0

اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

این نسخه را بر بال یک پروانه بنویسید

دارو؟...نه در این برگه دارو خانه بنویسید

مشهد-حرم یک عمر پشت پنجره فولاد

جای مسکّن هم برایم دانه بنویسید

این بغض ها جای خودش آقا برای من

اشک روان تا ناودان چانه بنویسید

روزی دو ساعت آه-پشت پنجره فولاد

لطفا برای گریه هایم شانه بنویسید

نامم درون لیست باشد هرچه که باشد

زائر اگرکه نیستم دیوانه بنویسید

"این جاست داروخانه ی تضمینی عالم"

این جمله را بالای سقاخانه بنویسید

هرروز اگر امکان ندارد لااقل آقا

توفیق این درگاه را ماهانه بنویسید

تامستی از حد بگذرد در مجلس مستان

این شعر را روی لب پیمانه بنویسید

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

لینک دانلود اصلاح شد

سرود زیبا به مناسبت میلاد امام رضا (ع)
سرود اول

غبارت مرهم صدها درده صحنت روی بهشت وکم کرده

دلم دوباره آروم نداره

مست وخرابم آقاجون بده شرابم

کرببلارو ندیدم اما

شبای جمعه توی صحن انقلابم

مولا مولا مددی یا امام رضا



جنت همون صحن باصفاته چون زهرا یکی از زائراته

شوق زیارت از توی هیئت

قلب منو پای ضریحت می کشونه

وعده ی مابا نوکرات آقا

بعد نماز صبح دم نقاره خونه

مولا مولا مددی یا امام رضا





دل دیوونه مون اینو میخواد کربلا بریم از باب الجواد

دوباره حرف از کرببلا شد

زد به سرم باز دوباره بوی گل یاس

چی میشه آقا بریم یه روزی

کرببلا پابوسی حسین و عباس

مولا مولا مددی یا امام رضا

دریافت سبک اول




سرود دوم


امشب از عشق تو درجه ی جنون صده

یک پام تو کربلا و یه پام توی مشهده

درمان دردم رضا دورت بگردم 2

وقتی که حال دل من بد میشه

تبم میره و بالای صد میشه

ناخودآگاه راهی مشهد میشه

سلطان قلب من مددی یا اباالحسن





میون دلبرا به خدا تو نمونه ای

گنبد طلا چیه؟خودت آقا خزونه ای

مهرومهتابم تویی تنها اربابم 2

بی تو دلم خزون و سرد و زرده

غبار زیر پات دوای درده

کی از پیشت دست خالی بر میگرده؟

سلطان قلب من مددی یا اباالحسن





شوق حرم پرم داده سمت هوای تو

شیش دنگ جنت هم شده زائرسرای تو

از تو ممنونم که نکردی بیرونم 2

مظهر جودی و خدای احسان

رنگ خدا گرفته باتو ایران

مست نگاتم الدخیل یا سلطان
سلطان قلب من مددی یا اباالحسن


دریافت سبک دوم



سرود سوم



با قلم خدای صبحان روی در بهشت نوشته

هرکی غلام این حریمه جاش به خدا توی بهشته

همیشه اسم قشنگت

ذکر این دل دیوونه است

همه جا گشتم نگردید

که امام رضا یه دونه است

مددی ضامن آهو



ملائکه تو آسمونا به خدا قرار و تاب ندارن

دل تو دلا نیست آخه امشب خورشید و رو زمین میارن

می دونم خود خداهم

به امام رضا می نازه

هی نگید آقا غریبه

ایرونی مهمون نوازه

مددی ضامن آهو





خدا همه روزیمو داده دست تو که ابا الجوادی

خواب می دیدم شب ولادت برات کربلامو دادی

دل بی قرارمونو

باز هوایی کن آقاجون

ماهارو قبل محرم

کربلایی کن آقاجون
مددی ضامن آهو


دریافت سبک سوم


سرود چهارم



یارضا شده ذکر دل دیوونم

تا ابد عاشق عشق تو می مونم

اگه بهشت یه عشق داره که اونم کوثره

فواره های صحن تو آقا خوشگل تره

عشق من یا علی ابن موسی الرضا



مشهدت به خداکه عرش برینه

خدایی بهترین بهشت زمینه

هرکسی رو کرد به شما دیگه بی نیازه

یه گوشه چشم جوادت آقا چاره سازه

عشق من یا علی ابن موسی الرضا





میون نوکرات بدم من به قرآن

توایران داری چندین هزار تا سلمان

شده همیشه کار تو لطف و جود و احسان

ممنونتم امام رضا اومدی به ایران

عشق من یا علی ابن موسی الرضا


دریافت سبک چهارم


سرود پنجم




شادی اومده تو دل و غصه ها پریده

شور بگیرید عاشقا که رضا رسیده

اومده خورشید عشق حرمشو جارو کنید

دلاتونو تقدیم ضامن آهو کنید

یا علی موسی الرضا



قبله ی دلهای ما ایوون طلاته

بال و پر صد جبرئیل فرش زائراته

دلم مثه کفترات پرزده تا مشهدت

اومده با صد شعف نشسته رو گنبدت

یا علی موسی الرضا





دل بی قرارم آقا داره باز بهونه

بهونه ی یک جرعه از آب سقا خونه

عنایتی کن تو ای شهره ی جود و شرف

از حرمت یک شبی پر بزنیم تا نجف

روی ضریح شما دخیل می بندیم آقا

جون جوادت بیا مارو ببرکربلا

یا علی موسی الرضا



دریافت سبک پنجم



میثم میرازیی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

رَبَنا آتِنا... محبت او

رَبَنا آتِنا... ولایت او

سائلم سائل امام رئوف

تشنه ام تشنه ی کرامت او

قصد کردم که این شب عیدی

بروم ساعتی زیارت او

اوهمان پادشاه قلب من است

و منم تا همیشه رعیت او

واژه واژه تمام دفتر خود

میکنم هدیه من به ساحت او

تا که شاید به لطف حضرت حق

شامل من شود عنایت او

شک ندارم به مادرش رفته

مهربانی و جود و رحمت او

همه دنبال او به راه افتند

بس که شیربن بود رفاقت او

سبب شعر گفتن ام او بود

شکرلله که با حمایت او

 

شاعرم شاعرانه میگویم

بهر او  فاخرانه میگویم

 

پر پرواز را به ما دادند

دل گرفتند و کیمیا دادند

مادر او هوای مارا داشت

با دعایش  به دل صفا دادند

با غبار رسیدنش امشب

 به دل مرده مان جلا دادند

برده ایم تا جواب کرده ی خود

بدون هیچ معطلی شفا دادند

"جان زهرای..." احتیاجی نیست

 دردهای همه دوا دادند

از سوال و جواب هراسی نیست

به دل ما امام رضا دادند

شب میلادش عیدی مارا

خرجی راه کربلا دادند

 

شهر او شهر عشق و عرفان است

 حرمش کربلای ایران است

 

تادلم وقف عشق جانان است

دور چشمان او غزلخوان است

همه هستی ست با اشاره ی او

دستهایش کفیل باران است

شاد از آنیم که رعیتش باشیم

به دل ما همیشه سلطان است

در حریمش جناب ابراهیم

دست برسینه است و دربان است

متصدی کفش داری او

نوح یعقوب یا سلیمان است

مستندات پنجره فولاد

گفته است که مسیح ایران است

دومین پاره ی تن احمد

هستی مردم خراسان است

ضامن ما نمیشود !!؟وقتی

ضامن آهوی بیابان است

 

از غم و غصه ها دلم آزاد

میپرم در هوای گوهرشاد

 

اختیار دلم بود دستش

مهر و ماه و ستاره سرمستش

هدف از خلق جبرئیل این بود

تا که باشد غلام دربستش

نذر او کرده حضرت یعقوب

پسرش - یوسفش- همه هستش

میبرد دل ز مادرش نجمه

سخنان فصیح و دلچسبش

خنده های ملیح معصومه

سبب شادی دل خسته ش

علی سومین آل الله

حیدرانه ست ضربه ی شصتش

کرمش پاک یادمان برود!!؟

کور خوانده ست دشمن پستش

 

ما مریدیم همه مراد است او

باب عالم ابالجواد است او

 

همه مجنون صفت وَ او لیلاست

همه پایین و او فقط بالاست

حاتم طایی ام گدای درش

او کریم است و سینه اش دریاست

همه ی دلخوشی معصومه

همه هستی مادرش زهراست

چشم هایش فراتر از خورشید

فاش گویم که قامتش طوباست

حال دیگر ولی شکسته شده

پیرمردی اسیر زهر جفاست

سینه اش داغدار و میسوزد

دم آخر به یاد کرببلاست

یاد اطفال و اشک و هرم عطش

یاد دستان حضرت سقاست

یاد گودال و شمر و عمه ی خود

بر لبانش همیشه "واویلاست "

 

گفته یابن الشبیب گریه کنید

بر حسین غریب گریه کنید

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-ولادت

 

ذیقعده از ره آمد و پر شد هوای عشق

دل با صفا شد از قدم با صفای عشق

سلطان عشق آمد و آمد رضای عشق

عالم دخیل بسته به صحن و سرای عشق

خورشید آسمان شرری کم ز گنبدش

خیل ملک غلام غلامان مرقدش

موسی الرضاستی و دو عالم غلام او

مستان عشق، می زده عمری زجام او

عیسی و نوح در طلب یک سلام او

خورده سند تمام دو عالم به نام او

در او تمام مهر خدا منجلی شده

اول رضای خانه و سوم علی شده

خورشید عشق، جلوه ی دادار آمده

یوسف به عشق او سر بازار آمده

با جلوه ای ز احمد مختار آمده

یا نه، دوباره حیدر کرار آمده

زهرا دوباره مادر و صاحب پسر شده

شادی کنید، موسی جعفر پدر شده

از روی ناز و پاک رضا بوسه چیدنی

الله اکبر از لب موسی شنیدنی

در روی نجمه اشک و تبسم چه دیدنی

ناز نگاه حیدری اش بس خریدنی

روح الامین ستاره بریزد برای او

اسفند دانه دانه بسوزد برای او

مجذوب عشق و جذبه ی ابرو شدن خوش است

صید کمند رشته ی گیسو شدن خوش است

عبد مطیع و محو هوالهو شدن خوش است

آری فدای ضامن آهو شدن خوش است

در هر زمان امیر خراسان ما رضاست

در خاک طوس قبله ی ایران ما رضاست

از راه دور کفتر بام حرم شدم

من زائر حرم به دو چشم ترم شدم

کاسه به دست صحن خدای کرم شدم

محو جمال حق همه پا تا سرم شدم

این جا تمام رحمت حق بیکران بود

بال فرشته جاروی این آستان بود

هر شب به عشق او پر فریاد بوده ام

در صحن او پر از تب فرهاد بوده ام

چندی مقیم صحن گهرشاد بوده ام

عمری دخیل پنجره فولاد بوده ام

مهرش به سینه های گرفته صفا دهد

دارم امید عیدی مان کربلا دهد

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح

 

آسمان دلگیر بود این جا، زمینش خسته بود

قرن ها بال کبوتر، پای آهو بسته بود

سرزمین عشق بود اما سلیمانی نداشت

ملک عاشق ها هزاران سال سلطانی نداشت

باده نوشان شهرشان یک عمر بی میخانه بود

دست پیمان بسته ی این قوم بی پیمانه بود

تا سحرگاهی ورق برگشت و خوش شد سرنوشت

آمد و خاک خراسان تکه ای شد از بهشت

کعبه و حج فقیران بود، می دانی چه کرد؟

آمد و ذیقعده در تقویم ما ذیحجه کرد

سرزمین تشنه ی ما بعد از آن میخانه داشت

ساقی خوش ذوق در میخانه، سقاخانه داشت

بعد از آن دستان ما در دست گوهر شاد بود

مثل عیسی قبله ی ما پنجره فولاد بود

تا که او را دیده، بند از پای آهو وا شده

از همان روز است چشم آهوان زیبا شده

از همان روز است این دل ها کبوتر می شوند

از تماس چوب پرها صاحب پر می شوند

چشم وا کن کور مادر زاد! گنبد را ببین

نور صحن عالم آل محمد را ببین

چشم وا کن پاره ای از پیکر پیغمبر است

یا علی گویان بیا! هم نام جدش حیدر است

گوش کن این جا دل هر سنگ می گوید رضا

سینه ی نقاره با آهنگ می گوید رضا

نور می گوید رضا، انگور می گوید رضا

مشهد از نزدیک، قم از دور می گوید رضا

مُهر می گوید رضا، سجاده می گوید رضا

خضر این جا بر درت افتاده می گوید رضا

السلام ای شمس! محتاج نگاهی مانده ایم

در شب تاریک و مرداب سیاهی مانده ایم

یک نظر کن تا که از دیوار ظلمت رد شویم

شاهد «نورٌ علی نورِ» تو در مشهد شویم

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

خورشید روشن است به لطف چراغتان

قُل می زند غذای جهان بر اجاقتان

من کیستم که لایق احسانتان شوم؟!

آهویتان؟، کبوترتان؟، نه… کلاغتان

پس می کَنم دو بال خودم را که بعد از این

از جاده ها پیاده بگیرم سراغتان

راهی شوم که لانه بسازم در آن حریم

روی درخت های خدا کنج باغتان

غرق خیال بودم و ناگاه بین راه

سمت حرم کشاند مرا اشتیاقتان

×××

تنهاییم مرا که به دست گناه داد

آغوش تو به روح سیاهم پناه داد

احساس بی کسی و یتیمی تمام شد

وقتی خدا مرا به حریم تو راه داد

معنای ارتباط من و تو همین و بس:

طفلی گدا که دست خودش را به شاه داد

تشبیه تو به ماه و به خورشید کوچک است

خورشید از تو نور گرفت و به ماه داد

باید کبوترانه به گنبد نگاه کرد

حالا که دوست فرصت پلکی نگاه داد

×××  

چشمان من به گنبد و بغضی شناورم

دارم تو را دوباره به خاطر می آورم

اذن دخول روی لبم… مست خواندنم

تصویر می شوی خود تو در برابرم

آقا سلام! آمده ام مثل قبل ها

سوغات می دهم به تو سوغات می برم

سوغات من چه بوده برایت؟! که از کرج

هر بار، جام شربت انگور می خرم

شرمنده ام، چگونه نگاهت کنم عزیز؟!

شرمنده ام، چگونه از این بیت بگذرم؟!

×××

بگذر از این حقیر، به روحش شفا بده

این چشم را ببین و برایش دوا بده

دارم کنار صحن تو پر در می آورم

از نو به من برای پریدن هوا بده

این جا کم از بهشت ندارد، مرا ببخش

یک گوشه از بهشت به من نیز جا بده

بگذار رو به (هر چه که دارم) دعا کنم

حاجات دست های غریب مرا بده!

×××

دارم به بارگاه تو نزدیک می شوم

در حسرت نگاه تو نزدیک می شوم

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح

 

باید غبار صحن تو را طوطیا کنند

 « آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»

 هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق

 خیل ملائکند رضا یا رضا کنند

 بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد

 ما شاعرت شدیم که مارا سوا کنند

 «هر گز نمیرد آنکه دلش» جلد مشهد است

 حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند

 هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت

 او را به درد کرببلا مبتلا کنند

 دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط

 با یک نگاه گوشه ی چشمت دوا کنند

 از آن حریم قدسی ات آقای مهربان

 «آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند»

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح

 

ایوان تو یا آینه بندان بهشت است؟

یا آینه در آینه ایوان بهشت است؟

این صبح كه می خندد از شرق خراسان

لبخند تو یا شور نمكدان بهشت است؟

صحن تو قیامت كده ی صبح بهاری است؟

یا گوشه ای  از صحن گلستان بهشت است

این گنبد و گلدسته ی نورانی و زیبا

ایوان تو یا شمع شبستان بهشت است؟

خال لب تو نقطه ی پیدایش هستی

سامان سر زلف تو سامان بهشت است

میقات تماشای تو صحرای تجلاست

دامان خراسان تو دامان بهشت است

سرگشته ی دامان تو آهوست چه گویم

این دشت چراگاه غزالان بهشت است

مهمان تو را نیست دگر میل به برگشت

مهمان تو انگار كه مهمان بهشت است

از بركت تو خوان زمین بی بركت نیست

این سفره ی انعام  تو یا خوان بهشت است؟

دعبل ز چه رو پیرهنت را صله برداشت؟

در پیرهنت چاك گریبان بهشت است

با كوه گنه هیچ هراسی به دلم نیست

تا حُبّ تو سنگینی میزان بهشت است

از شبنم شوق است كه اشکم شده لبریز

این گریه ی من نیست كه باران بهشت است

رخصت بدهی آخر این شعر بگویم

این روضه همان روضه ی رضوان بهشت است

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

صبحدم برخواست بر عرش از زمین بانگ خروس

گفت: تابید ای ملایک جلوۀ شمس‌الشموس

آسمان! بر خاک سینای ولایت خاک شو

ماه! از گردون فرود آ ماه موسی را ببوس

الله‌الله این همان آیینۀ حسن خداست

یا خدای لامکان کرده است در امکان جلوس؟

نجمه! امشب رحمةللعالمین آورده‌ای

یا که از کعبه امیرالمؤمنین آورده‌ای؟

ای مه ذیقعده این خورشید گردون‌پرور است

بلکه نُه دریای عصمت را یگانه گوهر است

چارده خورشید در ماه جمالش جلوه‌گر

یا سپهر چار اختر روی دست مادر است

هم قلم آمد به زانو هم ز کار افتاد دست

دیدم این مولود از توصیف ما بالاتر است

این علی سوم این چشم و چراغ مرتضاست

این امام هشتم این مولا علی موسی‌الرضاست

آسمان! آیینه شو آیینۀ جان را ببین

روح شو از پای تا سر روح ایمان را ببین

ذکر قدقامت بگو تعظیم کن قامت ببند

سینه را سی‌پاره کن سی جزو قرآن را ببین

خانۀ موسی‌بن‌جعفر را چو جان در بر بگیر

طلعت زیبای سلطان خراسان را ببین

طور موسای محمد را شجر پیدا شده

اختری زیباتر از قرص قمر پیدا شده

این رئوف اهل‌بیت این شمع جمع عالم است

این مسیحا نه! مسیحای مسیح مریم است

این تمام علم را نزد خدا آموخته

این همانا عالم آل رسول خاتم است

لطف او هنگام جود از بذل هستی بیشتر

عمر گیتی هرچه باشد در ثنای او کم است

گرچه در تحت لوایش وسعت ملک خداست

هم گدا با او هم او با هر گدایی آشناست

آفرینش پیکر پاکی بود جانش رضاست

شیعه توحید و خطاب و دین و قرآنش رضاست

بی‌ولای او بود ایمان چو جسم مرده‌ای

وح ایمان را کسی دارد که ایمانش رضاست

دشمن اینجا می‌شود پامال، چون مور ضعیف

اهرمن را گو که این کشور سلیمانش رضاست

ما ولای مرتضا داریم از دشمن چه باک؟

تا در این کشور رضا داریم از دشمن چه باک؟

ما از اول با پر پروانه‌اش افروختیم

گرد شمع عارضش پیش از ولادت سوختیم

پیش‌تر از بود خود بودیم دور این حرم

شیر ناخورده تولای رضا آموختیم

قطره‌ای هستیم و در دریای احسانش گمیم

هر کجا باشیم زوار امام هشتمیم

ای حریم قدس تو بیت‌الحرام جان ما

مهر تو پیش از ولادت عهد ما پیمان ما

هم به دنیا هم به عقبی هم به میزان هم صراط

با همه گفتیم لطف توست پشتیبان ما

گنبد تو در زمین خورشید اهل آسمان

سایۀ گلدسته‌هایت حافظ ایران ما

ما گدایی را در این دولت‌سرا آموختیم

از ولادت دیده بر باب الجوادت دوختیم

ای گدای چار صحنت انس و جان از چارسو

وی ملک از آسمان بر درگهت آورده رو

بس‌که آقا و کریمی مثل یار آشنا

هر فقیر بی‌زبانی با تو دارد گفت‌وگو

آن‌چنان با زائر خود مهربانی می‌کنی

که گمان دارد دگر زائر نداری غیر از او

زائر از هر در که آید احترامش می‌کنی

بر تو ناگفته سلام اول سلامش می‌کنی

یابن‌زهرا! ضامن آهو گرت خوانم خطاست

یک نگاهت روز محشر ضامن خلق خداست

مرقد تو کعبه، صحنت سامرا و کاظمین

مشهد تو هم مدینه هم نجف هم کربلاست

این سخن را از امام بت‌شکن دارم به یاد

پایتخت کشور ایران خراسان رضاست

گرچه در مشهد حریمی محترم داری رضا

در دل هر فرد ایران یک حرم داری رضا

کیستم من؟ تشنه‌کام جام سقاخانه‌ات

خالی‌ام یک لحظه لبریزم کن از پیمانه‌ات

یا به دار‌الذکر خود یک لحظه آبم کن چو شمع

یا برافروز و بسوزان با پر پروانه‌ات

لقمۀ احسان و بذل و جود تو در کام من

کوه سنگین گناه ماست روی شانه‌ات

هرچه هستم«میثم»کوی شمایم یا رضا

آشنایم آشنایم آشنایم یا رضا

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

دست اگر باشد دخيل كنج دامان بهتر است

از نماز شب توسل بر كريمان بهتر است

دل ولو كوچك،به لطف تو بزرگي مي كند

يك دلِ آباد ، از صد شهر ويران بهتر است

حرف ما آن است كه آهوي نيشابور گفت

گاه مديونت شدن از دادن جان بهتر است

سايه اي كه بر سرم افتاد،عزت پخش كرد

سايه ي گلدسته از تاج سليمان بهتر است

دست بر سفره نبردم تا خودت تعارف كني

تعارف اهل كَرم از خوردن نان بهتر است

يك كمي بنشين كنار ما،پذيرائي بس است

ميزبان كه مي نشيند حال مهمان بهتر است

صبح محشر هركسي دنبال ياري مي دود

يار ما باشد اگر شاه خراسان،بهتر است

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

ديشب پر ِ من كبوتر بامت شد

آهوي بياباني من رامت شد

حالا دلِ من پيمبر نامت شد

از معجزه ي درخت بادامت شد

امروز اگر مريض درمان توام

 

تو آينه ميشوي زلالم بكني

با طرز نگات خوش به حالم بكني

يا فكري به حال خشكسالم بكني

يا فكري به حال پرّ و بالم بكني

من منتظر ِ نماز باران توام

 

هرچند بَدَم اگر كه بهتر نشدم

پيش كرم تو شاه گداتر نشدم

در بارگهت اگرچه نوكر نشدم

هرچند كه آهو و كبوتر نشدم

گر پا بدهي سگِ نگهبان توام

 

هرچند به اين سو و به آن سو نزدم

هرچند به اين كو و به آن كو نزدم

پيش تو به آفتاب هم رو نزدم

در صحن تو من اگرچه جارو نزدم

مشغول غلامي غلامان توام

 

در سجده به پاي تو هزاران آدم

جاروكش صحن تو هزاران مريم

محتاج دعاي تو هزاران خاتم

اي شاه گداي تو هزاران حاتم

من نيز يكي از اين هزاران توام

 (علي اكبر لطيفيان

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

سخن به مدح تو باید فصیح و کامل گفت
هم از شکوه مقامت ، هم از فضائل گفت
شبیه صائبِ صاحب سخن قصیده نوشت
غزل غزل سر زلف تو را چو بیدل گفت
نه چند مثنوی و قطعه و غزل ، باید
که شرح قصة حسن تو در رسائل گفت
عبا ، نه ... اینکه گدای شما شدم کافیست
حدیث حسن تو کی می توان چو دعبل گفت
تفضلی ! که فقط از تو خوانده ام یک عمر
و من نگفته ام و هر چه بود این دل گفت
زلال اشک مرا از تبار کوثر کن
در آسمان دو دستت مرا کبوتر کن

به قفل بسته کلید اجابت است اینجا
که آستانة جود و کرامت است اینجا
به دلنوازی جان در رواق او بنشین
چرا که قبر مسیحای عترت است اینجا
بکوش تا پرِ پروانه اش شوی ،‌ زیرا
پر از تلأ لؤ شمع هدایت است اینجا
زلال اشک تو از چشمة خلوص دل
همیشه إذن دخولِ زیارت است اینجا
نه دیدن حرم و قبر و صحن و گلدسته
هدف وصال حقیقی حضرت است اینجا
دوباره کسبِ ثواب هزار حج کردم
طواف قبرِ تو یا ثامن الحجج کردم

ببین که حال و هوای حرم چه عرفانیست
پر از بلور و کبوتر پر از چراغانیست
به لطف گنبد و گلدسته های زر پوشش‌
همیشه صحن حرم پر فروغ و نورانیست
کجاست روضة رضوان به غیر از این مرقد
کجاست جنت الأعلی اگر که اینجا نیست
صدای پر زدن بال جبرئیل است این
در ازدحام حرم گرمِ عطر افشانیست
حدیث سلسله از یادمان نخواهد رفت
ولایتت به خدا شرطی از مسلمانیست
هزار مرتبه شکر خدا که نور تو
چراغ زندگی مردمان ایرانیست
کتاب رأفت و مهرت پر از حکایتها
نظیرِ قصة آن پیر مرد سلمانیست
ز یادِ مردمِ سایه نشین ایوانت
نرفته خاطره های نماز بارانت

سلام ! مظهر یکتای « لیس إلا هو »
سلام ! حضرت خورشید ! ماهِ یوسف رو
مقام عصمتتان « إنما یرید الله »
قسم به اشهد أن لا اله الا هو
شبی نشان بده از باب « یطمئن قلوب »
به چشم خسته­ مان گوشه ای از آن ابرو
دخیل گریه ببندید زائران اینجا
به حلقه های ضریح مطهر از هر سو
چگونه ضامن دلهای ما نخواهد شد
رئوف شهر که کرده ضمانت آهو
خوشا به حال کسی که شبیه اهل نظر
به خدمت حرمش گیرد از مژه جارو
غباری از اثر رفت و آمدش شاید
شبیه فرش حرم بر روی سرش باشد
همیشه باغ لبش غنچة تبسم داشت
که خنده با لب نورانیش تفاهم داشت

تمام عمر شریفش ، مکارم الأخلاق
به لحظه لحظة  اوقات او تجسم داشت
اگر امام رئوف است ، بسکه همواره
به سینه دغدغة مشکلات مردم داشت
برای رزق تمامِ کبوتران شهر
حیاط خانة آقا همیشه گندم داشت
هر آنکه جرعه ای از جام معرفت نوشید
سری به خاک قدوم امام هشتم داشت
و هر فرشته برای تبرک بالش
به خاک راه امامِ رضا تیمم داشت
برای ما به جز این آستان پناهی نیست
از آسمانِ حرم تا بهشت راهی نیست

تویی که این همه دارالشفایِ دل داری
نرفته از حرمت نا امید بیماری
دوباره نغمة نقّاره خانه می آید
شفا گرفته کسی با تفضّلت ! آری
کجاست گوش دلی تا که بشنود هر روز
از این ترنم نقاره بانگ بیداری
دو بال پر زدنت را قنوت اشکت کن
ببین برای پریدن عجب سبکباری
دوباره پنجره فولاد و إذن کرب و بلا
میان صحن حرم شد چه گریه بازاری
دوباره روضه گرفتند زائران اینجا
بیاد مشک عطش نوش و خشک سرداری
رهاست در نفس این حرم شمیم یاس
به یاد علقمه و قبر حضرت عباس

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

گلدسته هايِ مرقدتان پايه هايِ عرش

فانوس هايِ ساحل بي انتهايِ عرش

بر ساحت ضريح تو انس وملك دخيل

آيينه كاري حرمت كار جبرئيل

زوار خاكي حرمت كبريايي اند

سرگرم كاروكسب شريف گدايي اند

هرلحظه فطرس آمده پابوسيِ شما

طفلي هميشه مانده پَرش زيردست وپا

لاهوتيان مقلد احكام عشق تان

مِي خوارگان دائميِ جام عشق تان

اي قبله ي نياز سماواتيان رضا

پير مغانِ دير خراباتيان رضا

صدها ستاره مست شراب نگاه تان

بال فرشته هايِ سما فرش راه تان

پيغمبران ز محضرتان فيض مي برند

بهر كبوتران حرم دانه مي خرند

روح الامين به لطف شما دل سپرده است

او با كبوتران حرم دانه خورده است

امشب دخيل پنجره فولاد مي شوم

در بيستون عشق تو فرهاد مي شوم

اي نورلايزال، بگو با دلم سخن

شد بقعه ي مطهرتان كوه طور من

شيرين دهن، حديث تو طعم عسل دهد

زيبا سخن،كلام تو عطر غزل دهد

آقا نگاهتان به گِلم روح داده است

تاثير ‌چشم هايِ شما فوق العاده است

من كافر نگاه اهورايي توام

مجذوب طرز خنده ي زهرايي توام

دربين پيروان تو ملحدترين منم

زنديقيِ رسيده به مرز يقين منم

تا بت پرست كعبه ي خال شما شدم

زاهدترين خليفه ي ملك خدا شدم

از زير قبه ي تو به معراج مي روم

ديوانه وار در پي حلاج مي روم

قرآن مقام شامخ تان را ستوده است

گنجينه ي حقايق خود را گشوده است

با گوشه چشمِ فاطميِ خود چها كني!

سنگ سياه قلبِ مرا ،كهربا كني

من از پل صراط جزا پرت مي شوم

دستم اگر كه روز قيامت رها كني

آقا چه مي شود كه مرا در صف حساب

از لابه لاي آن همه آدم سوا كني

آقا چه مي شود كه شوم مَحرم و شما

من را براي ديدن زهرا صدا كني

آقا سعادت دو جهان قسمتم شود

يكبار اگر براي غلامت دعا كني

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

احساس وصل حق به جوار تو مي کنم
در بين خلق از همه با آبرو ترم
چون کسب آبرو ز غبار تو مي کنم
يک حج به نامه ي عملم ثبت مي شود
با هر قدم که رو به ديار تو مي کنم
با اشک خجلت آمده ام در حريم تو
اين است گوهري که نثار تو مي کنم
بر يازده امام چو دلتنگ مي شوم
مي آيم و طواف مزار تو مي کنم
احساس مي کنم که ميان ملائکم
آن لحظه اي که جا به کنار تو مي کنم

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

روز ولادت تو غزل آفریده شد

مفعول و فاعلات و فعل آفریده شد

پلکی زدی و معجزه ای را رقم زدی

از برق چشمهات زحل آفریده شد

ازشهد غنچه ی لب پر خنده ی شما

در چشمه ی بهشت عسل آفریده شد

عالم به رقص آمد و،از پایکوبی اش

ازطوس تا حجاز گسل آفریده شد

سینه به سینه؛ شکرخدا عاشق توایم

این عشق پاک روز ازل آفریده شد

ما از پدر ولای شما ارث می بریم

ایرانیان کشور موسی بن جعفریم

در جشن پایکوبی تنبورهای مست

در بزم میگساری انگورهای مست

نور خدایی تو چه اعجاز کرده است!

هو می کشند دوروبرت کورهای مست

شیرینی ولای شما چیز دیگری است!

این را شنیدم از لب ِ زنبورهای مست

دارد تمام شهر به دیوار می خورد!

درپیش ِ چشم قاصر مأمورهای مست

ازاین به بعد حرف خدایی نمی زنند

با دیدن جلال تو،منصورهای مست

اذن دخول میکده ورد زبان ما

بوی شراب می دهد امشب دهان ما

وقتی همه به عشق تو پروانه می شوند

پروانه ها کنایه و افسانه می شوند

روح بهارهستی و؛این بوته های خار

از عطر گامهای تو ریحانه می شوند

با دیدن جمال زلیخا کش شما

یوسف شناس ها همه دیوانه می شوند

شانه به شانه،شاه و گدا در سرایتان

مهمان سفره های کریمانه می شوند

شبها به عشق باده ی نابت شیوخ شهر

شاگردهای حوزه ی میخانه می شوند

عمری کتاب تزکیه تدریس کرده ای

در شهر طوس میکده تاسیس کرده ای

آن سوی شهر قبه ای از نور دیده ام

صحن و سرای کیست که از دور دیده ام!؟

هوش از سرم پریده و مستانه می دوم

حس می کنم که باغ ِ پرانگور دیده ام

دیگر چه احتیاج به نعلین و چوب دست!

موسی ِ پا برهنه شدم؛ طور دیده ام

مشهد کجا و این دل ناپاک من کجا!؟

خود را شبیه وصله ی ناجور دیده ام

درمحضرت جناب سلیمان شهر طوس

بال ملخ به شانه ی یک مور دیده ام

اینجا ندیده ایم گدایی که دلخور است

اینجا فقیرها چقدر جیبشان پر است

گریه بهانه ای است که عاشق ترم کنی

شاید مرا کبوتر جلد حرم کنی

آقای من! کلاغ به دردت نمی خورد!؟

از راه دورآمده ام باورم کنی

با ذوق وشوق آمده ام حضرت رئوف

فکری به حال رنگ ِ سیاه پرم کنی

زشتم قبول؛ بچه ی آهو که نیستم

باید نگاه معجزه بر جوهرم کنی

باید تورا به پهلوی زهرا قسم دهم

تا عاقبت به خیرترین نوکرم کنی

مادر سپرده است به دست شما مرا

گفته فقط شما ببری کربلا مرا

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:55 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها