0

اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

تمام حاجت ما را به ما خدا داده
میان این همه کشور به ما رضا داده
دلم هوای طواف دور مرقدش دارد
دلم هوای زیارت به مشهدش دارد
چه می شود که شبی در رواق و ایوانت
تو را ببینم و خود را کنم به قربانت
چه می شود که شبی جارو بر حرم بزنم
شبی به همره مهدی کمی قدم بزنم
دخیل پنجره فولاد تو کنم دل را
به پای توست بریزم تمام حاصل را
چه می شود که ز سقاخانه ات دهی آبم
کمی تو روضه بخوانی برای اربابم
کمی تو روضه بخوانی ز حال طفل رباب
که شد ز تیر سه شعبه گلوی او سیراب
سری که کوچک و بوسیدنی و زیبا بود
به روی نیزه چرا در میان سرها بود
شاعر:روح الله گائینی
 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

در جست و جوی عشق به دنبال رضائیم
ما گرچه گداییم همه مال رضائیم
گر مست و خراباتی و ویرانه نشینیم
عمریست مقیم حرم خال رضائیم
وقف است دل ما نفروشید، حرامست
ما ذره ی ناچیز ز اموال رضائیم
گر عشق تجلی کند و حسن نماید
ما بهت زده عاشق تمثال رضائیم
گیرم که در میکده رندانه ببندند
ما مست می ساغر و مکیال (1) رضائیم
شاعر : مسعود مهربان

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

رضا قرآن ناطق پیکر عشق
رضا رضوان وبحر کوثر عشق
که نامش بر زبان اهل عـا لم
به عالم همچو او را مفخر عشق
سرا پا تارو پودش نور یزدان
که او اولگوی خوبان سرور عشق
سرودم آسمان را در مقــا مش
غریـب آشنا را یــــا و ر عــــشق
زیا رتگا ه او حــــج فـقـیـران
هـمه رحمت بگـیرند از در عشق
تما م زائران از وی بخواهــند
ضمان نا رشا ن در محشر عشق
هر آنکس رو کند بر قبله هفت
نمازش می رود بر محضر عشق
شب مشهد به عـطـر او مـزین
رضا را همچو تاجی بر سر عـشق
که خاک پای او سرمه ملک را
به باغ مصطفی   گـل پرور عـشق
دل مستی چو (خا دم) در بر او
رضا آبش دهد از کـوثر عشق
شاعر:خادم گمنام
 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

هر دل بر آستان نگاه تو سر زده است
از خانه ات نرفته و در مستمر زده است
تا سالیان سال به پابوس آمده
هر آن دلی که با تو هماهنگ تر زده است
سلطان بی مبالغه ی عشق، عشق تو
بر هر دلی که سر زده رنگ سحر زده است
تا اینکه ضامنش بشوی، آهویی غریب
واحه به واحه را پی صیاد سر زده است
خورشید روی گنبد بالا بلند تو
هر صبح کفتری شده از شرق پر زده است
از شرم آنکه زهر به کام تو ریخته
صد خوشه اشک خون ز دل تاک سر زده است
این التهاب تلخ تو، تلخی زهر نیست
تلخی غربت است که بر تو شرر زده است
لبخند میزبان تو کاری تر است از آن
زخمی که تیغ زهر تو را بر جگر زده است

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

نامم به جز فدائی جانان نبوده است
شُغلم به جز غلامی سلطان نبوده است
هر آنچه کرده ام ز خطایا و جُرم ها
از چشم راز دار تو پنهان نبوده است
آری حواله گاه تمام حوائجم
جز بارگاهتان به خراسان نبوده است
در بین راههای رسیدن به کردگار
راهی چو راه کوی تو آسان نبوده است
ذکر شهادتین به شرط تو مُستجاب
بی تو هر آنکه گفته مسلمان نبوده است
عشق تو را خدا به مَلک یاد داده است
در آن زمان که حرفی از انسان نبوده است
آن دستگاه قبله نمائی که جز شما
کعبه نشان بداده میزان نبوده است
ما از ازل گدای در رحمتت شدیم
دیوانه و مرام کُشِ رافتت شدیم
کوی تو آستانه امید و التجاست
خورشید انعکاسی از آن گنبد طلاست
ما بی شماره طوف ضریح تو می کنیم
این حج اعظم است که عرش فقیرهاست
گفتم بگویمت که سگ کویتان منم
دیدم که این مقام فقط مال اولیاست
می خواستم که کفتر جلد شما شوم
دیدم که جبرئیل امین کفتر شماست
پرونده ام مقابلتان باز کرده ام
تا زیر آن شما بنویسید مال ماست
بی چاره آمدم به دری که اِلی الا بد
تنها پناهگاه گدایان بی نواست
دنبال یک بهانه برای چه آمدی
به به که ضامن دل ما حضرت رضاست
ای صاحب شراب مُصَفّای معنوی
آیا شود وثیقه گذار دلم شوی 
شاعر: مجيد خضرايي

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

قطعه های غزلم سوی حرم افتاده ست
مثنوی در پی ارباب کرم افتاده ست
بیت در بیت غزل پای علم افتاده ست
مطلع شعر به دستان قلم افتاده ست
بنویسم "دو بیتی" که دل آباد شود
بعد از آن محرم این پنجره فولاد شود
در دو بیتی بنویسید دلم تنگ شده ست
و کمیت غزلم در حرمت لنگ شده ست
بیت در بیت غزل پاره ای از سنگ شده ست
باز بین غزل و قافیه ها جنگ شده ست
در حریمت همه ی قافیه ها پر بارند
«ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند»
در حریمت همه قافیه ها هوهو شد
عالمی مست تماشای خم ابرو شد
کار من درهم آن تاب و تب گیسو شد
حرمت با مژه های غزلم جارو شد
گرد و خاک حرمت سرمه چشمانم باد
به فدای سرو جانت همه ی جانم باد
شاعر:محمدجوادخراشادیزاده

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

یا رضا گویم و ازگفته خود دلشادم
بنده اویم و از هر چه که غیر آزادم
مستم ازجام لب لعل شراب انگیزش
بنهاده غمی اندر دل وکرد آبادم
ای رخت شمس درخشان و لبت قرص قمر
زلف افشان نکنی وندهی بر بادم
شهره شهرم و در عشق تو ای ساقی عشق
همه دانند که من عاشق گوهرشادم
از ازل خاک در کوی تو بودیم آقا
این من و این پدر و این همه اجدادم
لطف بسیارکنی،بار دگرهم بنما
دوریت برکند از ریشه رضا بنیادم
قطره ام مستحق گوشه چشمم مولا
میفرستم برت این قلب خراب آبادم
شاعر: محمد جواد وثوقی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

چون توای شاه کسی حشمت ودربار ندارد !
جلوه  و جاذبه ات ، ثابت  و سیّار، ندارد!
خلقی از شوق چو پروانه روانند به سویت !
 هیچکس  مثل تو این گرمی بازار ندارد!
جمله مشتاق ونظرباز تو باشیم ، به هرجای
میل کوی تو  فـقط   فرقه ی زوار ندارد!
هرکه  آن بارقه و جلوۀ جانانه  بدیده است !
رفته هوشش زسر و طاقت گفتار ندارد!
ماو من نیست دراین میکده و محفل عرفان
جوش عشقست،حساب کم وبسیارندارد!
آن غـزالی  که  پناهندۀ  درگاه  تو گـردد
تـرس صیاد و کمند  و دد و آزار  ندارد!
آن کبوتر که  به پـرواز   درآید   امــروز
بی حرم اوج  و  پر  و  بال سزاوار ندارد!
(بیکی) ازدایرۀ خطّ تو بیرون شدنی نیست
خطّ  مهرتو  به جز  نقطه و پرگار ندارد!
بارالها ، می عشقش به من ازلطف عطا کن!
آن طهوری که به خمخانه ی خمّار ندارد!
شاعر:اکبر علی بیکی
 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

نمای گنبدی افتاده در دو چشم ترم
"تویی برابرِ من یا خیال در نظرم؟"
اگر که راه نمیدادی اَم، بعید نبود
که در غمِ تو بریزد تمامِ بال و پرم
چه خوب می شود اینجا بمانم و نروم!
شبیهِ اینهمه آهو که هست دور و برم
نگاهِ بدرقه ی گنبدت، مقابلم است
دعای آبیِ گلدسته هاست پشتِ سَرم
بهانه ای بده همچون شکنجِ زلفِ خودت
که لا اقل  عقب اُفتد شکنجه ی  سفرم!
قطار، منتظر...اما خودم کجا ماندم؟!
به بخش گمشدگانِ حَرَم بیا بِبَرَم!
 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

گوهر ولای تو به طینت من بود ای صنمم
ذکر خوب نام تو عبادت من بود ای صنمم
تو دلبر جانانه ، من عاشق دیوانه
تو شمع ولا و من بر گرد تو پروانه
ای حاصل من ، آن روی مهت
ای قاتل من ، تیر نگهت
امام رضا (ع) امام رضا (ع)
گره خورده این دل بر مویت
به فدای جلوه رویت
جزهوای کوی تو به قلب ودلم نکنم هوسی
کافرم اگر به غیر یاد تو من بکشم نفسی
ای آروزی دل ها / من بنده وتو مولا
دل با تو شود آرام / آرام دل زهرا
من مال توام / ای تاج سرم
جز کوی تومن جایی نروم
امام رضا (ع) امام رضا (ع)
گره خورده این دل بر مویت به فدای جلوه رویت
بنده گدا کجا که مست سبوی رضا بشود
عبد بی حیا کجا که زایر کرب وبلا بشود
خجلت زده ام کردی
از بس که کرم کرده ای
از لطف غلام خود را
راهی حرم کرده ای آهوی دلم دنبال رضاست
قلب و جگرم مال رضاست
امام رضا امام رضا گره خورده این دل بر کویت به فدای
شاعر:سراج

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

ای کـاش کـبوتر حریمـت باشم 
یا هم نفس صبح و نسیمت باشم 
از چشـم دلم بیا و بردار حـجاب 
تا زائر چشـمان رحیمـت باشـم
صحن تو پر از تب عبوری سبز است 
لبـریز تبـسم حضـوری سبز اسـت 
مـن تـوشـة کـربلام را مـی گـیرم 
از پنجره ای که غرق نوری سبز است
شاعر : یوسف رحیمی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

خورشید برای احترام و پابوس
سپیده دم رد میشه از شهر طوس 
کنار نور پر فروغ گنبد
مثل یه شمعه یا مثه یه فانوس
غبار چلچراغاش و می گیرند
خادما با پرِ لطیف طاووس 
هر که نشد غبار راه حضرت
میشه تموم عمرش آه و افسوس 
پنجره فولادش دارالشفائه
هیچ کسی از اینجا نمیره مأیوس 
صدای نقاره خونش بلنده
خاموشه هر چی کلیسا و ناقوس 
امام رضا الهی من فدات شم
فدای تک تک کبوترات شم 
چلچراغاش که داره رنگ الماس
پره حرم از عطر و بوی احساس 
جوونه می زنه توی نگامون
زلال اشک مثل یه غنچة یاس 
من نشدم اونی که تو می خواستی
ولی شما همونی که دلم خواس 
دور و بر سقاخونه اش به قرآن
یادم میاد صفای کف العباس 
بگیر برات کربلات و امشب
اگه جایی برات بدند همین جاس 
بگو که هر چی هم بگی باز کمه
بگو با اشک چشم و با التماس 
امام رضا الهی من فدات شم
فدای تک تک کبوترات شم
شاعر :یوسف رحیمی
 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

هوای دولتِ مشرق سفیرِ باران شد
و چترهای دلِ ما سریرِ باران شد
كویره سر به هوایِ به آسمان محتاج
دچار مرحمت سر به زیر باران شئ 
قناتِ مرده ی ما را دوباره احیا كرد
و دشت های ترك خورده، سیر باران شد
و چشم ها همه در مسیر او خیسند
شگفت بدرقه ای در مسیر باران شد
چه رنگ ها كه به هم دستِ بیعت آوردند
كمانی از بركات غدیر باران شد
ترانه های بهاری دل مرا برده ست
صدای سوت قطاری، دل مرا برده ست
مسافرم به دیاری ببند بار مرا
به عزم دیدن یاری ببند بار مرا
سفر، شروع فراق است با خبر هستم
اگرچه دوست نداری؛ ببند بار مرا
بیان قِصه دراز است اندكی بنشین
بگویمت به چه كاری ببند بار مرا؟
مرا هوای گلی در سر است، می بینی
برای منصب خاری ببند بار مرا
ببین درون دلم شوق و بیقراری را
به قصد كسب قراری ببند بار مرا
تمام راه، من و جاده حرف ها زده ایم
غریب گرچه ولی، سربه آشنا زده ایم
پس از سلام، جواب سلام لازم نیست؟
برای زخمی راه، التیام لازم نیست؟
رسیدنم به تو واجب ترین نیازم بود
وگرنه باقی درخواست هام، لازم نیست
برای حاجی احرام بسته ی حرمت
دگر زیارت بیت الحرام لازم نیست
كبوترانه، هوای تو را به پر دارم
برای كفتر جلدت كه دام لازم نیست
اگرچه زشت و سیاهم، ولی مگر آقا
در این عمارت شاهی، غلام لازم نیست!؟
اگرچه ساكن اینجام، خانه ام آنجاست
كبوتری شده ام كاشیانه ام آنجاست
چه بارگاه قشنگی چه مرقدی داری
عجب مناره و صحن و چه گنبدی داری
که گفته است غریبی میان ما وقتی
همیشه دور و برت رفت و آمدی داری
جناب گل پسر هفتم از قبیله ی یاس
شمیم روح نواز محمدی داری
به آبروی تو شرمنده آبرو مندست
رئوف هستی و الطاف بی حدی داری
میان این همه خوبان که دورتان جمعند
خودم که معترفم نوکر بدی داری
و عاشقانه ضریحی پر از غزل دارد
ضریح نیست که کندویی از عسل دارد
سپاس آنکه به دنیا ابا الجوادم داد
سپس گدا شدن خانه زاد یادم داد
ورودم از در باب الجواد واسطه ایست
همیشه کم طلبیدم خودش زیادم داد
به من چه شاعرم اصلا خودش که می دانست
نه دعبلم نه فرزدق نه با سوادم، داد
جهان سراغ ندارد رئوف تر از او
هنوز کاسه ی دستم نشان ندادم داد
در آسمان همه بر نوکریش مفتخرند
فدای آنکه چنین حُسن انتخابم داد
کشید دست مرا ثامن الحجج رفتم
فقیر بودم و مشهد برای حج رفتم...

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا الهی من فدات شم
فدای تک تک کبوترات شم 
دلم دخیل پنجره فولاده
کبوتر ایوون گوهر شاده
خراب عشق آسمونیشم من
بهتر بگم دلم رضا آباده 
رو ضریح قامت گلدسته هاش
سپیده دم دست نیاز باده 
گنبد زردش همة دلایِ
عاشق و زیر پرچمش جا داده 
راه حاجت گرفتن از آقامون
اینجا فقط یه قسم جواده 
دلم می خواد با اشکای زلالم
بگم مثه یه دوست صمیمی ساده 
امام رضا الهی من فدات شم
فدای تک تک کبوترات شم
زمین که نه ،‌ تو آسمون هفتم ؟
نه نه ، بیا به آسمون هشتم ! 
توی حرم کنار سقا خونه
تو اون شلوغی که آدم می شه گم 
یا تو رواقی که ضریح آقاست
که پره از تاب و تب و تلاطم 
بخواه از آقا دلتو گم کنی
دور ضریح ، تو ازدحام مردم 
شاید بشی کبوتری تو صحنش
تا که آقا برات بپاشه گندم 
 با زائرای بی قرار قبرش
بگو بگو برای بار چندم 
امام رضا الهی من فدات شم
فدای تک تک کبوترات شم
چقدر دلم به اسمش عادت داره
« رضا رضا » چقدر حلاوت داره 
خدا گواست پائین پای حضرت
هزار هزار تا دل اقامت داره
با دیدن شکوه صحن و سراش
« و إن یکاد » جای تلاوت داره 
برای جارو زدن رواقش
بال فرشته ها سعادت داره 
از راه دور کبوتر دل من
دوباره حسرت زیارت داره 
هر چی می تونی تو حرم دعا کن
دعا تو این حرم اجابت داره 
امام رضا الهی من فدات شم
فدای تک تک کبوترات شم
شاعر:محمد مسلمی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

شبیه مرغک زاری کز آشیانه بیفتد
جدا ز دامن مادر به دام دانه بیفتد
شبیه طفل جسوری که رنج داده پدر را
برای گریه اش اینک به فکر شانه بیفتد
درست مثل جوانی شرور و هرزه و سرکش
که وقت غصه و غربت به یاد خانه بیفتد
شبیه متهمی که به دست خویش بمیرد
و یا به پای خودش دست تازیانه بیفتد
منم مشبّه تشبیه های فوق، وَ ای کاش
که از سرم هوس گفتن ترانه بیفتد
نشان گرفته دلم را کمان ابروی ماهت
دعا بکن که مبادا دل از نشانه بیفتد
همیشه وقت زیارت، شبیه پهنه ی دریا
تمام صورت من در پی کرانه بیفتد
شبیه رشته ی تسبیح پاره، دانه ی اشکم
به هر بهانه بریزد به هر بهانه بیفتد
ولیِ عهد دلم نه، تو شاه کشور قلبی
که با تو قصه ی جمشید، در فسانه بیفتد
خیال کن که غزالم بیا و ضامن من شو
بیا که آتش صیّاد، از زبانه بیفتد
الا غریب خراسان! رضا مشو که بمیرد
اگر که مرغک زاری از آشیانه بیفتد

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:26 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها