0

اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

  باز شب بود و سكوت و شعر ناب 
عشق بود و شور بود و التهاب

باز طبع قافيه پرداز من
اين همايون بال تك پرواز من

رفت تا قوسين أو أدني رها
رفت تا بالاي بالا تا خدا

مي طراويد از لبم شهد و عسل
مثنوي بود و رباعي و غزل

موج عشقي بود گويا در سرم
خامه مي رقصيد روي دفترم

مست از صهباي يا هو مي شدم
شاعر چشمان آهو مي شدم

گر چه آن شب طبع من ققنوس بود
در پي خورشيد با فانوس بود

خويش را در خويشتن گم مي كنم
همچو آدم ميل گندم مي كنم

جنت و حور و قصور و سلسبيل
كي حريم دوست را گردد سبيل

با زبان دل سلامش ميكنم
هستي خود را به نامش ميكنم

السلام اي قبله ايمان عشق !
اي امام عاشقان اي جان عشق !

السلام اي مايه تكريم عشق
اي امام واجب التعظيم عشق

السلام اي فرش راهت آفتاب
اي كراماتت به عالم بي حساب

اي مريد درگهت شيخ و شباب
آفتاب حشر در دستت سحاب

اي ز فيض تو همه عالم ختن
قطره ناچيز را دّر عدن

اي به شأنت قدر و شمس و هل أتي
نيست اين الفاظ در مدحت سزا

اي طوافت برتر از هفتاد حج
شب چراغ روشن صبح فرج

اي به پاس صبح زيباي حرم
چشم اختر تا سحر نامد به هم

السلام اي در جلالت بي قرين
با تهي دستان عالم همنشين

گنبد زرد تو خورشيد اميد
مي دهد بر هر دل خسته نويد

خستگان را دستگيري مي كني
بر گدايان هم اميري مي كني

اي سپهر رأفت و بحر كرم
عيسويون چاكران اين حرم

بر سرايت نقش شد اي جان دين
اي غلام در گهت روح الامين

اين سخن نقش است با خط نگين
اُدخُلوها بِسلامٍ  آمِنين

 صبح روشن سينه شب را دريد
موكب شاه خراسان مي رسيد

تا ثريا بزم شادي بود و شور
فاش مي شد سّر يخفي في الصدور

از قدوم تو چراغان نه فلك
كف زند غلمان و مي رقصد ملك

در مديحت نغمه خوان داود شد
سينه مجمر، پر ز عطر عود شد

تا طوافت در خراسان مي كنم
نازها بر حور و غلمان ميكنم

مدح سلطان خراسان ميكنم
دفترم را چون گلستان ميكنم ...
 
محمود قاسمي

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

طواف حرم

ای نام تو خوشبوتر از آلاله و شب بو
یک عالمه گل کاشته ام در خم ابرو

خورشید هم از شرق نگاه تو می آید
هر صبح که در بند کنی حلقه ی گیسو

از دانه ی اشک دل زوّار تو روئید
بر گِرد ضریح تو چنین حلقه ی بازو

مشغول طواف حرمت، هر چه کبوتر
مهمان صفای قدمت هر چه پرستو

تصویر فلک یکسره در صحن تو پیداست
از بس که به آن بال ملائک زده جارو

تا صید کند یک نظر از گوشه ی چشمت
صیّاد که ناله زده: یا ضمن آهو

پیش تو دراز است مرا دست گدایی
با کاسه ی دل، کاسه‌ی سر، کاسه ی زانو

ای ناب ترین مایه ی الهام غزلها
با تو چه نیازی است به معشوق و لبِ جو

بیمار توأم آقا! نذرت دل تنگم
بنویس برای دل من نسخه و دارو

عباس احمدی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

کوی تو مروه جانست و حریم تو صفاست
صحن تو چون عرفات و حرمت همچو مناست
روضه است روضه رضوان و مزار تو بهشت
زان سب موج زنان در حرمت نور خداست
کعبه جانی و زمزم زحریمت جاری
بر گلو سوز عطش زمزم تو آب بقاست
هرکه بر زخم دل خویش شفا می خواهد
خاک تو مرهم زخم است و غبار تو شفاست
شُسته از هر دو جهان دست نیاز خود را
آن که در بارگه جود و سخای تو گداست

 

تربتت را که بود آیینه دار هستی
 جنّت روی زمین گر که بخوانیم بجاست
خورده پیوند دل من به ضریح حرمت
دل از آن روست که آیینۀ ایوان طلاست
تربت پاک ترا زائرم این قبله مراد
مُحرم کوی توام،کوی تو حجّ فقراست
باز کن پنجره را با نظر لطف ببین
پشت این پنجره بیمار تو سرگرم دعاست
در حریم حرمت گرکه شوم خاک خوش است
پای زوّار ترا گر که زنم بوسه رواست
رایت مهر تو در خانه دلهاست بلند
خیمه عشق تو در سینه عشاق بپاست
گوشه ای از حرمت وسعت جنّات نعیم
خوشه ای از کرمت خرمن احسان و سخاست
جز حریم تو بگو عرصه گه رحمت کو؟
غیر کوی تو بگو درگه امیّد کجاست؟
یا رضا سر بدهم یا بنهم چهره به خاک
آنچه حکم از تو بر آید دل من نیز رضاست
ای که سوزد به محیط حرمت شمع دو چشم
وی که پروانه اشکم به حریم تو رهاست
نکشم منّت خورشید که از پرتو عشق
مثل ایوان حریمت دلم آیینه سراست

 

 

شاعر : محمد ناری

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-ولادت

 

یک روز، صبح زود، ازل بود یا ابد

فرقی نمی کند، سر این راه نا بلد

پا کردم عقل را و بسی راه، دور شد

نزدیک بود گم کندم کفش بی خرد

یک روز، صبح زود رسیدم که : اَلسلام

یک روز، صبح، جای صنم گفتم : الصمد

عیسی که نیستی پدر تو امام بود

این بار چندم است که گهواره حرف زد؟

ای آب نونهال که یک قطره ی شما

کافیست در شکستن اندام پیر سد

تو آن ستاره ای که تمام منجمان

حتی نکرده اند شبی هم تو را رصد

نام تو چیست؟ کودک موسی؟ نه؟ گــُل ؟ نه ؟ سیب؟

جایت کجاست؟ باغچه ؟ گهواره ؟ یا سبد؟

دریا کنار مرقد تو موج می زند

ماهی و پادشاهی تو حکم جزر و مـَدّ

از یک شروع می شوی و هفت مرتبه

در جلوه می روی بشوی هشتمین عدد

هر کس که می دهد به تو از دور یک سلام

وقت جواب، مضربی از هشت می شود

اینجا فقط توئی و توئی این "توئی " چه خوب!

آنجا منم، منم، منم و این "منم " چه بد!

من قصد کرده ام بروم مشهد الرضا

من قصد کرده ام بروم یا علی مدد

 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

ای کاش برای ما دعا بنویسند
یک تذکره ی کرببلا بنویسند
ما حج که نرفته ایم اما کافی است
یک مرتبه حج فقرا بنویسند
آقا به ملازمان بگو نامم را
یک گوشه ی ایوان طلا بنویسند
ما شیعه که نه ...ولی شما راضی شو
ما را ز محبان شما بنویسند
راضی نشوی که خادمان نامم را
از دفتر نوکران جدا بنویسند
گفتم که پس از مردن من جای دعا
روی کفنم رضا ...رضا ...بنویسند

شاعر : رضا حامی آرانی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

با این که پر شده قلم از واژه های تو

 

طبعم نمی کشد چه بگویم برای تو

 

لکنت گرفته است زبان قصیده ام

 

ماندم چگونه شعر بریزم به پای تو!

 

جا مانده از شتاب تو این پای ناتوان

 

دستم نمی رسد به غبار عبای تو

 

این بار کرم کن و مضمون نو بده

 

تا یک غزل شوم، بپرم در هوای تو

 

از آن سوی ضریح به سویم اشاره کن

 

شب های تار شعر مرا پر ستاره کن

 

 امشب دوباره شور تغزل گرفته ام

 

حس شروع نغمه بلبل گرفته ام

 

مثل نسیم روی چمن ها دویده ام

 

هر جا رسیده ام خبر از گل گرفته ام

 

بر دامن همیشه بهاری و سبز تو

 

با نور اشک دست توسل گرفته ام

 

از آسمان برای همه ناز می کنم

 

تا گنبد طلای تو پرواز می کنم  

 

نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند

 

مردم صدای آمدنت را شنیده اند

 

این زائران خسته، به عشق ولادتت

 

با عرض تهنیت به حضورت رسیده اند

 

زیباتر از همیشه شده آستان تو

 

آقا چه قدر ریسه برایت کشیده اند!

 

بوی غذای حضرتی و این همه گدا

 

مهمان نوازهای حرم سفره چیده اند

 

ای کاش در ضیافت تو دعوتم کند

 

امشب خدا نگاه تو را قسمتم کند

 

 من با تو از حصار غم آزاد می شوم

 

با خواندن سرود تو دل شاد می شوم

 

یک بار از خرابه ی دل بگذر و ببین

 

از برکت قدوم تو آباد می شوم

 

تا آن زمان که بیشه پر از رد پای توست

 

آهوی دل سپرده ی صیاد می شوم

 

از سنگ هم گذشتم و آهن شدم ولی!

 

دارم ز جنس پنجره فولاد می شوم!

 

عمریست زیر سایه ی دستت نشسته ام

 

جز تو رضا به هیچ کسی دل نبسته ام

 

 هرگز ز عشق خویش جدایم نمی کنی

 

محتاج بنده های خدایم نمی کنی

 

گفتی سه بار دیدن زوار می رسی

 

یا ایها الرئوف رهایم نمی کنی

 

دل تنگ روضه های حسین و محرمم

 

راهی خاک کرب و بلایم نمی کنی؟

 

این حرف آخریست که من با تو می زنم

 

مهمان سفرۀ شهدایم نمی کنی؟

 

خورشید من بتاب و دلم را سفید کن

 

وقت زیارت است مرا هم شهید کن

شاعر : علی صالحی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

همین که با خودم گذشته را مرور می کنم 

از اینکه مشهد آمدم حس غرور می کنم

اگر  چه غرق آتشم ولی به درد می خورم 

برای مشعل حرم شراره جور می کنم

راه درازی آمدم به سینه دست رد نزن

از این به بعد به جز تو را ز سینه دور می کنم

بال پریدنی بده سپس ببین که هر سحر 

کبوترانه از دل حرم عبور می کنم

طلعت بی کران تویی ، ظلمت بی کران منم

کنارت این خرابه را محفل نور می کنم

به روی من نزد کسی چه کاره ام چه کرده ام

کنار تو شبیه انبیا ظهور می کنم

تو آروزی خلوت قبر منی و شب به شب

به خاطر تو خویش را زنده به گور می کنم

سنگدلم ولی به لطف چشم تو نشسته ام 

خشت به خشت صحن را سنگ صبور می کنم

شبی به صید من بیا دام بیافکن و ببین 

چگونه مثل آهوان میل به تور می کنم

کنج حرم که می روم یاد حسین می کنم 

مصیبت سر به نیزه را مرور می کنم 

نان غذای حضرت تو را که میل می کنم

یاد مصیبت سر و کنج تنور می کنم

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

میلاد امام رضا (ع):از مرحوم سیدرضا حسینی متخلص به (سعدی زمان):

ای نسیم صبحدم مُردم ز درد اشتیاق
رو به خاک طوس یعنی قبله گاه نُه رواق
بوسه زن بر آستان قدس و آن گه عرضه دار
ای به قربان سگان کوی تو طال الفراق
ویردی باش چرخ امامتدن بو گون شمسُ الشّموس
قیلدی آفاقی منوّر طلعت سلطان طوس
اون ایکی تعیین اولوب قرآندا تعداد شهور
دوردینی شهر الحرام ایلوب خداوند غفور
یعنی حجّت اون ایکی، دوردی علی، مشکات نور
بو اوچومجی بیر علی دینه تولّاسی رئوس
قدحیدور مدحینده عرض ایتسم جمالی ماهیدور
گون بو خورشیدین هواسینده غبار راهیدور
سرّی سرُّ ا...دور، وجهی جمالَُ ا...دور
پرده ی صبح ازلده نور آلوب بوندان عکوس
یوخ صفات و ذات حقّه فارق و فاصل نکات
ذاتی نور پاک حق، آئینه ی اوصاف و ذات
بحر قدرت، لنگر خلقتدی، کشتی نجات
ناخدای فُلک دین هنگام طوفان شئوس
خسف ایدر یر اهلینی انسان کامل اولماسا
گوگ دایانماز بی ستون، معصوم حایل اولماسا
درک ایدر بو مطلبی هر کیمسه جاهل اولماسا
عالمه سائِسدی حجّت، حجّته عالم مَسوس
قلبه ی هفتم، امام هشتمِ اهل یقین
کلمه ی توحیده سگّیزمینجی شرط و اصل دین
کم ترین جاروب کش دربارینه روح الامین
آستانین اوپماقا حسرتده چرخ آبنوس
تا حجابات حریمی رفع ا... ایلدی
رشک طور آفاقی اوز نوریله ناگاه ایلدی
لَن ترانی سرّینه موسانی آگاه ایلدی
اولدی بو طوره کلیم عشقِ ‌ارواح و نفوس
قطب امکان، روح ایماندور، ولیّ ذوالجلال
دفتر ایجادیده دیباچه ی فضل و کمال
نیّر شان عظیمی گورمیوب گورمز زوال
گرچه خورشیدی زواله سوق ایدر لیل عبوس
نقل ایدوب نصّ پیمبردن ائمّه بیر بیره
ایستیسن ا... لقاسین ضاحکه مستبشره
بو شهین اولسون تولّا نقطه سینده دایره
اولمیان بو نقطیه پرگار ایدر آه و فسوس
حیف اولا بو شانیله غربتده چکدی چوخ بلا
ایلدی مامون نه جدّیندن نه زهرادن حیا
ویردی شاه اولیایه ظلمیله زهر جفا
ایلسون غصب ایتدیقی مسندده تا راحت جلوس
بُلمدی ایچسه شهادت جامی شاه دین رضا
گیسته دنیادن شهنشاه سریر ارتضی
قویماز آسوده امامین قاتلین امر قضا
گون به گون محصور ایلر کوکب بختین نحوس
تا سُرور سینه ی زهرانی مسموم ایلدی
کون و امکانی باتوردی یاسه مغموم ایلدی
کربلا مظلومی تک بو شاهی مظلوم ایلدی
یر قرا گییدی بو غمدن، گوگ لباس سند روس
ایتدیقی ننگین عملدن نادم اولدی اول دَنی
گَلدی گوردی جان ویرور رحم و مروّت معدنی
باشین آلدی دامنه عرض ایتدی یا مولا منی
قتله ایلور متّهم اسلام و ترسا و مجوس
بُلمورم من اوز عم اوغلوم حالینه قان آغلیوم؟
یا بو خلقین تهمتیندن ایلوم افغان آغلیوم
یا فراقوندان سنون عمریمجه هر آن آغلیوم
سنسیز اولدی گون گوزیمده تار یا شمسُ الشّموس
آه یابالعسکری، ای شهریار ماسوا
گرچه قاتلدور گنه ماموندا وار شرم و حیا
کربلاده ایتمدی امّا حیا شمر دغا
جدّیوی اُلدوردی چالدوردی مباهاتیله کوس
تک نه جان یاره شهید عشق تقدیم ایلدی
اهل بیتینده بو یولدا ظلمه تسلیم ایلدی
بیر وفا درسی هامی عشّاقه تعلیم ایلدی
صفحه ی عالمده کُهنلدی تعالیم و دروس
من که مشهور اولموشام عالمده سعدیّ زمان
کاش مشهور اولمیِیدیم ای شه عرش آستان
فضل بازارینده یوخدور مشتریدن بیر نشان
گنج علمین ارزشی یوخدور بو دوره بیر فلوس
رهرو عشقم اوز عشقیم گوسترن آئینیله
دلخوشام فرهاد تک بیر صحبت شیرینیله
ایتمرم شاها عوش مین بوس حور العینیله
آستانون توپراقین ایتماقلیقین بیر دفعه بوس

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

 
وَهوَه به شمايل
 
ای قبله‌ی دل ! قبله به لبخند تو مایل
سالار کراماتی و سلطان فضایل
 
احمد شدی از مَنظر و بَه بَه به تشرّف
حیدر شدی از هیبت و وَه وَه به شمایل
 
برخاستی و چرخ فلک شد متلاطم
بنشستی و شد چرخه‌ی هستی متعادل
 
شوریده‌ی آرامش آغوش تو دریا
توفانی پیچ و خم گیسوی تو ساحل
 
گِرد قمرِ روی تو پروانه معانی
دورِ حرمِ زلف تو سرگشته مسائل
 
در دار شفای تو اطبّا همه مبهوت
در صحن و سرای تو بزرگان همه سائل
 
هم مُنکریان سخت به تکریم تو مُلزم
هم مدّعیان سخت به اعجاز تو قائل
 
اسرار تو شد «سلسله‌ي» سرّ مجالس
اقوال تو شد زمزمه‌ی ذکر محافل
 
رفته‌ست به دستور تو حِکمت به فراسو
گشته‌ست به امر تو محبّت متداول
 
هست از برکات تو تبسّم سر لب‌ها
شد با نفحات تو ترحّم متقابل
 
لطف تو غزل ریخته بر تاج قصائد
شور تو سخن ساخته با دل متعامل
 
اظهار شهودی، چه لزومی به تجلّی
اثبات وجودی، چه نیازی به دلائل
 
زانو زده در محضر تو قاضی و غازی
چرخیده به دور حَرَمت عامی و فاضل
 
محظوظ کلام تو حکیمان و طبیبان
مشغول ثنای تو ادیبان و افاضل
 
رفتند به حُکمت فقها در پی فتوی
کردند به عشقت عرفا طی مراحل
 
منشور ولایت شده با مُهر تو ممهور
اسماء مقدّس شده با اسم تو کامل
٭٭٭
از کوچه گذر کردی و دیوار به پا خاست
در سنگ نظر کردی و شد آینه حاصل
 
از عطر جهان، یاس به زلف تو معطّر
از خاک جهان، طوس به پابوس تو نائل
 
ایران به وِلا مرکز بیداری دل‌هاست
دل‌ها شده حولِ تو به ایران متمایل
 
رد می‌شوی از جاده‌ی ابریشم جان‌ها
با قافله‌ای قافیه همپای قوافل
 
از شوق رُخَت چشم خراسان شده گريان
در شان لبت سوره‌ي باران شده نازل
 
دلداده‌ی نعلین تو از فرش خدا؛ خاک
دیوانه‌ی لبخند تو از عرش خدا؛ دل
 
مِهر تو دلِ خون شده بخشیده به شاعر
عشق تو سلیمانی جم داده به سائل
 
از مشهد تو تا شب خاموش مدینه
بین‌الحرمین است و دلِ سوخته حائل

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

میلاد حضرت امام رضا(ع)


چه الفتی به دل از حضرت رضا دارم

همیشه حسرت آن گتبد طلا دارم

صدای طبل ونقّاره چون به گوش آید

هزار نغمه ز شور و ابو عطا دارم

به کودکی ز رضا مهر در دلم افتاد

که فخر بر همه عالم وما سوا دارم

کنار مر قد پر نور حضرتم امشب

شب تولد آقا رضا رضا دارم

اگر زکنج قفس پا نهم گهی بیرون

رهی به غیر حرم در نظر کجا دارم

کبوتران حرم صف به صف به پروازند

دو صد هما به سرم جای یک هما دارم

تو حج ما فقرایی به سردوم سویت

بس افنخار ازین حج بی ریا دارم

غریو شادی و شور است در حرم امشب

"رها"دلی زشعف پر، زغم رها دارم

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

آقا چه قدر دلم گرفتار شماست

صد بار شكسته، باز بيمار شماست

انگار تمام شهر فهميده دلـم

همسايه ديوار به ديوار شماست!



***



تغييـر نمـوده اسـت آواز دلـم

شور است كه مي تراود از ساز دلم

اين حال چه حالي ست؟ گمانم امشب

بوشهر به مشهد است پرواز دلم

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

يا امام رضا(ع)

 

تا که از صورتش نقاب افتاد

ماه در کاسه ی شراب افتاد

شعله در جان آفتاب افتاد

لحظه ای از لبش حجاب افتاد

دهن ِ حوض کوثر آب افتاد

 

 

مادری کودکی بغل کرده

گریه را بین خنده حل کرده

یک بغل نور را غزل کرده

خانه را شیشه ی عسل کرده

خانه در شوق بی حساب افتاد

 

نفسم را شرار آه گرفت

آهِ من دامن گناه گرفت

عقل ها را به یک نگاه گرفت

با نگاهش دوباره ماه گرفت

سایه اش روی ماهتاب افتاد

 

آه را گفته ام که طوفان شو

به دلم گفته ام پریشان شو

مثل آیینه شو نمایان شو

با شراب لبش مسلمان شو

که در ایمان ما عذاب افتاد

 

از دعای تو باغ سجاده

همطراز قنوت گل داده

اختیار از سر ِ من افتاده

چونکه سوغاتی تو شد باده

هرکسی گوشه ای خراب افتاد

 

طاق عرش است قوس ابرویت

جلوه ای از خدا شده رویت

دام دلهاست پیچش مویت

غبطه خوردم به حال آهویت

که به لطفت از التهاب افتاد

 

شوق دیدار می برد راهم

لب دریا که میرسم کاهم

هرزمانی که زائر شاهم

اولش زائر قدمگاهم

راه در کاسه ی گلاب افتاد

 

راه ، بین من و تو فاصله نیست

عشق ، پابند صبر و حوصله نیست

بین ما غَش در معامله نیست

غیر بوسه برای من صله نیست

در دلم شوق یک جواب افتاد

 

بین باد و مباد خشکم زد!

دَم ِ باب الجواد خشکم زد!

کنج صحنش زیاد خشکم زد!

حاجتم را که داد ، خشکم زد!

گریه این بار مستجاب افتاد

 

چشم بی گریه ، چشمه ی تلف است

چشم تر ، همپیاله ی صدف است

دُرّ گریه ، نتیجه ی نجف است

گفت : آغوش ما از اینطرف است

دل به دست ابوتراب افتاد!

 

(محمد بختياري)

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

امام رضا(ع)-مدح  

 

کبـوتران حریمـت بلند مرتبه اند

بلنـد مرتبـه تر از پرنـده قـقنـوس

کنار گنبد زردت نگاه کن خورشید

چه سر بزیر نشسته شبیه یک فانوس

منـم مسافر خسته مهاجـری تنها

که با هوای ضریح تو گشته ام مانوس

کنار ساحل امنت گرفته ام  پهلـو

شکسته قایق من ناخدای اقیانوس

شنیده ام که سگی دلشکسته آمده است

به آسـتان تو بهـر زیـارت و پـابـــوس

کریم زاده ای آقا مجال صحبت نیست

نمی رود کسی از بارگاه تو مایوس

صدای زنگ حرم اعتبار می بخشد

به ساز و ارگِ کلیسا و نغمه ناقوس

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

ای همه دل‌ها، حرمت یا رضا 
خلق خدا و کرمت یا رضا 
جنّ و بشر، حور و ملک می‌برند 
سجده به خاک حرمت یا رضا 
بر سر این مملکت از بام طوس 
سایه فکنده، عَلَمَت، یا رضا 
نیست عجب گر که طواف آورد 
کعبه به دور حرمت یا رضا 
زاد? موسایی و عیسا کند 
زندگی از فیض دمت، یا رضا

بس‌که بوَد، لطف و عطایت زیاد 
ظرف وجود است کَمَت، یا رضا 
گر تو قبولم نکنی، می‌دهم 
به جان زهرا قسمت یا رضا 
ضــامن آهــو بــه فـدایت شوم 
جود و کرم کن، که گدایت شوم 
تو هشت بحر نور را، گوهری 
تو مطلع الفجر چهار اختری 
تو شمع جمعی، به شبستان طوس 
تو بر تن عالم خلقت، سری 
نام علی بُوَد برازنده‌ات 
بلکه تو یک محمّد دیگری 
ضامن آهویی و پیش خدا 
ضامن خلقی به صف محشری 
هم پدر چهار ابن‌الرضا 
هم پسر موسی ابن جعفری 

ابوالجواد استی و باب‌المراد 
ابوالحسن بضع? پیغمبری 
ای به فدایت پدر و مادرم 
که خوبْ‌تر از پدر و مادری 
دست کرم بر سر ما می‌کشی 
پادشهـی نـاز گـدا مـی‌کشی 
سائل درگاه تو، سلطان ماست 
خاک درت، دارو و درمان ماست 
روی تو! آفتاب عرش خدا 
سای? تو بر سر ایران ماست 
جان همه عالمی و از کرم 
جای تو در قلب خراسان ماست 
زهی کرم، که ضامن کلّ خلق 
ضامن آهوی بیابان ماست 
عنایتت آمده، کل نعَم 
ولایتت، تمام ایمان ماست 
بهشت، نه که با ولای شما 
جحیم هم روض? رضوان ماست 
مهر تو ای با همگان، مهربان 
در تن ما خوبْ‌تر از جان ماست 

سلسلة الذهب، تجلّای توست 
کمـال توحید، تولاّی توست 
مرغ دلم، خدا خدا می‌کند 
رضا رضا، رضا رضا می‌کند 
قبل? من کعبه، ولی قلب من 
روی به ایوان طلا می‌کند 
حضرت معصومه علیها‌سلام 
به زائران تو دعا می‌کند 
نگاه تو، چشم تو، دست تو، نه 
نام تو هم دردْ، دوا می‌کند 
جز تو که رأفتت خدایی بوَد 
حاجت ما را که روا می‌کند 
دلت نیاید که جوابش کنی 
زائر تو، هر چه خطا می‌کند 
اگر چه آلوده و شرمنده‌ام 
باز رضا نگه به ما می‌کند 
تـو از کرم دست بگیری مرا 
صـدا نکـرده می‌پذیری مرا 
تو از گدا گرفته‌ای، احترام 
تو می‌کنی زائر خود را سلام 
بر در این خانه، امید آورند 
یأس به درگاه تو باشد حرام 
عادت تو، کرامت و عفو و جود 
عادت من عجز و گدایی مدام 
با چه گنه، ای پسر فاطمه
زهر ستم ریخت عدویت به کام 
با که بگویم که به یک نیمْروز 
آب شد اعضای وجودت تمام 
از چه غریبانه زدی، دست و پا 
ای به همه عالم خلقت، امام 
داغ تو زائل نشود از جگر 
تا که بگیرد پسرت انتقام 
تو مهدی فاطمه را صدا کن 
تو از بـرای فـرجش دعا کن 
سوخت در آن حجره ز پا تا سرت 
خون جگر ریخت ز چشم ترت 
بر دل زارت، جگر زهر سوخت 
آب شد ای جان جهان، پیکرت 
مرد و زن و پیر و جوان، سوختند 
در پی تشییع تن اطهرت 
بر سر و بر سین? خود، می‌زدند 
زنان نوغان همه چون خواهرت 
پشت سر جنازه، انبوه خلق 
پیش روی جنازه‌ات، مادرت 
جسم شریف تو، اگر آب شد 
دگر نشد بریده از تن، سرت 
غریب بودی دم رفتن ولی 
بود یگانه پسرت در برت 
سنگ نزد کسی به پیشانیت 
خون سرت نریخت بر منظرت 
کـاش چکـد خـون دلـم، از دو عین 
صبح و مسا، در غم جدّت حسین
تو هشتمین حجّت کبریایی 
غریبی و با همه، آشنایی 
مسیح نه، طبیب صد مسیحی 
کلیم نه، کلام کبریایی 
کنار حجره، لحظ? شهادت 
اشکْفشان به یاد کربلایی 
کشت تو را به زهر کینه مأمون 
نگفت تو عزیز مصطفایی 
چگونه شد، زهر ستم دوایت؟ 
تو که به درد عالمی، دوایی 
چشم و چراغ شیعه‌ای در ایران 
گر چه ز جدّ و پدرت جدایی 
دست خدا، همیشه بر سر ماست 
تا تو، امام مهربان مایی 
گر چه بوَد بنده روسیاهی 
میثم دلباخته را نگاهی

 

غلام رضا سازگار

 

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:اشعار ولادت امام رضا (ع)

آشنای همۀ غریبه‌هایین آقاجون

واسۀ غریبه‌ها هم آشنایین آقاجون

از تو دورم که باشم عطر شما را دوس دارم

حرم طلایی امام رضا رو دوس دارم

توی ذهن آسمون یه گنبد طلاییه

حرمی که وسعت زلال آشناییه

جاده‌ها می‌دَوَن و خسته و بی‌همنفسن

تا به درواز‌ۀ روشن خراسون برسن

دستۀ پروانه‌ها سر می‌رسن از آسمون

دخیل رنگی‌ می‌شن روی ضریح سبزتون

آسمون دامنشو پر می‌کنه از ستاره

وا‌سۀ کبوتراش دونۀ نذری میاره

همۀ فرشته‌ها به گنبدش رو می‌کنن

صحنو با گریه‌هاشون هی آب و جارو می‌کنن

نسیما می‌رسن و با نوحه همزبون می‌شن

ابرا گریه می‌کنن، چشمه‌ها روضه‌خون می‌شن

شعرا با اسم شما همیشه آسمونین

واژه‌ها آهوای تشنۀ مهربونین

آشنای همۀ غریبه‌هایین آقاجون

واسۀ غریبه‌ها هم آشنایین آقاجون

از تو دورم که باشم عطر شما را دوس دارم

حرم طلایی امام رضا رو دوس دارم

محمد سعید میرزایی

 
 
جمعه 13 مرداد 1396  1:41 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها