0

اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

 
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

نتیجه تصویری برای امام رضا

 

دلی از بند غم آزاد دارم
ز عمق سینه ام فریاد دارم

فتاده در سرم شور زیارت
هوای پنجره فولاد دارم

اگر آهوی حیرانم رضا جان
خوشم مانند تو صیاد دارم

خدا داند كه من چه خاطراتی
میان صحن گوهر شاد دارم

خراسان را همیشه خاك بوسم
غلام حضرت شمس الشموسم

چو زائر می شوم در مشهد تو
نظر تا می كنم بر مرقد تو

كبوتر می شوم پر می گشایم
كه بنشینم به روی گنبد تو

برایم دانه می ریزی و من هم
شوم مدیون لطف بی حد تو

ندیدم تا به حالا سائلی را
كه گوید دیده ام دست رد تو

دوباره بر گدایت رأفتی كن
مرا مهمان خان حضرتی كن

دل زائر اگر بشكست اینجا
به قدر و قیمتش پیوست اینجا

اگر مهمان تازه وارد آید
برایش سفره ای پهن است اینجا

خبرها حاكی از این است جبریل
میان زائران بنشست اینجا

مدینه رفته ها گویند عطری
ز شهر یاس سرشارست اینجا

ضریحت می دهد بوی مدینه
دلم را می كشد سوی مدینه

منم كه عاشق كوی رضایم
خراب و مست از جوی رضایم

به زلف او گره خورده دل من
اسیر بوی گیسوی رضایم

دخیل ضامن آهو بمانم
من آن آواره آهوی رضایم

میان زائرانش رو سیاهم
كه من شرمنده ی روی رضایم

اگر آقا كند بر ما دعایی
شوم با لطف او كرب و بلایی

به دور از تربت مخفی مادر
دمادم غصه خوردی ای رضا جان

برای دیدن روی جوادت
تو ساعت ها شمردی ای رضا جان

همه زخم زبان هایی كه خوردی
میان سینه ات بردی رضا جان

خدا را شكر كه تیری نخوردی
به گودالی تو شمشیری نخوردی

رضا رسول زاده

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:19 PM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat fatemeh_75
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

 

اشعار تولد امام رضا, مولودی میلاد امام رضا

شعر ولادت امام رضا, اشعار تولد امام رضا

 

پر ازتجلی نور است/تمام عرش معلا
نموده جلوه به عالم/امام هشتم دلها

پر ازشعف،شده از یُمن قدم با صفایش کلّ دلها
فدای آن،قدر و جاه و رُتبه و آن طلعت وحُسن دل آرا
گل پسرِ،حضرت موسی بن جعفر دیده بگشوده به دنیا
آیه ی رأفت/برای ما آمد
ضامن آهو/امام رضا آمد
لطف بی پایان/یا حضرت سلطان...

 

برای اهل دو عالم/نمای حُسن خدا شد
به اذن خالق یکتا/ولیّ نعمتِ ما شد
مبارک است،جشن میلاد امام عاشقان فرزند زهرا
حضرت عشق،جان ختم الانبیا،پور علی دلبند زهرا
کشیده پر،از جنان سوی مدینه طائر لبخند زهرا
نوگلی خشبو/رُکن الهدی آمد
ضامن ِآهو/امام رضا آمد
لطف بی پایان/یا حضرت سلطان...

 

مظهر یا حق و یا حَی/معنی یا حَی و یا هو
منم فقیر عطایت/به درگهت زده ام رو
ز رأفتت،راهیان ِ کوی عشقت را دعایی کن رضا جان
زندگی و راه و رسم ِ عاشقانت را خدایی کن رضا جان
این عرفه،از کرامت جمع ما راکربلایی کن رضا جان
آرزو دارم/گل وفا بویم
نزد شش گوشه/رضا رضاگویم
لطف بی پایان/یا حضرت سلطان...

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:19 PM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

 در ولا فصل الخطاب نامه ايمان رضاست
آنکه بر فضلش گواهي مي‌دهد قرآن رضاست
در «رضي الله عنهم ورضو» عنوان رضاست
چون«رضا» بر«صبر»هم دارد شرف، سلطان رضاست
برتر از يعقوب و بيش از يوسف کنعان رضاست
در دل ايّوب و نور موسيِ عمران رضاست
غم رضا شادي رضا و دل رضا و جان رضاست

از دل و از جان چه گويم جان رضا جانان رضاست

عده‌اي او را مسيحِ آل احمد خوانده‌اند
همچو جدّش عالِمِ آل محمّد خوانده‌اند
در دل ظلمت رضا را نور ايزد خوانده‌اند
در کرامت چشمه الطاف بي حد خوانده‌اند
بازش از روح القُدُس عبد مؤيّد خوانده‌اند
صيت نامش در همه دوران سرآمد خوانده‌اند
نام فضلش در همه عالم زبانزد خوانده‌اند

هر که مي‌گويد رضا اين است، بيش از آن رضاست

شهرت يعقوب در صبر و رضايش گفته‌اند
فضل يوسف را به پرهيز از خدايش گفته‌اند
حسن يوسف ديده‌اند و ماجرايش گفته‌اند
نام ابراهيم با عهد و وفايش گفته‌اند
قول اسماعيل را هم در قفايش گفته‌اند
داستان هاجر و سعي و صفايش گفته‌اند
از يد تابان موسي و عصايش گفته‌اند

آنكه وصف لطف و خوبيهاي او نتْوان، رضاست

من شهادت مي‌دهم خود شافع محشر علي است
نور حق، جان و دلِ زهرا و پيغمبر علي است
آن قسيم نار و جنّت، ساقي کوثر علي است
در فلک سرور علي و بر دو عالم سر علي است
اوست سلطان سرير «انّما» سرور، علي است
نور حق در احمد است و نور احمد در علي است
هم خلافت ختم بر آل علي و بر علي است

چون تجلّاي علي در عالم امکان رضاست

هم خلافت ختم بر او، هم ولايت را تمام
در مقام او سرودن چيست؟ شرح ناتمام

تشنگان چشمه آل عبا، هذالامام!
ساقي جام کرامت، حضرت صاحب مقام
بهترين فرزند نور، آيينه خيرالانام
گر زمن خواهد کسي کو را نشان گويم به نام
«بضعة في الطوس مني» خوانَدش جد کرام

آنکه در طوس است چون سرّ خدا پنهان، رضاست

کيست اين از «جنه الفردوس» باب هشتمين
در خراسان پاره‌اي از جسم خيرالمرسلين
چشمه‌اي از آفتابِ «رحمه للعالمين»
با سر انگشتش چو موسي چشمه رويد از زمين
مرقدش انگشتر مُلک خراسان را نگين
خادمِ درگاه او را شهپر روح الامين
آسمانش در تولا بر زمين سايد جبين

مهر اهل البيت، صاحبْ سفره احسان رضاست?

اي که از فضل شما گويند قول مختلف
هر کسي بر لطف و احسانت به نوعي معترف
اي خوش آن زائر که گردد در حريمت معتکف
از صراط المستقيمت دل نگردد منحرف
اي شده در روي تو حُسن الهي منکشف
يارب اين مهر ولا در دل نگردد منکسف
رمز «رضوانٌ من الله» است در را، ضاد، الف

آنکه درباني بابش منصب رضوان، رضاست

ما سوي گر لااله است آنسوي الاّ رضاست
محمل عطر گل گلزار اعطينا رضاست
خم رضا ساقي رضا و مي رضا مينا رضاست
سر رضا سرور رضا مولا رضا آقا رضاست
عصمت يوسف رضا و غربت يحيي رضاست
جلوة احمد رضا عيسي رضا موسي رضاست
گرنشان خواهي که اين قصرسليمان يا رضاست

آنکه بزمش نيست يکدم‌ خالي ازمهمان،رضاست

سايه لطف تو هرگز از سر ما نيست کم
چون تو هستي در دل ما، در دل ما نيست غم
تا که جان دارد زند دل از ولاي دوست، دم
دشمنت را خوار دارم، دوستت را دوست هم
شوق ديدار تو دارم يا رضاجان دم به دم
کي دهي بارم خدا را باز هم در آن حرم
گر کني حاجتْ روايم، بر تولايت قسم

آنکه از شوق وصالش مي‌سپارم جان، رضاست

اين حريم امن يزدان است، اي دل «لاتخف»
در خراسانش شکفته هم مدينه هم نجف
موضع سرّ نبي، مرآتِ مهرِ «لوکشف»
انبياء و اوليايش خاک بوسند از شرف
جن و انس از يک طرف، خيل ملک از يک طرف
غنچه غنچه مي‌فروش و گل به گل ساغر به کف
ساقي رحمت که در کويش دو عالم بسته صف

آنکه هم بر اين دهد انعام و هم بر آن رضاست

سيدالمظلوم يا من حبه حب الحسين
انت وجه الله في الارض و نورالمشرقين
اي بقيع و سامرا و کربلا و کاظمين
هم مدينه هم نجف گل کرده در طوست به عين
مصطفي را پاره تن، بهر زهرا نورعين
تا قيامت مثل ثارالله بر ما از تو دين
اي ز شأنِ مادر تو: کاف و ها و يا و عين

گر کنيزِ «نجمه» گردد دختر عمران، رضاست

«آهوي دشت معاصي»! تا کجا اينسان، بايست!
گر همه عالم بگردي، ضامن آهو يکي است
آنکه بر درگاه فضلش مرغ و ماهي مي‌گريست؛
آنکه حتي مور هم نوميد احسانش نزيست؛
جز علي موسي الرضا، شافي و شافع کيست؟ کيست؟
گر که اين در بارگاه لطف يزدان نيست، چيست؟
آنکه مي‌گويد که در محشر شفاعت شرط نيست

قول او را مشنو و باور مکن، غفران رضاست

چشم دل وا كن علي‌موسي‌الرضا بي‌پرده است
تخت سلطان سرير انّما بي‌پرده است
آنكه جان بخشد به شير پرده‌ها بي‌پرده است
مظهر فضل علي شيرخدا بي‌پرده است
مشرق رب سموات العُلي بي‌پرده است
آفتاب رحمت و فضل و سخا بي‌پرده است
محرم طوس الرضا،‌ كربلا بي‌پرده است

آنكه با او كربلا گل كرده در ايران رضاست

اي دل امشب در خراسان رو به ياد مرتضي
قل «فَوَ ربّ السماء» إنّي لمجنون الرضا
کيست جز موسي الرضا مشمول فضلِ «اِرْتضي»
خيز و حسن عاقبت خواه از برِ «حُسن القضا»
يارب از اکرام خود کن حاجت ما را قضا
چون ملک بال و پري خواهم به شوق آن فضا
چون علي در علم و عدل و حکمت و حکم و قضا

تا ابد بر دشت جان شيعيان، باران رضاست

خلق او خلق نبي، بوي نبي بوي رضا?
اوست مرآت علي، خوي علي خوي رضا?
در قيامت حضرت زهراست پهلوي رضا?
از کرامت شيعيان شرمنده روي رضا?
هست محراب ملائک طاق ابروي رضا?
روضه جنت مقام زائر کوي رضا?
يارب از عالم که دارد بخت آهوي رضا?
من که بر عالم نبخشم تاري از موي رضا?

آنکه بر خاکش متاع جان کنم ارزان، رضاست

يا علي موسي الرضا، يا حضرت شمس الشموس
طوس با تو هفت اقليم جهان را چون عروس
خاکيانت ريزه‌خوار و عرشيانت خاکبوس
اي شده سعدالسعود از مقدمت خيل نحوس
هر چه جز لطفت دريغ و هر چه جز فضلت فسوس
نور برهانت دهد رخت مسلمان بر مجوس
بر سليمان معنيِ «من فضل ربي» شاه طوس

حجّتِ يوسف به «لولا أن رَأي برهان» رضاست

سرمه چشم دو عالم گردي از نعلين تو
تا قيامت بر سر ما هست مولا، دين تو
اتّحاد است از ولا بين خدا و بين تو
سلسبيل آورد در خاک خراسان، عين تو
خود سلام‌ات گفته جدِّ سيدالکونين تو
حضرت زهرا مبارک باد نورالعين تو!
عطر عترت، نور قرآن مجمع البحرين تو

سرّ «يَخرُج منهُمَا اللّؤلؤ وَ المرجان» رضاست

بنگريد اي عرشيان آيات بي تبديل ر
منزل خيل ملائك، مهبط جبريل را
آنکه داده ذوالجلالش مسند تجليل را
در ولاي اوست معنا جمله تهليل را
بر درش نقاره زن آورده اسرافيل را
در کرامتها گشاينده است رود نيل را
آن دَه و دو نانِ عيسي در سبد، انجيل را

سفره اطعامِ «وجه الله» در قرآن، رضاست

همچو برمک دشمنانت «کالجَراد منتشر»
دشمنان خاندانت جمله «کذّابٌ أشِر»
چيست دنيا در نگاهت جيفه‌اي جويي کدر
اي تو مفتاح السما فضلت «بماءٍ مُنهَمِر»
«مقعد الصدق»ات حرم، «عند مَليکٍ مقتدر»
اي جهاني قائم آل شما را منتظر
در دل پاکت ز نور حضرت زهراست، سرّ

درِّ پنهان مهدي و درياي بي‌پايان رضاست

محمد سعيد ميرزايي

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:20 PM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)


باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام
باز هم زائرتان نیستم از دور سلام
با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام
به سلیمان برسد از طرف مور سلام

کاش سمت حرمت باز شود پنجره ها
باز از دوریت افتاده به کارم گره ها

ننوشته ست گنهکار نیاید به حرم
پس بیایید اگر خوب و اگر بد به حرم
برسد خواهش این ناله ی ممتد به حرم
زود ما را برسانید به مشهد به حرم

مست از آنیم که از باده به خُم آمده ایم
ما سفارش شده ایم، از ره قم آمده ایم

یاد دادید به ما رنج کشیدن زیباست
پس از این فاصله تا طوس دویدن زیباست
پا برهنه شدن و جامه دریدن زیباست
بعد هم پای ضریح تو رسیدن زیباست

پیچش قافله ی ما که به سوی نور است
رگه ای در دل فیروزه ی نیشابور است

چه خبر در حرم ضامن آهو شده است؟
صحن ها بیشتر از پیش چه خوش بو شده است
طرف پنجره فولاد هیاهو شده است
باز یک چشمه از آن لطف و کرم رو شده است

مادری گریه کنان ذکر رضا می گیرد
دست و پای فلجی باز شفا می گیرد

با شفا از تو، چه زیبا شده بیمار شدن
به تو وابسته شدن با تو گرفتار شدن
کار من هست فقط گرمی بازار شدن
گر چه در باور من نیست خریدار شدن...

یوسفم باش، بدون تو کجا برگردم؟
من برایت دو سه تا بیت کلاف آوردم

تو خودت خواسته ای دار و ندارم باشی
کاش لطفی کنی و آخر کارم باشی
مرد سلمانی تو باشم و یارم باشی
لحظه ی مرگ بیایی و کنارم باشی

قول دادی به همه پس به خدا می آیی   
هر که یک بار بیاید تو سه جا می آیی

مجید تال

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:20 PM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

اشعار تولد ضامن آهو, اشعار تولد علي ابن موسي الرضا المرتضي(ع)

اشعار در مدح امام رضا (ع)

 

 ای آینه در آینه در آینه مرقد
بی واسطه خود شاهد و مشهودی و مشهد


موسای جهان را قدمت طور تجلّی
بلقیس فلک را حرمت صرح ممرّد


در دیدۀ یوسف شده‌ای حسن مبرهن
در چشم سلیمان شده‌ای ملک مخلّد


«گل کرد» شنیدند و بهار تو ندیدند
«آمد» همه گفتند و نگفتند «که آمد؟»


گفتم بنویسم که «رضا ...» پیشتر از من
آمد به تماشای تماشای تو «آمد»


عشق تواَم از پیشتر از پیشتر از پیش
شوق تو مرا بیشتر از بیشتر از حد


شرط است تولای تو آن شرطِ بلاقید
شرطی که خیالِ دو جهان کرده مقیّد


شرط است اطاعت ز تو ای آیت توحید
فرض است ولای تو همان فرض مؤکّد


ای کاملِ تاریخِ نبوت به ولایت!
عیسی به ظهور آمده در آل محمّد


دیروز بشارت دهِ احمد شده عیسی
میلاد تو امروز بشارت دهد احمد


ای واسطۀ خلق و خدا، ذاتِ ولایت
ای باطنِ احمد تو و ای ظاهرِ ایزد!


ای ظاهر باطن تو و ای باطن ظاهر
ای آینه در آینه مجموع مظاهر


بخشنده‌ترین چشمۀ رحمت به موارد!
رخشنده‌ترین صبح تجلّی به مصادر!


تو سبحۀ اسماء خداوندی و کامل
در نعت تو ما آمده لفظی همه قاصر


تو پاکتر، از معنی آیینه- نهانتر
من آمده در خرقۀ آلودۀ شاعر


تو حضرتی و حاضرِ محضی دل و جان را
من رنگ خیال غزلی رفته ز خاطر


تو راهبری گمشدگان دو جهان را
در شهر تو امروز منم گمشده عابر


با اینهمه مگذار منِ دست تهی را
تو حضرتِ سلطان و منِ خسته مسافر


با اینهمه محروم مکن آینه‌ام را
چون آهوی محبوسِ طلسماتِ ظواهر


نور تو قدیم است و تماشای تو ما راست
ای ساعت جانهای جهان را تو معاصر!


ای آینه در آینه در آینه باطن!
ای آینه در آینه در آینه ظاهر!

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:20 PM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

اشعار استاد علي اكبر لطيفيان

بهر حاجات اگر دست دعا برخيزد
دلبري هست به هر حال به پا برخيزد

لطف آقاي خراسان ز همه بيشتر است
هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخيزد

آهِ در سينه ي عشاق به هم مرتبطند
وقت نقاره زدن ناله ي ما برخيزد

جرأتش نيست كسي حرف جهنم بزند
گر پيِ كارِ گنهكار ز جا برخيزد

زائر آن است كه در كوي تو اُتراق كند
آن كه در عرش نشسته ست چرا برخيزد؟

تا به دستِ كرم تو به نوايي نرسد
از سرِ راه محال است گدا برخيزد

بر سر خاكم اگر آهوي تو گريه كند
از تمام جگرم بانگ رضا برخيزد

حرمت زودتر از كعبه مرا حاجي كرد
حج ما آخر ذي القعده به پا برخيزد

 

*******************

خاک حرم رسيد، دوا نيز داده شد
آب حرم رسيد، شفا نيز داده شد

ما طور خواستيم مقيم حرم شديم
ما جلوه خواستيم، خدا نيز داده شد

اصلاً بهانه هاست که ما را مي آورد
با دادن بهانه، بها نيز داده شد

هر جا اگر به خواسته ها لطف مي شود
در اين حرم نخواسته ها نيز داده شد

از بس کريم بود که درهم خريد و رفت
در ازدحام، حاجت ما نيز داده شد

اصلاً به خواهش کم ما اکتفا نکرد
ما سنگ خواستيم، طلا نيز داده شد

گفتم رضا، عطاي حسيني نصيب شد
گفتم حسين، امام رضا نيز داده شد

مي خواستم به مشهد تو راهي ام کنند
ديدم برات کرببلا نيز داده شد

*******************

دست اگر باشد دخيل كنج دامان بهتر است
از نماز شب توسل بر كريمان بهتر است

دل ولو كوچك، به لطف تو بزرگي مي كند
يك ده آباد از صد شهر ويران بهتر است

حرف ما آن است كه آهوي نيشابور گفت
گاه مديونت شدن از دادنِ جان بهتر است

سايه اي كه بر سرم افتاد، عزت پخش كرد
سايه ي گلدسته از تاج سليمان بهتر است

دست بر سفره نبردم تا خودت تعارف كني
تعارف اهل كَرم از خوردن نان بهتر است

يك كمي بنشين كنار ما، پذيرائي بس است
ميزبان كه مي نشيند حال مهمان بهتر است

صبح محشر هر كسي دنبال ياري مي دود
يار ما باشد اگر شاه خراسان، بهتر است

*******************

از لطف التماسِ صداهايِ آهوان
بي گريه هم گرفت دعاهايِ آهوان

آهو زياد محضر معشوق مي رود
پس وصلمان كنيد به پاهايِ آهوان

يك عده اي شدند گدا كلبِ كهف را
ما نيز مي شويم گداهايِ آهوان

نانم حرام ميل كبوتر شدن كنم
وقتي كه هست حال و هواهايِ آهوان

صورت گذاشتن به كفِ پات واجب است
آن هم در آستانِ خداهاي آهوان

صياد نيز پايِ تو را بوسه مي زند
با ذكر يا امام رضاهايِ آهوان

آهو شديم پس كرمت را نشان بده
مثل هميشه آن حرمت را نشان بده


ما زلف داده ايم پريشان شود همين
دل داده ايم دستِ تو حيران شود همين

آئينه ي مرا سحري تكّه تكّه كن
باشد كه خرج گوشه ي ايوان شود همين

دردِ مرا علاج مكن با طبابتت
با خاكِ زير پاي تو درمان شود همين

حالا كه هم غذاي غلامان خانه ايم
خوب است آدمي ز غلامان شود همين

آن كه به مهرباني ات ايمان نياورد
در ازدحام حشر پشيمان شود همين

لطف تو را به خاطر اين آفريده اند
كه آتشِ خليل، گلستان شود همين

كلِّ زمين بناست اگر كشوري شود
بهتر كه پايتخت خراسان شود همين

از جلوه ات كنار بزن اين نقاب را
تا آفتاب، پاره گريبان شود همين

سلماني ات نيامده ظرفش طلا شود
اين جا نشسته است كه سلمان شود همين

حالا كه محمل تو رسيده ست شهر طوس
حرفي بزن كه شهر مسلمان شود همين

اين بندگيِ ما به قنوتِ تو كامل است
توحيدِ ما به شرط و شروطِ تو كامل است

جز تو نمي شويم گرفتار هيچ كس
هرگز نمي شويم هوادار هيچ كس

از آن زمان كه با حرمت آشنا شديم
اصلاً نرفته ايم به دربار هيچ كس

اين جا به زائرانِ تو فيضي كه مي رسد
آن را نمي دهند به زوّار هيچ كس

نانِ كسي به غير تو ما را حلال نيست
خود را نمي كنيم بدهكار هيچ كس

حالا كه تو امامِ رئوفِ جهان شدي
ديگر نمي شويم گنهكار هيچ كس

شب هاي قدر غير تماشايِ رويِ تو
دل خوش نمي كنيم به ديدار هيچ كس

فردا بگير دستِ مرا ايّها الرئوف!
يا ايّها الامام رضا ايّها الرئوف!

هر چند ناتوان شدي، اما ز پا نيفت
اي هشتمين عزيز، عزيزِ خدا نيفت

مي ترسم آن كه دست بريزد به پهلويت
باشد ز پا بيفت ولي بي هوا نيفت

كوچه به آلِ فاطمه خيري نداشته
ديوار را بگير و در اين كوچه ها نيفت

مردم ميان شهر تماشات مي كنند
اين بار را به خاطر زهرا بيا نيفت

دامان هيچ كس به سرت سر نمي زند
حالا كه نيست خواهر تو پس ز پا نيفت

تكّه حصيرِ خويش از اين حجره جمع كن
اما به ياد نيمه شبِ بوريا نيفت

اي واي اگر به كرب و بلا بوريا نبود
راهي براي دفن شه كربلا نبود

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:23 PM
تشکرات از این پست
mohammad_khoshghamat
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)


ساعات طوفان،وقت جزر و مد رسیده
نبضم چه محکم میزند تا صد رسیده
 
آیا قبولم میکند یا نه؟ولی نه
اصلا چرا این فکرهای بد رسیده
 
اینجا تمام مهربانی مال آقاست
اینجا مگر بر سینه دست رد رسیده ؟
 
سوت قطار آمد،کسی در پشت در گفت:
ای جانمی جان اول مشهد رسیده
 
از کوچه قلبم تا حرم یکباره پر زد
ردّ پرم تا پرچم گنبد رسیده
 
طوفان عشقت شست و شو داده دلم را
چشم رئوفت آبرو داده دلم را 
 
دلشوره ای شیرین سر بال و پرم هست
هشت آسمان آیینه در دور و برم هست
 
باران غم هرگز نمیگیرد سراغم
تا مهربانی های تو روی سرم هست
 
وقف سر انگشت پر از مهر تو بوده
هرجا اگر نام و نشانی از کرم هست
 
خوبی تو تا ناکجا تا آن سوی عرش
هر قدر هم بالا و بالا میپرم هست
 
این بچه آهو های اشکم زنده هستند
تا گوشه های دنج و گرم این حرم هست
 
داخل نمی آیم،دم باب الجوادم
اینجا برای ما گداها بهترم هست
 
شرط قبول افتادن ایمان،تویی تو
خورشید عالم تاب من ، سلطان تویی تو
 
لبخند تو آغاز احساس سحرها
زیباترین نقاشی تصویر گرها
 
این قلب ها از بچگی زائر شدن را 
دیدند در تاب و تب دوش پدرها
 
حتما همیشه عذرها را میپذیری
با تو نمی ماند اگر ها و مگرها
 
اصلا تو اینجا آمدی تا پر بگیرم
تا واشود از بال هامان دردسرها
 
از دست تو اذن شهادت را گرفتند
طوفانیان جبهه ها،آن باجگرها
 
روی قدمگاه دلم پا میگذاری
سنگ است اما از تو میگیرد اثرها
 
از خاک نیشابور چشم من گذر کن
خورشید معراج کجاوه،یک نظر کن
 
شاه خراسانی و دنیا زیر پایت
صدها مفاتیح الجنان در یک دعایت
 
بالا نشین بودی ولی با ما نشستی
رزاق هر سفره،غلامان هم غذایت 
 
غربت کشیدی تا دلی غمگین نماند
هرجور شد ماندی به قربان وفایت
 
آه ای امام فطر ما بی تو فطیریم
آب و غذامان غصه های بی نهایت
 
بی تو چه میکردیم اگر اینجا نبودی
        بی این همه الطاف بی چون و چرایت        
 
ما چند وقتی میشود باران نداریم
آقا بدون التفاتت جان نداریم
 
از آن زمان که وارد ایران شدی تو
قبله عوض شد،قبله ایران شدی تو
 
سلمان فرستادیم و زهرا باکرامت
آقاییت را داد و حالا جان شدی تو
 
مهمان ما هستی ولی ما ریزه خوارت
 بر خشکسال دستها باران شدی تو
 
بی تو تمام آرزوها هرز میرفت
 اما رسیدی سبزی گلدان شدی تو
 
 دِعبل سر زخم شما را باز کرده
تا گفته از کرب و بلا گریان شدی تو
 
 از جدتان گفت و دلت را غم گرفته
ابن شبیب چشمتان ماتم گرفته
 
علی اکبر لطیفیان

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

پنج شنبه 5 مرداد 1396  10:34 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

 
امشب دوباره بنده ی خوب خدا شدم
چون که دخیل اسم امام رضا شدم
 
شیطان مرا به وادی غفلت کشانده بود
نام تو را که بردم از این خواب پا شدم
 
دیدم کنار سفره ی زهرا نشسته ام
در بین زائران تو وقتی که جا شدم
 
لطفت گرفت دست مرا از همان شبی
که زائر همیشه ی این کوچه ها شدم
 
یک بار در حریم شما گریه کردم و
یک عمر با دعای شما با صفا شدم
 
وقتی که آمدم حرم مشهدالرضا
دیدم که زائر حرم کربلا شدم
 
وقتی برات کرببلا می شود گرفت
پس از غبار صحن شفا، می شود گرفت
 
صبح حریم تو به سحر طعنه می زند
صحن و سرای تو به گهر طعنه می زند
 
سنگ حریم تو که کف پای زائر است
هر ثانیه به سنگ حجر طعنه می زند
 
این صحبت ستاره و خورشید و ابر هاست
والله گنبدت به قمر طعنه می زند
 
شیرینی زیارت تو چیز دیگری ست
طعم زیارتت به شِکر طعنه می زند
 
نقش و نگارهای ضریح قشنگ تو
بر واژه های ناب هنر طعنه می زند
 
بر پایه های عرش و بلندای نُه فلک
گلدسته های توست اگر طعنه می زند
 
یوسف جمال ها به رخت غبطه می خورند
با دیدن ضریح تو انگشت می بُرند   
 
لعل لب تو گوهر موسی بن جعفر است
اشک تو مثل باده و چشم تو ساغر است
 
هر کس که در حیاط شما آب خورده است
می گوید آب صحن شما جام کوثر است
 
یوسف اگر چه این همه زیبا و دیدنی ست
اما جمال فاطمی ات دیدنی تر است
 
از آن شبی که دامنتان را گرفته ام
شکر خدا مریض من امروز بهتر است
 
از عالمان کشور شیعه شنیده ام
با کربلا زیارت مشهد برابر است
 
تو پارۀ تنی به نبی مثل فاطمه
این حرف من که نیست حدیث پیمبر است
 
امشب دوباره دیدم حدیث جواد را:
(بابای من زیارتش از کعبه برتر است)
 
آقا طواف کعبه اگر هفت مرتبه است
قطعاً طواف کوی شما هشت مرتبه است
 
آقا خوشا به حال کسی که کنار توست
ایران نه عرش و فرش در این سایه سار توست
 
خورشید هم به خاک حرم بوسه می زند
از صبح تا غروب فقط در جوار توست
 
می آید و به خاک حرم سجده می کند
این هم یکی ز معجزه های غبار توست
 
از آن زمان که صاحب صحن و حرم شدی
در حسرت نگاه به سنگ مزار توست
 
تو آمدی و صاحب ایران ما شدی
پس هر چه عزت ست فقط اعتبار توست
 
ایران ما به کل جهان فخر می کند
این سربلندی و شرف و ناز، کار توست
 
عشقت اگر نبود که ایمان نداشتیم
آقای من بدون تو سلطان نداشتیم
 
ما را برای نوکریِ خود سوا کنید
با یک نگاه قلب مرا با صفا کنید
 
ما زخم خورده ایم، به یمن حضورتان
درد دل شکستۀ ما را دوا کنید
 
کی می شود که با مدد صاحب الزمان
در سینۀ بقیع ضریحی بنا کنید
 
کی می شود که مثل حریم قشنگتان
گلدستۀ امام حسن را طلا کنید
 
امشب به حق چادر خاکی فاطمه
آقا گره ز کار من خسته وا کنید
 
در روضه های خاصّتان یا ابالحسن
یکبار هم شده منِ بد را صدا کنید
 
ما آمدیم باز صدایت کنیم که
ما را دوباره راهیِ کرببلا کنید
 
بوی محرم است که از دور می رسد
فصل زمینه نوحه دم و شور می رسد 
 
مهدی نظری
 
********************** 
 

پنج شنبه 5 مرداد 1396  10:34 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

هر كس دهان به مدح شما باز مي كند
عيسي مسيح گشته و اعجاز مي كند
 
آن كس كه يك سحر شده مهمان خانه ات
هنگام رفتن به جنان ناز مي كند
 
مرغ دلم به شوق زيارت شبانه روز
تا گنبد طلاي تو پرواز مي كند
 
علامه قدر فهم خودش در كلاس درس
شرحي براي وصف تو آغاز مي كند
 
سطري ز مدح تو به كتب جا نمي شود
اصلا مناقب تو كه املا نمي شود
 
هر كس كه زير پاي بلند شما نشست
شانه به شانه ي همه ي انبيا نشست
 
يك لحظه با نفس زدن در حريم تو
يك عمر زائر تو كنار خدا نشست
 
با نسخه ي تو تا به قيامت سلامت است
هر لاعلاج چون كه به دارالشفا نشست
 
دورش كنند زآتش دوزخ ملائكه
آنكس كه در جوار امام رضا نشست
 
هر مدعي عشق كه عاشق نمي شود
هر كس به خادمي تو لايق نمي شود
 
هر كس كه از غلامي تو رو سفيد داشت
وقت ورود در حرمت شاكليد داشت
 
حاتم اگر كه شهره ميان كريم هاست
بر سفره ي كرامت و جودت اميد داشت
 
هر روز سال بود اگر دور سفره ات
هر مستمند دم به دم عيدي سعيد داشت
 
عيسي براي طي مسيرش به آسمان
بي شك به ياري تو نيازي شديد داشت
 
گر زائري بريده دل از غير مي كند
با سيره ي سلوكي تو سير مي كند
 
جبريل محضر تو پرش مي خورد زمين
پلك ز اشك گشته ترش مي كند زمين
 
موسي به پاي هيبت والاي تو رضا
در طور عصا به كف جگرش مي خورد زمين
 
قرباني قدوم تو تا در منا شود
دارد خليل هم پسرش مي خورد زمين
 
عيسي به معجزات تو ايمان چو آورد
اعجازهاي با اثرش مي خورد زمين
 
آيينه ي تمام جمال محمدي
تنها تويي كه عالم آل محمدي
 
از حبس سرد فاصله آزاد مي شوم
وقتي دخيل پنجره فولاد مي شوم
 
دانه بريز سوي تو آيم به جان و دل
تنها اسير دام تو صياد مي شوم
 
از من خراب تر نبود زائري رضا
اما به يك نگاه تو آباد مي شوم
 
وقتي علي عالي اعلاي من تويي
من نيز در ركاب تو مقداد مي شوم
 
نزد تو مي رسيم ز دارالولايه ات
جايي نمي رويم بجز زير سايه ات
 
آقا قسم به لطف و كرامات بي حدت
آقا قسم به زلف سياه مجعدت
 
آقا قسم به خسته دلاني كه مانده اند
در آرزوي ديدن يك بار مرقدت
 
اي كاش مي پريد شبيه كبوتران
دلهاي ما هميشه به اطراف گنبدت
 
تنها نه ما به شوق حرم ضعف مي كنيم
حتي بهشت هم شده مجنون مشهدت
 
بر سر در حريم دل من نوشته اند
خاك مرا ز خاك خراسان سرشته اند
 
وقتي كه نور شمس جمالت طلوع كرد
پروردگار خلقت ما را شروع كرد
 
كعبه ز بارگاه شما ناز مي برد
از شوق تو دلم سوي كعبه ركوع كرد
 
علم تو فيض برده ز درياي علم حق
هر عالمي رسيد حضورت خشوع كرد
 
كوه احد شنيد چو هم نام حيدري
يك يا علي كشيد و به پايت خضوع كرد
**
ما با ولايت تو به خورشيد مي رسيم
بر او ج بي نهايت توحيد مي رسيم
 
ما با محبت تو كه گنجي بود به دل
آنجا كه جبرئيل نمي ديد مي رسيم
 
ما با عنايت تو به احياي امرتان
بر آن كمال ناب كه گفتيد مي رسيم
 
ما افتخار با تو فقط كسب مي كنيم
آري به هر كجا كه بخواهيد مي رسيم
 
ما بي رضايت تو خدايي نمي شويم
بي اذن تو كه كرب و بلايي نمي شويم
 
تنها به تخت و تاج شما التماس ماست
آقا به آستان تو حمد و سپاس ماست
 
وقتي دلم براي حرم تنگ مي شود
يك يا امام رضاست كه رمز تماس ماست
 
جاي محبتت صدف سينه ي من است
اين از درايت دل گوهر شناس ماست
 
گرم است پشت كشور ما به حريم تو
محكم به رافت تو نظام و اساس ماست
 
اي آبروي كشور ايران ابالحسن
دستم بگير حضرت سلطان ابالحسن
 
شكر خدا كه جسم تو در زير پا نرفت
شكر خدا كه راس تو بر نيزه ها نرفت
 
نا محرمي نديد دگر خواهر تو را
همراه با سر تو به شام بلا نرفت
 
دست كسي نخورد به گيسوي همسرت
ديگر چنين ستم كه به آل عبا نرفت
 
حداقل براي تو پيراهني كه ماند
در زير خاك جسم تو با بوريا نرفت
 
گفتي به هر مصيبت و غم فابك للحسين
گفتي به پاست تا كه علم فابك للحسين
 
رضا رسول زاده
 
**********************

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

پنج شنبه 5 مرداد 1396  10:34 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

گل می کند بهار تو در باغ سینه ها
پر می شود ز باده ی تو آبگینه ها
 
نقاره می زنند به بامت فرشتگان
حتما شفا گرفته ز دست تو سینه ها
 
دیگر غریب نیستی ای آشنا ترین
تایید می کند سخنم را قرینه ها
 
اول همین که سمت حریم تو آمدند
صدها هزار مرد غریب از مدینه ها
 
دیگر هم آن که از نفس تو غریب ماند
در سینه های عاشق وصل تو کینه ها
 
تجدید کن حکومت خود را به قلبها
اینجا فراهم است برایت زمینه ها
 
گرم فضا نوردی خوف و رجا شدیم
آیا به ما نمی رسد آخر سفینه ها
 
دارد حکایت از عشاق گنبدت
یعنی که زرد باد رخ از عشق بی حدت
 
هر سر که از خیال تو پر شور می شود
دریای بر کرانه ای از نور می شود
 
در شعله ی محبت تو سینه تا گداخت
غرق تجلی است وشب طور می شود
 
با هر "وان یکاد" لبان فرشته ها
صد چشم زخم از حرمت دور می شود
 
فردا که موج خیز هراس است زائرت
در ساحل نجات تو محشور می شود
 
با پلک بسته آمده دشمن به جنگ تو
از بس حریم قدس تو پر نور می شود
 
چون حوض کوثر است گوارا عقیق تو
فوق بهشت آمده صحن عتیق تو
 
ما را به گوشه حرم خود مقیم کن
مهمان مهربانی دست کریم کن
 
تا شعله زار شوق تو بالی بگسترد
ای صبح، دشت عاطفه را پر نسیم کن
 
دربانی حریم تو در آرزوی ماست
ما را عصا به دست بخواه و کلیم کن
 
مژگان ما که سمت شکوه تو وا شده است
وقف غبار روبی فرش و گلیم کن
 
بی اطلاع از اول و از آخر خودیم
ما را که حادثیم، رهین قدیم کن
 
این دل زجنس پنجره فولاد تو نبود
یعنی که زود می شکند از فراق، زود
 
خورشید گرم چیدن بوسه زماه توست
گلدسته ها منادی شوق پگاه توست
 
آری شگفت نیست که بی سایه می روی
خورشید هم زسایه نشینان ماه توست
 
از چشم آهوان حرم می توان شنید
این دشتها به شوق شکار نگاه توست
 
بالای کاشی حرم تو نوشته است
هرجا دلی شکست همان بارگاه توست
 
با این که سال هاست سوی طوس رفته ای
اما هنوز چشم مدینه به راه توست
 
یعنی که کاش فصل غریبی گذشته بود
دیگر مسافرم زسفر بازگشته بود
 
هرچند سبز مانده گلستان باورت
آیینه ای جز آه نداری برابرت
 
راه از مدینه تا به خراسان مگر کم است
با شوق دیدنت شده آواره خواهرت
 
دیگر دلی به یاد دل تو نمی طپد
بالی نمانده است برای کبوترت
 
مثل نسیم می رسد از ره جواد تو
یعنی نمی نهی به روی خاکها سرت
 
تنها به کرب و بلا سرنهاده بود
مردی که داشت نوحه گری مثل مادرت
 
اشک تو هست تا به ابد روضه خوانمان
تا کربلاست همسفر کاروانمان
 
محمد جواد زمانی
 
********************** 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

پنج شنبه 5 مرداد 1396  10:35 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

 
با دلی محرم طواف حج سلطان آمدم
حاجی ام از آن زمانی که خراسان آمدم
 
در کنار تو به حس بی نیازی می رسم
درد دارم بی تو که دنبال درمان آمدم
 
روبروی  پنجره  فولاد گریه می کنم
مشهد ابری بود که مانند باران آمدم
 
گنبد تو آسمان را آفتابی می کند
من دمت را گرم دیدم چون زمستان آمدم
 
شاید اصلا آن سگی بودم که آمد در حرم
گرچه در چشم  همه  مانند  سلمان  آمدم
 
روز میلادت شنیدم سفره ات پهن است که
اینچنین  من دست پاچه مثل مهمان آمدم
 
فرض کن آن بچه آهویم که با صد آرزو
لنگ لنگان دیدن شاه خراسان آمدم
 
صابر خراسانی
 
********************** 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

پنج شنبه 5 مرداد 1396  10:36 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

********************** 
 
ديشب پر ِ من كبوتر بامت شد
آهوي بياباني من رامت شد
حالا دلِ من پيمبر نامت شد
از معجزه ي درخت بادامت شد
امروز اگر مريض درمان توام
 
تو آينه ميشوي زلالم بكني
با طرز نگات خوش به حالم بكني
يا فكري به حال خشكسالم بكني
يا فكري به حال پرّ و بالم بكني
من منتظر ِ نماز باران توام
 
هرچند بَدَم اگر كه بهتر نشدم
پيش كرم تو شاه گداتر نشدم
در بارگهت اگرچه نوكر نشدم
هرچند كه آهو و كبوتر نشدم
گر پا بدهي سگِ نگهبان توام
 
هرچند به اين سو و به آن سو نزدم
هرچند به اين كو و به آن كو نزدم
پيش تو به آفتاب هم رو نزدم
در صحن تو من اگرچه جارو نزدم
مشغول غلامي غلامان توام
 
در سجده به پاي تو هزاران آدم
جاروكش صحن تو هزاران مريم
محتاج دعاي تو هزاران خاتم
اي شاه گداي تو هزاران حاتم
من نيز يكي از اين هزاران توام
 
علي اكبر لطيفيان

 
**********************

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

پنج شنبه 5 مرداد 1396  10:36 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

 

از لطف التماس ِ صداهايِ آهوان
بي گريه هم گرفت دعاهايِ آهوان
 
آهو زياد محضر معشوق ميرود
پس وصلمان كنيد به پاهايِ آهوان
 
يك عده اي شدند گدا كلبِ كهف را
ما نيز ميشويم گداهايِ آهوان
 
نانم حرام ميل كبوتر شدن كنم
وقتي كه هست حال و هواهايِ آهوان
 
صورت گذاشتن به كفِ پات واجب است
آن هم در آستانِ خداهاي آهوان
 
صياد نيز پايِ تو را بوسه ميزند
با ذكر يا امام رضاهايِ آهوان
 
آهو شديم پس كرمت را نشان بده
مثل هميشه آن حرمت را نشان بده
 
ما زلف داده ايم پريشان شود همين
دل داده ايم دستِ تو حيران شود همين
 
آئينه ي مرا سحري تكّه تكّه كن
باشد كه خرج گوشه ي ايوان شود همين
 
دردِ مرا علاج مكن با طبابتت
با خاكِ زير پاي تو درمان شود همين
 
حالا كه هم غذاي غلامان خانه ايم
خوب است آدمي ز غلامان شود همين
 
آنكه به مهرباني ات ايمان نياورد
در ازدحام حشر پشيمان شود همين
 
لطف تورا به خاطر اين آفريده اند
كه آتش ِ خليل، گلستان شود همين
 
كلِّ زمين بناست اگر كشوري شود
بهتر كه پايتخت خراسان شود همين
 
از جلوه ات كنار بزن اين نقاب را
تا آفتاب پاره گريبان شود همين
 
سلماني ات نيامده ظرفش طلا شود
اين جا نشسته است كه سلمان شود همين
 
حالا كه محمل تو رسيده ست شهر طوس
حرفي بزن كه شهر مسلمان شود همين
 
اين بندگيِ ما به قنوتِ تو كامل است
توحيدِ ما به شرط و شروطِ تو كامل است
 
جز تو نميشويم گرفتار هيچكس
هرگز نميشويم هوادار هيچكس
 
از آن زمان كه با حرمت آشنا شديم
اصلاً نرفته ايم به دربار هيچكس
 
اينجا به زائرانِ تو فيضي كه ميرسد
آن را نميدهند به زوّار هيچكس
 
نانِ كسي به غير تو من را حلال نيست
خود را نميكنم بدهكار هيچكس
 
حالا كه تو امام ِ رئوفِ جهان شدي
ديگر نميشويم گنهكار هيچكس
 
جز تو كسي سه بار عيادت نميكند
در پاسخ زيارتِ يكبار هيچكس
 
شبهاي قدر غير تماشايِ رويِ تو
دل خوش نميكنيم به ديدار هيچكس
 
فردا بگير دستِ مرا ايّهالرئوف
يا ايّهالامام رضا ايّهالرئوف
 
هرچند ناتوان شدي اما ز پا نيفت
اي هشتمين عزيز ، عزيز ِ خدا نيفت
 
ميترسم آنكه دست بريزد به پهلويت
باشد ز پا بيفت ولي بي هوا نيفت
 
كوچه به آلِ فاطمه خيري نداشته
ديوار را بگير و در اين كوچه ها نيفت
 
مردم ميان شهر تماشات ميكنند
اين بار را به خاطر زهرا بيا نيفت
 
دامان هيچكس به سرت سر نميزند
حالا كه نيست خواهر تو پس ز پا نيفت
 
تكّه حصير ِ خويش از اين حجره جمع كن
اما به ياد نيمه شبِ بوريا نيفت
 
اي واي اگر به كرب و بلا بوريا نبود
راهي براي دفن شه كربلا نبود

پنج شنبه 5 مرداد 1396  10:37 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

 
 
مسافرم كه به دل شوق يك حرم دارم 
هوائيم كه هواي تو در سرم دارم
 
هميشه عكس تو را از زمان كودكيم
ضريح ديده و در قاب باورم دارم
 
عنايتيست كه در عشق هشت مي گيرم
قبول فاطمه ام گرچه نمره كم دارم
 
ميان صحن و سرايت بهشت مي بينم
ميان صحن و سرايت قدم قدم دارم ...
 
كنار حضرت جبرئيل راه مي روم و
نگاه خيس به آن سفره ي كرم دارم
 
به جرعه اي ز شراب حرم خرابم كن
كه من هميشه غلام تو و علدارم
 
دلم گره به ضريح تو خورده محكم كن
بساط كرب و بلاي مرا فراهم كن
 
دليل معجزه ي كار صد مسيحا تو
تمامي بركاتهاي كشور ما تو
 
كوير هستم و در آرزوي بارانم 
ببار ابر كرم اي هميشه دريا تو
 
هميشه خاك قدمهاي تو شدن با من
هميشه با نظري زر نمودنش با تو
 
مرا بيا و چو آهوي خود ضمانت كن
امام عشقي و مأواي بينواها تو
 
به لقمه ي كمي از سفره اكتفا كردم
كنار سفره ي مهمان پذيرت اما تو ...
 
غذاي حضرتيت را به دست من دادي 
ادامه ي بركاتهاي دوش مولا تو
 
ادامه ي بركاتهاي كيسه هاي علي
به دست توست نظر كن به اين گداي علي
 
نشسته ام كه بگريم به خشكسال خودم
به خشكسال خود از چشمه ي زلال خودم
 
تمام روشني چشمهام مال شما 
تلاطم دل دور از نگات مال خودم
 
بكش به بال و پرم دست خود كه
تا ببرم هزار حور و ملك را به زير بال خودم
 
تو ايستاده اي آقا كنار آهويي
كشيدم عكس تو را باز در خيال خودم
 
غريبه هستم و حالا پناه آوردم 
اگر پناه مني تو خوشا به حال خودم
 
محرمي شده ام كربلاي ايراني
گرفتم اشك غمت را به دستمال خودم
 
كنار پنجره فولاد گريه ها دارم 
هوائيه حرمم ميل كربلا دارم 
 
مسعود اصلانی

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

پنج شنبه 5 مرداد 1396  10:37 AM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

ما شیعه ایم و مهر علی آبروی ماست
آیینه ایم و جلوه ی او نقش روی ماست
 
شکر خدا که گرم هیاهوی حیدریم
شکر خدا که ذکر علی گفتگوی ماست
 
در پای درس مکتب او پا گرفته ایم
لبریز باده ی ازلی اش سبوی ماست
 
با او طهارت نسبی کسب کرده ایم
یعنی که خاک درگهش آب وضوی ماست
 
سوگند می خوریم که ما با علی خوشیم
شکر خدا که قبله ی رویش به سوی ماست
 
ما شیعه ایم و در همه عالم زبانزدیم
حلقه به گوش عالِم آل محمدیم
 
آقا قسم به تو ز غم آزاد می شوم
وقتی دخیل پنجره فولاد می شوم
 
شیرین ترین دقایق عمرم دمی است که
در بیستون عشق تو فرهاد می شوم
 
احساس می کنم ز دو عالم بریده ام
وقتی مقیم صحن گهر شاد می شوم
 
با تو خرابه ی دل من قصر می شود
با گنج مهربانی ات آباد می شوم
 
آهو شدم که ضامن من هم شوی رضا!
ورنه اسیر پنجه ی صیّاد می شوم
 
هر ضامنی که ضامن آهو نمی شود
هر کس که نام اوست رضا،او نمی شود
 
تو هشتمین ستاره ای از بی بدیل ها
یعنی تویی ز ایل و تبار اصیل ها
 
از بس کرامت تو به عالم زبانزد است
عیسی رسیده تا که بندد دخیل ها!
 
هرگز کسی ز درگه تو ناامید نیست
لطفت هماره ضامن ابن السَّبیل ها
 
یک جرعه آب خوردن از آن کاسه ی طلا
خوشتر بُوَد ز طعم خوش سلسبیل ها!
 
در انتظار مهر رئوفانه ی توأم
وقتی که می رسند نوای رحیل ها
 
در انتظار دیدن رویت سه جا منم 
یعنی دخیل رشته ی حبّ شما منم
 
سوی تو آمدیم که درمانمان کنی
با یک نگاه بی سر و سامانمان کنی
 
یا ایّها الرئوف!امید همه به توست
داریم امید این که مسلمانمان کنی
 
یک گوشه ی نگاه تو مس را طلا کند
بر ما کمی بتاب که سلمانمان کنی
 
ما رعیتیم و ریزه خور سفره ی شما
خوشحال می شویم که مهمانمان کنی
 
امشب تو را به جان جوادت دهم قسم
تا راهی حریم خراسانمان کنی
 
احساس می کنم که حریم تو کربلاست
هر کس که زائر تو شود زائر خداست
 
محمد فردوسی
 
**********************

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

پنج شنبه 5 مرداد 1396  10:37 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها