0

اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

 بزم شادی در زمین و آسمان بر پا بُوَد

چون که میلاد یگانه منجی دنیا بُوَد
روی دست آمنه قرص قمر پیدا بُوَد
در شب میلاد او قلب بشر شیدا بُوَد
ذکر کل آفرینش یا ابا الزهرا شده
شهر مکّه از قدوم او چه خوش سیما شد
آسمان را عرشیان امشب چراغانی کنند
خانه ی وحی الهی را گُل افشانی کنند
با سُرور بی کران امشب غزل خوانی کنند
یک به یک پیغمبران گهواره جُنبانی کننند
انبیا و اولیا مبهوت روی او شدند
از همان روز ازل مست سبوی او شدند
آب و آیینه به دست حضرت روح الامین
ذکر او دائم بُوَد یا رحمةً للعالمین
آمده دیباچه ی عشق سماوات و زمین
عطر کوثر می وزد از جانب خلد برین  
مرغ دل امشب به سوی حضرتش پرواز کن
تا که دیدی روی او بر آفرینش ناز کن
هم زمان با عید او عید امام صادق است
آن امامی که به درد ما طبیب حاذق است
هشتمین معصوم از سوی خدای رازق است
با زبان ناطقش بر کل عالم فائق است
علم و دانش قطره ای از بحر بی پایان او
روح بر جان می دهد لحن خوش قرآن او
شد نمایان بر زمین و آسمان خیر کثیر
نور می بخشد به ماه و انجم و شمس منیر
سر بلندان پیش پای او شدند پست و حقیر
دسترنجش ابن نعمان و هشام و بو بصیر
عالمان و اهل بینش خاکسارش می شوند
گر خدا خواهد دو عالم جان نثارش می شوند
شکر می گویم خدا را مذهب من جعفری است
راه و رسم زندگی ام رسم و راه حیدری است
در ره این خانواده منصبم فرمانبری است
کار ایشان از ازل تا روز محشر رهبری است
آسمان از عشق زیبای تو سینه چاک شد
یا محمّد،یا محمّد،نغمه ی افلاک شد
بر جهان جاری شده فیض خداوند احد
آمده آن کس که مدح او بُوَد بی حصر و حد
وصف او خارج بُوَد از حیطه ی عقل و خِرَد
حضرت سبحان به نامش مُلک خود را زد سند
بهترین عبد خدا در مُلک هستی زد قدم
عاشق و دلداه ی او صاحب تیغ دو دم
وجه نورانی حق امشب به تصویر آمده
آن که دل های بشر را کرده تسخیر آمده
دشمن ظلم و فساد و زور و تزویر آمده
از لب بت های عالم بانگ تکبیر آمده
بت پرستان را بگو امشب که ایمان آورند
سجده بر خاک رسول پاک یزدان آورند
آمد و خاموش شد آتشکده از مقدمش
آمد و در اهتزاز دل برآمد پرچمش
آمد و محراب اهل دل شد ابروی خمش
آمد و تنها امیرالمؤمنین شد محرمش
در شب معراج،وقتی که سخن گفت با علی
دید پیغمبر،تمام عرش گوید یا علی
فُلک دل را ناخدایی،یا ابا الزهرا مدد
سیّد آل عبایی،یا ابا الزهرا مدد
اوّلین خَلق خدایی،یا ابا الزهرا مدد
همنشین مرتضایی،یا ابا الزهرا مدد
عشق تو بر حضرت یعسوب دین بی انتهاست
فخر تو این بس که دامادت علی،شیر خداست
آمدی و دوره ی دختر کُشی پایان گرفت
دین و آیین خدا با اهتمامت جان گرفت
عالم از یمن قدوم تو سروسامان گرفت
عالم هستی ز یک ایمای تو فرمان گرفت
اقتدار با شکوهت طاق کسری را شکست
آمدی و رشته ی ظلم و ستم از هم گسست
موجی از نور تو را در آسمان آدم گرفت
از شمیم کوثرت عیسی بن مریم دم گرفت
نوح دستش را به دامانت میان یم گرفت
حضرت هاجر به نامت از زمین زمزم گرفت
شعله ی آتش گلستان شد به نامت بر خلیل
با ولایَت موسیِ عمران گذشت از رود نیل
افتخارم این بُوَد بر درگه تو نوکرم
خانه زاد حضرت خیرالنسا و حیدرم
شور و شوق وصل تو باشد هماره در سرم
کی شود بینم که در شهر مدینه زائرم ؟
نوکری خاندانت آرزوی انبیاست
گفتن مدح شما توفیق عظمای خداست

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

یارضا شده ذکر دل دیوونم
تا ابد عاشق عشق تو می مونم
اگه بهشت یه عشق داره که اونم کوثره
فواره های صحن تو آقا خوشگل تره
عشق من یا علی ابن موسی الرضا
مشهدت به خداکه عرش برینه
خدایی بهترین بهشت زمینه
هرکسی رو کرد به شما دیگه بی نیازه
یه گوشه چشم جوادت آقا چاره سازه
عشق من یا علی ابن موسی الرضا
میون نوکرات بدم من به قرآن
توایران داری چندین هزار تا سلمان
شده همیشه کار تو لطف و جود و احسان
ممنونتم امام رضا اومدی به ایران
عشق من یا علی ابن موسی الرضا

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

شادی اومده تو دل و غصه ها پریده
شور بگیرید عاشقا که رضا رسیده
اومده خورشید عشق حرمشو جارو کنید
دلاتونو تقدیم ضامن آهو کنید
یا علی موسی الرضا
قبله ی دلهای ما ایوون طلاته
بال و پر صد جبرئیل فرش زائراته
دلم مثه کفترات پرزده تا مشهدت
اومده با صد شعف نشسته رو گنبدت
یا علی موسی الرضا
دل بی قرارم آقا داره باز بهونه
بهونه ی یک جرعه از آب سقا خونه
عنایتی کن تو ای شهره ی جود و شرف
از حرمت یک شبی پر بزنیم تا نجف
روی ضریح شما دخیل می بندیم آقا
جون جوادت بیا مارو ببرکربلا
یا علی موسی الرضا

 

شاعر : میثم میرزایی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

با قلم خدای صبحان روی در بهشت نوشته
هرکی غلام این حریمه جاش به خدا توی بهشته
همیشه اسم قشنگت
ذکر این دل دیوونه است
همه جا گشتم نگردید
که امام رضا یه دونه است
مددی ضامن آهو
ملائکه تو آسمونا به خدا قرار و تاب ندارن
دل تو دلا نیست آخه امشب خورشید و رو زمین میارن
می دونم خود خداهم
به امام رضا می نازه
هی نگید آقا غریبه
ایرونی مهمون نوازه
مددی ضامن آهو
خدا همه روزیمو داده دست تو که ابا الجوادی
خواب می دیدم شب ولادت برات کربلامو دادی
دل بی قرارمونو
باز هوایی کن آقاجون
ماهارو قبل محرم
کربلایی کن آقاجون
مددی ضامن آهو

 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امشب از عشق تو درجه ی جنون صده
یک پام تو کربلا و یه پام توی مشهده
درمان دردم رضا دورت بگردم 2
وقتی که حال دل من بد میشه
تبم میره و بالای صد میشه
ناخودآگاه راهی مشهد میشه
سلطان قلب من مددی یا اباالحسن
میون دلبرا به خدا تو نمونه ای
گنبد طلا چیه؟خودت آقا خزونه ای
مهرومهتابم تویی تنها اربابم 2
بی تو دلم خزون و سرد و زرده
غبار زیر پات دوای درده
کی از پیشت دست خالی بر میگرده؟
سلطان قلب من مددی یا اباالحسن
شوق حرم پرم داده سمت هوای تو
شیش دنگ جنت هم شده زائرسرای تو
از تو ممنونم که نکردی بیرونم 2
مظهر جودی و خدای احسان
رنگ خدا گرفته باتو ایران
مست نگاتم الدخیل یا سلطان
سلطان قلب من مددی یا اباالحسن

 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

 چه رودها که شب و روز عازم سفرند
به دست بوسی دریا همیشه مفتخرند
به نام رازق نان و رطب ملائکه هم
نشسته اند که از سفرۀ تو نان ببرند
دعای خیر تو پشت تمام انسان هاست
کبوتران دعایت همیشه در سفرند
چه آهوان سپیدی که در حیاط حرم
به عشق صید نگاهت نشسته پشت درند
در این حیاط که عالم هبوط می کند و
مقدرات از این آستانه می گذرند
چقدر گل به کفم دادی و نفهمیدم
فرشته های حرم گلفروش رهگذرند
تو باغبان شجرهای طیبه هستی
كه شیعیان شما میوه های این شجرند
شب تولد حجّ نیازمندان شد
امام كعبه رسید و گدا فراوان شد  
و کاسه های طلائی که آب می نوشند
به اعتقاد شفا آفتاب می نوشند
به چشمشان دو پیاله سلام می ریزند
و از تبسم آقا سلام می نوشند
در این حرم همه پاکند مثل روزی که
بدون هیچ گناهی ثواب می نوشند
و اشک های دم در اگر سرازیرند
از آسمان نگاهش شراب می نوشند
از این مشبکه هایی که شکل کندویند
موحدان چه عسل های ناب می نوشند
پس از زیارت شب های ماه می خوابند
و از خیال خوشش توی خواب می نوشند
شب وداع زیارت چنان زمین گیرند
که در فراق حرم التهاب می نوشند
شب تولد حج نیازمندان شد
امام كعبه رسید و گدا فراوان شد  
و از طلوع مدینه که صبح ایل شدی
به سمت مشرق اقوام ما گسیل شدی
تنور دهکده هامان دوباره گل دادند
به شوق اینکه در این سرزمین خلیل شدی
دوباره آمدی و مهربان تر از موسی
عصای معجزۀ ساکنان نیل شدی
و سنگ سرمه خاک تو را به دیده کشید
که جلوه کردی و فیروزۀ اصیل شدی
به شهر طوسی ما رنگ سبز عشق زدی
و مرهم دل خاکستری ایل شدی
به چشم عشق به چشم تمام آینه ها
همین که آمده ای بهترین دلیل شدی
شب تولد حج نیازمندان شد
امام كعبه رسید و گدا فراوان شد  
زمین به خاک نشسته است آسمانش را
که باز پر کنی از عشق استکانش را
در انتظار هوای نسیم مشهد بود
اگر که نوح برافراشت بادبانش را
بخوان زیارت نامه در امتداد کلیم
که باز کرده در اینجا خدا بیانش را
بدون تکیه به لطف عصای خود موسا
نشسته تا که بگیری تو بازوانش را
گرفته بال فرشته به چشم زائر تو
که شسته است گناهان بیکرانش را
کبوترانه بپر مثل آن مسیحی که
عروج کرده بلندای آسمانش را
و جبرئیل نشسته است روی گلدسته
که سر دهد به حرم نغمۀ اذانش را
شب تولد حج نیازمندان شد
امام كعبه رسید و گدا فراوان شد  
به شوق صید شما می دوند آهوها
به پیش چشم شما و کمان ابروها
و در مسیر عبورت به خاک افتادند
به شوق آمدن تو از آن فراسوها
رواق های حرم هر کدام  غار حراست
قیامتی ست در این گوشه گوشه پستوها
چه سال ها که ملائک به شوق گوشه نگاه
کنار چشم شما می زنند اردوها
چه کرده ای که زنان طلاپرست آقا!
به پای مرقد تو ریختند النگوها
چه کرده ای که در این صحن؛ قله های جهان
زمین زدند به پابوسی تو زانوها
برای اینکه کبوتر شوند در حرمت
پریده اند به سوی حرم پرستو ها
سحر به سوی خراسان بلیط می خواهم
شب تولد تو با قطار شب بوها
شب تولد حج نیازمندان شد
امام كعبه رسید و گدا فراوان شد

 

شاعر : رحمان نوازنی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

 در مزرع دل بذر وفا پاشیدند
گل های امید و آرزو روئیدند
با آمدن امام هشتم، از عرش
خنده به لبِ موسی جعفر دیدند
×××
این عطر حضوری که ز دور آوردند
از سبزترین باغ بلور آوردند
دیدند چو قدسیان رخ شمس شموس
از عرش صدا زدند، نور آوردند

 

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

 چه خبر هست که در کون و مکان غوغا شد؟
 چه خبر هست که اینگونه جهان شیدا شد؟
 چه خبر هست که پرهای ملائک وا شد؟
 چه خبر هست مگر معجزه ای برپا شد؟
 چه خبر هست که عطر نبوی پیچیده؟
 بوی یاس آید و عطر علوی پیچیده؟
 خبر آنست که رخشان گوهری می آید
 ز پی تیرگی شب سحری می آید
 خبر آنست که زیبا پسری می آید
 همچو حیدر به دو عالم پدری می آید
 خبر آنست که مرآت خدا آمده است
 هشتمین حیدر کرار رضا آمده است
 نجمه می خندد و باران زده بر چشم ترش
 شده آئینه در آئینه پدر با پسرش
 شمس دین آمده، خورشید شده خاک درش
 ازدحامی شده از فوج ملک دور و برش
 پشت در ولوله از خیل گداها شده است
 سر دیدار گل فاطمه دعوا شده است
  ز شمیمش همه جا پر ز خدا شد آری
 همه دل های غمین پر ز صفا شد آری
 ز نگاهش همه ی درد دوا شد آری
 سنگ سلمانی آن شخص طلا شد آری
 در حریم حرمش بوی خدا می آید
 عطر و بوی نجف و کرببلا می آید
 عالمی ریزه خور سفره ی جود و کرمش
 بخشش جرم همه خلق بود لطف کمش
 شده زر، خاک هرآنجا که رسیده قدمش
 افتخاری، شده جبرئیل غلام حرمش
 هر که شد زائر او رزق بهشتی ببرد
 هر که شد زائر او، فاطمه او را بخرد
 آن دلی هست خدایی که پریشان رضاست
 همچو سلمان شده هرکس که مسلمان رضاست
 تا ابد سینه ی ما ملک خراسان رضاست
 چشم ما لحظه ی آخر به دو دستان رضاست
 هر که زوار جگر گوشه ی احمد باشد
 شیعه ی محترم آل محمد باشد

 

شاعر : ناصر شهریاری

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

دوست دارم صدات كنم تـوهـم منونـيگا كـني
مـن تـورونـيگا كـنـم تـوهـــم مـنــوصدا كني
قـربـون چـشـا ت بـرم ا ز راه دوري اومـدم
جا ي دوري نـمــيـره اَ گَـه به مـن نـيگا كني
دل مـن زنـد و نِـيِـه تـو ئي كه تنها مـيـتـوني
قـفـســـو و ا كـنــي و پــرنـــده رو رهـا كني
ميشه كـنـج حـرمـت گـوشـۀ قـلـب مـن با شـه
مـيـشــه قـلـب مـنـو مـثـل گـنـبـدت طلا كني
توسرت شـلـوغـه زيردست وپا ت فـراوونَـن
ازخـدا مـيـخـــوام كـمـي به زيرپا نـيگا كني
تـوغـريبي و مـنـم غـريـبـم ا مّـا چي مـيـشـه
ايـن دل غــــريـبـه روبــا خــودت آشـنا كني
دوست دارم توايوون آئينه ات صبح تاغروب
مـن با تـوصـفــا كـنــم تـوهــم مـنـودعا كني
به و فا ي كـفـتـراي حـرمت مـنـم مـيـخـوام
كـفــتـري با شـم كه تـنـهـا تـومـنـوهـوا كني
د لـمـو گـره زدم به پـنجره ات دارم مـيـرم
دوست دارم تا من ميام زودگره هارووا كني
صدهزاردفعه ام شده پاي ضريح زارميزنم
تا د لـت يه با ر بـسـوزه د ر د مـو دوا كني
دوست دارم كه ازحالا توصبح محشرهميشه
من رضا رضا بگـم تـوهـم مـنـو رضا كني

 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

  با دلی محرم، طواف حج سلطان آمدم
حاجی ام از آن زمانی که خراسان آمدم
در کنار تو به حس بی نیازی می رسم
درد دارم بی تو که دنبال درمان آمدم
روبروی پنجره فولاد گریه می کنم
مشهد ابری بود که مانند باران آمدم
گنبد تو آسمان را آفتابی می کند
من دمت را گرم دیدم چون زمستان آمدم
شاید اصلاً آن سگی بودم که آمد در حرم
گر چه در چشم همه مانند سلمان آمدم
روز میلادت شنیدم سفره ات پهن است که
این چنین من دست پاچه مثل مهمان آمدم
فرض کن آن بچه آهویم که با صد آرزو
لنگ لنگان دیدن شاه خراسان آمدم

 

شاعر : صابر خراسانی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

مژده دلا موسم دیدار شد
وقت تماشای رخ یار شد
زمقدم گل علی و زهرا
عالم هستی همه گلزار شد
در شب میلاد امام رضا
جلوه ی دادار پدیدار شد
روی دل آرای و را هر که دید
دست خودش نبود گرفتار شد
راه دگر پیش جلالش نداشت
دشمنش مجبور به اقرار شد
عیسی مریم به امید شفاش
بر در او نشست و بیمار شد
هر آن گلی که در کنارش نشست
پیش گل روی رضا خار شد
دشمن دشمنش نه شیعه فقط
خدا هم از عدوش بیزار شد
روشنی چشم و دل ما همه
خوش آمدی ای پسر فاطمه
بازمرا آمده در دهن
تا که به مدح تو گشودم سخن
مدح کسی جز تو کنم نارواست
مدح شما روشني انجمن
هر که فروخت مهر تو مغموم گشت
مهر تو ای شاه ندارد ثمن
شجاعت حسین در خون توست
خلق تو نیکوست همچون حسن
عقل به درک شان توست قاصر
زبان به وصف ذات توست الکن
گفت که به به عجب آقایی است
به هر که گفتم تویی آقای من
پشت در پنجره فولاد تو
گشته روا حاجت هر مرد و زن
کشور ایران ز تو دارد شرف
ای پسر عزیز شاه نجف
ای به تو از داور خالق سلام
خلق جهان را تو امیر و امام
جان به فدایت که شدی از شرف
چو فاطمه بضعه خیرالانام
جمال تو جلوه ی وجه خدا
نور رخت روشنی صبح  و شام
شیعه نه تنها به سر خان توست
ریزه خور سفره ی تو خاص و عام
به یمن مقدم تو باشد شها
دارد اگر جهان هستی قوام
تا به کنون بوده چنین و بــُوَد
لطف وعنایات توبرما مدام
تا به قیامت ای سحاب رحمت
سایه ی تو بر سر ما مستدام
شادم از این که در ازل ای شها
مهر تو را داد به من کبریا
ای گل گلزار ولا رضا جان
راحت جان مصطفی رضا جان
گر که برانی زدر خود مرا
خودت بگو روم کجا رضا  جان
گرچه فقیر مستطیع حج نیست
ولی مرا ببین تو یا رضا جان
فقیر مستطیع حج تو ام
قبول کن حج مرا رضا جان
بگو که غیر ازتو چه کس میدهد
به درد بی دوا دوا رضا جان
قسم به ذات حق زیاد است زیاد
لطف شما از سر ما رضا جان
زیاد میبرد پدر غم خویش
همین که میدید تورا رضا جان
هر که کند زیارت تو یک بار
به دیدنش روی سه جا رضا جان
گرچه بود حاصل عمرم گناه
ولی به درگاه تو آرم پناه
ای ز تو آبرو گرفته ایمان
خاک درت به درد خلق درمان
ای که کرامت ز تو دارد شرف
سرور وسالار همه کریمان
عرش نشینی که به فرشی مقیم
ز فزش تو عرش گرفته سامان
بر در دربار رفیعت رضا
حور کنیز وخادم است غلمان
هرکه به دل مهر تورا ندارد
خدا گوا هست که نیست مسلمان
هرکه کند ولایتت را قبول
روز قیامت نشود پشیمان
تو نه فقط رزق به ایران دهی
خلق سر خوان تو هست مهمان
فخر فروشد حرمت به افلاک
از قدم تو آبرو گرفت خاک
روز جزا شما جزا میدهی
به سینه ی خسته صفا میدهی
به آن دلی که از گنه سیاه است
تو با نگاه خود جلا میدهی
تویی که با دست کریمانه ات
رزق به کل ماسوا میدهی
فرق نمی گذاری و هر چه هست
هم به غریب هم آَشنا میدهی
ای به فدای تو چرا این همه
بهای بی حد به گدا میدهی
ضامن آهو شدنت هست گواه
که تو به کل خلق بها میدهی
دارالشفایت همه روز است باز
هر که بیاید تو شفا میدهی
در حرمت تذکره ی کربلا
به کربلا نرفته ها میدهی
جان جوادت به من بی نوا
کن نگهی یا علی موسی الرضا

شاعر : حسن جواهری

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

دلبر دلدار کيه امام رضا
سرور و سالار کيه امام رضا
دل شده ديوونه ي امام رضا
تشنه ي سقاخونه ي امام رضا
بخند تا دنيا بهت بخنده  برو به صحنش شبيه پرنده
هر کسي دلبر شده خوب ميدونه بايد به دلبرم دل ببنده
دلبر و دلدارم سيد و سرور رضا عليه آلاف التحيت والثناء
دلم فقط مال کيه امام رضا
هميشه دنبال کيه امام رضا
قبله ي هفتمم کيه امام رضا
امام هشتمم کيه امام رضا
بزرگترين ميکده ي شيعه ها   شده حريم عشق سلطان رضا
هر کي دلش هر چي ميخواد بخونه  ولي بهشت کجا و مشهد کجا
هر دل شيدا چي ميگه امام رضا
آهوي صحرا چي ميگه امام رضا
هر دل بي شفيع ميگه امام رضا
مسافر بقيع ميگه امام رضا
از مدينه اومده کشور من  تا پا بذاره به روي سر من
تو حرمش براي اولين بار   نمازو يادم داده مادر من
تو شادي و تو غم ميگم امام رضا
به دور کعبه هم ميگم امام رضا
کيه به دل صفا ميده امام رضا
برات کربلا ميده امام رضا
دلم صفا از قدمش گرفته  چه توشه ها از قدمش گرفته
دستاي سيد علي رو مي بوسم  چون که غبار حرمش گرفته

 

شاعر : رضا تاجیک

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

شاهنشه ارتضاء  اي دلبر مرتضي
سلطان علي موسي الرضا موسی الرضا رضاجان
سلطان مهربوني  اي ماه آسموني
من کشته ي نگاتم تو دردم و ميدوني
پيش از ولادت من به تخت دل نشستي
بازار جمله شاهان  در اين جهان شکستي
***
هر چي خدا تو چنته  داشته برات رو کرده
ملک دل و به نام ضامن آهو کرده
مرغ ترانه خونِ   ايوون طلاتم آقا
مهمون دائميِ  مهمونسراتم آقا

شاعر : رضا تاجیک

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا عشق منه امام رضا دين منه امام رضا هستي منه به والله
تو حکومت نگات خوب ميدوني که حرف نيست
دلبرا بايد بدن به هر نيگات نمره ي بيست
وقتي که جنت حق ميبينه صحنت هميشه
چشمشو هم ميذاره دچار سرگيجه ميشه
***
يه رکعت نماز که خوندم پيش ثامن الحجج
تو کَتِ دل نميره عوض کنه با صدتا حج
فرشاي حريم تو با اين که دل بد ميکنه
مي پره از اون پل صراط من و رد ميکنه
***
دل من با اينکه تو صحن تو زير نورته
ولي دل اسير اون حديث نيشابورته
عشق تو،تو قلب من قلعه ي محکم خداست
به خدا شعار لا اله  مديون شماست

شاعر : رضا تاجیک

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

دميده مه هشتم از  پشت چشم طاها   نقاره زنان گشته اند اهل آسمونا
بسته شده ريسه ها به طاق عرش خدا
باغ محبت شکفت به پاي سلطان رضا
علي علي موسي الرضا
داره ميون آسمون هرکسي ستاره   تا که براش از بخت عشق يک خبر بياره
کرده دل عاشقم به تخت بختش جلوس
کشيده قد اين دل از پرتو شمس الشموس
علي علي موسي الرضا
بيا بگو به جنت پر مه و ستاره   چرا با حريم رضا سربه سر ميذاره
تو اون حريم خدا  که عشقه از حد فزون
آرزوي جنتم حرومه والله بدون
علي علي موسي الرضا

شاعر : رضا تاجیک

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:42 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها