0

اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

خورشید در آغوش ستاره می درخشید
توحید خدا به گاهواره می درخشید
بر دامن زهرایی ِّ نجمه گل زهرا
از روح و تن نبی عصاره می درخشید
قابی ز ِ علوم عرش در صورتی از خاک
در حال نظاره و اشاره می درخشید
در خانه ی موسی نفسی برتر از عیسی
از فاطمیــّون علی دوباره می درخشید
کشتی ِّ نجات نوح نه   نجات عالــَم
از موج دسیسه و شراره می درخشید
بهر نظری ملائکه بست نشستند
از عشق رضا همه سر و دست شکستند
فالی به تماشای نگارم زدم امشب
با حافظ طنــّاز کنار آمدم امشب
آمد با جان به خریداری ِّ یار آمدم امشب
تو عالـــِم آل ُ لــَله و من جاهل درگاه
بر من نگه انداز که زار آمدم امشب
هرگز نشده سائلی از خانه ی تو رد
صیــّاد محبــّت به شکار آمدم امشب
مسکین سر سفره ی احسان رئوفم
بر چشم قدم نــِــه  که غبار آمدم امشب 
از پشت در خانه مکن نوکرت آزاد
قلبم گره بنداز تو در پنجره فولاد 
دلشادم و در هیأت میلاد نشستم
چون با توام انگار گوهرشاد نشستم
باران کریمانه و حوض حرم و موج
من رو به سوی پنجره فولاد نشستم
دلتنگی ِّ ایوان طلا و حرم یار
شوری شد و شد سینه غم آباد نشستم
گفتند جواز سفر عشق تو هستی
تا کرب و بلا راه من افتاد نشستم
تو حج ِّ فقیرانی ُّو من حاجی ِّ عاشق
با نیــّت لبــّیک به اِجلاد نشستم 
راهی به خدا هستی ُّو صهبای نجاتی
آبی ز ِ فراتی ُّو دعای عرفاتی
آوای جرس می رسد و مانده ام حیران
بستند همه بار و منم بی سر و سامان
این قافله راهی سوی بین الحرمین و ....
آن در طلب یار ِ نهان سوی بیابان
شوق عرفات است و وصال رخ مهدی
که شعله کــِشد هر سحر و شام از این جان
جا ماندم و درمانده شدم قافله سالار
پایان بده آقا شب تنهایی ُّ و هجران
این پرده نشینی نفس عشق بریده
بــِنمای رخ و سینه ی عشـّاق مسوزان 
حالا که در ایرانی ُّو مهمان رضایی
آقا به تماشای محبــّان نمی آیی ؟؟؟
شاعر:حسین ایمان
 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

از عیانی عنایت عین اعیان می شود
دست خالی هر که راهی خراسان می شود
از کبوترهای دست آموز گنبد بشنوید :
خوش به حال هر که بر این سفره مهمان می شود
ارزش یک عمر دارد ساعتی در این حرم
در مصاف عشق اغلب عقل حیران می شود
اشک می ریزند بر گِرد ضریحش عاشقان
گاه حتی بی دعای نوح ؛ طوفان می شود
ارزش انگور گاهی کمتر از یاقوت نیست
ریگ در دستان او لعل بدخشان می شود
سرمه ی چشم ملائک بوده خاک پای او
صخره زیر  گام او تخت سلیمان می شود
اقتدار شاه یعنی گاه تعداد اسیر
بیشْ از گنجایشِ محدودِ زندان می شود
آنکه می گیرد شفا سمت طبیبش برنگشت!
خوش به حال آنکه دردش سخت درمان می شود
رفته رفته سخت خواهد شد دل بی مرحمت
سینه ای که دست رد خورده ست سندان می شود
بی نفس می افتم از پا در میان خوابها
هرکجا می بینم آهویی هراسان می شود
من پناه آورده ام امشب به تو ای وای من!
آهویی در خانه ی صیاد پنهان می شود

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

نخل زردم جوانه می خواهم
کفترم آب و دانه می خواهم
بر فراز مناره های حرم
گوشه ای باز لانه می خواهم
روی پرهای من بزن مهری
بی نشانم نشانه می خواهم
کفتر خانگی این حرمم
دانه از اهل خانه می خواهم
در کنار رواق دارالزهد
منزلی جاودانه می خواهم
از شما روز اول هر ماه
مثل مردم سرانه می خواهم
خانه جز این حرم نمی خواهم
پر پرواز هم نمی خواهم
آستان بوس خود خطابم کن
بد حسابم ولی حسابم کن
برکه ی خشکم و گل آلودم
کوثر معرفت گلابم کن
قسمت می دهم به جان جواد
بعد اگر خواستی جوابم کن
کرمت گر اجازه داد آقا
پیش چشم همه خرابم کن
من شبیه دعای بی روحم
روح ادعیه مستجابم کن
ای خداوند عشق یا احساس
نظری کن به خاطر عباس
درد من را تو خوب می دانی
حق همسایه را تو خوب می دانی
حق همسایه جا نیاوردم
نیست این شیوه ی مسلمانی
ولی ای با وفا پناهم ده
هرچه باشد تو از بزرگانی
لحظه ای که جنازه ام آمد
وای من گر که رو بگردانی
یوسف ار ماه کنعان بود
تو مه آسمان ایرانی
وای آقا چقدر می آید
به تو لفظ شریف سلطانی
گفته ام هر کنار در هر سو
ضامنم هست ضامن آهو

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

دلم شکسته ، دلم را نمی خری آقا!؟
مرا به صحن بهشتت نمی بری آقا!؟
اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم
تو آبروی کسی را نمی بری آقا
چقدر خوبی و دل رحم و مهربان ، عاشق
و در دقایق عمرم شناوری آقا
همیشه از حرمت بوی مهر می آید
شبیه باغ پر از گل معطری آقا
تمام دفتر شعرم فدای چشمانت
که از تمام غزلهام بهتری آقا
ولی بدون تو این شعر ها چه دلتنگند
بدون نام تو اصلا چه دفتری آقا
در اوج بی کسی ام در خیال من هستی
تویی که یارترین یارو یاوری آقا
 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امشب مه ذيقعده خورشيد به بر دارد
 امشب حَرَم قرآن آذين دگر دارد
امشب شجر عصمت از نور ثمر دارد
امشب به بغل نجمه تابنده قمر دارد
امشب صدف عترت پاكيزه گهر دارد
 امشب خبري تازه با خويش سحر دارد
سينا شجر آورده ، طوبي ثمر آورده
 نجمه پسر آورده ، قرص قمر آورده
اي نجمه مباركباد قرص قمر آوردي
 خورشيد ولايت را وقت سحر آوردي
يا موسي جعفر را نور بصر آوردي
 در دامن ذيقعده ماهي دگر آوردي
انوار الهي را با اين پسر آوردي
 من هر چه كنم وصفش تو خوبتر آوردي
مرآت جمال حق توحید تمام است این
 تا دهر خدا دارد بر خلق امام است این
مدحش سخن قرآن، مداح خداي او
 جن و مَلك و آدم مرهون عطاي او
خورشيد جهان آرا خاك كف پاي او
 رضوان به درش سائل، فردوس گداي او
تسبيح شود تكميل از فيض دعاي او
 تهليل شود مقبول از يُمن وِلاي او
خُلق نبوي دارد خوي علوي دارد
 هستي ز جمال او نور رضوي دارد
توحيد، ولايت، دين، ايمان به تو مي نازد
 تورات، زبور، انجيل، قرآن به تو مي نازد
جود و كرم و عفو و غفران به تو مي نازد
 فضل و شرف و علم و عرفان به تو مي نازد
جن و مَلك و حور و انسان به تو مي نازد
 بيش از همه،اي مولا، ايران به تو مي نازد
هم آينة هوئي، هم مصطفوي روئي
 هم مرتضوي خوئي، هم ضامن آهوئي
اي روح اجابتها نقش در و ديوارت
 بال و پر حورالعين فرش ره زُوّارت
صد يوسف كنعاني آواره به بازارت
 با رشتة جان و دل گرديده خريدارت
تو مظهر عفو حق من عبد گنهكارت
 مرگ است به منْ شيرين با لحظة ديدارت
گر خوارم و گر پَستم دل بر كرمت بستم
 مسكين درت هستم كوتاه مكن دستم
هر کس به کسی نازد ما نیز رضا داریم
 این فیض ولایت را از لطف خدا داریم
هم آلوده دامن، هم اشک رجاء داریم
 هم پای به گِل مانده، هم دست دعا داریم
هرچند گنهکاریم در کوی تو جا داریم
 دوزخ چه کند با ما جائی که تو راداریم
«میثم» به ثنای تو مرهون عطای تو
 پای جان به فدای تو مائیم وِلای تو
شاعر:حاج غلامرضا سازگار

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

آمدم ای شاه ، پناهم بده خط امانی ز گناهم بده
ای حَرمَت ملجأ در ماندگان دور مران از در و ، راهم بده
ای گل بی خار گلستان عشق قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم اِذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حَریمت به مَثَل کهرباست شوق وسبک خیزی کاهم بده
تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع گرمی جان سوز به آهم بده
لشگرشیطان به کمین من است بی کسم ای، شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من با نظری ، یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطا بخش همه عالمی جمله ی حاجات مرا هم بده
شاعر:کریم خانی
 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

نمای گنبدی افتاده است در نظرم
چگونه جا شده خورشید در دو چشم ترم؟
منم برابرِ تو یا که خواب میبینم؟!
تویی برابرِ من یا خیال در نظرم؟!" "
اگر که راه نمیدادی اَم ، بعید نبود
که در غمِ تو بریزد تمامِ بال و پرم
چه خوب میشود اینجا بمانم و نروم!
شبیهِ اینهمه آهو که هست دور و برم
نگاهِ بدرقه ی گنبدت،مقابلِ من...
دعای آبیِ گلدسته هاست پشتِ سَرم 
بهانه ای بده همچون شکنجِ زلفِ خودت
که لا اقل  عقب اُفتد شکنجه ی  سفرم!
قطار،منتظر است ...آه! من کجا ماندم؟!
به بخش گمشدگانِ حَرَم بیا بِبَرَم!
شاعر:دقانی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

سرودة مشفق کاشانی
قدسیان از عالم بالا صفا آورده اند
مژدة میلاد نور حق رضا آورده اند
چرخ را، روشن به مهر عالم آرا کرده اند
خاک را، رخشان که خورشید ولا آورده اند
تشنه کامان را، به وادی آب رحمت داده اند
درد مندان را، به نام او دوا آورده اند
آنکه بر خاک در او بی گمان، روی نیاز
سال و ماه و روز و شب اهل رجا آورده اند
زادة موسی بن جعفر، گوهر غیب و شهود
لعلی از کان ولایت بر ملا آورده اند
گلبن باغ نبوت، لالة صحرای عشق
غنچه ای از بوستان مصطفی آورده اند
عالم آل محمد، وارث گنج مراد
جلوة احمد، فروغ مرتضی آورده اند
ای امید عالم امکان، که خلق روزگار
شکر میلادت به درگاه خدا آورده اند
چشم لطف از مردم آزادة ما وامگیر
زی تو، حالی جان به تسلیم و رضا آورده اند

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

کاشکی می‌شد در حرم امام رضا پر می‌زدم
مثلِ گدای آشنا، حلقه بر این در می‌زدم
اینجا پناه عالمینه یا حرم امام حسینه؟
کاش می‌شد کبوتر صحن امام رضا بودم
مشغول اشک و ناله و زمزمه و دعا بودم
کنـار ایـوون طلایـش یه لحظه می‌شدم فدایش
امام رضا هم خوبا هم بدا رو دعوت می‌کنه
ناز گدا رو می‌خره، با او رفاقت می‌کنه
زوّارشو تحویل می‌گیره سـوا نکـرده می‌پذیره
مهربون مهربونا، از همه مهربون‌تره
می‌دونه من کیَم، ولی آبرومو نمی‌بره
رخصت میده دورش بگردم انگار که من گناه نکردم
غیر امام رضا، کسی ضامن آهو نمی‌شه
حتی شتر هم ناامید از کرم او نمی‌شه
به زائرش داده بشارت سه مرتبه میاد زیارت
بس‌که آقا مهربونه به من زیادی رو داده 
می‌خواسته رسوام نکنه هی به من آبرو داده
مهربونه به روم می‌خنده به روی کسی در نمی‌بنده
خدا کنه اجازۀ عرض ارادتم بده
به این ارادت شب و روز همیشه عادتم بده
یه شب در این حرم بمونم بالای سر نماز بخونم

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

پشت كوه‌های خراسون مرقد پاكتو دیدن
واسه او صحن مطهر تو غروب كنار ایوون
واسه كفترای معصوم كه تو آسمون می‌گردن
واسه آدمای مغموم كه میان، دخیل می‌بندن
واسه اون هوای تازه كه پر از عطر گلابه
اگه دستم به ضریحت برسه واسم یه خوابه
واسه اون حوض قشنگی كه پر از آب زلاله
واسه سنگ فرشای ایوون كه برام خواب و خیاله
دل من تنگه میدونی كاشكی قابلم بدونی
چقدر آرزو دارم لب حوض وضو بگیرم
یا كه از تربت پاكت مثل یاسا بو بگیرم
واسه اون اوج شكفتن توی عالم زیارت
واسه اون لحظه كه آدم می‌رسه به بی‌نهایت
واسه اون كفشا كه مردم روی پله در میارن
واسه اون شمعی كه روشن توی صحن تو می‌زارن
واسه اون ساحت پاكی كه درش همیشه بازه
واسه دستای نیازی كه به سوی تو درازه
دل من تنگه می‌دونی كاشكی قابلم بدونی
هیچ كسی نومید و ناكام نمی‌ره از آستانت
تو پر از لطف و شفایی واسه درد دوستانت
مثل مرهم تو میمونی واسه آدمای دربند
تو امیدی كه می‌شینه توی قلب یه نیازمند
تو صدام كن، تو صدام كن، زائر كوی تو باشم
یا برای كفترات من، سر ظهر دونه بپاشم
من یه قاصر یه خطاكار لحظه خوب مناجات
میدونم كه هیچ نیازی به زیارتم نداری
اما من غرق نیازم اما تو بزرگواری
واسه تو حرم نشستن واسه لحظه‌ی رسیدن
دل من تنگ می‌دونی كاشكی قابلم بدونی
 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

مثل غريبه ها به شما خيره مي شوم
از لا به لاي پنجره ها خيره مي شــوم
از راه دور آمده ام پاي بوستـان
بر دست تان شبيه گدا خيره مي شوم
هر وقت آمدم سرت آقـــا شــلوغ بود
بين صداي سوز و دعا خيــره مي شوم
تا چشم کار مي کند اينجا کبوتر است
چون کفتري به باب رضا خيره مي شوم
اينجاست کعبـه فقرا ، ثامن الحجج
هر لحظه بر مقام و منا خيره مي شوم
اي آفتاب طوس ، دلم شـور مي زند
از سمتتان به سمت خدا خيره مي شوم
وقت وداع آمده اما هنـوز هم
بر گنبد بلند شما خيـره مي شوم
مهدي صفي ياري

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

من از جام ولایت مست مستم
امیدم رابر این میخانه بستم
رضا جان ای فروغ آسمانها
زمین بوس تو زا عهدالستم
تو خورشید همه خورشیدهایی
ولی من زره ای ناچیز و پستم
تو عطر ناب گلهلس بهشتی
ولی من خار بی مقدارو پستم
تو از جان نیستی بهتر که هستی
من از دل نیستم عاشق که هستم
فقیرم مستمندم دردمندم
بگیر از مرحمت مولا تو دستم
مرا این شرمساری بس که عمری
نمک خوردم نمک دان را شکستم
شاعر:حسین ایمان
 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

قلبى شكست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره می ‏زنند...  مريضى شفا گرفت
 ديدى كه سنگ در دل آئينه آب شد
ديدى كه آب حاجت آئينه را گرفت
 خورشيدى آمد و به ضريح تو سجده كرد
اينجا براى صبح خودش روشنا گرفت
 پيغمبرى رسيد در اين صحن پر ز نور
در هر رواق خلوت غار حرا گرفت
 از آن طرف فرشته‏اى از آسمان رسيد
پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت
 زير پرش نهاد و به سمت خدا پريد
تقديم حق نمود و سپس ارتفاء گرفت
 چشمى كنار اينهمه باور نشست و بعد
عكسى به يادگار از اين صحنه‏ها گرفت
 دارم قدم قدم به تو نزديك مى‏شوم
شعرم تمام فاصله‏ها را فرا گرفت
 دارم به سمت پنجره فولاد مى‏روم
جايى كه دل شكت و مريضى شفا گرفت

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

ای شه طوس که بر روی  زمین نور خدایی
روی بنما که بی پرده خدا را بنمایی
نظری هم به گدایی چو من خاک نشین کن
ای که در پاشهی صاحب ایوان طلایی
وای فردا اگر ز م دست نگیری
ای که خود دست خدا و پسر خون خدایی
عرش رحمان بود این مصطبه ی حضرت سلطان
جای بر عرش خدا کرده ای دوست کجایی ؟
در حریم حرم شه خراسان به ادب رو
نزنی تا به سر دوش ملائک سرپایی
شاعر:قاسم رسا
 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

من آهویی در پی دام تو هستم
کبوتر زخمی بام تو هستم
اگر  برانی  زدرت  نروم  من
چرا که من تشنه جام تو   هستم
امام  عاشقانی   رئوف و  مهربانی
منه شکسته دل را ز غصه میرهانی
صحرا صحرا بهشت من رضا
عشق تو در سرشت من رضا
درد مرا تو میکنی دوا
میکشدم فراق کربلا
امام  عاشقانی
رئوف و مهربانی
شده ام شرمنده تو
من گدا و بنده تو
شدم مقیم این حرم تو آقا
کشد مرا لصف و کرم تو آقا
امام عاشقانی
به گنبد تو آقا شده ام خیره
به پنجره فولاد دله من گیره
امام عاشقانی
رئوف و مهربانی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  7:13 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها