0

اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-ولادت

 

شب است و منادى ندا مى كند

مریدان حق را صدا مى كند

كه امشب درِ رحمت خویش را

خدا بر رخ خلق وا مى كند

ز خمخانۀ شب شراباً طهورا

به پیمانه ی انّما مى كند

ز رحمت به موسى بن جعفر خدا

گران هدیه اى را عطا مى كند

به نجمه عطا كرده حق آیتى

كه حق را ز باطل جدا مى كند

قدم زد على بن موسى به عالم

كه عالم بر او اقتدا مى كند

به شمس الضحى داده شمس الشموسى

كز او شمس كسب ضیا مى كند

درخشید رخشنده مهرى كه مهرش

مس قلب ما را طلا مى كند

چو جدّش ز رفعت برد گوى سبقت

كه صبر بلا در قضا مى كند

ز نام على نام او گشته مشتق

كه توصیف او هل اتى مى كند  

بود عصمت فاطمى را دُرِ ناب

كه شرم از رخ او حیا مى كند

بود او حَسَن را علمدار صلحى

كه پاینده دین خدا مى كند

بُوَد وارث نهضت سرخ عاشور

كه كاخ ستم را فنا مى كند

بود در عبادت چو زین العباد

كه بر شیعیانش دعا مى كند

چو بحرالعلوم است دریایى از علم

كه فكر بشر كیمیا مى كند

ز فقه الرضا زنده شد فقه صادق

كه تضمین آن با ولا مى كند

اگر اژدها كرد موسى عصا را

رضا این عمل بى عصا مى كند

كند زنده در پرده تصویر شیران

ببین پور موسى چه ها مى كند

اگر آهویى را به دامى ببیند

ز دام بلایش رها مى كند

بود او طبیبى كه بى نسخه درمان

ز ما دردها را دوا مى كند

چو بابش بود مظهر جود و بخشش

كه حاجات ما را روا مى كند

ز بس كه رئوف است از ما خدا را

ز فرط رضایش رضا مى كند

رسول خدا را بود پارۀ تن

كه وصفش رسول خدا مى كند

خدا را زیارت كند هر كه او را

زیارت به صدق و صفا مى كند

به دیدار قبرش رود هر كه یك بار

تلافى آن را سه جا مى كند

به «ژولیده» او داده قولى كه فردا

به قولى كه داده وفا مى كند

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

بر درد عشق نسخه و درمان اثر نکرد

مرهم برای زخم غم تو ثمر نکرد

تنها حریم پاک تو داریم زآن زمان

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد

از هر قبیله ای به تو امید بسته اند

نبود کسی که چشم تو بر او نظر نکرد

شاهنشه غریب، امیر رئوف طوس

دل نیست، آنچه داغ تواش پر شرر نکرد

در بازکن که از ره دوری رسیده ام

این خسته بی دلیل در این ره، خطر نکرد

امشب، سحر دوباره به کوی تو آمدم

مخمورم و به شوق سبوی تو آمدم

بر حال من به جان جوادت نگاه کن

فکری به حال این دل بی سرپناه کن

بر زائران پاک تو من غبطه می خورم

آقا ترحمی به من پر گناه کن

امشب برات کرب و بلای مرا بده

ما را دوباره زائر آن بی سپاه کن

گر این زیارتم شده دیدار آخرین

در روز حشر یاد من رو سیاه کن

در راه عشق، اهل غم و درد خواستی

با چشم نافذت تو مرا مرد راه کن

مولا به جان ما تو بگو با امام عصر

یوسف بیا بخاطر من ترک چاه کن

تا روز حشر نوکری ات افتخار ماست

اینجا بهشت روی زمین جنت الرضاست

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

یا ثامن الحجج به امید نگاه تو

دل را سپرده ام به حریم پناه تو

صدها سلام خاصه بر روی ماه تو

از این گدای بی هنر روسیاه تو

من از ازل گدای تو بودم و همچنان

بر سینه ام مدال گدایی است، بی گمان

اصلا محبت تو عجین است با دلم

از مشهد تو فاصله ای نیست تا دلم

می لرزد از تلاطم نقاره ها دلم

به به! چقدر با تو شده با صفا دلم

مدفون به ارض طوسی و از خانواده دور

ساقی مباد یک نفس از جام باده دور

دستم بگیر حضرت سلطان، امام عشق

تکبیر گفته ام به هوای قیام عشق

چیزی نمانده پر بزنم تا مقام عشق

وقتی که می شود غزلم همکلام عشق

زیباترین سروده ی هستی است مشهدت

ترکیب بند پنجره فولاد و گنبدت

مرغ دلم هوایی مشهد شد و پرید

دلتنگی ام برای تو بی حد شد و پرید

از کوره راه حادثه ها رد شد و پرید

دل، بی خیال فاصله شاید شد و پرید

اشکی به روی گونه نشست و چکید و بعد...

یک "السلام"بر لبم از دل دوید و بعد...

دست نوازشی که کشیدی تو برسرم

دیدم ضریح پاک تو را در برابرم

آقا! من خراب کجا و کجا حرم؟؟!!!

ای کاش از این مکاشفه سر در بیاورم

ای آیه های یوسف و اخلاص و نور، تو

والشمس تو، کوثر و لقمان و طور، تو

شمس الشموسی و حرمت آسمان من

وصف تو را چگونه بگوید بیان من؟

ای حجت رئوف خدا؛ مهربان من

شکر خدا که عشق شما شد از آن من

این بی قراری دلم اصلا عجیب نیست

جز اهل بیت؛ هیچ حبیبی حبیب نیست

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و ولادت

 

ساعات طوفان، وقت جزر و مد رسیده

نبضم چه محکم می زند تا صد رسیده

آیا قبولم می کند یا نه؟ ولی نه

اصلا چرا این فکرهای بد رسیده

اینجا تمام مهربانی مال آقاست

اینجا مگر بر سینه دست رد رسیده؟

سوت قطار آمد، کسی در پشت در گفت:

ای جانمی جان اول مشهد رسیده

از کوچه قلبم تا حرم یکباره پر زد

ردّ پرم تا پرچم گنبد رسیده

طوفان عشقت شست و شو داده دلم را

چشم رئوفت آبرو داده دلم را

دلشوره ای شیرین سر بال و پرم هست

هشت آسمان آیینه در دور و برم هست

باران غم هرگز نمی گیرد سراغم

تا مهربانی های تو روی سرم هست

وقف سر انگشت پر از مهر تو بوده-

هرجا اگر نام و نشانی از کرم هست

خوبی تو تا ناکجا تا آن سوی عرش

هر قدر هم بالا و بالا می پرم هست

این بچه آهو های اشکم زنده هستند

تا گوشه های دنج و گرم این حرم هست

داخل نمی آیم، دم باب الجوادم

اینجا برای ما گداها بهترم هست

شرط قبول افتادن ایمان، تویی تو

خورشید عالم تاب من، سلطان تویی تو

لبخند تو آغاز احساس سحرها

زیباترین نقاشی تصویرگرها

این قلب ها از بچگی زائر شدن را-

دیدند در تاب و تب دوش پدرها

حتما همیشه عذرها را می پذیری

با تو نمی ماند اگر ها و مگرها

اصلا تو اینجا آمدی تا پر بگیرم

تا واشود از بال هامان دردسرها

از دست تو اذن شهادت را گرفتند

طوفانیان جبهه ها، آن با جگرها

روی قدمگاه دلم پا می گذاری

سنگ است اما از تو می گیرد اثرها

از خاک نیشابورِ چشم من گذر کن

خورشید معراج کجاوه، یک نظر کن

شاه خراسانی و دنیا زیر پایت

صدها مفاتیح الجنان در یک دعایت

بالا نشین بودی ولی با ما نشستی

رزاق هر سفره، غلامان هم غذایت

غربت کشیدی تا دلی غمگین نماند

هرجور شد ماندی به قربان وفایت

آه ای امام فطر ما بی تو فطیریم

آب و غذامان غصه های بی نهایت

بی تو چه می کردیم اگر اینجا نبودی

بی این همه الطاف بی چون و چرایت

ما چند وقتی می شود باران نداریم

آقا بدون التفاتت جان نداریم

از آن زمان که وارد ایران شدی تو

قبله عوض شد، قبلۀ ایران شدی تو

سلمان فرستادیم و زهرا با کرامت

آقاییت را داد و حالا جان شدی تو

مهمان ما هستی ولی ما ریزه خوارت

بر خشکسال دست ها باران شدی تو

بی تو تمام آرزوها هرز می رفت

اما رسیدی سبزیِ گلدان شدی تو

دِعبل سرِ زخم شما را باز کرده

تا گفته از کرب و بلا گریان شدی تو

از جدتان گفت و دلت را غم گرفته

ابن شبیب چشمتان ماتم گرفته

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و ولادت

 

گل می کند بهار تو در باغ سینه ها

پر می شود ز باده ی تو آبگینه ها

نقاره می زنند به بامت فرشتگان

حتما شفا گرفته ز دست تو سینه ها

دیگر غریب نیستی ای آشنا ترین

تأیید می کند سخنم را قرینه ها

اول همین که سمت حریم تو آمدند

صدها هزار مرد غریب از مدینه ها

دیگر هم آن که از نفس تو غریب ماند

در سینه های عاشق وصل تو کینه ها

تجدید کن حکومت خود را به قلب ها

اینجا فراهم است برایت زمینه ها

گرم فضا نوردی خوف و رجا شدیم

آیا به ما نمی رسد آخر سفینه ها

دارد حکایت از عشاق گنبدت

یعنی که زرد باد رخ از عشق بی حدت

هر سر که از خیال تو پر شور می شود

دریای بر کرانه ای از نور می شود

در شعله ی محبت تو سینه تا گداخت

غرق تجلی است و شب طور می شود

با هر "وان یکاد" لبان فرشته ها

صد چشم زخم از حرمت دور می شود

فردا که موج خیز هراس است زائرت

در ساحل نجات تو محشور می شود

با پلکِ بسته آمده دشمن به جنگ تو

از بس حریم قدس تو پر نور می شود

چون حوض کوثر است گوارا عقیق تو

فوق بهشت آمده صحن عتیق تو

ما را به گوشه حرم خود مقیم کن

مهمان مهربانی دست کریم کن

تا شعله زار شوق تو بالی بگسترد

ای صبح، دشت عاطفه را پر نسیم کن

دربانی حریم تو در آرزوی ماست

ما را عصا به دست بخواه و کلیم کن

مژگان ما که سمت شکوه تو وا شده است

وقف غبار روبی فرش و گلیم کن

بی اطلاع از اول و از آخر خودیم

ما را که حادثیم، رهین قدیم کن

این دل زجنس پنجره فولاد تو نبود

یعنی که زود می شکند از فراق، زود

خورشید گرم چیدن بوسه ز ماه توست

گلدسته ها منادی شوق پگاه توست

آری شگفت نیست که بی سایه می روی

خورشید هم زسایه نشینان ماه توست

از چشم آهوان حرم می توان شنید

این دشت ها به شوق شکار نگاه توست

بالای کاشی حرم تو نوشته است

هر جا دلی شکست همان بارگاه توست

با این که سال هاست سوی طوس رفته ای

اما هنوز چشم مدینه به راه توست

یعنی که کاش فصل غریبی گذشته بود

دیگر مسافرم ز سفر بازگشته بود

هرچند سبز مانده گلستان باورت

آیینه ای جز آه نداری برابرت

راه از مدینه تا به خراسان مگر کم است

با شوق دیدنت شده آواره خواهرت

دیگر دلی به یاد دل تو نمی طپد

بالی نمانده است برای کبوترت

مثل نسیم می رسد از ره جواد تو

یعنی نمی نهی به روی خاک ها سرت

تنها به کرب و بلا سر نهاده بود

مردی که داشت نوحه گری مثل مادرت

اشک تو هست تا به ابد روضه خوانمان

تا کربلاست همسفر کاروانمان

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و ولادت

 

امشب دوباره بندۀ خوب خدا شدم

چونکه دخیل اسم امام رضا شدم

شیطان مرا به وادی غفلت کشانده بود

نام تو را که بردم از این خواب پا شدم

دیدم کنار سفرۀ زهرا نشسته ام

دربین زائران تو وقتی که جا شدم

لطفت گرفت دست مرا از همان شبی

که زائر همیشۀ این کوچه ها شدم

یک بار در حریم شما گریه کردم و

یک عمر با دعای شما با صفا شدم

وقتی که آمدم حرم مشهدالرضا

دیدم که زائر حرم کربلا شدم

وقتی برات کرببلا می شود گرفت

پس از غبار صحن شفا، می شود گرفت

صبح حریم تو به سحر طعنه می زند

صحن و سرای تو به گهر طعنه می زند

سنگ حریم تو که کف پای زائر است

هر ثانیه به سنگ حجر طعنه می زند

این صحبت ستاره و خورشید و ابر هاست

والله گنبدت به قمر طعنه می زند

شیرینی زیارت تو چیز دیگریست

طعم زیارتت به شِکر طعنه می زند

نقش و نگارهای ضریح قشنگ تو

بر واژه های ناب هنر طعنه می زند

بر پایه های عرش و بلندای نُه فلک

گلدسته های توست اگر طعنه می زند

یوسف جمال ها به رخت غبطه می خورند

با دیدن ضریح تو انگشت می بُرند

لعل لب تو گوهر موسی بن جعفراست

اشک تو مثل باده و چشم تو ساغر است

هر کس که در حیاط شما آب خورده است

می گوید آب صحن شما جام کوثر است

یوسف اگرچه این همه زیبا و دیدنیست

اما جمال فاطمی ات دیدنی تراست

از آن شبی که دامنتان را گرفته ام

شکر خدا مریض من امروز بهتر است

از عالمان کشور شیعه شنیده ام

با کربلا زیارت مشهد برابر است

تو پارۀ تنی به نبی مثل فاطمه

این حرف من که نیست حدیث پیمبر است

امشب دوباره دیدم حدیث جواد را:

(بابای من زیارتش از کعبه برتراست)

آقا طواف کعبه اگر هفت مرتبه است

قطعاً طواف کوی شما هشت مرتبه است

آقا خوشا به حال کسی که کنار توست

ایران نه عرش و فرش در این سایه سار توست

خورشید هم به خاک حرم بوسه می زند

از صبح تا غروب فقط در جوار توست

می آید و به خاک حرم سجده می کند

این هم یکی ز معجزه های غبار توست

از آنزمان که صاحب صحن و حرم شدی

در حسرت نگاه به سنگ مزار توست

تو آمدی و صاحب ایران ما شدی

پس هر چه عزت ست فقط اعتبار توست

ایران ما به کل جهان فخر می کند

این سربلندی و شرف و ناز، کار توست

عشقت اگر نبود که ایمان نداشتیم

آقای من بدون تو سلطان نداشتیم

ما را برای نوکریِ خود سوا کنید

با یک نگاه قلب مرا با صفا کنید

ما زخم خورده ایم، به یمن حضورتان

درد دل شکستۀ ما را دوا کنید

کی می شود که با مدد صاحب الزمان

در سینۀ بقیع ضریحی بنا کنید

کی می شود که مثل حریم قشنگتان

گلدستۀ امام حسن را طلا کنید

امشب به حق چادر خاکی فاطمه

آقا گره ز کار من خسته وا کنید

در روضه های خاصّتان یا ابالحسن

یکبار هم شده منِ بد را صدا کنید

ما آمدیم باز صدایت کنیم که

ما را دوباره راهیِ کرببلا کنید

بوی محرم است که از دور می رسد

فصل زمینه نوحه دم و شور می رسد

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

مارو تو صفاده به صفای صلوات.

همراه ملک شوبه نوای صلوات.
گلزار بهشت است بهای صلوات.
گوی همه جاهست صدای صلوات.
خواهی ک مشکلت شود آسان اینک.

بفرست برمحمدوآلش صلوات

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

سر زند هر بامداد از طرف بامت آفتاب
می كند هر روز از مشرق سلامت آفتاب
سر برون می آورد هر روز و پنهان می شود
تا دو نوبت از افق بر احترامت آفتاب
گر تو بگشایی نقاب از چهره، ای شمس الشموس
كمتر است از ذره در پیش مقامت آفتاب
هر كجا خورشید می تابد نشان روی توست
می رساند بر همه عالم پیامت آفتاب
ای مه برج ولایت، ای رضا خورشید دین
ای كه باشد كمترین عبد و غلامت آفتاب
گر كشد قهر تو روزی تیغ بر روی فلك
كی توان گردد سپر پیش حسامت آفتاب
گر دهی فرمان كه سر از چاه مشرق برمیار
حاش لله سر بپیچد از كلامت آفتاب
تا بماند جاودان این روشنایی می كند
توتیای دیده، خاك زیر گامت آفتاب
روز محشر زان سبب سوزنده تر آید پدید
تا كه بستاند زدشمن انتقامت آفتاب
نی عجب گر شعر «خسرو» روشنی بخشد به دل
روشنی افزون كند از فیض نامت آفتاب

شاعر:محمد خسرونژاد(خسرو)

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

آب حکمت از دمِ تیغ بیانش ریخته
تا حروف اسم اعظم از زبانش ریخته
اصل عصمت، برگ حکمت، بار رحمت سر زده است
هر کجا لطف از دل و دست و زبانش ریخته
رمزِ تسخیر پری در پلکهایش خفته است
سرِّ اعداد نجوم از دیدگانش ریخته
سرو بالای کمرْ باریکِ باغِ سرمدی
ایزد از نوک قلم طرح میانش ریخته
تا افق بر صفحۀ صحرا ضمانت خواه او
نقطه چین ردپای آهوانش ریخته
ننگ صیادی که قصد آهوان او کند
جوی شرم از پهلوی تیر و کمانش ریخته
از مدینه آمده است و هر قدم روییده گل
در بیابانی که گرد کاروانش ریخته
شد طلای حکمت از هُرم کلام او مذاب
زآن حدیثی کز لب گوهر فشانش ریخته
مهرِ تابانِ خراسان، اینکه در هر گوشه‌ای
ردپایی از دل غربت نشانش ریخته
آبِ حوضش اشک حور و سنگفرش صحن را
پولکِ پلکِ پری تا آستانش ریخته
هست انگشت فرشته بر ضریح او دخیل
سوخته بال ملک در شمعدانش ریخته
دستۀ کروبیان نقّاره‌زن بر در گهش
نور از گلدستۀ پاک ازانش ریخته
بی شک از رشک شفاعتهای او ابلیس هم
اشک، گرد گنبد دارالامانش ریخته

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:48 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

در ولا فصل الخطاب نامۀ ایمان رضاست 
آنکه بر فضلش گواهی می‌دهد قرآن رضاست 
در «رضی الله عنهم ورضو» عنوان رضاست 
چون«رضا» بر«صبر»هم دارد شرف، سلطان رضاست 
برتر از یعقوب و بیش از یوسف کنعان رضاست 
در دل ایّوب و نور موسیِ عمران رضاست 
غم رضا شادی رضا و دل رضا و جان رضاست 
از دل و از جان چه گویم جان رضا جانان رضاست 
عده‌ای او را مسیحِ آل احمد خوانده‌اند 
همچو جدّش عالِمِ آل محمّد خوانده‌اند 
در دل ظلمت رضا را نور ایزد خوانده‌اند 
در کرامت چشمۀ الطاف بی حد خوانده‌اند 
بازش از روح القُدُس عبد مؤیّد خوانده‌اند 
صیت نامش در همه دوران سرآمد خوانده‌اند 
نام فضلش در همه عالم زبانزد خوانده‌اند 
هر که می‌گوید رضا این است، بیش از آن رضاست 
شهرت یعقوب در صبر و رضایش گفته‌اند 
فضل یوسف را به پرهیز از خدایش گفته‌اند 
حسن یوسف دیده‌اند و ماجرایش گفته‌اند 
نام ابراهیم با عهد و وفایش گفته‌اند 
قول اسماعیل را هم در قفایش گفته‌اند 
داستان هاجر و سعی و صفایش گفته‌اند 
از ید تابان موسی و عصایش گفته‌اند 
آنكه وصف لطف و خوبيهاي او نتْوان، رضاست 
من شهادت می‌دهم خود شافع محشر علی است 
نور حق، جان و دلِ زهرا و پیغمبر علی است 
آن قسیم نار و جنّت، ساقی کوثر علی است 
در فلک سرور علی و بر دو عالم سر علی است 
اوست سلطان سریر «انّما» سرور، علی است 
نور حق در احمد است و نور احمد در علی است 
هم خلافت ختم بر آل علی و بر علی است 
چون تجلّای علی در عالم امکان رضاست 
هم خلافت ختم بر او، هم ولايت را تمام 
در مقام او سرودن چیست؟ شرح ناتمام 
تشنگان چشمۀ آل عبا، هذالامام! 
ساقی جام کرامت، حضرت صاحب مقام 
بهترین فرزند نور، آیینۀ خیرالانام 
گر زمن خواهد کسی کو را نشان گویم به نام
«بضعة فی الطوس منی» خوانَدش جد کرام 
آنکه در طوس است چون سرّ خدا پنهان، رضاست 
کیست این از «جنۀ الفردوس» باب هشتمین 
در خراسان پاره‌ای از جسم خیرالمرسلین 
چشمه‌ای از آفتابِ «رحمۀ للعالمین» 
با سر انگشتش چو موسی چشمه روید از زمین 
مرقدش انگشتر مُلک خراسان را نگین 
خادمِ درگاه او را شهپر روح الامین 
آسمانش در تولا بر زمین ساید جبین 
مهر اهل البیت، صاحبْ سفرۀ احسان رضاست 
ای که از فضل شما گویند قول مختلف 
هر کسی بر لطف و احسانت به نوعی معترف 
ای خوش آن زائر که گردد در حریمت معتکف 
از صراط المستقیمت دل نگردد منحرف 
ای شده در روی تو حُسن الهی منکشف 
یارب این مهر ولا در دل نگردد منکسف 
رمز «رضوانٌ من الله» است در را، ضاد، الف 
آنکه دربانی بابش منصب رضوان، رضاست 
ما سوی گر لااله است آنسوی الاّ رضاست 
محمل عطر گل گلزار اعطینا رضاست 
خم رضا ساقی رضا و می رضا مینا رضاست 
سر رضا سرور رضا مولا رضا آقا رضاست 
عصمت یوسف رضا و غربت یحیی رضاست 
جلوة احمد رضا عیسی رضا موسی رضاست 
گرنشان خواهی که این قصرسلیمان یا رضاست 
آنکه بزمش نیست یکدم‌ خالی ازمهمان،رضاست 
سایۀ لطف تو هرگز از سر ما نیست کم 
چون تو هستی در دل ما، در دل ما نیست غم 
تا که جان دارد زند دل از ولای دوست، دم 
دشمنت را خوار دارم، دوستت را دوست هم 
شوق دیدار تو دارم یا رضاجان دم به دم 
کی دهی بارم خدا را باز هم در آن حرم 
گر کنی حاجتْ روایم، بر تولایت قسم 
آنکه از شوق وصالش می‌سپارم جان، رضاست 
این حریم امن یزدان است، ای دل «لاتخف» 
در خراسانش شکفته هم مدینه هم نجف 
موضع سرّ نبي، مرآتِ مهرِ «لوکشف» 
انبیاء و اولیایش خاک بوسند از شرف 
جن و انس از یک طرف، خیل ملک از یک طرف 
غنچه غنچه می‌فروش و گل به گل ساغر به کف 
ساقی رحمت که در کویش دو عالم بسته صف 
آنکه هم بر این دهد انعام و هم بر آن رضاست 
سیدالمظلوم یا من حبه حب الحسین 
انت وجه الله فی الارض و نورالمشرقین 
ای بقیع و سامرا و کربلا و کاظمین 
هم مدینه هم نجف گل کرده در طوست به عین 
مصطفی را پارۀ تن، بهر زهرا نورعین 
تا قیامت مثل ثارالله بر ما از تو دین 
ای ز شأنِ مادر تو: کاف و ها و یا و عین 
گر کنیزِ «نجمه» گردد دختر عمران، رضاست
«آهوی دشت معاصی»! تا کجا اینسان، بایست! 
گر همه عالم بگردی، ضامن آهو یکی است 
آنکه بر درگاه فضلش مرغ و ماهی می‌گریست؛ 
آنکه حتی مور هم نومید احسانش نزیست؛ 
جز علی موسی الرضا، شافی و شافع کیست؟ کیست؟ 
گر که این در بارگاه لطف یزدان نیست، چیست؟ 
آنکه می‌گوید که در محشر شفاعت شرط نیست 
قول او را مشنو و باور مکن، غفران رضاست 
چشم دل وا كن علي‌موسي‌الرضا بي‌پرده است 
تخت سلطان سرير انّما بي‌پرده است 
آنكه جان بخشد به شير پرده‌ها بي‌پرده است 
مظهر فضل علي شيرخدا بي‌پرده است 
مشرق رب سموات العُلي بي‌پرده است 
آفتاب رحمت و فضل و سخا بي‌پرده است 
محرم طوس الرضا،‌ كربلا بي‌پرده است 
آنكه با او كربلا گل كرده در ايران رضاست 
ای دل امشب در خراسان رو به یاد مرتضی 
قل «فَوَ ربّ السماء» إنّی لمجنون الرضا 
کیست جز موسی الرضا مشمول فضلِ «اِرْتضی» 
خیز و حسن عاقبت خواه از برِ «حُسن القضا» 
یارب از اکرام خود کن حاجت ما را قضا 
چون ملک بال و پری خواهم به شوق آن فضا 
چون علی در علم و عدل و حکمت و حکم و قضا 
تا ابد بر دشت جان شیعیان، باران رضاست 
!خلق او خلق نبی، بوی نبی بوی رضا 
!اوست مرآت علی، خوی علی خوی رضا 
!در قیامت حضرت زهراست پهلوی رضا 
!از کرامت شیعیان شرمندۀ روی رضا 
!هست محراب ملائک طاق ابروی رضا 
!روضۀ جنت مقام زائر کوی رضا 
!یارب از عالم که دارد بخت آهوی رضا 
!من که بر عالم نبخشم تاری از موی رضا 
آنکه بر خاکش متاع جان کنم ارزان، رضاست 
یا علی موسی الرضا، یا حضرت شمس الشموس 
طوس با تو هفت اقلیم جهان را چون عروس 
خاکیانت ریزه‌خوار و عرشیانت خاکبوس 
ای شده سعدالسعود از مقدمت خیل نحوس 
هر چه جز لطفت دریغ و هر چه جز فضلت فسوس 
نور برهانت دهد رخت مسلمان بر مجوس 
بر سلیمان معنیِ «من فضل ربی» شاه طوس 
حجّتِ یوسف به «لولا أن رَأی برهان» رضاست 
سرمۀ چشم دو عالم گردی از نعلین تو 
تا قیامت بر سر ما هست مولا، دین تو 
اتّحاد است از ولا بین خدا و بین تو 
سلسبیل آورد در خاک خراسان، عین تو 
خود سلام‌ات گفته جدِّ سیدالکونین تو 
حضرت زهرا مبارک باد نورالعین تو! 
عطر عترت، نور قرآن مجمع البحرین تو 
سرّ «یَخرُج منهُمَا اللّؤلؤ وَ المرجان» رضاست 
بنگريد ای عرشیان آیات بی تبدیل ر 
منزل خيل ملائك، مهبط جبريل را 
آنکه داده ذوالجلالش مسند تجلیل را 
در ولای اوست معنا جملۀ تهلیل را 
بر درش نقاره زن آورده اسرافیل را 
در کرامتها گشاینده است رود نیل را 
آن دَه و دو نانِ عیسی در سبد، انجیل را 
سفرۀ اطعامِ «وجه الله» در قرآن، رضاست 
همچو برمک دشمنانت «کالجَراد منتشر» 
دشمنان خاندانت جمله «کذّابٌ أشِر» 
چیست دنیا در نگاهت جیفه‌ای جویی کدر 
ای تو مفتاح السما فضلت «بماءٍ مُنهَمِر»
«مقعد الصدق»ات حرم، «عند مَلیکٍ مقتدر»
ای جهانی قائم آل شما را منتظر 
در دل پاکت ز نور حضرت زهراست، سرّ 
درِّ پنهان مهدی و دریای بی‌پایان رضاست

 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

در ازدحام حرم هركسي به تنهايي

گرفته دست دعا را به سوي آنجايي

كه جلوه كرده در آن جلوه اي مسيحايي

همان حريم قشنگي كه هست رويايي

خلاصه گشته در آن انتهاي زيبايي

پر از شميم بهشت است ازدحام حرم

نشسته اند ملايك به روي بام حرم

گرفته است پر و بالشان به دام حرم

نه اينكه دام تو گسترده اي بنام حرم

كه صيد عزم تو كرده به شور شيدايي

من از سجيه ات آموختم مسلماني

تويي كه عالم ديني و نطق قرآني

به من نگاه مي كني؟! نگاه يك آني

شبيه آن نگهي كه به سنگ سلماني

نمودي و همه ديدند چون مسيحايي

تو هشتمين نفري كه بهار مي آري

به زير سايه خود لاله زار مي آري

براي مردم مشهد وقار مي آري

به زير گام خودت كسب و كار مي آري

كسي نداشت در عالم چنان تو كارايي

تو در هنر نمايي قاليچه هاي كرماني

تو در شميم خوش اين گلاب كاشاني

تو زعفران خوش "عطر و دم "خراساني

تو منشا بركات تمام ايراني

تو در نهاني و اما هميشه پيدايي

فداي كاشي آبي نماي گوهرشاد

فداي زرد طلايي پنجره فولاد

فداي صحن بزرگي كه شد شفا آباد

كسي ميان حرم ناگهان ندا سرداد

شفا گرفت مریضی به دست آقایی

همين كه وا‍ژه به روي لبت تبسم كرد

كليم جلوه نمود و كمي تكلم كرد

سپس به طره ي تو طور را تجسم كرد

و بعد عطر تو طور را پر از ترنم كرد

پیمبری شده ای که نداشت همتایی

چندي ست محضرت به زيارت نيامدم

اين "من"كه در جوار شما بود دم به دم

من طائر شكسته پر شهر مشهدم

در حسرت پريدن بر گرد گنبدم

مرا بخوان و رها كن ز دست تنهايي

مرا دوباره بخوان و زشرم آبم كن

به جام باده بيفزا كمي خرابم كن

سپس به آتش عشقي فزون كبابم كن

مرا دعا كن و ققنوس مستجابم كن

مزن مرا به زمين و مكش به رسوايي

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

 امام رضا(ع)-ولادت

 

رسد ندای تفاخر ز خاک بر افلاک

چنان که ماه ز حسرت کند گریبان چاک

ستارگان همه امشب برید سجده به خاک

به احترام عزیز دل شه لولاک

جهان تمام بهشت است از جحیم چه باک

شد از صحیفه ی اعمال نام دوزخ پاک

ولادت خلف پاک مرتضی آمد

امام ملکِ سریع الرضا، رضا آمد

شراب کوثرم امشب به جام، آب وضوست

ستارگان همه جامند و نه سپهر، سبوست

زمین به عرش ببالد اگر نکوست نکوست

هزار نغمه هَزارانِ عرش را به گلوست

مه مبارک ذیقعده غرق جلوه ی هوست

دهید مژده که میلاد ضامن آهوست

یم شرف ز صدف درّ ناب آورده

که نجمه در دل شب آفتاب آورده

دلا جمال خداوندگار سرمد بین

رخ سلاله ی پاک رسول امجد بین

به ملک لا یتناهی فروغ بی حد بین

ز حسن لم یزلی جلوه ی مجدد بین

شکوه و جاه و جلال و کمال احمد بین

در آفتاب جمال علی محمد بین

شب سرور و شب شادی و شب فرج است

ادب کنید که میلاد ثامن الحجج است

به طور موسی زهرا عیان شده شجری

که روشن است از آن چشم هر پیامبری

سلامی از دم گرم مسیح پاکتری

هزار مرتبه بر جان مادر و پدری

که داده ذات خداوندشان چنین پسری

طلوع کرده به ذیقعده شمس و قمری

دو نجم نجمه دو خورشید آسمان قضا

یکی کریمۀ عترت یکی امام رضا

رضا که شامل ما لطف بی نهایت اوست

رضا که ارض و سما بنده ی هدایت اوست

رضا که عین رضای خدا رضایت اوست

رضا که کشور ما در کف حمایت اوست

رضا که تالی وحی خدا روایت اوست

رضا که کل ولایت همان ولایت اوست

رضا که از کرمش شیعه آبرومند است

رضا که زائر او زائر خداوند است

بگو که سنگ حوادث از آسمان بارد

بگو که سیل بلا رو به این دیار آرد

بگو به فتنه گری خصم لحظه بشمارد

به حقّ حق که به جز خویش را نیازارد

شکست خورده ی بیدادگر چه پندارد

بگو که کشور ما ثامن الحجج دارد

بگو که پادشه کشور قضا این جاست

بگو که مملکت حضرت رضا این جاست

خوش آن جوان که در این آستانه پیر شود

خوش آن عزیز که در کوی او حقیر شود

خوش آن دلی که به زنجیر او اسیر شود

خوش آن کریم که در صحن او فقیر شود

به یک نظاره ی او مور راه میر شود

به یک اشاره ی او شیر پرده شیر شود

بهشت عاشق زوار و دوستدارانش

سپهر ناز کشد از نماز بارانش

الا کرامت و احسان دو سائل کرمت

فزون تر از همه هست جهان عطای کمت

هزار عیسی مریم گرفته جان ز دمت

هزار موسی عمران عزیز و محترمت

هزار جان گرامی فدای هر قدمت

سه بار زائر یک بار زائر حرمت!

به میزبانی و لطف و عطوفتت نازم

رئوف آل محمد به رأفتت نازم

تو آفتاب جمال خدای ذوالمننی

تو در تمام محافل چراغ انجمنی

تو پاره ی تن پاک رسول مؤتمنی

تو باغبان وجودی تو سرو هر چمنی

تو ثامن حجج الله تو ابوالحسنی

بدان جلال شدی میهمان پیرزنی

گدای کوی تو را اقتدار سلطانی ست

نشان رأفت تو نقش سنگ سلمانی ست

خدا ثناگر و ختم رسل ثناگویت

مقربان خدا محو ذکر یا هویت

تمام ملک الهی پر از هیاهویت

رواق چشم ملک جای پای آهویت

تو کیستی که برد ناقه التجا سویت

کند فرار ز کشتارگاه، در کویت

به چند لحظه که وارد بر این حرم گردید

میان خلق همان ناقه محترم گردید

چه می شود نگهی بر من از ثواب کنی

مرا هم از کرمت ناقه ای حساب کنی

اگر چه خار رهم گل کنی گلاب کنی

و گر چه کمترم از ذره آفتاب کنی

کرم کنی و سگ کوی خود خطاب کنی

به پاسداری زوّارت انتخاب کنی

خدا گواست که بر روز محشرم نگران

بیا و «میثم» آلوده را ز خویش مران

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-ولادت

 

گل کرده بهار سبزِ تقدیر و قضا

پُر شد ز شمیم عطرِ توحید فضا

لب هاست پر از ذکر و سلام و صلوات

حقا که رئوف اهل بیت است رضا

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح

 

باد زانو می زند... گلدسته را بو می کند

دست هر آشفته ای را پیش تو رو می کند

در لباس خادمان مهربانت، صبح ها

صحن و ایوان طلا  را آب و جارو می کند

می نشیند  کنج بست "شیخ حرّ عاملی"

یاد معصومیت آن بچه آهو می کند

تا اذان صبح... مانند نگهبان درت

ذکر بر می دارد و ...آهسته "یا هو" می کند

خادمی می گفت: با چشم خودش دیده است باد

آن به آن مثل گلی گلدسته را بو می کند

چشم می دوزد به چشم زائران تشنه ات

دور سقاخانه و فواره "هو هو" می کند

باد عاشق... با پر طاووس مخصوص حرم

صحن را آغشته از گل های شب بو می کند

عطر نابی می وزد از کوچه باغ مرقدت

هر که می آید حرم... این عطر را بو می کند

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

يا امام رضا (ع)

باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام

باز هم زائرتان نیستم از دور سلام

با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام

به سلیمان برسد از طرف مور سلام

 

کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها

باز از دوریت افتاده به کارم گره ها

 

ننوشته ست گنهکار نیاید به حرم

پس بیایید اگر خوب و اگر بد به حرم

برسد خواهش این ناله ی ممتد به حرم

زود ما را برسانید به مشهد به حرم

 

مست از آنیم که از باده به خُم آمده ایم

ما سفارش شده ایم، از ره قم آمده ایم

 

یاد دادید به ما رنج کشیدن زیباست

پس از این فاصله تا طوس دویدن زیباست

پا برهنه شدن و جامه دریدن زیباست

بعد هم پای ضریح تو رسیدن زیباست

 

پیچش قافله ی ما که به سوی نور است

رگه ای در دل فیروزه ی نیشابور است

 

چه خبر در حرم ضامن آهو شده است؟

صحن ها بیشتر از پیش چه خوش بو شده است

طرف پنجره فولاد هیاهو شده است

باز یک چشمه از آن لطف و کرم رو شده است

 

مادری گریه کنان ذکر رضا می گیرد

دست و پای فلجی باز شفا می گیرد

 

با شفا از تو، چه زیبا شده بیمار شدن

به تو وابسته شدن با تو گرفتار شدن

کار من هست فقط گرمی بازار شدن

گر چه در باور من نیست خریدار شدن...

 

یوسفم باش، بدون تو کجا برگردم؟

من برایت دو سه تا بیت کلاف آوردم

 

تو خودت خواسته ای دار و ندارم باشی

کاش لطفی کنی و آخر کارم باشی

مرد سلمانی تو باشم و یارم باشی

لحظه ی مرگ بیایی و کنارم باشی

 

قول دادی به همه پس به خدا می آیی

هر که یک بار بیاید تو سه جا می آیی

(مجيد تال)

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها