0

اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

عشق تو زده به سرم

تا حرم تو می پرم

غبطه میخورم همیشه آقا

به کبوترای حرم

تویی تو آروم جونم ، عشقت توی رگ و خونم

به تو و کرمت خیلی مدیونم مدیونم

حرم تو بهشتمه ، همه سرگذشتمه

عشق تو تو سرشتمه آقا

منم آقا گدای تو ، زائر بی نوای تو

محتاج یک دعای تو آقا

ضامن آهو رضا جان

******

امیر ولا اومده

جلوه ی خدا اومده

به همه بگید ، خبر آی خبر

که امام رضا اومده

جان منی و جانانی ، قبله وقلب ایرانی

الحق والانصاف آقا سلطانی سلطانی

بضعه مصطفاتویی ، وارث مرتضاتویی

رحمت کبریا تویی آقا

یابن الزهرا فدای تو ، همه هستیم برای تو

سرمیذارم به پای تو آقا

ضامن آهو رضا جان

******

دل بیقرار می خونه

شبیه نقاره خونه

از همه دنیا فقط واسه من

همین عاشقی می مونه

برندارازمن چشماتو ، بکش روسرم دستاتو

من عبد و فقیر هستم و آقا تو آقا تو

مریضم من شفا میخوام ، برادردام دوا می‌خوام

برات کربلا می‌خوام آقا

قربون لطف بی حدت ، شبای خوب مرقدت

دلنوازیه گنبدت آقا

ضامن آهو رضا جان

شاعر : حسین رحمانی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

یه حرم و یه گنبد ، یه ایران و یه مشهد

کرم آقای منه توی دنیا زبونزد

فریادم رضا جان ، دلشادم رضا جان ، می و بادم رضا جان

شبا کبوتر تو صحن گوهرشادم رضاجان

رضاجان ثامن الائمه

خاک پای زوارات بشم من از خدامه

تو مایه ی برکت ایرانی تو حجت قادر منانی

توکشور، دل همه ، فقط خودت ، پادشاه و سلطانی

فریادم رضا جان ، دلشادم رضا جان ، می و بادم رضا جان

شبا کبوتر تو صحن گوهرشادم رضاجان

رضاجان ثامن الائمه

خاک پای زائرات بشم من از خدامه

******

دیونه ی نگاتم میدونی خاک پاتم

پیالم و پر میکنی که محتاج نگاتم

آقامی رضا جان ، دنیامی رضا جان ، نفسامی رضا جان

به خدا دوای تمومیه دردامی رضا جان

اومدی همه رو ببخشن

امشب میگه زهرا به علی چشم تو روشن

روشنی شبای مهتابی چشم و چراغ دل بی تابی

مثل یه ماه ، به آسمو، ن قلب من ، عمریه که میتابی

فریادم رضا جان ، دلشادم رضا جان ، می و بادم رضا جان

شبا کبوتر تو صحن گوهر شادم رضاجان

رضا جان ثامن الائمه

خاک پای زائرات بشم من از خدامه

شاعر : حسین نوری

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

مرغ دلم پر زده سمت دام بلا

گشته هوایی دوباره دل مبتلا

می زده از باده ی شه طوس و شده

کفتر جلد حوالی گنبد طلا

فارغ از ماسوا پر زده سمت خدا

شده آواره و دیوانه ی صحن و سرا

و غزل خوان دهد سر دل من این نوا

مستم از جام ولای علی موسی الرضا

رضا رضا یارضا ، مددی یا رضا

******

تطمئنَ القلوب خدا یاد تو

لیلی و مجنون صفت همه فرهاد تو

 بوده ز روز ازل نه فقط خان من

حاتم و خضر و سلیمان گدازاد تو

شدم آزاد تو ، هستیم آباد تو

کعبه هم غبطه خور صحن گوهرشادتو

بیخو بنیان من ، بسته به بنیاد تو

دم عیسی زدم پنجره فولاد تو

رضا رضا یارضا ، مددی یا رضا

******

بر دل آشوب ما حرمت ساحله

لطف خدایی تو همه روشامله

صوم صلاتو قیامو قعود منی

آخه عبادت بدون شما باطله

حرمت حائله ، این و خدا قائله

زجهنم داره محشر زائرت فاصله

ذکرنقاره هات ذکر عروج دله

آب سقا خونت از مشک ابوفاضله

رضا رضا یارضا ، مددی یا رضا

شاعر : محمد جواد حیدری

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

بارون می‌باره از چشمای آسمون

دلهای عاشقا بازم پُر جنون

کل فرشته ها ناز قدوم گل

دنیا رو گل زدن تا عرش بی کرون

شب آقای ایرونه و دلا چه آیینه بندونه

ولادت همه کسو کار ما اَمیر خراسونه

دلامون مجنونه

می‌باره آسمون یاس و بنفشه

رو دست نجمه خورشید می درخشه

مولا امام رضا السلطان امام رضا

******

بازم هوای تو آقا به سر زده

امشب جنونم از صد در صدم رده

خواستم که کل سال باشم تو کربلا

اما یه امشبو حرفم یه مشهده

خودم اینجاو کبوتر دلم توصحن گوهرشاده

همه ی حاجتام آقا دخیل پنجره ی فولاده

دلم آقا شاده

جنت که حسرت صحنت رو خوره

سقا خونت دل زم زم رو برده

مولا امام رضا السلطان امام رضا

******

امشب خبر بدین دردا دوا شده

باز فرصت گدایی رو براشده

هرکی که کربلا رفته اینو میگه

برگ حوالش اینجا امضا شده

منم اومدم که بخونم آقا براتمو امضا کن

عیدومونه بده واسم مارم تولیست حرم جا کن

گرمونو واکن

خیره به پنجره فولاد چشمام

کربوبلامو از دست تو میخوام

مولا امام رضا السلطان امام رضا

شاعر : محمد جواد حیدری

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امشب بارون می‌باره ، دل بیقراره

شب عشقه یاره ، می زنن نقاره

بنگر وجه خدا رو ، امام رضا رو

که مثه خورشیده ، به جهان تابیده

اگه امشب تو چشمام نمی از بارونه

دل من بی تابه و شده باز دیوونه

یارضا میخونه

یارضا میخونه

همه ی عشق منه اومده دنیا

حاکمه بی مثله همه ی دلها

حضرت امام رضا آقای آقا

******

نجمه پسر آورده ، دلارو برده

که نداره همتا ، تو تموم دنیا

روحم دوباره پرزد ، رفته تامشهد

روبروی مرقد ، به طواف گنبد

تو شلوغیه مشهد دلامون حیرونه

یقینا امشب زهرا تو حرم مهمونه

یارضا میخونه

یارضا میخونه

مشهدالرضا شده قبله ی قلبم

کرمش زبون زده تو همه عالم

با امام رضا دیگه نمی مونه غم

******

واسم همه جا مشهد، کربلا مشهد

مدینه مکه یا ، نجف و سامرا

میگم امیر وشاهم ، بده پناهم

روسیاهم اما ، اومدم باز آقا

می زنم پیمونه از جام سقاخونه

یه فلج هم اومده که پی درمونه

یارضا میخونه

یارضا میخونه

پنجره فولاد به ما کربلا داده

دردای بی درمونو زود شفا داده

حاجت نگفته رو به خدا داده

شاعر : حسین رحمانی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

باز دوباره

در خونت اومدم منو نگام كن

تو هوای حرمت منو رهام كن

منو دعوتم كن و بازم صدام كن

نگاه به چشام كن

عاشقم آقاجون عاشق زول زدن به حرم به گنبد

بهترین لحظه عمرمه لحظه اومدن به مشهد

من مجنون ایوون طلایی ام

پیشت گرم كار گدایی ام

عشقم اینه كه امام رضایی ام

مولا مولا یا امام رضا مدد

******

مثه آهو

میزنم پرسه توی صحن گهرشاد

كاش همیشه برا من باشی تو صیاد

شیعه بودن وو ولای تو یادم داد

آقاجونم خونت آباد

توحرم باورم اینه كه بخدا ساكن تو بهشتم

تا بشم ایمن از هر بلا من یه هرز از جوادت نوشتم

من شاگرد سلمونی توام

قابل باشم قربونی توام

گرم ذكر و ندبه خونی توام

مولا مولا یا امام رضا مدد

******

افتخارم

اینه كه نون و نمك خوردتم آقا

تو و خواهرت برای كشور ما

یه نماینده اید از علی و زهرا

مجنونیم و شما لیلا

زاده ی مرتضی دارم از تو آقا توی این لحظه ها من یه خواهش

با نگاهی بزن ریشه ی داعش و زود بكن تار و مارش

با عشق تو عاشق حیدریم

سینه چاك سوره كوثریم

منتظر رخصت رهبریم

مولا مولا یا امام رضا مدد

شاعر : مجتبی صمدی شهاب

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

بذار ساده بگم عاشقتم رضا

کنار تو باشم داخل جنتم

به اسم کوچیکت می زنمت صدا

واسه اینه که خیلی با تو راحتم

تویی ماه تمام من ، رفیق با مرام من

برات جونم رو می ذارم ، دوست دارم امام من

مستی دم ایوان تو ایراد نداره

برق چشاتو تیشه ی فرهاد نداره

قصر همه حکامو جهانو که بگردی

دربار کسی پنجره فولاد نداره

بی تو بهشت جهنمه (آقام رضا)3

 دوست دارم یه عالمه (آقام رضا)3

******

هزار بارم اگه مشهد تو بیام

محاله به خدا کم شه ارادتم

مسیحا دم موسایی و من فقط

همین که باتوام خوش به سعادتم

شدم من مبتلات آقا ، به جون من بلات آقا

فقط عشقه سحرهای ، دم ایوون طلات آقا

بذل و کرم از دست کریم کاری نداره

عیسا نفحاتی رو که تو داری نداره

تو تنها طبیبی که دیدم توی طبابت

فرقی واسه تو شدت بیماری نداره

بی تو بهشت جهنمه (آقام رضا)3

 دوست دارم یه عالمه (آقام رضا)3

******

می ریزه برکات از دل آسمون

خدا لطف و تموم می کنه واسمون

نشستیم با دلامون میون حرم

فقط جمعه به نقاره حواسمون

شب عیشه ، شب شادی ، برام باده فرستادی

چه جامون خالیه امشب ، میون صحن آزادی

امشب همه رو مستی به میخانه میاره

ساقی می و پیمانه به پیمانه میاره

وقتی که دلم از همه ی دنیا می گیره

هیچکی مثه تو حال من و جا نمیاره

 بی تو بهشت جهنمه (آقام رضا)3

 دوست دارم یه عالمه (آقام رضا)3

شاعر : مظاهر کثیری نژاد

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

تشنه بودیم که بارانِ نجف را دیدیم
اشک بودیم که دامانِ نجف را دیدیم
در نجف منقبتِ شاهِ خراسان گفتیم
مشهدت آمده سلطانِ نجف را دیدیم
بی سبب نیست در ایوانِ طلا می چرخیم
ما در ایوانِ تو ایوانِ نجف را دیدیم
چقدر ذکرِ علی در حرمت می چسبد
ما در این خاک ، خراسانِ نجف را دیدیم
هرچه دادند به ما لطفِ علی بود علی
بر سرِ سفرۀ تو خوان نجف را دیدیم
ما رسیدیم که بر مرمرتان رو بکشیم
یک علی گو که پس از نامِ شما هو بکشیم


با خودش جامِ تو مستانه شدن هم دارد
بردنِ نام تو دیوانه شدن هم دارد
دلِ ما کاش شود کاسه ی سقاخانه 
سنگ ظرفیتِ پیمانه شدن هم دارد
هر کبوتر که نشسته است دگر باز نَگشت
صحنِ تو خاصیتِ خانه شدن هم دارد
جایِ آئینه و کاشی به خودت غرقم کن
لطفِ تو از همه بیگانه شدن هم دارد
زائرانِ تو همه عینِ زیارت نامه اند 
کششِ نورِ تو پروانه شدن هم دارد 
وقتِ نقاره شده از تو خبر می گویند
ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بشر می گویند


یک کلاغ آمده اینجا که کبوتر بشود 
عمرِ ما کاش فقط پیشِ رضا سر بشود 
بگذارید همین دفعه طوافش بکنم
طاقتم نیست که هنگامه ی محشر بشود
دامنش پُر شد و با دستِ پُر از اینجا رفت
پیش از آن لحظه که چشمانِ گدا تر بشود
به لبم نام جواد است و کَرَم می بارد
وای اگر وقتِ دعا نوبتِ مادر بشود
آمدن های مرا ضربدر سه بکنید
چه شود دیدنِ تو چند برابر بشود
مرگ می چسبد اگر در نظرم می آیی
جای هر بار سه دفعه به سرم می آیی


بارم اُفتاد زمین تا که شوم بارِ شما
بیشتر ساخت مرا عشق گرفتارِ شما
می برد تا ابد از یاد پریدن ها را
هر کبوتر که نشیند لبِ دیوارِ شما
بوسه با پنجره فولاد به شش گوشه زدم
بوسه ای در عوضِ آنهمه زوارِ شما
کربلا هم چقدر حسرت خادم هایی
که بیایند هر از گاه به دیدارِ شما
چاره ی اینهمه بیچاره فقط چار علیست
چارده تَن همه دیدیم در این چارِ شما
شام میلاد تو هر چند زِ مشهد دورم 
چشم بر راهم و سلمانیِ نیشابورم


باز در نیمه ی شب چشمِ کسی بینا شد
کودکِ گم شده در خوابِ خوشش پیدا شد
مادری آرزویش بچه یِ زیبایی بود
گفت جبریل به گوشش گره هایت وا شد
دستِ لرزانِ زنی پیر کمی بالا رفت
از شهیدش خبر آمد چقدر غوغا شد 
باز در پیشِ ضریح تو مریضی اُفتاد
زیرِ لب گفت رضا گفت رضا تا پا شد
خادمی آینه کاریِ حرم را تا دید
گفت با بغض حسن گریه کُنَش زهرا شد
لطفِ آقاست اگر مستِ امام حسنیم
"ما حسینی شده ی دستِ امام حسنیم" 


من اویسم نَفَست از قَرَن آورد مرا
تا تراشیده شوم تا یَمن آورد مرا
مادرم بارِ نخستی که مرا با خود داشت
تا ضریحت برسم سینه زن آورد مرا
حاجت کرببلا داشت،به ما بخشیدی
به هوایِ حرمِ بی کفن آورد مرا
چقدر اُنس گرفتیم به درهایِ حرم
همه گفتیم که آقای من آورد مرا
در گوهرشاد دلم رفت به بین الحرمین
باد تا بویی از آن پیرهن آورد مرا
وای از پیرهنش ، پیرهنش را بُردند
حیف انگشتر و سنگِ یمنش را بُردند

شاعر : حسن لطفی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

بازم امشب امشب روزیم زیاده

دلا خیلی خیلی سرمست و شاده

دلم رفته مشهد صحنی كه اونجا

نوشته رو تابلوش باب الجواده

گل در اومد امشب غصه سر اومد امشب

وارث اسم و رسم حیدر اومد امشب

ماه مفرد اومد یه عشق بی حد اومد

صاحب گنبده طلای مشهد اومد

یارضا یامولا جانم رضا یامولا

*******

عشق دو عالمه ، فرزند فاطمه

توی آسمونا ، شمس الشموسه

اصل سعادته ، سر ولایته

سلطان عالم و دربار طوسه

******

دلم پر زد پر زد رفت زیر ایوون

شده كنج صحن این آقا مهمون

همه عالم اینجا كشكول بدستن

نمیرن از اینجا دس خالی بیرون

برای اقامت  برا عرض ارادت

میزنه كعبه له له تا بیاد زیارت

گنبد طلایی داره چه ماجرایی

تو حرم انگاری تو بعل خدایی

یارضا یامولا جانم رضا یامولا

عشق دو عالمه ، فرزند فاطمه

توی آسمونا ، شمس الشموسه

اصل سعادته ، سر ولایته

سلطان عالم و دربار طوسه

******

مثه آهو آهو كردی شكارم

سر سفره ت عمری ماهانه دارم

اگه جنت جنت بده اجازه

گاهی پامو توی صحنت میزارم

یاور شفیقم آواره ی عتیقم

همه میدونن با امام رضا رفیقم

قوت این تنه شفای درد منه

غذای حضرتیت رژیم مو میشكنه

یارضا یامولا جانم رضا یامولا

عشق دو عالمه ، فرزند فاطمه

توی آسمونا ، شمس الشموسه

اصل سعادته ، سر ولایته

سلطان عالم و دربار طوسه

شاعر : مجتبی صمدی شهاب

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

برای آمدنت نجمه بیقرارت بود
هزار سرِّ مگو دید و رازدارت بود
مدینه شاهد شب زنده داری موسی
تمام بارقه ها نیز در مدارت بود
ارادۀ ازلی با علی رقم خورده
رضای حق به رضای تو اعتبارت بود
چقدر پاقدم تو فرشته خلق شده
نگاه فاطمه ازعرش در زیارت بود
شنید حضرت یکتا شهادتینت را
یقین که حضرت جبریل هم کنارت بود
تودپاره ی تن پیغمبر خدا هستی
شبیه فاطمه شأن بزرگوارت بود
تو آمدی که ولایت شود به توکامل
خوش آمدی که امامت در انتظارت بود
اگر نبود ندای حدیث سلسله ات
چگونه سلسله ی شیعه رستگارت بود
خدا ادامه ی موسی بن جعفرت خوانده
و اوست نور دو چشم پیمبرت خوانده

تو انتفاضه ی الله اکبری آقا
تو خیزش هنر دین داوری آقا
تو انقلاب جدیدی ز دین به پاکردی
یقین حکومت دین را تو رهبری آقا
تو نور قافلۀ راسخون  فی العلمی
تویی که عالم آل پیمبری آقا
به رغم دشمن دیرینۀ بنی هاشم
تو از الست ولیعهد حیدری آقا
قسم به سورۀ کوثر  که بعد مادر خود
تویی که خیرکثیری تو کوثری آقا
به پیش اهل نظر کعبۀ حقیقی تو
تو قبله ای تو امامی تو سروری آقا
رئوفی و هنر تو حکومت دلهاست
چه دلنوازی و چه ذره پروری آقا
تو یوسف دل مایی و یوسف زهرا
وماهمه سر کوی تو مشتری آقا
روانۀ حرمت با هزار حج شده ایم
که زائر حرم ثامن الحجج شده ایم

تویی که داده ای احساس، قلب ایران را
بهشت کرده ای از مقدمت خراسان را
تمام مملکت شیعه شد قدمگاهت
دمی که لطف تو بارید کشور جان را
به خير مقدم تو لشگر فدایی ها
ز یادها ببرد صبح عید  قربان را
طلوع شمس ولایت ز مشرق این خاک
به عالمی ببرد آفتاب و باران را
به خانوادۀ موسی بن جعفرش سوگند
خدا به ملک رضا مژده داد ایمان را
به اهل فارس پیمبر به خطبه ای فرمود:
که نور علم بگیرد دیار سلمان را
به فرش های حرم بسکه عرش پیماییست
کسی بها ندهد قالی سلیمان را
**
قسم به روح خدا و وصی  او که خدا
از این دیار شکسته ست شاخ عدوان را
دعای تو نفس قدسی ولایت شد
که راه قدس هم ازکربلا هدایت شد

کجاست زنده دلی تا ببیند از جاده
دل رئوف تو و عاشقان دلداده
به سوی روضۀ رضوان قلوب، در پرواز
به دست، پرچم رزمندگان آزاده
ازاین حرم شهدا راه جبهه را رفتند
خداست شاهد یاران دست و سرداده
چه کرده ای تو مگر با دل محبانت
که سر زپا نشناسند و  مست، از باده
تویی که همدل و هم صحبت فقیرانی
برای حاجت مردم هماره آماده
به بی کسان و غریبان پناه و همدردی
میان خسته دلان هم  نشینی ات ساده
به نوکران وغلامان چه خوش نظر داری
کنار سفره ی خود سر به زیر و افتاده
به روی خلق نیاری گناه پنهانی
به کلب هم اگر آید،دهی تو قلاده
دل از تو کرب و بلای حسین می خواهد
زیارت نجف و کاظمین می خواهد

شاعر : محمود ژولیده

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

اگرچه دیدن بیت خدا صفا دارد
مدینه بیشتر از هرکجا صفا دارد

به کوچه کوچۀ او عطر وحی پاشیدند
عبورکردن از این کوچه ها صفا دارد

دوباره بوی شکفتن رسیده و گفتند
حریم گلشن سبز ولا صفا دارد

خدا به نجمه عطا کرد نجم ثاقب را
فضای نُه فلک از این عطا صفا دارد

خبردهید که آمد رئوف اهل البیت
زمین به یُمن قدوم رضا صفا دارد

جمال روشن شمس الشموس دیدنی است
جهان ز جلوۀ شمس الضحا صفا دارد

از این وجود مقّدس ببین  پس از یک قرن
هنوز این حرم دل گشا صفا دارد

بیا به سیر گلستان روضة الجنه
که این بهشت امید و وفا صفا دارد

فضای این حرم قدس غرق توحید است
نفس کشیدن در این فضا صفا دارد

تفاوتی نکند جای جای این گلزار
رواق و مسجد و صحن و سرا صفا دارد

زلال زمزم اشک مجاور و زائر
به شور و حال رضا یا رضا صفا دارد

در این حریم دل زائران حضرت او
میان خلوت و اشک و دعا صفا دارد

هزار عقده ز دل باز می شود این جا
زبس که این حرم باصفا صفا دارد

حریم اوست حرمخانۀ خداوندی
چنان که دیدن عرش علا صفا دارد

زتشنگان حریمش بپُرس می گویند
چقدر دیدن آب بقا صفا دارد

اگرچه گنبد فیروزه فام او زیباست
نظر به گنبد زرد طلا صفا دارد

غبار درگه این آستان شفاخیز است
بهار رحمت دارالشفا صفا دارد

جبین گذار دمی بر سر قدمگاهش
ببین که دیدن آن جای پا صفا دارد

هنوز مکتب علم و فضیلت و تقوا
ز نور عالم آل عبا صفا دارد

گرفته شوکت و فّر از ولایتش دل ها
اگر که خانۀ دل های ما صفا دارد

دمی که او به شفاعت به حشر برخیزد
خدا گواست که یوم الجزا صفا دارد

شکوفه بار شده طبعم از توّلایش
مگو که شعر «وفائی»چرا صفا دارد

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

ای دل امشب آسمانها دیدنی است
رقص نور کهکشانها دیدنی است

اختران چون خوشه دسته دسته اند
در میان آسمان صف بسته اند

مهر و مه را نورافشان کرده اند
آسمانها را چراغان کرده اند

رنگ شب زیباتر از هرروز شد
سینۀ مه پر ز نور و سوز شد

ناگهان لبهای مه چون گل شکفت
با هزاران شوق با خورشید گفت

ای مرا امید ای آئینه رو
کیست این مهر جهان آرا بگو

لعل لب خورشید رخشان باز کرد
از لب پر نور خود آواز کرد

اینکه می آید امید ماسواست
نورخورشید همه خورشید هاست

چلچراغ آسمانها او بود
روشنی کهکشان ها او بود

هشتمین مهرجهان آراست او
مهر تابان همه دلهاست او

آسمان عشق را او رهنماست
جلوۀ نور خدا، شمس الضحاست

وارثی از علم احمد او بود
عالم آل محمد او بود

او امید و آرزوی ما بود
او تمام آبروی ما بود

انقضاء نور من نزدیک بود
گر نمی آمد جهان تاریک بود

مقصد من صبحگاهان کوی اوست
درشب تاریک چشمم سوی اوست

هست نور او چراغ راه من
بارگاهش خانۀ دلخواه من

می کنم هر روز طوف مرقدش
می ربایم بوسه ها از گنبدش

روشنائی یافتم از چهر او
مهربانی یافتم از مهر او

زائر صحن و حریم او شدم
سائل طبع کریم او شدم

روز و شب مشتاق دیدارش منم
خاک راه پای زوارش منم

باغی از فردوس باشد خانه اش
او چو شمع و عرشیان پروانه اش

قدسیان بر خاک او زانو زنند
صحن او را با مژه جارو زنند

عرشیان هر روز با صوتی ملیح
یا رضا گویند در پای ضریح

گشته موسای نبی دربان او
هست عیسی گوش بر فرمان او

جبرئیل اینجا کبوتر می شود
با ارادت خاک این در می شود

خاک این درگاه رحمت کیمیاست
آب سقا خانه اش آب بقاست

زائرش را رتبه ای والا دهند
آفرین از عالم بالا دهند

گر رهائی خواهی از هر قید و بند
قفل دل را بر ضریح او ببند

هرکه بر او دل دهد دلبر شود
ذره گر باشد مه انور شود

این همان خورشید ذره پرور است
در سپهر عشق مهری انور است

جلوه کرده آسمان نور او
در حدیث صبح نیشابور او

جذب علم او همه ارباب فضل
باز شد از او هزاران باب فضل

ای«وفائی» هرکه چون من خاک اوست
زائر دولت سرای پاک اوست

شاعر : استاد سید هاشم وفایی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

گل کرده بهار سبزِ تقدیر و قضا
پُر شد ز شمیم عطر توحید فضا

لبهاست پر از ذکر و سلام و صلوات
حقا که رئوف اهل بیت است رضا

شاعر : محمود ژولیده

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

پسر فاطمه سلام سلام
طلب حاجت از شما داریم
هر که هستیم یا بدیم یا خوب
در دل عشق امام رضا داریم

آسمان با ستاره و ماهش
در زمین مدینه مهمان است
جبرئیل از بهشت آمده است
روی دستش گلاب و قرآن است

روز میلاد توست یا سلطان
داخل مجلست دعا کردیم
رک بگوییم امشب ای آقا
هوس مشهدالرضا کردیم

امشب از راه دور ای آقا
برضریحت دخیل را بستیم
فخر ما این بس است تا محشر
همه همسایهء رضا هستیم

چشم در چشم حلقه های ضریح
دست در دست پنجره فولاد
آمدم تا که حرفهایم را
بزنم با تو هرچه باداباد

جشن میلادتان در این هیأت
یابن الزهرا چه جشن پر شوریست
گرچه دوریم از حرم اما
 دلمان مثل صحن جمهوریست

به خدا از درون گهواره
نوکر آل سید نجفم
این جهان عاشق رضا هستم
حشر هم با امام رضا طرفم

منم از عاشقان هیأتیت
افتخاریست رخت رعیتیت
به چه کار آیدم طعام بهشت
دوست دارم غذای حضرتیت

من که بیمار عشق سلطانم
تا قیامت تبم نمی افتد
تا نفس روز و شب به سینه بُود
یا رضا از لبم نمی افتد

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

بالای شعر خویش نوشتم هوالطیف
تا که کنم ثنای تو ای حضرت شریف
هم پیرو تو تاج سر اهل عالم است
هم منکر تو خوار و سرافکنده و خفیف
وقتی که سوژه ام تو شوی من نمی روم
دنبال وزن و قافیه و قالب و ردیف
این جمله های ناقص و در حد فهم ما
در وصف توست کوته و ناپخته و ضعیف
اصلا زبان الکن ما در مقام مدح
کی می شود به وصف دو چشم شما حریف
ای صاحب بهشت حریم شما کجا
سعی و صفا و رکن و مقام و منا و خیف
ای مهربان عالم و ای هشتمین امام
بر آستان قدس شما بارها سلام

شبهای جشن ، صحن شما دلرباتر است
باور کن از بهشت خدا با صفاتر است
وقتی فرشته زائر بی طاقت شماست
یعنی ز کبریا حرمت کبریاتر است
در خانۀ تو هیچ غریبی غریبه نیست
گویا غریب پیش شما آشناتر است
جنس طلای تو به خدا فرق می کند
اینجا طلا به برکت نامت طلاتر است
وقتی شفا درون غبارت نهفته است
یعنی غبار تو ز طلا کیمیاتر است
بعضی صفات پیش تو برعکس می شوند
داراتر است پیش تو هرکس گداتر است
ایران به برکت قدمت ماندگار شد
کل چهار فصل دل ما بهار شد

خورشید خانوادهء موسی بن جعفری
مولای با محبتی و ذره پروری
گفتی سه بار دیدن زوار می روی
آقا تو در وفای به عهد از همه سری
سیمای اهل بیت همه در جمال توست
من مانده ام که فاطمه ای یا که حیدری
ایران الی الابد همه در زیر چتر توست
این آب و خاک را تو زعیمی تو رهبری
یوسف کش است ماه جمال منورت
در خال و خط نسب به ابالفضل می بری
کافیست یک اشارهءتان تا که مثل رعد
بدخواه شیعه را تو به زانو در آوری
آوازه ات به حیدر کرار رفته است
آقا شجاعتت به علمدار رفته است

بگذار تا مرور کند باز نوکرت
آن خاطرات کودکی خویش در برت
از شیشۀ قطار سرک ها کشیده ام
تا بنگرم زدور حریم منورت
در خاطرات کودکی ام نقش بسته است
آن سنگهای صیقلی و سبز مرمرت
گندم خریدم و به حرم رهسپر شدم
آقا به عشق اینکه بگیرم کبوترت
با لذتی عجیب شمردم هزار بار
تعداد زنگ ساعت زیبای سر درت
با شوق پولی از پدر خود گرفتم و
انداختم درون ضریح مطهرت
در زیر دست و پای همه سخت مانده ام
تا دست خویش را به ضریحت رسانده ام

آنکس که با رضایت شخصش خدا رضاست
فرزند هفتم علی مرتضی رضاست
از کودکی همیشه بدهکار او شدیم
یک پای خاطرات تمامیّ ما رضاست
نقّاره می زنند بیا خوب گوش کن
گویا ترانۀ لب آنها رضا رضاست
تا سفره دار کشور ما هست فاطمه
سو گند می خورم نمک سفره ها رضاست
باید به وسعت کرمش اتکا کنیم
عمریست خرج هر چه گرفتار با رضاست
زیبا ترین کلام لب من تمام عمر
حس می کنم همیشه همین ذکر یا رضاست
عالم کمی ز وسعت صحن امام اوست
یک شعبه از بهشت به دارالسلام اوست

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  3:04 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها