اشعار ولادت امام رضا (ع)

جمعمون جمعه و مهمون رضاییم
از قدیم ندیما مجنون رضاییم
اگه امشب از حرم فاصله داریم
با بال دل توی ایوون رضاییم
ازحرم،صحن و سرا   می پرم با کفترا   روی گنبد طلا
مستی می کنم
تو تلاطم میشم و   تو حرم گم میشم و   مثل مردم میشم و
مستی می کنم
میرم تو صحن گوهرشاد مثل یک کفتر آزاد
کربلامو می گیرم امشب از پنجره فولاد
«السلام علیک شاه

تا نداره
تو خونش غریب و آشنا نداره
دست خالی می ری و پر برمی گردی
نا امیدی تو حرم معنا نداره
قطره چون دریا بشه   کور اگه بینا بشه   یه فلج روپا بشه
نکن تعجب
شاه اگه گدا بشه    یا گدا یه شاه بشه   تو حرم خدا باشه
نکن تعجب
آقامه دوای دردام    آقامه دنیا و عقبام
اگر که خادمش بشم من بهشت نمی خوام
«السلام علیک شاه خراسان»
قربون گنبد طلات حج فقیران
دوست دارم رعیت باشم تا تویی سلطان
از قدیم تا به حالا همیشه بوده
دست لطفت حامی مردم ایران
هرچی تیر زدن به ما      شرقیا و غربیا     هجمه های دشمنا
رو خنثی کردی
مجلسای ارباب و   مستی بی حساب و   حتی این انقلاب و
تو بر پا کردی
آقایی و سروری تو   پشتیبان رهبری تو
صاحب اول و آخر این کشوری تو
«السلام علیک شاه خراسان»

عاشقا عاشقا مژده که یار اومده
گل بریزید به پاش چونکه نگار اومده
قاصدک ها خبر بدید به اهل دنیا
قرار سینه های بیقرار اومده

کبوترا پرستوها    مژده میدن به عاشقا   میگن به همه آدما
نور خدایی سر زد
گلهای یاس و رازقی    با هر مرام و منطقی   میگن تو اوج عاشقی
بازم یه علی اومد
پیام جبرئیله خبر میده به خورشید
میگه طلوع نکن چون خورشید زهرا رسید
دل دیوونه  توی میخونه  داره میخونه
میگه رضا اومده   خوش اومده خوش اومده
«امام رضا خوش اومده»
یه غنچه دوباره به گل نشسته امشب
فرشته می باره دسته به دسته امشب
یه امشب با دلم کاری نداشته باشید
به یمن قدومش دلم چه مسته امشب
فرشته ها تو جزر و مد   داد میزنن رضا مدد   خدای عاشقی اومد
خندونه روی هرلب
آخر زیبایی رسید   دلبر زهرایی رسید    بَه که چه آقایی رسید
عجب شبیه امشب
عرش و فرشیان   با فرشتگان    هلهله کنان
میگن رضا اومده   خوش اومده خوش اومده
«امام رضا خوش اومده»
تموم مشکلات با یه نگاش حل میشه
با اذنش قضا و قدر  مسجـــل میشه
از الان معلومــــه تو برا ما ایرونیا
امام مهربـــــون دلبــــر اول میشه
امام مهربونیا     پاشو گذاشت رو چشم ما    اونکه تموم آهوها
  ضمانتش رو می خوان
چراغ راه عاشقا    پشت و پناه عاشقا    اومده شاه عاشقا
امید نا امیدان
هرکی که دردی داره بدونه آقا اومد
حاجت بخواد که امشب طبیب دردا اومد
از پیمبرا  تا به اولیا    همه یه صدا
میگن رضا اومده   خوش اومده خوش اومده
«امام رضا خوش اومده»

شاعر : مسیب وطن پور

آسمونا غرق نوره دلها شاده
خدا به موسی بن جعفر تو رو داده
اگه قراره که قلب من شیدا بشه
بزار شیدا بشه

اگه قراره که زندگیم زیبا بشه
با تو زیبا بشه
صدای نقاره خونه
به یادم آقا میمونه
کودک قلبم میخونه
دیوونتم من دیوونه
یا سلطان غریب الغربا
یا سلطان معین الضعفا
حضرت عیسی بن مریم برا پابوس
 میره دست بوسیه سلطان به خاک طوس
منی که یه عمریه آقا به نامتم آقا غلامتم
آقا میدونی منتظر سلامتم، آقا غلاتم
دلم شده همرنگ یاس
گرفته بارون الماس
سقاخونه ات وصل آقا
به سقاخونه ی عباس
یا سلطان غریب الغربا
یا سلطان معین الضعفا
الهی فدات شم آقا خاک پاتم
فدایی زائرات و خادماتم
زائری کنار پنجره فولاد دلش
فقط جلا میخواد
خودم دیدم که زائری از تو آقا
یه کربلا میخواد
بیا منو شفا بده
دل منو جلا بده
هرچی میخوای ازم بگیر
فقط یه کربلا بده
یا سلطان غریب الغربا
یا سلطان معین الضعفا

تورو خواب دیدم ,تورویادمه
همون شب که لالاییِ مادرم...
داره بوی عطرت بهم میرسه
توی خلوت کوپه ی آخرم
توروخواب دیدم , تورویادمه
دلم کفتراتو بغل کرده بود
یه گوشه توی دفتر حاجتش
یه شاعر نگاتو غزل کرده بود
دارم میرسم ,میرسه گنبدت
هوای چشام باز بارونیه
چرا حال اینجا یه جور دیگه ست؟
چرا عشق کم نیست  ؟ارزونیه
*******
ضریح تو نزدیکه ,راهش کمه
غریبی که ازراه دور اومده
نوشتن:(به خورشید هشتم سلام)
به پابوسیِ ماه دور اومده
*******
مگه دست من میرسه دست تو؟
صف عاشقاتو ببین پرشده
خودآسمونم نشسته زمین
نگا کن نگا کن زمین پرشده

میشینم همینجا نگات میکنم
کنارزنی که شبیه منه
داره غرق تو میشه حس می کنم
تورو توی اشکاش صدا میزنه
یه گوشه  یکی  زل زده سوی تو
میدونم میدونی دلش خونه نه ؟
داره عاشقت میشه باهر نگاش
مث عشق لیلی به مجنونه ,نه ؟

یکی توی سجده ست چن ساعته
همه عاشق  صحن وسجاده ان
مث کفترات  توی هفت آسمون
به گلدسته های تو دل داده ان
یه بچه کنارغم مادرش
نشسته  به دستای تو زل زده
چه معصومِ ,انگاری از چشم هاش
 به چشمای معصوم تو پل زده
********
چقد عاشقات پاک وخوبن آقا
میذاری منم خاک پاشون بشم؟
آخه عاشق عاشقاتم شدم
فدای امام رضا(ع) شون بشم
******
سفر...روز آخر...یه بغض عجیب
نگات میکنم بانگاهِ ترم
داری دور میشی ..دارم میرسم
توی خلوت کوپه ی آخرم

شاعر : شبنم فرضی

کبوتر گنبد طلاتم
هوایی اون صحن و سراتم
با این جون ناقابلم نذر چشاتم
اذن دخول حرم تو یا ابا الفضله
دست عطا و کرم تو با ابا الفضله
دار و ندارم یا علی بن موسی الرضا

باغ و بهارم یا علی بن موسی الر ضا
چی میشه كه وقتی که چشام بسته میشه
   روی دامنت سر بذارم یا امام رضا، امام رضا
اذن دخول حرم تو یا ابا الفضله
دست عطا و کرم تو با ابا الفضله
یادم میاد بچه بودم، تا میومدم تو حرمت
مادرم دست من و رها می کرد
دلمو با نگات آشنا می کرد
به گنبدت نگاه می کرد
قطره اشکی می چکید از گوشه چشم مادرم
زیر لب می گفت اقا تاج سرم
که کنیز تو دخترم
غلام تو این پسرم
یادم میاد بچه بودم
تا میومدم تو حرمت
همه مردم شاه و گدا
و زن و مرد و پیر جوون
ازهمه جا از همه رنگ
زیر لبا شور و نوا
ذکر همه یا امام رضا
اذن دخول حرم تو یا ابا الفضله
دست عطا و کرم تو با ابا الفضله

آقا آقا دل پریشونمو نگاه کن
بیا یه بار دیگه دعا کن
برای من
بستم امشب دلمو به ضریح تو آقا
یه گوشه نگاه تو تنها
شفای من

السلطان اباالحسن
آروم آروم راهی حرم، دلُ زدم به دریا
دسته دسته با ملائکه میریم پابوس آقا
دل شکسته دوباره نشسته، گوشه حرم پیش کبوترا
پر امیده حاجتش و میده، خدا میدونه و آقام امام رضا
آقا آقا دل پریشونمو نگاه کن
بیا یه بار دیگه دعا کن
برای من
بستم امشب دلمو به ضریح تو آقا
یه گوشه نگاه تو تنها
شفای من
السلطان اباالحسن
در به در تو کوچه و خیابون
دستتو بده به دست بارون
تا بباری تو صحن آیینه
زنده میشه یه عشق دیرینه
حال و هوای حرم، نسیم و صحن ایوون
کجا رو دارم برم، یه ایرانه و یه خراسون
السلطان اباالحسن
دریا دریا موج عشق تو دلا رو میکشونه
نوره نوره نوره گنبدت مسیر آسمونه
صحن گوهرشاد پنجره فولاد
شمیم بهشتیه ایوون طلا
خاک بهشته که پر فرشته
شده فرش زیر پای زائرا
آقا آقا چی میشه که زائر تو باشم
شبیه کبوترا رها شم
آقای من
آقا آقا شفاعت تو راه عبوره
 امید زیارت تو نوره
 شبای من
السلطان اباالحسن
عاشقم عاشق سینه چاکت
تا ابد ایرانه آب و خاکت
با تو عهد فدا شدن بستیم
زیر سایت ولایتی هستیم
صاحب این مملکت شما هستی آقاجون
کجا رو دارم برم یه ایرانه و یه خراسون
السلطان اباالحسن

حرف دل من حرف دلای بی کسه
یه امام رضا دارم واسم بسه
میدونم صدام به آقام میرسه
یه امام رضا دارم واسم بسه

من همون کبوترم که جا نداشت
لونه حتی روی شاخه ها نداشت
هیچ نگاهی آب دونه ام نمی داد
مثل هر غریبه آشنا نداشت
حالا اما عمریه رو گنبدام
بچه ی محله ی امام رضام
دنیا بی صحن رواقش قفسه
یه امام رضا دارم برام بسه
حرف دل من حرف دلای بی کسه
یه امام رضا دارم برام بسه

ای فروغ دل زهرا و علی ، هشتمین نور خدای ازلی
 ای امید دل ما ، حل نما مشکل ما
یا غریب الغربا
شیعه پیوسته تو را می خواند ، دل بشکسته تو را می خواند
 ای امید دل ما ، حل نما مشکل ما
یا غریب الغربا

ای فروغ دل زهرا و علی ، هشتمین نور خدای ازلی
 ای امید دل ما ، حل نما مشکل ما
یا غریب الغربا
ما که پیمانه به دستیم، رضا ، از گدایان تو هستیم، رضا
 ای امید دل ما ، حل نما مشکل ما
یا غریب الغربا
شیعه پیوسته تو را می خواند ، دل بشکسته تو را می خواند
 ای امید دل ما ، حل نما مشکل ما
یا غریب الغربا

آمدم گرد غم از سینه بگیرم آقا
هی بگویم که برای تو بمیرم آقا
گوشه صحن نشستم که پناهم بدهی
که حیات از نفسِ عشق بگیرم آقا
جای شلاق ببین، روحِ نحیفم زخمی ست
من به دستِ هوسِ خویش اسیرم آقا
آمدم خسته ز مرداب که جاری بشوم
دل به دریا زده ام گرچه کویرم آقا
آمدم باز که مهمان نگاهم بکنی
با تو در امنیتم، روحِ حریرم آقا
باز با لحنِ غزل خوانی حافظ با تو
درد دل می کنم آقا، بپذیرم آقا...
دفتر گمشدگانِ حرم آغوش تو است
من همان گمشده ام، طفلِ صغیرم آقا...
مادرم جانِ مرا نذرِ جوادِ تو نوشت
کاش از داغِ جوانِ تو بمیرم آقا

شاعر : کاظم رستمی

شب شب ولادت توئه و دل تو دلم نیست
میخوام که آروم بگیرم دست خودم نیست
به آسمونا پر میزنم و این در و اون در میزنم
در این میخونه رو با سر میزنم

همه ی دنیا یه طرف حرم آقا یه طرف
برا ماست ایوون طلا شبیه ایوون نجف
خوش اومدی مهربون
 خوش اومدی هم زبون
خوش اومدی امیر و مولا
خوش اومدی سرورم
سایه تو رو سرم
بمونه همیشه آقا
بار سفرُ تا حرم آقا میبندم
تو این شبا یکی شده گریه و خندم
تولد تو عید منه و مشهدت امید منه
آقاجون گنبد تو خورشید منه
میشینم تو صحن شما روبرو ایوون طلا
تو گوشم داره میشینه صدای نقاره زنا
آقا زیر سایتم
کنار تو راحتم
حرم تو خونم میمونه
آقا بجای حرم
کجا رو دارم برم
ای امام مهربونم

کبوتر میشدم رو گنبدت کاش    منم آهوی زخمی ضامنم باش
اگر جاروکش فرش تو باشم     میگن مردم که شد خادم آقاش
تو که حج فقیرانی منو دریاب
تو امید ضعیفانی منو دریاب

« رضا یا ضامن آهو مدد مولا»
تموم زائرات غرق هیاهو      میگن فدات بشیم ضامن آهو
یکی شفا میخواد واسه مریضش  یکی هم می کنه صحنتو جارو
در خونت کسی آقا رو آورده
میدونم دست خالی بر نمی گرده
« رضا یا ضامن آهو مدد مولا»
چه شوری داره اسم تو رو بردن    چه غوغا میشه از می تو خوردن
تو گفتی که سه جا میای به دیدن    چه حالی میده اون لحظه ی مردن
به وقت احتضارم منتظر هستم
تا که تا که از لطف خود گیری آقا دستم
« رضا یا ضامن آهو مدد مولا»
امید بی کسانی چاره سازی      نمیرم جایی چون بنده نوازی
حالا که دوریم از کرببلا کاش   تو صحنت تو یه شش گوشه بسازی
برات کربلا رو می کنی امضا
نمونه اسم ما آقا تو لیستت جا
« رضا یا ضامن آهو مدد مولا»

 در حریم نور جای مشعل و فانوس نیست
هیچ کس از لطف تو در این حرم مأیوس نیست
شکر حق با شیر مادر مهرتان در دل نشست
واقعا بیچاره هرکس با شما مأنوس نیست
کربلا و کاظمین و سامرا، حتی نجف
هیچ جا بهرِ من درمانده همچون طوس نیست
دُرّ و مرجانی که از احسان به مردم میدهی
دَر صدف هایِ کفِ اعماق اقیانوس نیست
هرکس از، سوی تو آمد بویِ جنت می دهد
بوی جنت هیچ جا چون در حرم محسوس نیست
این کبوتر که به دور گنبدت در گردش است
هم طراز هر پرش صدها پرِ طاووس نیست
دانه دانه ذکرِ تسبیحم فقط شد "یا رضا"
شأن ذکرت کمتر از "یا نور و یا قدوس" نیست
زائرانت پشتِ هم مرکب به مرکب آمدند
اينهمه زائر ولی روزیِ من... افسوس!... نیست
نه عبا میخواهم و نه تیغه ی سلمانیت
حاجتم این روزها چیزی بجز پابوس نیست

شاعر : محمد جواد شیرازی

با نگاهت در دلم طوفان محشر میشود
دیده ام در دست سلطان جام کوثر میشود
تا نگه بر گنبد و گلدسته هایت میکنم
بی خود از خود میشوم اشکم مکرر میشود
آبرویم را خریدی،دیده ات را هم مگیر
چندروزی با نگاهت حال بهتر میشود
در حریم غربتت با گوشه چشم مادری
می خرد زهرا هرآنکس را که نوکر میشود
نوکری آمد به درگاهت گدایی کرد و رفت
من یقین دارم که فردایش ابوذر میشود
میشوم زائر همیشه سمت مشهد سمت طوس
گر نباشم تا بیایم دل کبوتر میشود
با نگاهی دلشکسته کنج ایوان طلا
اشک چشمم در میان صحن قمصر میشود
من امیدم این بود سلطان علی موسی الرضا
شافع این نوکرش فردای محشر میشود

شاعر : امیر فرخنده

حس می کنم امشب تو حرمت هستم
به ضریح زیبات رسیـده بــاز دستم
زیر نم نمای بارونم
عاشق صدای بارونم
یا رضا گدای بارونم مهمونم
حاجتامو بده کربلاموبده پشت پنجره ی فولادم
زیــارت مشـهـــد زیــــارت عرشه
همه ی صحنت از بال ملک فرشه
صحن تو خونه ی امیده
گــنـبدت شبیه خورشیده
نور تو همیشه تابیده جاویده
هرکی یارتواِ بی قرارتواِ همجوار تواِ خوشبخته
همه سری دارن توی سرا با تو
بیــا نـگـاهـی کــن آقـا زیر پاتو
هــر کـسی عـاشق دیداره
قـولــتو تو خاطرش داره
وعده ی تو آخر کاره آقا جان
منتظر می مونیم این و خوب می دونیم آخرش می بینمت آقا

شاعر : اقبال نوری