب ای آقا

هوس مشهدالرضا کردیم

 

امشب از راه دور ای آقا

برضریحت دخیل را بستیم

فخر ما این بس است تا محشر

همه همسایهء رضا هستیم

 

چشم در چشم حلقه های ضریح

دست در دست پنجره فولاد

آمدم تا که حرفهایم را

بزنم با تو هرچه باداباد

 

جشن میلادتان در این هیأت

یابن الزهرا چه جشن پر شوریست

گرچه دوریم از حرم اما

دلمان مثل صحن جمهوریست

 

به خدا از درون گهواره

نوکر آل سید نجفم

این جهان عاشق رضا هستم

حشر هم با امام رضا طرفم

 

منم از عاشقان هیأتیت

افتخاریست رخت رعیتیت

به چه کار آیدم طعام بهشت

دوست دارم غذای حضرتیت

 

من که بیمار عشق سلطانم

تا قیامت تبم نمی افتد

تا نفس روز و شب به سینه بُود

یا رضا از لبم نمی افتد

 

مهدي مقيمي

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-ولادت

 

دیر وقتیست دلم عرض ارادت دارد

ماه ذیعقده شد و قصد زیارت دارد

نور می آید از آن دور ،سفر نزدیك است

این چنین حضرت خورشید عنایت دارد

حاجیان در تب و تابِ سفر بیت الله

مُحرم كوی رضا كعبه حاجت دارد

روز میلاد كریم است، كرم حیران است

گوشه چشمی به گدا نیز كفایت دارد

كنج ایوان طلا روی لب این زمزمه بود

كمِ ما هست ولی شاه كرامت دارد

لحظه ای نیست كه نقّاره به گوشم نرسد

جای جای حرمش روح اجابت دارد

آن طرف پنجره فولاد چه غوغایی بود

مشهد از جنس بهشت است،قیامت دارد

سایه لطف رضا بر سر زائر افتاد

تا دم مرگ دلم شوق زیارت دارد

 

محمد مهدي عبدالهي

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

درد بی درمان به مادادند و درمان ساختیم
اتش نمرود دادند و گلستان ساختیم
فقر ما محدودیت زایی نکردو خیر شد
با گلیم کهنه قالی سلیمان ساختیم
فکر مستخدم شدن بودیم اگر زود آمدیم
یک گداخانه کنار قصر سلطان ساختیم
کعبه هم سجاده را کج کرد وقتی دید ما
قبله را مایل به خورشید خراسان ساختیم
سایه امنیت ما در قیامت میشود
سایه امنی که ما در زیر ایوان ساختیم
مانه از حالا که در دارالشفاییم از قدیم
دربدرهای علی موسی الرضاییم از قدیم
ما خوشیم اما زمان رفت و آمد خوشتریم
درشلوغی خیابان های مشهد خوشتریم
ماه با تابیدنش خودرا سبک کرده فقط
شب که می آید همه بانور گنبد خوشتریم
بین گوهرشاد و صحن کهنه حیران مانده ایم
دل اگر باشد دراین وادی مردد خوشتریم
ریسه بندانی که درصحن است مارا نور داد
اینچنین تکلیف ما روشن که باشد بهتریم
آمدیم اینجا که سه دفعه بیاید پیش ما
قول اگرشد قول دیدار مجدد خوشتریم
در ازای درهم ما اوطلا پرداخت کرد
خرج مشهد رفتن مارا رضا پرداخت کرد
تاکه شد حرف طلسم آقا به داد ما رسید
چه زمانهایی به داد ما پریشانها رسید
گاه آهوی بیابان و گهی سگ های پیر
خوب برحال همه از زشت و از زیبا رسید
هرکسی تیری دراینجا زد نشانش شد دوتا
هم به عقبایش رسید و هم براین دنیا رسید
زائرانت هرسحر از وحی بهره برده اند
بس که از نقاره ها آیات انزلنا رسید
درگدایی از پسر مادر وساطت میکند
یا رضا گفتیم و جانم از سوی زهرا رسید
جلوه شمس الشموسی شما با فاطمه ست
پیش تو سوگند من یا فاطر و یا فاطمست
درحرم خودرا به صید دام بستن بهتر است
به کراماتت امید تام بستن..
حج اگر حج فقیران است جای شبهه نیست
درطواف قبر تو احرام بستن..
اول صبح آخر شب به ضریحت میرسیم
کام را با بوسه صبح و شام بستن..
راه زائر با پر طاووس پیدا میشود
بند دل را به دل خدام بستن…
هرشب جمعه برات کربلارا میدهی
چشم امیدی به بار عام بستن..
تو اگر دعوت کنی ویزا نداده میرویم
یک زیارت اربعین پای پیاده میرویم
روضه یابن شبیبت روز مارا تارکرد
مادرت باروضه تو گریه بسیار کرد
گوسفندی را مثال آوردی و این کار تو
کل چوپان های ده را تاابد بیمار کرد
گفتی از خنجر که هرگز از جلو کاری نشد
شاه وقتی پشت و رو شد تیغ دیگر کار کرد
وقت مثله کردنش بالاسرش زهرا رسید
آمد و با یک تن غارت شده دیدار کرد
سربه خورجین رفت و آخر بی برادر بودنش
خواهری را همسفر با دسته اشرار کرد
اینهمه شال و کتیبه یادگاری از شماست
ماحسینی گر شدیم از برکت نام رضاست


سید پوریا هاشمی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

ضامن آهو پناهم میدهی
باز هم آیا تو راهم میدهی

من گدایی از گدایان توأم
ریزه خوار سفره ی خوان توأم

آهویی هستم ولی صیاد نیست
در دلم غیر از غم و فریاد نیست

آمدم تا اینکه آبادم کنی
از منیّت ها تو آزادم کنی

گرچه من آلوده هستم یا رضا
گرچه من ناچیز و پستم یا رضا

با امیدی رو به تو آورده ام
از همه غیر خودت آزرده ام

من که غمخواری ندارم جز شما
با کسی کاری ندارم جز شما

وای اگر گویی به این بی دست و پا
دور شو از پیش من اینجا نیا

میشود خاک دو عالم بر سرم
میرود بر بادها خاکسترم

آبرویم میرود پیش همه
بیشتر پیش علی و فاطمه

پس بیا و آبرو داری بکن
از برای نوکرت کاری بکن

باز هم دستی بکش روی سرم
مرحمت فرما به حال مضطرم

خواهشم را رد مکن ای مه جبین
کربلایی کن مرا در اربعین

ابراهیم لآلی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

جام ها بی تاب از رزقِ شراب و باده اند
صحن ها بهر حضور سائلان آماده اند

با امید وصل این جنت تقلا می کنند
ذره هایی که میان راه، بین جاده اند

کوثر است آب میان صحن و پاکم می کند
حوض های این حرم الحق که فوق العاده اند

مادرم می گفت: “سجاده نمی خواهد حرم
سنگ های خاکی اش بالاتر از سجاده اند”

چند عاشق با دو چشم خیس از راه آمدند
گوشه ی باب الجوادت از نفس افتاده اند

عده ای با نام زیبای تو مستی می کنند
عده ای هم دور مرقد جامعه سر داده اند :

” یا ولی الله ضامن شو گنهکار آمده
تا همین جا هم به لطف توست راهم داده اند

نسل در نسلت همه آقا و اهل بخششند
نسل در نسلم همه محتاج و نوکر زاده اند”

هرچه هم باشند این مردم رعایای تواند
عاشقت هستند و در این عشق صاف و ساده اند

اهل ایمان شد هر آن کس که نگاهش کرده ای
وای بر آن ها که از چشم شما افتاده اند

محمد جواد شیرازی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

صبح ها تا به طلوع و سحر آراییِ شمس
می نشینم که ببینم همه زیباییِ شمس
آن زمانی که چو طاووس پرش باز کند
فجر صادق شده،بنشین به تماشایی شمس
نور خورشید بُوَد علّت بینایی ما
پس چه باشد علل این همه بیناییِ شمس
فکرم این بود که ناگه به تجلّی دیدم
علّت غاییِ آقایی و یکتایی شمس
پرتو نور رضا کرده اثر بر خورشید
از ثری تا به ثریا و زمین تا ناهید
مه و خورشید وفلک،راهزن شمس شموس
گل وقمری به طرب در چمن شمس شموس
طوطیِ فهم خلایق به سخنرانی و وعظ
بهره ها برده ز شیرین سخنِ شمس شموس
همچو یعقوب شده دیده ام از هجرش تار
برسانید به من پیرهن شمس شموس
حمد لله که شدم ساکن ایران، صد شکر
که خدا کرده مرا هموطن شمس شموس
دل من باز هوایی شده، مشهد خواهم
عاشق ومست و خدایی شده مشهد خواهم
امشب از عشق رضا باز به میخانه روم
با خیالش به سراغ می و پیمانه روم
به حریمش به دل و پا وبه سر رهسپرم
مست و دیوانه صفت،عاشق و فرزانه روم
همچو فرهاد تراشم دل سنگم زین پس
در سلوکم به دو صد همّت مردانه روم
هر چه دارم ز شه طوس نصیبم گشته
حاش لله که دگر در پی بیگانه روم
هر کجا می نگرم پرتو انوار رضاست
گوئیا باز دلم محرم اسرار رضاست
دل من را خم ابروت به غارت برده
رنگ رخسار مرا سیل ندامت برده
لحظه هایی که نبودم به کرمخانه ی تو
شده عمرم به تلف ،دل غم حسرت برده
هرکه در کنج حریم تو دمی جای گرفت
ز عطایا و کرامات تو عزّت برده
شاعرانی که به تاثیر کلام آمده اند
از سر کوی تو این گنج فصاحت برده
شعر تر گویم و (حیران) کمالات تو ام
یا رضا گویم و گریان کمالات توام


حسین رضایی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:02 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

باید شکست ساغر و از می وضو گرفت
باید ز دست بانی باده سبو گرفت
از عرش آمده است... زمین آبرو گرفت
هر عاشقی که باده ی خود را از او گرفت...

...گفته است این که از همه ی دلبران سر است
نامش رضاست زاده ی موسی ابن جعفر است

گیسو کمند، خوش قد و بالا و محشری
کارت شده است از همه ی خلق دلبری
پیغمبری و حضرت زهرا و حیدری
یعنی صفات حضرت حق را تو مظهری

ای نام دلربات دوای فقیرها
اصلا رسیده ای تو برای فقیرها

باید که سر دهیم همه بی مقدمه
روحی فداک یابن علی، یابن فاطمه
با عشق تو ز هول قیامت چه واهمه
سلطان ماسوایی و عبد تو ما همه

ما سال هاست ریزه خور سفره ی توایم
هشتم امام ! ما همه آواره ی تو ایم

مجنونم و جنون دل زار بی حد است
جانم ز دوری حرمت بر لب آمده است
مثل کبوتری که به امید گنبد است
اصلا دوای این دل بیمار مشهد است

آخر به من اجازه ی پابوس می دهی
اذن زیارت حرم طوس می دهی

یکبار هم محل به من بی نوا بده
قلبم سیاه گشته، تو آن را جلا بده
دردی که داده اید برایش دوا بده
جان جواد کرب و بلای مرا بده

مردم همه به لطف تو حاجت روا شدند
امروز اگر مسافر کرب و بلا شدند

حالا که چند وقت دگر ماه ماتم است
عاشق به فکر نوکری اش در محرم است
با تو بساط گریه ی ما هم فراهم است
گریه برای روضه ی کرب و بلا کم است

روضه بخوان که ابن شبیب تو ایم ما
هر شب به یاد جد غریب تو ایم ما

یابن شبیب جد مرا بی هوا زدند
یابن شبیب جد مرا با عصا زدند
یابن شبیب عمه ی ما را چرا زدند؟
نامردها برای رضای خدا زدند

وقتی حسین در ته گودال رفته بود
زهرا کنار پیکرش از حال رفته بود

 

علی سپهری

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

مـدح امـام رضـا(ع)


پلك من جاروي حريمت شد
دست من سائل قديمت شد
راه بامن هميشه آمده اي
ضامنم رحمت عظيمت شد
داشت حُرم گناه مي بردم
كه نجاتم فقط نسيمت شد
سائل آمد به پيشتان گريان
راضي از درگه رحيمت شد
با شما گفته هركه مشكل را
باخبر از لبِ كليمت شد
من سه جا منتظر به راه توأم
سگِ اين صحن و بارگاه توأم
نگه تو گدا فراوان كرد
كارِ ما با سپاهِ مژگان كرد
خوش بحال كسيكه ميخري اش
نمكت شور و، ديده گريان كرد
مشهدت بوي كربلا دارد
كربلايي به پا در ايران كرد
شرطِ حُبَت جواب بود و سوأل
عاشقان را حديثت عنوان كرد
كاش ميشد براي پابوسي
جانِ من را به پات قربان كرد
آستانت تورا كه دلبر كرد
آسمانت مرا كبوتر كرد
يكي آمد دعا طلب دارد
يارضا يارضا به لب دارد
ديگري آمد و مريض آورد
كه شفا بي رضا "عجب" دارد
ماه جدت حسين نزديك است
اشك و سوزم ز تو سبب دارد
گفته ايي جدِ خود چگونه زدند
گريه بر شاه روز و شب دارد
اربعين كربلا ز تو خواهم
اين گدا اينچنين ادب دارد
رزق ماه محرمم باتو
گريه و اشكِ نم نمم باتو
 

علی احمدیان

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

ای خراسان تو رشک روضه رضوان ما

سایه گلدسته هایت بر سر ایران ما

خاک کویت در تمام درد ها درمان ما

جان گرفته از نسیم بارگاهت جان ما

تربت تو هم نجف هم تربت پیغمبر است

زائرت از زائر کل امامان برتر است

گنبد زرین تو تا حشر مصباح الهداست

پرچم سبز تو را امنیت ملک خداست

خشت خشت بارگاهت را به عالم این نداست

شهریار عالم است آن کس که بر این در گداست

ای فتاده بر سر خلق دو عالم سایه ات

عالمی در سایه ات ایراننیان همسایه ات

دل که شد از آن تو بیت الحرامش می کنی

هرکه گردد زائرت اول سلامش می کنی

روز محشر صاحب قدر و مقامش می کنی

هرکه باشد هشت جنت را به نامش می کنی

دست زوار شما در حشر دردست شماست

بلکه باشد نامه اعمال او در دست راست

درد جان خلق را درمان تویی دارو تویی

کبریا مظهر علی آیین محمد خوتویی

هشتمین آیینه دار حسن ذات هو تویی

هم جمال غیب هو هم ضامن آهو تویی

زائر قبر تو نزدتو عزیز از ابتداست

احترامش می کنی زیرا که زوار خداست

آسمان ها سفره رنگین احسان تو اند

آسمانی ها سر این سفره مهمان تو اند

قدسیان دنبال آهوی بیابان تو اند

عرشیان پیوسته زوار خراسان تو اند

هم ادب درآستانت شخص موسی می کند

هم نسیم بارگاهت کار عیسی می کند

نار اگر نام از خراسانت برد نورش کنند

نور اگر دور از نگاهت اوفتد کورش کنند

گر به شیطان چشم رحمت واکنی حورش کنند

وای برآن کس که فردا از شما دورش کنند

زائرت را وقت جان دادن چو آیی برسرش

این عجب نبود که از رافت بگیری در برش

ای همه در های صحنت خلق را باب الجواد

وی همه عالم مرید و کوی تو باب المراد

تاقیامت از گدا آید عنایاتت زیاد

زائر تو با تو محشور است دررروز معاد

خوش به حال آنکه روز حشر کارش بارضاست

نقش پیشانی زوار حریمت یا رضاست

کاش قلبم برکبوتر های صحنت دانه بود

کاش جانم گرد شمع زائرت پروانه بود

کارم از اول گدایی بردر این خانه بود

هرکه شد دیوانه کوی شما فرزانه بود

خادم در بار تو فخریه بر شاهان کند

کفش دار آستانت ناز بر رضوان کند

ای سرم خاک ره جاروکشان صحن تو

صورت خورشید فرش آستان صحن تو

پرچم نصر الهی سایه بان صحن تو

بال جبراییل چتر آسمان صحن تو

بس که آقاو رؤفی و شفیقی یارضا

باگدایان در خود هم رفیقی یارضا

آمدم تا در شرار مهر خود تابم دهی

آمدم تا هرچه می خواهی از این بابم دهی

آمدم ازخاک کویت گوهر نابم دهی

آمدم کز جام سقاخانه ات آبم دهی

ناله و سوزو درون و گریه و آهم بده

فرض کن یک اشترم درصحن خود راهم بده

 

 

غلامرضا سازگار

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

این گنج به این طایفه ارزان نرسیده

بی رنج به دستان دلیران نرسیده

در هیچ زمان اینهمه انواع غنیمت

بی دغدغه و جنگ به ایران نرسیده

از نام رضا مملکت ما شده آباد

با اینهمه یوسف که به کنعان نرسیده

اینجاحرمی هست که بردور ضریحش

در اصل کسی تازه به دوران نرسیده

راهی شدم از دور به سمت حرم تو

فرمان بده تا دست به فرمان نرسیده

جاداشت که درجاده ی مشهد وسط قم

از شوق بمیریم به تهران نرسیده

قصد حرم حضرت معصومه که کردیم

مُردیم از این عشق به شیخان نرسیده

انگار رضا باز نکرده به معارف

لبهای کسی را که به سوهان نرسیده

مشهد که شود کعبه چه خوب است که زائر

محرم بشود باز به سمنان نرسیده

باید بکند کفش چو موسی پی دیدار

در راه به استان خراسان نرسیده

دل رفته به پابوس تو قبل از فلکه اّب

ما دور تو گشتیم به میدان نرسیده

ما دور تو گشتیم و به سمت حرم تو

مُردیم به پایان خیابان نرسیده

ای وای دلم در حرم از شوق زیادی

راهی نجف گشت به ایوان نرسیده

جایی که در اینجا به اباصلت رسیده

دیدیم که در رتبه به سلمان نرسیده

این اوج کریمی ست که بیماری من را

دادید شفا دست به دامان نرسیده

ای کاش دوباره تو بخواهی و بیایم

در موقع برگشت به تهران نرسیده

 

مهدي رحيمي

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

بر جان عاشقان ولایت خبر رسید
نوباوه ی بتول به وقت سحر رسید
از برکتش خدا به گدا بیشتر رسید
امشب ز راه زاده ی زهرا اگر رسید:

آمد که حال خسته ی ما را نظر کند
فکری به حال بنده ی خونین جگر کند

امشب عجیب سر به هوایم برای او
دنبال ذکر و مدح و ثنایم برای او
من یک گدای بی سر و پایم برای او
مجنونم و اسیر رضایم ، برای او:…

…زشت است اگر که نوکر خود را کند جواب
حاشا به لطف زاده ی پاک ابوتراب

ذکر قنوت روز و شب شیعه یا رضاست
روی لبم ترنّم ذکر رضا رضاست
در کشتی نجات فقط ناخدا رضاست
در ربنای هر شب من، آتنا ، رضاست

این دل میان مشهد و قم چون کبوتر است
گویا که وقف زاده ی موسی بن جعفر است

ما را نوشته اند گدایان مشهدش
روزی خوران سفره ی احسان بی حدش
مجنون بوی عطر ضریح زبانزدش
یک عمر خم شدیم فقط سمت مرقدش

دانه ز دست هرکس و ناکس نخورده ایم
دل را فقط به دست جوادش سپرده ایم

ما عاشقان غمزده را مال خود کنید
مارا همیشه در به در آل خود کنید
فکری به حال روزیِ اطفال خود کنید
ما را ذبیح کرده و پامال خود کنید

امشب دهید دست گدا جام باده را
امضا کنید کرب و بلای پیاده را

یا ثامن الحجج نظری هم به ما نما
بر این گدای پشت درت اعتنا نما
یعنی بیا و روزی من کربلا نما
بعدش مرا برای محرم جدا نما

یابن شبیب های تو ما را اسیر کرد
هر آنچه کرد روضه ی تکه حصیر کرد

مهدی علی قاسمی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:03 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

صحن ، یکباره به آوای تو برمی خیزد

جمعیت پیش قدمهای تو برمی خیزد

تو فلج بودی و ارباب شفایت داده

صحن پیداست که در پای تو برمی خیزد

قبل از این هیچ نبودی پس از این محترمی

احترام است که از جای تو برمی خیزد

تو به امضای امام خودت از جا برخیز

همه ی شهر به امضای تو برمی خیزد

گیرم اصلا به کلاف آمده باشی ، یوسف

به خریداری کالای تو برمی خیزد

نوکرش باش و دم مرگ رضا را بطلب

مطمئن باش که آقای تو برمی خیزد

لطف او را پس از این نیز خودت خواهی دید

داخل قبر که اعضای تو برمی خیزد

از سه باری که خودش گفته یکی مانده هنوز

یار از امروز به فردای تو برمی خیزد

بموالاتکم ای عشق... بخوان ای شاعر

که قلم باز به انشای تو برمی خیزد

مثل نقاره گلو را پر فریادش کن

صحن اینبار به آوای تو برمی خیزد

 

محسن ناصحی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:09 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

از بس شب ولادت تو شاد مي شود
از بندِ غصّه، قلب من آزاد مي شود

اين شهر غم گرفته ی تاريك و سوت و كور
از بركت قُـدوم تو آباد مي شــود

ورد زبان من شده، "المُستغاثُ بِكْ"
آقا بگو كه نوكرت امداد مي شود ؟

تا زودتر به بند كِشد، گردن مرا
زلفت، سوار مركبي از باد مي شود

فهميدم از حكايت آهوي قصّه ات
گاهي شكار، ناجيِ صيّاد مي شود

شيرين ترين زيارت مايي كه زائرت
در بيستون عشق تو فرهاد مي شود

حس مي كند به اوج رهايي رسيده است
هر كس كه جلد صحن گُهرشاد مي شود

در صحن انقلاب دلم، انقلاب كن  
وقتي كه حرفِ پنجره فولاد مي شود !

بي اختيار رو به ديار تو مي كند
بيمار ما كه وضعيتش حاد مي شود

با "ربّ لاتذرني" فيروزه هاي تو
اهل عقيده، صاحب اولاد مي شود

نقّاره مي زنند، صدايش كه مي رسد
مضمون براي اين غزل ايجاد مي شود

اينجاست آن مكان مقدّس كه سگ در آن
آدم اگر نگشت، پَري زاد مي شود

فرداي حشر هم نفس زائر رضاست
هر كس كه تحت قبّه ی او ياد مي شود

شيرين تر از نبات شود طعم زندگيْش
هر كس که در حریم تو داماد مي شود

محمد قاسمی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:09 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

تشنه سیراب شود از نم باران ، خوب است

در گذرگاه سحر ، زلف پریشان خوب است

حالمان در حرمت خسرو خوبان ، خوب است

پشت درهای حرم منتظر نان ، خوب است

 

سایه لطف شما از سرمان کم نشود

گردنم هیچ کجا جز حرمت خم نشود

 

نیست بودم که به دستور تو ایجاد شدم

من اسیرم که به دستان تو آزاد شدم

 غصه ها رفت ز یادم همه ، دلشاد شدم

 با نگاهت به خودم آمدم آباد شدم

 

اثر وضعی چشمان تو غوغا کرده

 قطره را در وسط صحن تو دریا کرده

 

شاد هستم که دوباره شب میلاد شماست

دست بر سينه گذاريد كه هنگام دعاست

جاي جاي حرمت مأمن هر شاه و گداست

به دلم آمده  آقا که حریمت دل ماست

 

دل ميان حرمت رنگ و جلا مي گيرد

 مس جان مي دهد و شمش طلا مي گيرد

 

مست و هوشیار، برای تو چه فرقی دارد

 خواب و بیدار، برای تو چه فرقی دارد

 شخص بیمار، برای تو چه فرقی دارد

 و گنهکار، برای تو چه فرقی دارد

 

هرکه آمد حرمت از کرمت خواهی داد

 جا به ما از کرمت در حرمت خواهی داد

 

هرکه آید به حرم دست تهی رد نشود

 سایه ات کم ز سر آنکه نیاید نشود

 راهی صحن و سرایت که مردد نشود

 دل هرکس به تو نزدیک شد اسود نشود

 

 دولت عشقی و در عشق خدایی آقا

 واقعا درخور معنای رضایی آقا

 

کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت

 یک زن ویلچری، روی دوتا پا برگشت

 شیعه شد یکنفر، از دین مسیحا برگشت

 مرده در صحن گوهرشاد به دنیا برگشت

 

من به قربان تو و معجزه های حرمت

 زنده کرده ست مرا فکر دم و بازدمت

 

تو میان دل هر غمزده ای جان هستی

 تو چراغ شب تاریک خراسان هستی

 همه چون نوکر دربار و تو سلطان هستی

 الگوی رهبری کشور ایران هستی

 

از ازل در دل او لطف شما بی حد شد

رهبرم با نظرت اهل خود مشهد شد

 

شعر چشمان تو دیوان غزل را آورد

 مژده ی آمدنت ابر ، عسل را آورد

 سوی مشهد بخدا لات محل را آورد

 و خدا حی علی خیر العمل را آورد

 

آمدم باز پناهم بده آقای رئوف

 شده یک بار تو راهم بده آقای رئوف

 

سالیانیست که با اسم رضایت، بندم

 به همین حالت دربند، رضایتمندم

 به قسم دادن زوار شما میخندم

 گوشه باب جوادت گره ای میبندم

 

مرغ باغ رضویم که بهشتم آنجاست

 مسجد و کعبه و محراب و کنشتم آنجاست

 

آهوانه به هوای حرمت آمده ام

 زیر باران عجیب کرمت آمده ام

 به امید کرم دم به دمت آمده ام

 خاک راهم که به زیر قدمت آمده ام

 

وقت آن است که با روضه منور گردم

 با دم یابن شبیب تو معطر گردم

 

مطب لطف تو را دیدم و بیمار شدم

 واقعا در حرمت بود که بیدار شدم

 دئبلت گشتم و دیوانه و بیکار شدم

من به امید عطای تو گنه کار شدم

 

همه ام نذر تو ای شافع عالی درجات

 جهت زود رسیدن به خراسان صلوت

 

چَه چَه چلچله و شانه بسر وصف شماست

 و درخشندگی شمس و قمر وصف شماست

 بضعه منی پیغمبر، در صف شماست

 ها علی بشر کیف بشر وصف شماست

 

همه جا وصف شما هست ولی کن محدود

 مادرت روز ازل شعر برای تو سرود

 

پسر ارشد موسی ! ید موسی داری

 سایه ای روی سر مردم دنیا داری

 مثل زهرا و علی در دل ما جا داری

آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری

 

هیبتت‌ حیدری و عصمت تو زهرایی

 کوری چشم حسودان ، چقدر آقایی

 

بارها در حرمت عقده گشایی کردم

 تو شدی شاه برای تو گدایی کردم

 و دم پنجره فولاد دعایی کردم...

 با دعا در دل آقام چه جایی کردم

 

در حرم، حاجت من گشته روا بسم الله...

 هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله...

 

واقعا ذات حسینی شما معلوم است

 خواهرت مثل عقیله چقدر معصوم است

 کربلا زینب و، قم، فاطمه ی معصومه ست

 زینبت بود، که عاشق شدنش محکوم است

 

وقت آن است گریزی زنم از عشق به عشق

 ذکر لا یوم کیومک ز دوبانوی دمشق

 

 نام ارباب گذر واژه ی بین المللیست

 مادح مجلس اصلیش خداوند جلیست

 حال با اینکه همه مزه لبها عسلیست

 نمک مجلس ما نام حسین ابن علیست

 

کمتر از چند دهه مانده بگوییم حسین

 تن بی راس تو جامانده... بگوییم: حسین

 

امیرحسام یوسفی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  11:09 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها