0

اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

موسم شادی رسیده    مثل تو آقا کی دیده
خیر شما روی زمین       به کل دنـیا رسیده
غلامتم آقا غلامتم
******
تو حرمت هواییم        با لطف تو رضاییم
اگه تو عیدی مو بدی    ایشاالله کربلاییم
غلامتم آقا غلامتم
******
حریم پاکت وطنم     نوکر این خونه منم
تو شب میلاد شما    از ته دل داد میزنم
غلامتم آقا غلامتم
******
کعبه ی آمال منی          تو شور احوال منی
وقتی میگم رضا رضا    حس میکنم تو قلبمی
غلامتم آقا غلامتم
 

شاعر : محمد زنجانی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

آبروی سائلا از عنایت سلطانه         آرزوی گدا فقط زیارت سلطانه
خوش به حال اونی که شده با حال دعا
معتکف حرم الهی رضا
حاجت او میشه روا از لطف خدا  ، یا مولا
ای نور خدا رضا جان    مصباح هدی رضا جان
یار ضعفا رضا جان      ولی نعمت ما رضا جان
جون ِ ما فدای عشقت...
******
قربون سقا خونه و ایوون طلای تو       جون محبینت بشه آقا به فدای تو
خزون ِ دل توی حرمت آقا بهاره
هر کسی که تو رو داره دیگه غم نداره
چشمای ما به شوق نگاهت می باره ، یا مولا
مولای همه رضا جان    اقای همه رضا جان
نور ِ آسمون رحمت    پسر فاطمه رضا جان
جون ِ ما فدای عشقت...
******
عنایت خاصه ی تو همیشه دعامونه      پنجره فولادت آقا مطب ِ دلامونه
آخر یه روز به یاد امام و شهدا
با دعای مادر تو و عطای خدا
راهی میشیم از حرم تو به کرببلا ، یا مولا
خورده به مشام عالم    عطر خوش یاس و شبنم
میاد آروم آروم آقا             بوی روضه های مُحرّم
جون ِ ما فدای عشقت...

شاعر : حاج امیر عباسی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

تا از ضریحـت بوی سوسن می تراود
چیــزی شـبیه عشق در من می تراود
وقتی دخیل عشق می بندم به مویت
در من هــوای با تو بـودن می تراود
از هـر مُـژه مقـراض می سازم دمادم
تا درحرم گـردی به دامـن می تراود
چشــمِ تَـَرم را نـذر ابروی تو کردم
خشـــکیده چشمِ دل ولیکن می تراود
با ایـن غـزل دیــگر نمی چرخد زبانم
با مثنــوی شـاید ســـرودن می تراود
بیمــــارعشــقم درد ها را می شناسی
انگـــورهـای بی حیــا را می شناسی
وقتـــی ضمیـــر مفردم حاصل ندارد
دریـــای جمــع غصه ام ساحل ندارد
آن وقـــت پرپر می زنم بوسیـدنت را
اشـکم که می شویـد مســیردیدنت را
آهــــو تبـارم صیـد دنیا گشته ام ، آه
ای کاش ضامـن بودی ام در آخرِ راه
ای کاش گم بودم به راهی درحریمت
برتن لبــاسـی کرده بـودم از طمیمت
بُــغض غریبـی در گـلو مانـد و نـگفتم
شـــاید غـزل یکـبار دیگر می شـکفتم
خورشــید ِ رویـت روی عالم را گرفته
خورشـید عالم می درخشـد؟ یا...گرفته ؟
در من طلوع عشـق و صبح روشنی که
... تـا بی نهــایـت می تراود ، پا گرفته
این هشتمین باراست مدهوش تو هستم
گـلدســته ات دســت مرا بالا گرفتـه
ای کــاش می مردم میان صحن قُدست
تا مــرغ جانم در حـرم مـأوا گــرفته
****
...آری زیـارت بوده ام ، بُـو کـن دلم را !
عطر حـــرم این خـانه را حـالا گرفتــه

 

شاعر : رضا محمد صالحی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

چه غم گر گنهکار و نامه سیاهم ، علی بن موسی الرضا داد راهم
امام رئوفی که عالم فدایش ، کرم کرد و داد از عنایت پناهم
ز فعلم نپرسید کاهل خطایی ، به رویم نیاورد من رو سیاهم
سراپا شدم غرق دریای رحمت ، نگوید دگر که غرق گناهم

 

همه روی گردانده بودند از من ، رضا کرد با چشم رحمت نگاهم
کنم ناز دیگر به طوبی و سَدره ، که در بوستان ولایت گیاهم
به جز دامن آل عصمت نگیرم ، به غیر از رضای رضا را نخواهم
چو می خواست راهم دهد از کرامت ، عطا کرد سوز دل و اشک آهم
اگر خار بودم اگر پست بودم ، رضا داد قدرم رضا داد جاهم
اگر کوه عصیان بود روی دوشم ، اگر گشته کاهیده تن مثل کاهم
شدم خاک پای امام رئوفی ، که بر شهریاران کند پادشاهم
گدایم گدایم گدایم گدایم ، گدای علی بن موسی الرضایم
خوشا آن غریبی که یارش تو باشی ، قرار دل بی قرارش تو باشی
خوشا ان که تنها تو را دوست دارد ، چه خوشتر اگر دوستارش تو باشی
زبیداد پائیز هم غم ندارد ، هر آن دل که باغ و بهارش تو باشی
بر آن محتضر می برم رشک هر شب ، که شمع شب احتضارش تو باشی
خراسان حریم حرم هاست آری ، حریمی که پروردگارش تو باشی
خوش آن خانه بر دوش دور از دیاری ، که هم خانه وهم دیارش تو باشی
خوشا آن گدائی که تنهای تنها ، کناری نشیند کنارش تو باشی
خوشا آن تهی دست بی برگ و باری ، که در این چمن برگ و بارش تو باشی
خوشا آن که یک عمر پروانه ات شد ، که یک لحظه شمع مزارش تو باشی
بود بود ناز بر لاله زار خلیلش ، کسی را که بر دل شرارش تو باشی
گدایم گدایم گدایم گدایم ، گدای علی بن موسی الرضایم

 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

الــحــق کــه زیــارت رضــا عالــی بود

در محضر دوست جای خوشحالی بود

اطــراف حرم شــب ولادت غوغاست

درپــای ضریــح جایــتــان خالی بود

شاعر: اصغر چرمی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

ای لطف تمام یا رضا  ادرکنی

ای فیض مُدام یا رضا ادرکنی

بر محضر پاکت ای امام معصوم

پیوسته سلام یا رضا ادرکنی

 

ای با تو حلال باده ی صاف خلود

غم با تو حرام یا رضا ادرکنی

ای شه بپذیرم  نظری کن بر ما

یا نور و امام  یا رضا ادرکنی

 

با لطف شما روزی خود می گیریم

ای رحمت عام یا رضا ادرکنی

با حضرت حق بگو که لایق سازد

این بنده ی خام یا رضا ادرکنی

 

در صحن شما یاد خدا کرد دلم

ای جان کلام یا رضا ادرکنی

در پای ضریحتان من عاشق شده ام

ای شوکت تام یا رضا ادرکنی

 

با نام تو جاری شده الطاف خدا

دریای مرام یا رضا ادرکنی

با نام تو خشنود شود حضرت حق

ای ختم کلام یا رضا ادرکنی

 

ای نام تو احیاگر آئین علی

ای حسن ختام یا رضا ادرکنی

در روز ولادتت تصدّق بنما

یک حجّ تمام یا رضا ادرکنی

شاعر: اصغر چرمی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

باز در عرش خدا ولوله بر پا شده است
دری از عرش به سمت دل ما وا شده است
ازدحام است درِ بیت امام هفتم
جن و انس و ملك آنجاست چه غوغا شده است
همگی با دلتان راهی آنجا بشوید
همه تبریك بگویید كه بابا شده است
آنكه عالم همگی محو جمالش هستند
به رخ گل پسرش محو تماشا شده است
آمده آنكه نوشتند شبیه زهرا
پارۀ جان و تن حضرت طاها شده است
پسر حضرت موسی به جهان آمده و
پا ركابش همه جا حضرت عیسی شده است
السلام ای همه جا حضرت خورشید شده
روز میلاد تو در هر دو جهان عید شده
با تو هر روز خراسان به خودش می بالد
نه خراسان همه ایران به خودش می بالد
نه خراسان و نه ایران به خداوند قسم
همۀ عالم امكان به خودش می بالد
چونكه روی لب تو لحظه به لحظه جاریست
ثانیه ثانیه قرآن به خودش می بالد
منتصب بر تو شده گنبد و ایوان طلا
این شده گنبد تابان به خودش می بالد
من قسم می خورم این واژه برازندۀ توست
با شما واژۀ سلطان به خودش می بالد
چونكه در گوشۀ ایوان تو جا خوش كرده
بر سر خوان تو مهمان به خودش می بالد
یوسفان در دو سرا محو رخ ماه توأند
پادشاهان جهان بندۀ درگاه توأند
سجده در گوشۀ ایوان طلایی عشق است
نوكری بر سر كوی تو خدایی عشق است
هر كسی عاشق پابوسی لیلای خود است
در دم مرگ كنارم تو بیایی عشق است
ضامن آهوی صحرا شدنت جای خودش
اینكه در روز جزا ضامن مایی عشق است
تا ابد قبله نمای دل من سمت شماست
اینكه در كشور ما قبله نمایی عشق است
همۀ عرش و زمین را به گدایی بدهند!
باز می گوید از این خانه گدایی عشق است
كعبه و كرببلا هر یكشان عرش خداست
اینكه هم كعبه و هم كرببلایی عشق است
ای كه در كشور ما عرش معلا داری
آنچه خوبان همه  دارند تو یك جا داری
ای كه در چهرۀ خود شمس منور داری
در شجرنامۀ خود نام پیمبر داری
نوۀ صادقی و ذریۀ شیر خدا
خوش به حال تو كه چون فاطمه مادر داری
فرصت جنگ نشد تا كه بفهمند همه
تو به بازوی خودت قدرت حیدر داری
همه در صحن تو مشغول به کاری هستند
چقدر دور و برت خادم و نوكر داری
چه بزرگان كه میان حرمت خاك شدند
تو خودت ماهی و دور و برت اختر داری
با جوادت برو در سوریه زینب تنهاست
تو حسین ابن علی هستی و اكبر داری
تیغ بردار و پناه حرم زینب شو
ما سپاهیم و تو صاحب علم زینب شو
تو خودت بر سر دوشت علمش را داری
در دلت روضۀ آن قد خمش را داری
گرچه در کشور ما از حرم او دوری
از همین دور هوای حرمش را داری
بارها سوریه رفتی به طواف حرمش
حتم دارم که غبار قدمش را داری
بار آخر که رسیدم حرمت، محزون بود
به گمانم که تو در سینه غمش را داری
بکش آهی که پلیدان همگی دق بکنند
مطمئنم که تو در سینه دمش را داری
بنویس عمۀ من خود سپر مولا بود
بنویس از ته دل، تو قلمش را داری
بنویس عمۀ ما مثل دری در صدف است
هر که توهین بکند با خود مولا طرف است

شاعر : مهدی نظری

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

دوست دارم تا که بر خاکت، جبین سایی کنم
خاک پای زائرت را کحل بینایی کنم
دوست دارم خضر باشم تا که با آب بقا
تا قیامت بهر زّوار تو سقّایی کنم
دوست دارم ضامنم باشی که بر خیل ملک
سرفرازی همچو آن آهوی صحرایی کنم
دوست دارم بر گدایی درت از شهر خویش
تا در باب الجوادت، راه پیمایی کنم
دوست دارم زیر پای زائرت، دفنم کنند
تا گشایم دست و اعجاز مسیحایی کنم
دوست دارم وقت مردن با تماشای رخت
مرگ را از شوق دیدارت، تماشایی کنم
دوست دارم در میان آن همه زوّار تو
بر درت، ابراز راز دل، به تنهایی کنم
دوست دارم در خراسان تو چون گل بشکفم
صبح دم توصیف از گل های زهرایی کنم
دوست دارم هر کجا باشد به نامت مجلسی
شمع باشم، آب گردم، مجلس آرایی کنم
دوست دارم تا شماری "میثمت" را سائلی
تا گدایت باشم و در حشر آقایی کنم

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

 امشب فرشتگان خدا راست این پیام
کای نجمه ای عروس رسول خدا سلام
ای آفتاب و ماه، به خاک درت غلام
ای حجرۀ تو را شرف مسجدالحرام
ای هشتمین ولیّ خدا را خجسته مام
هم همسر امامی و هم مادر امام
هم بحر نور هم صدف پنج گوهری
امُ الرّضا و همسر موسی بن جعفری
ای عرشیان! تجلّی توحید ، بنگرید
ای آسمانیان! به زمین عید, بنگرید
قدر و جلال و عزّت و تمجید، بنگرید
در دامن ستاره به خورشید، بنگرید
حُسنی که در خیال ندیدید، بنگرید
خورشید آل فاطمه تابید، بنگرید
میلاد هشتمین ولی الله اعظم است
روشن به ماه عارض او چشم عالم است
این سوّمین علی دهمین نور داور است
این پاره ای زپیکر پاک پیمبر است
این ثامن الحجج خلف پاک حیدر است
این بهترین سلالۀ زهرای اطهر است
این آفتاب نجمه و موسی بن جعفر است
این دُرّ هفت بحر و یم چار گوهر است
این است آن ولیِّ خداوند ذوالمنن
نجل علی سلالۀ زهرا بوالحسن
پیدایش جلال محمّد (ص) مبارک است
آئینۀ جمال محمّد (ص) مبارک است
خورشید بی زوال محمّد (ص) مبارک است
مرآت بی مثال محمّد (ص) مبارک است
بر اهل دل وصال محمّد (ص) مبارک است
عید رئوف آل محمّد (ص) مبارک است
پا تا به سر علی و سراپا چو احمد است
آئینۀ تمام نمای محمّد (ص) است
قرآن حکایتی زکتاب ولایتش
خورشید، شعله ای زچراغ هدایتش
عالم رهین منّت جود و عنایتش
راضی خدا زکس نشود بی رضایتش
خلقت قوام یافته در ظلّ رایتش
خلقند سائل کرم بی نهایتش
با آن که چرخ منّت آن مقتدا کشد
این است آن کریم که ناز گدا کشد
ایران چو حلقه ای که نگینش مزار او
گردون هماره دور زند بر مدار او
طوبی نهال کوچکی از لاله زار او
باغ بهشت شاخه گلی از بهار او
خورشید و مه دوسائل لیل و نهار او
احسان سجیّت و کرم و لطف، کار او
اکرام خویش بر همه کامل کند رضا
پیش از سئوال، جود به سائل کند رضا
ای آستانم قدس تو بیت الحرام دل
پیچیده گِرد پنجره هایت زمام دل
از کوثر ولای تو لبریز جام دل
دارد شرف زمهر تو دارالسّلام دل
وصف تو تا قیام قیامت کلام دل
ای شهریار عالم جان، ای امام دل
ما دل به غرفه های تو بستیم یا رضا
هر جا رویم یاد تو هستیم یا رضا
ای کلّ گنج های خدا در خزانه ات
باریده متّصل کرم جاودانه ات
مرغ بهشت، شیفتۀ دام و دانه ات
عنقای جان، کبوتر نقِّاره خانه ات
حاجات خلق، ریخته در آستانه ات
بار غم تمام امامان به شانه ات
هرگز کریم اینهمه نیکو نمی شود
سلطان به جز تو ضامن آهو نمی شود
دل مرده بود و بار دگر زندۀ تو شد
جان کشته لطافت یک خندۀ تو شد
دشمن هم از عطای تو شرمندۀ تو شد
خورشید، محو روی فروزندۀ تو شد
تابنده شده به کوی تو، تا بندۀ تو شد
من قربان اُشتری که پناهندۀ تو شد
جز باب تو که هست در رحمت اله
اشتر کجا به درگه سلطان برد پناه
ای شیر پرده، پرده در خصم غافلت
مامون به عجز آمده اندر مقابلت
گلدسته های عرش خدا شمع محفلت
باغ امیدها همه گُل کرده کرده از گِلت
از کثرت معاصی ما خون بود دلت
کن عفو، بر مدارس آیات دعبلت
وقتی که چون گدا به درت راز می کنم
بر پادشاهی دو جهان ناز می کنم
ما را بود کمال ولایت ولای تو
روی نیاز برده به صحن و سرای تو
کردیم سعی در حرم با صفای تو
ای مرغ دل کبوتر گلسته های تو
پیش از وجود مه همه دل بوده جای تو
تو آشنای مائی و ما آشنای تو
ای وای اگر مرا ز سر خویش وا کنی
دستم به دست توست مبادا رها کنی
حُسن تو جلوۀ ابد و نور ابتداست
عبد در تو بر همه مولا و مقتداست
هر کس که گشت زائر تو زائر خداست
از خشت خشت صحن تو بر خلق، این نداست
کاین جا بهشت اهل دل و کعبۀ هُداست
صد خازن بهشت، در این آستان گداست
(میثم) به هوش باش همانا سخن یکیست
دین، جز ولای آل علی نیست، نیست، نیست

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

  ماه ذیقعده! مبارک باد قرص آفتابت
همچو باران از سحاب نور می بارد گلابت
بی حساب از آسمان ریزد به دامانت ستاره
بی حجاب آید برون خورشید زهرا از حجابت
جلوه کن تا از فروغت طور دل را نور بخشی
خنده زن تا از سرشک شوق ریزم دُرِّ نابت
دوست داری تا زنخل طور موسای ولایت
میوه ی مدح رضا ریزد به دامن بی حسابت
دوست داری دُور روی یوسف زهرا بگردی
یا که چون پروانه سوزان، کند چون شمع آبت
در طلوع صبح صادق جلوه ای دیگر گرفتی
آفتاب دل فروز نجمه را در بر گرفتی
نجمه ای دریای عصمت را صدف گوهر مبارک
نخل سر سبز گلستان پیمبر، بر مبارک
دیدن روی رضا بر دیده ی پاکت گوارا
مقدم نوزاد تو بر موسی جعفر مبارک
جلوه ی ماه جمال عالِم آل محمّد (ص)
بر امام هفتم و بر آل پیغمبر مبارک
بهترین مادر به دامن برترین فرزند دارد
برترین فرزند بر آن بهترین مادر مبارک
پیروان خطّ اهل البیت را در کلّ هستی
عید میلاد رضا تا دامن محشر مبارک
آسمانی ها زمین بوسند در نزد جلالش
چارده معصوم را دیدند در ماه جمالش
کیست این مولود، از طفلی امام آفرینش
مدحش از صبح ازل ذکر تمام آفرینش
ضامن آهو نه بلکه ضامن کلّ خلایق
در کف عزمش به امر حقّ زمام آفرینش
همچنان پاینده در ظّل لوایش تا قیامت
هم قوام آفرینش هم نظام آفرینش
بر جمال و بر جلال و بر کمال و بر خصالش
هم درود آفرینش هم سلام آفرینش
حاجت کونین می جوشد زخاک آستانش
پرچم حکمش بود بر اوج بام آفرینش
مظهر کلّ صفات ذات پاک حیّ سرمد
مخزن علم الهی عالِم آل محمّد (ص)
ملک ایران حلقه ی انگشتر است و او نگینش
پا به چشم آسمانش دست بر فرق زمینش
حاجت کونین می جوشد زخاک آستانش
دست حقّ پیوسته می آید برون از آستینش
نقش گلبوس ملک پیدا به دست خاندانش
بال حور العین بود فرش قدوم زائرینش
کشور ایران اسلامی بود دارالامانش
حاجت آورده در این دارالامان روح الامینش
هر که بنشیند دمی در سایه ی گلدسته هایش
نی عجب گر آفتاب کعبه گردد همنشینش
اجر زوّارش فزون از زائر ثارالله آمد
بلکه در شأنش زسوی حقّ کمن زارالله آمد
ای خدا را دست قدرت ای خرد را چشم روشن
ای علی را میوه ی دل ای نبی را پاره ی تن
من کجا و مدحت تو ای خدایت مدح گستر
تو کجا و صحبت من ای ولیّ حیّ ذوالمن
کیستی تو کیستی تو کیستی تو کیستی تو
چیستم من چیستم من چیستم من چیستم من
آب جویت رشک زمزم خاک کویت مهر کعبه
ماه رویت وجهَ ربّک، باب صحنت طور ایمن
دست تو دست الهی چشم ما چشم تضرّع
فیض تو ساری به هستی اشگ ما جاری به دامن
من سراپا تیره گی تو کیستی شمس امامت
من کویر تشنه مانده تو همه ابر کرامت
گنبد زرّین تو از مهر گردون دل رباید
خادم درگاه تو پابر جبین عرش ساید
مالک دوزخ ره دوزخ به خدّامت ببندد
خازن جنّت درِ جنّت به زوّارت گشاید
کعبه ی کعبه مزار توست در قلب خراسان
می سزد با چار رکنش در طواف کویت آید
شمع مهمانخانه ات بر قلب مهمان نور بخشد
آب سقّا خانه ات زنگ گناه از دل زداید
چارده معصوم را باید یکی از جمع خیزد
تا مقامت را بگوید تا جلالت را نماید
نی عجب زنگی اگر در حوض صحنت رخ بشوید
ماه کنعان آید و بر حسن او تحسین بگوید
قبر تو در پیکر ایران ما جان است مولا
کعبه ی عشّاق اهل البیت ایران است مولا
یابن زهرا! زائر تو نیست تنها زائر تو
زائر پیغمبر و کلّ امامان است مولا
نی عجب گر میزبان گردد همه خلق خدا را
هر که یک شب در خراسان تو مهمان است مولا
با چنین صحن و رواق و قبّه و ایوان زرّین
قدر تو مانند شام قدر پنهان است مولا
باغ رضوان و قصور و حور ارزانیِّ زاهد
با وجود تو بهشت من خراسان است مولا
من که لایق نیستم تا جزو زوّار تو باشم
لطف کن تا سائلی در پشت دیوار تو باشم
من ندانم کیستم دانم شما را دوست دارم
هر که هستم خاندان مصطفی را دوست دارم
مرغ روحم چون کبوتر پر زند سوی مدینه
هم خراسان هم نجف هم کربلا را دوست دارم
کمتر از آنم که باشم بنده ی شاه ولایت
گر چه خود آلوده ام اهل ولا را دوست دارم
دوستی از دوستان دوستان اهلبیتم
هر که هستم، شیعیان مرتضی را دوست دارم
گر نکیر و منکرم پرسند آوردی چه با خود
در جواب هر دو گویم رضا را دوست دارم
کیستم من تا که باشم «میثم» چون تو عزیزی
دعوتیی کردم مبادا آبرویم را بریزی

شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

آن حریمی که در آن دل ها کبوتر می شود
پر زدن تا محضر زهرا میسر می شود
عشوۀ معشوق و ابراز نیاز عاشقان
به وصال عاشق و معشوق منجر می شود
این نسیم عفو از آب و هوای گنبد است
هر سحر کل حرم از آن معطر می شود
در کنار دست صاحبخانه منزل می کند
زائری که وارد صحن مطهر می شود
آب سقاخانه اینجا طعم کوثر می دهد
عطر و طعمش موجب ایمان کافر می شود
هر دلی اینجا توسل کرد عرشی می شود

هر سری اینجا به خاک افتد سرور می شود
با تمام غصه ها هر طور می شد آمدم
گفتم از مشهد به بعد اوضاع بهتر می شود
من هو یعطی الکثیر بالقلیل آقای ماست
پاسخ یک خواهش اینجا صد برابر می شود
خوش به حال زائری که بعد مشهد آمدن
دل پسند زادۀ موسی بن جعفر می شود
عطر و بوی کربلا دارد حریمت، این گدا
کی دوباره زائر ارباب بی سر می شود
از حرم تا قتلگه، از قتلگه تا به حرم
این مسیر از اشک های فاطمه تر می شود
----------------------------------------------------------------------

شاعر : حسین قربانچه

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

دستهای من و دامان رضا به چه شود
کرم و بخشش واحسان رضابه چه شود
روزاول که خدا قرعه زداعلام نمود
خاک ایران شده مهمان رضابه چه شود
با خط عشق نوشته است روی دفترما
سائل لطف فراوان رضا به چه شود
دل من پر زده این بار خبر می آید
که نشسته روی ایوان رضا به چه شود
کرمش شامل حال من آلوده شدو
شدم انگار مسلمان رضا به چه شود
من اگر خسته شوم چای نجف مینوشم
بانباتی ز خراسان رضا به چه شود
دست خالی نشده از در لطفش کوتاه
کاش باشم ز فقیران رضا به چه شود
زده ام فال و جواب آمد و خوشحالم که
میشوم خارمغیلان رضا به چه شود
بشمارند مرا روز قیامت,خوب است
 یکی ازخیل غلامان رضا به چه شود

شاعر : حسین صیامی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

غنچه ای وا شد دوباره رو به سوی آسمان
مــحــو زیــبــاییِّ او چشمان خیــس باغبان
یک تبــسم کرد خورشید ولایــت بــر رخش
ابــر رحمت آمد و تشکیل شد رنگین کمان
رنــگ سبزش بیشــتـر دارد تجلی می کند
جلوه ی سادات می ریزد ز دست عرشیان
مرز این رنگین کمان از فرش تا عرش خداست
یک سرش دست امام و سمت دیگر در جنان
باغبان موسی بن جعفر ، گل علی موسی الرضا
ایــن امام بی کسان و او امام عاشقان
مرغ دل پر می زند در بوستان اهل بیت
در هوای شام میلاد رضا ، تصنیف خوان
طبع ناقابل کجا عنوان نماید مدح او؟
حضــرت جبریل باشد مادح این خاندان

 

شاعر : اصغر جرمی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

ای لطف تمام یا رضا ادرکنی
ای فیض مُدام یا رضا ادرکنی
بر محضر پاکت ای امام معصوم
پیوسته سلام یا رضا ادرکنی
ای با تو حلال باده ی صاف خلود
غم با تو حرام یا رضا ادرکنی
ای شه بپذیرم نظری کن بر ما
یا نور و امام یا رضا ادرکنی
با لطف شما روزی خود می گیریم
ای رحمت عام یا رضا ادرکنی
با حضرت حق بگو که لایق سازد
این بنده ی خام یا رضا ادرکنی
در صحن شما یاد خدا کرد دلم
ای جان کلام یا رضا ادرکنی
در پای ضریحتان من عاشق شده ام
ای شوکت تام یا رضا ادرکنی
با نام تو جاری شده الطاف خدا
دریای مرام یا رضا ادرکنی
با نام تو خشنود شود حضرت حق
ای ختم کلام یا رضا ادرکنی
ای نام تو احیاگر آئین علی
ای حسن ختام یا رضا ادرکنی
در روز ولادتت تصدّق بنما
یک حجّ تمام یا رضا ادرکنی

 

شاعر : اصغر جرمی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:10 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

كشيده بال مرا باز تا خراسانت
هواي چرخ زدن در رواق و ايوانت
هواي بال گرفتن در اين هواي غريب
كبوترانه به آرامش شبستانت
چه قدر حوصله كردم دوباره سر برسد
كنار ديدن تو، حس گرم دستانت-
كه مي كشي به نوازش به روي موهايم
و من چه خوشبختم زير سقف احسانت
چه مي كشيد به اينجا دوباره پاي مرا
اگر نبود نمك در غذاي مهمانت ؟!
هميشه نان و نمك داده اي غريبان را
هميشه سفره ي بخشايش است دامانت
نه من فقط به تو كه فكر مي كنم گيجم
كه آسمان و زمين مانده اند حيرانت

 

شاعر : مطهره عباسیان

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  6:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها