0

اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-ولادت

   

در مزرع دل بذر وفا پاشیدند

گل های امید و آرزو روئیدند

با آمدن امام هشتم، از عرش

خنده به لبِ موسی جعفر دیدند

×××

این عطر حضوری که ز دور آوردند

از سبزترین باغ بلور آوردند

دیدند چو قدسیان رخ شمس شموس

از عرش صدا زدند، نور آوردند

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

ز عالمی بریدم و این جا رسیده ام

یک عمر بال و پر زدم اما رسیده ام

این قطعه با تمام زمین فرق می کند

انگار من به عرش معلّی رسیده ام

با قلب من تمام حرم حرف می زند

شاید دگر به عالم معنا رسیده ام

از این به بعد صحبت لب تشنگی خطاست

وقتی به پای‌بوسی دریا رسیده ام

کی بی شفای این دل درمانده می روم

حالا که من به صحن مسیحا رسیده ام

من از خدا به غیر تو چیزی نخواستم

با یک نگاه خود بگو آیا رسیده ام؟

توفیق خاکبوسی تو لطف خواهری ست

این جا به فضل دختر موسی رسیده ام

قلبم کبوتر حرم زینب قم است

در هر سلام منتظر یک علیکُم است

مهر تو را زلالی باران نوشت و بعد

فردوس را ز خاک خراسان نوشت و بعد

با هر ترنمِ «وَ أنا مِن شُروطِها»

حب تو را قبولی ایمان نوشت و بعد

از تربت قدوم تو خاک مرا سرشت

عشق تو را برای دلم، جان نوشت و بعد

ای مهربان تبسم هر روزه‌ ی تو را

صبح سپید مردم ایران نوشت و بعد

در سایه‌ ی تجلی شمس الشموسی ات

خورشید را چراغ شبستان نوشت و بعد

وقت طواف قبله‌ ی هفتم رسیده بود

ما را ز خیل گوشه نشینان نوشت و بعد

بسته به چشم های تو شد سرنوشت ما

یک خنده‌ ی رضایتت آقا بهشت ما

هر کس به یک نگاه تو دل داد یا رضا

از بند غصه ها شده آزاد یا رضا

بار نخست از سوی آزادی آمدم

اما دلم به دام تو افتاد یا رضا

از مرقد کریمه رسیدم که شد دلم

یک یا کریم صحن گُهرشاد یا رضا

با هر فراز جامعه شد هم‌صدای من

در صحن جامع رضوی، باد یا رضا

من را بس است مرحمت گوشه چشمی ات

در بین حجره های پریزاد یا رضا

در صحن انقلاب تو، شد منقلب دلم

از بس کنار پنجره فولاد یا رضا ـ

حرف از زیارت و حرم و کربلا زدم

گفتم ز عیدی و شب میلاد یا رضا

من دست خالی آمده ام توشه دست توست

اذن طواف مرقد شش گوشه دست توست

بند آمده زبان ز شکوه زبانزدت

بسته دخیل گنبد مینا به گنبدت

باب الاجابت همه‌ ی اهل عالم است

حلقه به حلقه، پنجره فولاد مرقدت

بر تار و پود فرش حرم خورده دل گره

از بس گره گشا شده هر رفت و آمدت

«باب الجواد راه ورودی به قلب توست»

امشب شفیع ما شده جود محمدت

تا هست روضه‌ ی تو به جنت چه حاجتی‌ست

دارد بهشت، حسرت دیدار مشهدت

بیت الحرام در نظرم جلوه می کند

وقت طواف ارض و سما گرد گنبدت

دارد زیارت تو ثواب هزار حج

جانم فدای نام تو «یا ثامن الحُجج»

ای آفتاب جود و سخا أیها الرئوف

آئینه‌ ی امید و رجا أیها الرئوف

تو ملجأ توسل هر دلشکسته ای

امشب بگیر دست مرا أیها الرئوف

دیدم به محضر تو رسیده ست شاعری

حتی گرفت از تو عبا أیها الرئوف

خود را به حلقه های ضریح تو بسته است

درمانده ای برای شفا أیها الرئوف

در این حرم ملائکه هم از نگاه تو

دارند التماس دعا أیها الرئوف

می گفت عارفی که خدا را قسم دهیم

امشب همه به حق تو یا أیها الرئوف

حالا کنار پنجره فولاد آمدیم

با اشک و آه و شور و نوا أیها الرئوف

اذن عروج تا ملکوتم به دست توست

جا مانده ایم از شهدا أیها الرئوف

ما را به روز حشر و جزا رو سپید کن

این کشتگان عشق خودت را شهید کن

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

یا امام الرئوف

بر دامنتان دست توسل زده ام

بر گنبد زیبای طلا زل زده ام

در روز ولادت پر از برکت تو

از کنج دلم به مشهدت پل زده ام

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

حمدُ لِلّه، از طفولیّت دل ما با رضاست

عالم آل محمّد، سرپناه ما رضاست

عاشقان ،میلاد نور است و بخوانید این سرود

ضامن آهو تمام شیعیانش را رضاست

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

    يا امام رضا(ع)

هست از شوق ِچشم دلبر ما

ميل پرواز اگر كه در سر ِما

نزد گنبد طلاي شمسُ شموس

پشت بام پُر از كبوتر ما

چار فصل خدا عنايت او

دائماً سيب سرخ نوبر ما

رشته هاي عباي سبز رضا

سايه ي آفتاب محشر ما

اين كه مثل ياس مي آيد

پاره اي از دلِ پيمبر ما

 

آمده سايه ي سرم باشد

هشتمين نور باورم باشد

 

به پرم رنگِ آسمان داده

ميل ِ پرواز بي كران داده

به دلِ كاسه هاي مستي من

طعم شيرين زعفران داده

در قنوت نماز بارانش

ابرها را تكان تكان داده

با بيان حديث سلسله اش

راهِ توحيد را نشان داده

از گُل ِ گندم بهشتِ  حرم

نان به دستِ تنوريان داده

 

آب و ناني كه بين سفره ي ماست

همه از بركت نگاه رضاست

 

تا گشودي پَر ِ دعايت را

بال پرواز تا خدايت را

ابتدا مثل مادرت كردي

وقفِ همسايه ربنايت را

بين ِ پس كوچه هاي عرش خدا

ميتوان ديد ردِّ پايت را

تا گدا شرمسارتان نشود

ديده از پشت در عطايت را

 

دل به تو داده ام ، بي دلت هستم

از غلامان دِعبلت هستم

 

با نسيم بهشتِ ايوانت

شده ام راهي خراسانت

پا به ايران گذاشتي و شدند

قوم سلمانِ من مسلمانت

بس كه خون ريخت ز چشم صَيادَت

لاله كاري شده بيابانت

شهدِ شيرين ِ زندگيِ من است

نمك سفره هاي احسانت

شاهي اما نشسته اي دائم

سر ِ يك سفره با غلامانت

 

اي نسيم بهار پُر باران

الدخيل الدخيل يا سلطان

 

تا نگاهي به اين گدا كردي

مس ِ قلب مرا طلا كردي

باز نقاره ميزنند آري

باز درد مرا دوا كردي

باني ِخير گشتي و مارا

راهي شهر كربلا كردي

كُلّ اموال خويش را آقا

نذر خرجيِ روضه ها كردي

سالها گوشه ي حسينيه ات

روضه ي كربلا به پا كردي

 

وسط روضه ي حبيبِ غريب

اينچنين گفته اي به يابن شبيب:

 

همه جا با هواي كرب و بلا

گريه تنها براي كرب و بلا

هر زمان مصيبتي ديدي

گريه كن بر عزاي كرب و بلا

گريه كن بر لبي ترك خورده

پابه پاي خداي كرب و بلا

تشنه بين دو نهر افتاده

سروَر تشنه هاي كرب و بلا

جلويِ چشم مادرش كشتند

شرم بر كوفه واي كرب و بلا

 

عرش حق پايمال اعدا شد

پاي مركب به پيكرش وا شد

(محمد شمس)

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

  يا ضامن آهو

چشم تو نوازشگر و مِهر افروز است

در عمق نگاه تو غمي جانسوز است

يك روز به دستِ تو نگاهش را دوخت

زيبايي چشم آهو از آن روز است

(محمدجواد غفور زاده"شفق")

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید 
شب را در این بهشت الهی سحر کنید 
با زائرین این حرم الله سر کنید 
مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید 
عید بزرگ شیعة آل پیمبر است 
میلاد هشتمین حجج الله اکبر است 
ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن 
بر چهرة حقیقت ایمان نظاره کن 
یک لحظه بر تمامی قرآن نظاره کن 
در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن 
میلاد پارة تن زهرا و احمد است 
شمس الشموس عالم آل محمد است 
این مظهر جمال خداوند اکبر است 
آیینة تمام نمای پیمبر است 
خورشید نجمه یا مه افلاک پرور است 
قرآن روی سینة موسی ابن جعفر است 
بر خلق آسمان و زمین مقتداست این 
جان رو نما دهید که روی خداست این 
روشن هزار سینة سینا به نور او 
چشم هزار موسی عمران به طور او 
صف بسته اند خیل رسل در حضور او 
دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او 
ریزد برات عفو خدا از نظاره اش 
دوزخ بهشت می شود از یک اشاره اش 
هر قامتی که سرو لب جو نمی شود 
هر صورتی که وجه هوالهو نمی شود 
هر پادشه که ضامن آهو نمی شود 
هر کس که نام اوست رضا، او نمی شود 
در طوس پارة تن احمد بود یکی 
آری رئوف آل محمد بود یکی 
ای خلق خاک پای تو یا ثامن الحجج 
جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج 
قرآن پر از ثنای تو یا ثامن الحجج 
ایمان بود ولای تو یا ثامن الحجج
دین را به جز ولای تو اصل و اصول نیست 
تهلیل بی ولای تو هرگز قبول نیست 
گردون هماره دور زند در طریق تو 
خورشید خشت گوشة صحن عتیق تو 
با آن همه کرامت و لطف دقیق تو 
خود را شمرده اند گدایان رفیق تو 
دستی که دست لطف خدا می شود تویی 
شاهی که خود رفیق گدا می شود تویی 
یکسان بود به وقت عطای تو خاص و عام 
فرقی نمی کند به درت شاه یا غلام 
سلطان ندیده ام ز گدا گیرد احترام 
پیش از سلام زائر خود را کند سلام 
پیوسته دست بر سر زوار می کشی 
تو کیستی که ناز گنه کار می کشی 
پاییز بوستان دل ما بهار توست 
در شهر طوسی و همه عالم دیار توست 
گل بوسة امام زمان بر مزار توست 
شیعه به هر کجا که رود در کنار توست 
چشم و چراغ و محفلم اینجاست یا رضا 
هر جا سفر کنم دلم اینجاست یا رضا
شرمنده ام از این که بپرسند کیستم 
از ذره کمترم نتوان گفت چیستم 
در پرتو کرامت خورشید زیستم 
روزی که نیستم به کنار تو نیستم 
با یک دم تو صبحدم عید می شوم 
در آفتاب صحن تو، توحید می شوم 
گل از نسیم صبح بهشت تو بو گرفت 
خورشید پیش روی تو از شرم رو گرفت 
ماه از فروغ خشت طلایت وضو گرفت 
بی آبرو ز خاک درت آبرو گرفت 
من دور گندم کرم تو کبوترم 
ردّم نکن که از همه بی آبروترم 
ای نقش دیده و دل ما جای پای تو 
روح الامین کبوتر صحن و سرای تو 
مضمون بده که از تو بگویم برای تو
"میثم" کجا و گفتن مدح و ثنای تو 
راهم بده که ذاکر ناقابل توام 
انگار اینکه خاک ره دعبل توام

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

 

ای آینه در آینه در آینه مرقد
بی واسطه خود شاهد و مشهودی و مشهد
موسای جهان را قدمت طور تجلّی
بلقیس فلک را حرمت صرح ممرّد
در دیدۀ یوسف شده‌ای حسن مبرهن
در چشم سلیمان شده‌ای ملک مخلّد
«گل کرد» شنیدند و بهار تو ندیدند
«آمد» همه گفتند و نگفتند «که آمد؟»
گفتم بنویسم که «رضا ...» پیشتر از من
آمد به تماشای تماشای تو «آمد»
عشق تواَم از پیشتر از پیشتر از پیش
شوق تو مرا بیشتر از بیشتر از حد
شرط است تولای تو آن شرطِ بلاقید
شرطی که خیالِ دو جهان کرده مقیّد
شرط است اطاعت ز تو ای آیت توحید
فرض است ولای تو همان فرض مؤکّد
ای کاملِ تاریخِ نبوت به ولایت!
'عیسی به ظهور آمده در آل محمّد!
دیروز بشارت دهِ احمد شده عیسی
میلاد تو امروز بشارت دهد احمد
ای واسطۀ خلق و خدا، ذاتِ ولایت
ای باطنِ احمد تو و ای ظاهرِ ایزد!
ای ظاهر باطن تو و ای باطن ظاهر
ای آینه در آینه مجموع مظاهر
بخشنده‌ترین چشمۀ رحمت به موارد!
رخشنده‌ترین صبح تجلّی به مصادر!
تو سبحۀ اسماء خداوندی و کامل
در نعت تو ما آمده لفظی همه قاصر
تو پاکتر، از معنی آیینه- نهانتر
- من آمده در خرقۀ آلودۀ شاعر
تو حضرتی و حاضرِ محضی دل و جان را
- من رنگ خیال غزلی رفته ز خاطر
تو راهبری گمشدگان دو جهان را
در شهر تو امروز منم گمشده عابر
با اینهمه مگذار منِ دست تهی را
تو حضرتِ سلطان و منِ خسته مسافر
با اینهمه محروم مکن آینه‌ام را
چون آهوی محبوسِ طلسماتِ ظواهر
نور تو قدیم است و تماشای تو ما راست
ای ساعت جانهای جهان را تو معاصر!
ای آینه در آینه در آینه باطن!
ای آینه در آینه در آینه ظاهر!

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

چه رودها که شب و روز عازم سفرند

به دست بوسی دریا همیشه مفتخرند

 

به نام رازق نان و رطب ملائکه هم

نشسته اند که از سفره تو نان ببرند

 

دعای خیر تو پشت تمام انسانهاست

کبوتران دعایت همیشه در سفرند

 

چه آهوان سپیدی که در حیاط حرم

به عشق صید نگاهت نشسته پشت درند

 

در این حیاط که عالم هبوط می کند و

مقدرات از این آستانه می گذرند 

 

چقدر گل به کفم دادی و نفهمیدم

فرشته های حرم گلفروش رهگذرند

 

تو باغبان شجرهاي طيبه هستي

كه شيعيان شما ميوه هاي اين شجرند

 

شب تولد حج نيازمندان شد

امام كعبه رسيد و گدا فراوان شد  

 

و کاسه های طلائی که آب می نوشند

به اعتقاد شفا آفتاب می نوشند

 

به چشمشان دو پیاله سلام می ریزند

و از تبسم آقا سلام می نوشند

 

در این حرم همه پاکند مثل روزی که

بدون هیچ گناهی ثواب می نوشند

 

و اشک های دم در اگر سرازیرند

از آسمان نگاهش شراب می نوشند

 

از این مشبکه هایی که شکل کندویند

موحدان چه عسلهای ناب می نوشند

 

پس از زیارت شبهای ماه می خوابند

و از خیال خوشش توی خواب می نوشند

 

شب وداع زیارت چنان زمین گیرند

که در فراق حرم التهاب می نوشند

 

شب تولد حج نيازمندان شد

امام كعبه رسيد و گدا فراوان شد  

 

و از طلوع مدینه که صبح ایل شدی

به سمت مشرق اقوام ما گسیل شدی

 

تنور دهکده هامان دوباره گل دادند

به شوق اینکه در این سرزمین خلیل شدی

 

دو باره آمدی و مهربان تر از موسی

عصای معجزه ساکنان نیل شدی

 

و سنگ سرمه خاک تو را به دیده کشید

که جلوه کردی و فیروزه اصیل شدی

 

به شهر طوسی ما رنگ سبز عشق زدی

و مرهم دل خاکستری ایل شدی

 

به چشم عشق به چشم تمام آینه ها

همینکه آمده ای بهترین دلیل شدی

 

شب تولد حج نيازمندان شد

امام كعبه رسيد و گدا فراوان شد  

 

زمین به خاک نشسته است آسمانش را

که باز پر کنی از عشق استکانش را

 

در انتظار هوای نسیم مشهد بود

اگر که نوح برافراشت بادبانش را

 

بخوان زیارت نامه در امتداد کلیم

که باز کرده در اینجا خدا بیانش را

 

بدون تکیه به لطف عصای خود موسا

نشسته تا که بگیری تو بازوانش را

 

گرفته بال فرشته به چشم زائر تو

که شسته است گناهان بیکرانش را

 

کبوترانه بپر مثل آن مسیحی که

عروج کرده بلندای آسمانش را

 

و جبرئیل نشسته است روی گلدسته

که سر دهد به حرم نغمه اذانش را

 

شب تولد حج نيازمندان شد

امام كعبه رسيد و گدا فراوان شد  

 

به شوق صيد شما مي دوند آهوها

به پيش چشم شما و کمان ابروها

 

و در مسیر عبورت به خاک افتادند

به شوق آمدن تو از آن فراسوها

 

رواق های حرم هر کدام غار حراست

قیامتی است در این گوشه گوشه پستوها

 

چه سالها که ملائک به شوق گوشه نگاه

کنار چشم شما می زنند اردوها

 

چه کرده ای که زنان طلاپرست آقا

به پای مرقد تو ریختند النگوها

 

چه کرده ای که در این صحن ؛ قله های جهان

زمین زدند به پا بوسی تو زانوها

 

برای اینکه کبوتر شوند در حرمت

پریده اند به سوی حرم پرستو ها

 

سحر به سوي خراسان بليط مي خواهم

شب تولد تو با قطار شب بوها 

 

شب تولد حج نيازمندان شد

امام كعبه رسيد و گدا فراوان شد  

 

رحمان نوازنی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

صبا دوباره مشام دلم معطر کرد

فضای جان مرا پُر ز مُشک و عنبر کرد

شمیم یار بیاورد و دیده ام تر کرد

دل شکستۀ عشاق، پُر ز آذر کرد

«معاشران، گره از زلف یار باز کنید

شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید»*
*****
دهید مژده به یاران که در حریم رضا

هر آن چه هست همه شادی است و لطف و عطا

که اوست پادشه جبر و اختیار و قضا

ملیک هر دو سرا، صاحب سزا و جزا

که هر که ساغر او شد ز باده اش لبریز

خورَد ز بادۀ کوثر به روز رستاخیز
*****
هَزار و قُمری و مرغان عشق و پروانه

ز شوق و عشق رضا نغمه خوان و مستانه

حریم او به ملائک شده است کاشانه

رواق انور او شد به عارفان خانه

غبار جامۀ زوار او به خلد برین

شده است سرمۀ چشم سیاه حورالعین
*****
گدای کوی رضا، فخر بر شهان دارد

بهشت صحن رضا، فخر بر جنان دارد

ز نار، زائر او برگۀ امان دارد

نظر به رأفت او، اهل آسمان دارد

در این حریم گناهان چو برگ می ریزد

گل عطوفت و رحمت ز شاخ جان خیزد
*****
نیاز خود به درِ کوی بی نیاز بَرید

رخی به خاک درش سوده و بهشت خرید

کمی شراب مناجات را به دل بچشید

به اشک چشم به کوثر هزار طعنه زنید

گلاب روی مَلَک، اشک دیدگان شماست

نشاط جان ملک، بوسه بر دهان شماست
*****
جلال قبۀ او هست رشک عرش برین

جمال زائر او رشک حور ماه جبین

مقام خادم او رشک جبرئیل امین

شفیع عاصی جاهل به روز بازپسین

چو می نهند منابر ز نور در محشر

مقام زائر قبرش ز دیگران برتر
*****
به طالبان حقیقت بگو خدا اینجاست

به سالکان طریقت بگو لقا اینجاست

به دردمند بلادیده گو دوا اینجاست

بگو به عاشق غمدیده آشنا اینجاست

هزار خضر از او کسب معرفت کرده

هزار حاجت پیغمبران برآورده
*****
بگیر دامن او ای «فقیر» دل خسته

که هر که بر در او التجا بَرَد رَسته

به گوش جان شنود ناله های آهسته

که درگه کرمش باز و غیر او بسته

نما کبوتر دل را مقیم آن حرمش

که تا خورَد شب و روز او ز گندم کرمش



*بیت داخل گیومه از مرحوم حافظ شیرازی است.


 

 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و مناجات

 

با دلی خسته و با زلف پریشان ای کاش

بشوم راهی صحرای خراسان ای کاش

مثل مجنون به بیابان بگذارم سر را

یک بیابان پر از خار مغیلان ای کاش

 (زیر شمشیر غمش رقص کنان خواهم رفت)

بپذیرد ز من این شیوه ی رندان، ای کاش

مست از باده سوی خم برسم تا بشوم

مثل سلمان ز ره عشق مسلمان ای کاش

مثل آهوی ز صیاد هراسان شده ام

باز هم راه دهد آهوی حیران ای کاش

پای من کاش که از قم سوی مشهد برسد

زعفرانی بشود مزه ی سوهان ای کاش

باز هم زائر کویت شدم ای یار سلام

به تو ای ضامن آهو شده صد بار سلام

نظری کن ز کرم سائل مهمان شده را

گوشه ی چشم تو بس این دل ویران شده را

همه جا صحبت زلف و خم ابروی شماست

و ضریح دل ما رشته ی گیسوی شماست

عطر خوشبوی تو از بس که زبانزد شده است

حرمت ملجا هر کس که گرفتار تر است

آنکه از باب جواد آمده هشیار تر است

در محله خبر عیدی میلاد تو بود

که شفا خانه ی من پنجره فولاد تو بود

راستی، پنجره فولاد، و امضای شما

عاقبت از حرمت کرببلا برد مرا

باز هم آمده ام تا که بهایی بدهی

کاش لطفی کنی و کرببلایی بدهی...

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح

 

با خاکِ درت شفاعت آمیخته است

خورشید ز چلچراغت آویخته است

بیش از همه جا در حرمت مسکین است

زیرا که کرم روی کرم ریخته است

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح و ولادت

 

چه رودها که شب و روز عازم سفرند

به دست بوسی دریا همیشه مفتخرند

به نام رازق نان و رطب ملائکه هم

نشسته اند که از سفرۀ تو نان ببرند

دعای خیر تو پشت تمام انسان هاست 

کبوتران دعایت همیشه در سفرند

چه آهوان سپیدی که در حیاط حرم

به عشق صید نگاهت نشسته پشت درند

در این حیاط که عالم هبوط می کند و

مقدرات از این آستانه می گذرند 

چقدر گل به کفم دادی و نفهمیدم

فرشته های حرم گلفروش رهگذرند

تو باغبان شجرهای طیبه هستی

كه شیعیان شما میوه های این شجرند

شب تولد حجّ نیازمندان شد 

امام كعبه رسید و گدا فراوان شد  

و کاسه های طلائی که آب می نوشند

به اعتقاد شفا آفتاب می نوشند

به چشمشان دو پیاله سلام می ریزند

و از تبسم آقا سلام می نوشند

در این حرم همه پاکند مثل روزی که

بدون هیچ گناهی ثواب می نوشند

و اشک های دم در اگر سرازیرند

از آسمان نگاهش شراب می نوشند

از این مشبکه هایی که شکل کندویند

موحدان چه عسل های ناب می نوشند

پس از زیارت شب های ماه می خوابند

و از خیال خوشش توی خواب می نوشند

شب وداع زیارت چنان زمین گیرند

که در فراق حرم التهاب می نوشند

شب تولد حج نیازمندان شد

امام كعبه رسید و گدا فراوان شد  

و از طلوع مدینه که صبح ایل شدی

به سمت مشرق اقوام ما گسیل شدی

تنور دهکده هامان دوباره گل دادند

به شوق اینکه در این سرزمین خلیل شدی

دوباره آمدی و مهربان تر از موسی

عصای معجزۀ ساکنان نیل شدی

و سنگ سرمه خاک تو را به دیده کشید

که جلوه کردی و فیروزۀ اصیل شدی

به شهر طوسی ما رنگ سبز عشق زدی

و مرهم دل خاکستری ایل شدی

به چشم عشق به چشم تمام آینه ها

همین که آمده ای بهترین دلیل شدی 

شب تولد حج نیازمندان شد

امام كعبه رسید و گدا فراوان شد  

زمین به خاک نشسته است آسمانش را

که باز پر کنی از عشق استکانش را

در انتظار هوای نسیم مشهد بود

اگر که نوح برافراشت بادبانش را

بخوان زیارت نامه در امتداد کلیم

که باز کرده در اینجا خدا بیانش را

بدون تکیه به لطف عصای خود موسا

نشسته تا که بگیری تو بازوانش را

گرفته بال فرشته به چشم زائر تو

که شسته است گناهان بیکرانش را

کبوترانه بپر مثل آن مسیحی که

عروج کرده بلندای آسمانش را

و جبرئیل نشسته است روی گلدسته

که سر دهد به حرم نغمۀ اذانش را

شب تولد حج نیازمندان شد

امام كعبه رسید و گدا فراوان شد  

به شوق صید شما می دوند آهوها

به پیش چشم شما و کمان ابروها

و در مسیر عبورت به خاک افتادند

به شوق آمدن تو از آن فراسوها

رواق های حرم هر کدام  غار حراست

قیامتی ست در این گوشه گوشه پستوها

چه سال ها که ملائک به شوق گوشه نگاه

کنار چشم شما می زنند اردوها

چه کرده ای که زنان طلاپرست آقا!

به پای مرقد تو ریختند النگوها

چه کرده ای که در این صحن؛ قله های جهان

زمین زدند به پابوسی تو زانوها 

برای اینکه کبوتر شوند در حرمت

پریده اند به سوی حرم پرستو ها

سحر به سوی خراسان بلیط می خواهم

شب تولد تو با قطار شب بوها 

شب تولد حج نیازمندان شد

امام كعبه رسید و گدا فراوان شد

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

 

ز شوق کیست یارب اینچنین گمکرده راه آهو
که هر جا می‌رسد جای دگر دارد نگاه آهو
نگاهش محملِ کیفیتِ شام غریبان است
چه غم دارد خدایا در شبِ چشمِ سیاه آهو؟
همه سرمایه‌اش داغ است و سودش اشک تنهایی
چو شمعش نیست استعداد کسب مال و جاه، آهو
به چشم حلقۀ دام، اعتبارِ عذرِ غفلت را
ندارد جز نگاه بیگناه خود، گواه آهو
وگر عذرِ نگاهِ بی‌گناهش بی‌ثمر افتد
ندارد غیرِ لطفِ ضامن آهو، پناه آهو
که آن آیینهْ حضرت چونکه عرض جلوه می‌فرمود
هزار آهو پی‌اش می‌آمد از حسرت که آه، آه، او
به کهساری که مهتابِ خرامش سایه اندازد
شراری می‌شود هر سنگ و می‌افتد به راه، آهو
توانَد شب به شب از دور نور گنبدش بیند
نیابد گر چه روزی بار در آن بارگاه آهو
تواند شب به شب در دشت غربت صید عطرش را
به صد امید بنشیند به راهش تا پگاه آهو
نسیم نوبهار رحمت است و در قدمهایش
به زاری می‌گذارد سر به تقلیدِ گیاه آهو
از آن روزی که چشمانش ضمانت خواه چشمش شد
هزاران رود، خجلت بُرد و آمد عذرخواه، آهو
بنازم فرّ آن سلطان که چون در صید دل آید
برانگیزد هزاران دشت از گردِ سپاه آهو
در آن کشور که منشور عدالت گستر آمد او
نگردد ناامید آدم، نماند بی پناه آهو
چه نیکو فال من آمد، کز این سرگشتگی‌ها باز
به پابوس تو آمد شعرم این گمکرده راه آهو...

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

حضرت سلطان

 

هر كس دهان به مدح شما باز مي كند

عيسي مسيح گشته و اعجاز مي كند

 

آن كس كه يك سحر شده مهمان خانه ات

هنگام رفتن به جنان ناز مي كند

 

مرغ دلم به شوق زيارت شبانه روز

تا گنبد طلاي تو پرواز مي كند

 

علامه قدر فهم خودش در كلاس درس

شرحي براي وصف تو آغاز مي كند

 

سطري ز مدح تو به كتب جا نمي شود

اصلا مناقب تو كه املا نمي شود

 

هر كس كه زير پاي بلند شما نشست

شانه به شانه ي همه ي انبيا نشست

 

يك لحظه با نفس زدن در حريم تو

يك عمر زائر تو كنار خدا نشست

 

با نسخه ي تو تا به قيامت سلامت است

هر لاعلاج چون كه به دارالشفا نشست

 

دورش كنند زآتش دوزخ ملائكه

آنكس كه در جوار امام رضا نشست

 

هر مدعي عشق كه عاشق نمي شود

هر كس به خادمي تو لايق نمي شود

 

هر كس كه از غلامي تو رو سفيد داشت

وقت ورود در حرمت شاكليد داشت

 

حاتم اگر كه شهره ميان كريم هاست

بر سفره ي كرامت و جودت اميد داشت

 

هر روز سال بود اگر دور سفره ات

هر مستمند دم به دم عيدي سعيد داشت

 

عيسي براي طي مسيرش به آسمان

بي شك به ياري تو نيازي شديد داشت

 

گر زائري بريده دل از غير مي كند

با سيره ي سلوكي تو سير مي كند

 

جبريل محضر تو پرش مي خورد زمين

پلك ز اشك گشته ترش مي كند زمين

 

موسي به پاي هيبت والاي تو رضا

در طور عصا به كف جگرش مي خورد زمين

 

قرباني قدوم تو تا در منا شود

دارد خليل هم پسرش مي خورد زمين

 

عيسي به معجزات تو ايمان چو آورد

اعجازهاي با اثرش مي خورد زمين

 

آيينه ي تمام جمال محمدي

تنها تويي كه عالم آل محمدي

 

از حبس سرد فاصله آزاد مي شوم

وقتي دخيل پنجره فولاد مي شوم

 

دانه بريز سوي تو آيم به جان و دل

تنها اسير دام تو صياد مي شوم

 

از من خراب تر نبود زائري رضا

اما به يك نگاه تو آباد مي شوم

 

وقتي علي عالي اعلاي من تويي

من نيز در ركاب تو مقداد مي شوم

 

نزد تو مي رسيم ز دارالولايه ات

جايي نمي رويم بجز زير سايه ات

 

آقا قسم به لطف و كرامات بي حدت

آقا قسم به زلف سياه مجعدت

 

آقا قسم به خسته دلاني كه مانده اند

در آرزوي ديدن يك بار مرقدت

 

اي كاش مي پريد شبيه كبوتران

دلهاي ما هميشه به اطراف گنبدت

 

تنها نه ما به شوق حرم ضعف مي كنيم

حتي بهشت هم شده مجنون مشهدت

 

بر سر در حريم دل من نوشته اند

خاك مرا ز خاك خراسان سرشته اند

 

وقتي كه نور شمس جمالت طلوع كرد

پروردگار خلقت ما را شروع كرد

 

كعبه ز بارگاه شما ناز مي برد

از شوق تو دلم سوي كعبه ركوع كرد

 

علم تو فيض برده ز درياي علم حق

هر عالمي رسيد حضورت خشوع كرد

 

كوه احد شنيد چو هم نام حيدري

يك يا علي كشيد و به پايت خضوع كرد

**

ما با ولايت تو به خورشيد مي رسيم

بر او ج بي نهايت توحيد مي رسيم

 

ما با محبت تو كه گنجي بود به دل

آنجا كه جبرئيل نمي ديد مي رسيم

 

ما با عنايت تو به احياي امرتان

بر آن كمال ناب كه گفتيد مي رسيم

 

ما افتخار با تو فقط كسب مي كنيم

آري به هر كجا كه بخواهيد مي رسيم

 

ما بي رضايت تو خدايي نمي شويم

بي اذن تو كه كرب و بلايي نمي شويم

 

تنها به تخت و تاج شما التماس ماست

آقا به آستان تو حمد و سپاس ماست

 

وقتي دلم براي حرم تنگ مي شود

يك يا امام رضاست كه رمز تماس ماست

 

جاي محبتت صدف سينه ي من است

اين از درايت دل گوهر شناس ماست

 

گرم است پشت كشور ما به حريم تو

محكم به رافت تو نظام و اساس ماست

 

اي آبروي كشور ايران ابالحسن

دستم بگير حضرت سلطان ابالحسن

 

شكر خدا كه جسم تو در زير پا نرفت

شكر خدا كه راس تو بر نيزه ها نرفت

 

نا محرمي نديد دگر خواهر تو را

همراه با سر تو به شام بلا نرفت

 

دست كسي نخورد به گيسوي همسرت

ديگر چنين ستم كه به آل عبا نرفت

 

حداقل براي تو پيراهني كه ماند

در زير خاك جسم تو با بوريا نرفت

 

گفتي به هر مصيبت و غم فابك للحسين

گفتي به پاست تا كه علم فابك للحسين

 

رضا رسول زاده

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:46 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها