0

اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

 
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)


وحید محمدی

شکر صد بار خدا را که سعادت دارم
فرصت آمدن و عرض ارادت دارم

باز در کسوت یک عبد گدا آمده ام
من از این جامه به تن خلعت شهرت دارم

دست من نیست اگر بی سر و پا آمده ام
دست من نیست اگر شوق زیارت دارم

قصّه ی پنجره فولاد و مرا می دانی
من به بوسیدن این پنجره عادت دارم

در این میکده خیمه زده ام شاهد باش
دست امید به دامان اجابت دارم

این دل مرده ی من زندگی اش دست شماست
من خودم خوب به این نکته عنایت دارم

معجزه از تو عجیب است مگر من حتّی
به گدایان تو هم چشم کرامت دارم

حاجتم را ندهی پیش خودم خواهم گفت
او مرا خواسته پیداست که قیمت دارم

" داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم "
این سلامی است که تا صبح قیامت دارم

پدرم گفت تو هم خادم این آقا باش
خادمی کردم و عمریست که عزّت دارم

خوشتر از طعم عسل طعم دعای سحر است
با همین زمزمه ها راه به رحمت دارم

شرط آن سلسله ی زرد تو را یادم هست
هر چه دارم من از آن شرط ولایت دارم

****************************

 

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:12 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)


 

اشعار ولادت, میلاد امام رضا, اشعار میلاد امام رضا

 لیلة میلاد مسعود ولیّ حق رضاست
پارة جسم نبی چشم و چراغ مرتضاست


عالم آل رسول و زاده پاک بتول
رهبر ملک قدر فرماندة جیش قضاست


قبله هفتم که پیش بارگاه رفعتش
آسمان با وسعت بی‌انتها، تحت الشعاست


نجمه زاده آفتابی را به هنگام سحر
کافتاب بامدادان ذرّه او را گداست


قرص خورشید است این خورشید روی سرمدی
ماه تابان است این، ماه که ماه مصطفی است


شمس پیش شمس حسنش گاه مغرب گوشه گیر
ماه از شرم رخش، هر صبحدم در انزواست


موسی عمران بگردان روی از طور و ببین
کانچه نادیدی عیان در خانة موسای ماست


گر خدا خوانم و را در مرتبت کفر است کفر
ور جدا گویم خطا گفتم خطا گفتم خطاست


عقل مدحش را کند، یا وهم وصفش آورد
کان حقیری ناتوان و این فقیری بینواست


کنت نورالله شنیدی؟ این فروغ سرمدی است
نحن وجه‌الله خواندی؟ این جمال کبریاست


از کجا جوئی دوا؟ خاکش بود داروی درد
وز که می‌خواهی شفا؟ درگاه او دار الشّفاست


گِرد کویش بر مشامم خوشتر از بوی بهشت
آب جویش در مذاقم بهتر از آب بقاست


جز خدا هر کس بگوید وصف او را نادرست
جز نبی هرکس بخواند مدح او را، نابجاست


من ز خجلت آستین در کوی او دارم به رخ
کآستان او زیرتگاه خیل انبیاست


مرقد او کعبه جان و طوافش کار دل
صحن پاکش مروه و ایوان زرّینش صفاست


با وجود آنکه کس قدر ورا نشناخته
هم گدا با او هم او با هر گدایش آشناست


دل به رویش داده یوسف بسکه رویش دلفروز
جان ز بویش جسته عیسی بسکه رویش جانفراست


بوی عطر خلد، ارزانی برای اهل خلد
من مشامم را صفا از خاک زوّار رضاست


ناز دارد شهر نیشابور بر باغ بهشت
ز آنکه خاکش جای پای ناقة آن مقتداست


عقد گوهر ریخته، جاری نمودی از دولب
آن حدیثی را که بین شیعه زنجیر طلاست


کی بود خوفش ز مأمون چون بود باکش ز خصم
آنکه نقش شیرهای پرده را فرمانرواست


منجی خلق دو عالم در دو عالم اوست او
ضامن آهو، گرش تنها بخوانی، نارواست


درد اگر داری برو از خاک او درمان بگیر
مشکل ار داری بیا آری رضا مشکل گشاست


دست شرق و غرب از این سرزمین پیوسته دور
ز آنکه ایران را بدین فرزند زهرا اتّکاست


سرزمین اهلبیت است این زمین و اهل آن
تا رضا دارد، به تهدید عدو بی اعتناست


هر اَبَر قدرت، در اینجا پای مال آید چو مور
هر ستم گستر، بسان دانه زیر آسیاست


قدسیان رو بند خاک هر که اینجا زائر است
عرشیان گویند آمین هر که را اینجا دعاست


طوف قبرش کن که در محشر مقام زائرش
فوق زوّار حسین ابن علی در کربلاست


سر بخاکش مه که در میزان و در حشر و صراط
زائر خود را رهائی بخش از خوف جزاست


بشنو از موسای کاظم این روایت را که گفت
زائر قبر رضا در عرش زوّار خداست


ناز تا صبح جزا بر سفره مریم کند
هر که را در کاسه از مهمانسرای او غذاست


بر فراز قبّه‌اش دارد لوائی سبز رنگ
شیعه تا صبح قیامت زنده زیر این لواست


گربه عالم بنگری هر کشوری را مرکزی است
مرکز ایران اسلامی، خراسان رضاست


ای که موسایت ثناخوان گشته در مصر وجود
وی که عیسایت بچرخ چارمین مدحت سراست


ای که ذکر آشنایت، ناامیدان را امید
وی که نام دلربایت، بی نوایان را نواست


کیستم من؟ تا که در کوی تو گردم ملتجی
اولیاءالله را سوی تو روی التجاست


من نمی‌گویم خدائی لیک گویم چون خدا
نعمتت بی ابتدا و رحمتت بی انتهاست


بر فقیر اعطا نمودی پیشتر از آنچه خواست
بر گدا انفاق کردی بیشتر از آنچه خواست


من نه مدحت را از آن گفتم که دانستم که‌ای
بل از آن گفتم که جز مدح تو را گفتن خطاست


تشنه‌ای بودم که از آب بقا گفتم سخن
چون تو خضر رحمتی در بیت بیتم رهنماست


آنکه سائل را نراند از سر کویش توئی
و اینکه گردیده گدایت «میثم» بی دست و پاست


فخر بر رضوان کند زیرا در این کو، ملتجی است
ناز بر شاهان فروشد ز آنکه بر این در، گداست

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:13 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

علیرضا قنبری

هرچندكه درشهر تو بازار زیاد است
باید برسم زود... خریدار زیاد است

من در به درِ پنجره فولادم و دیریست
بین من و آن پنجره دیوار زیاد است

آنقدر كریمی كه بدهكار تو كم نیست
آنقدر كریمی كه طلبكار زیاد است!

پاییز رسیدم به حرم با همه گفتم:
اینجا چقدر چادر گلدار زیاد است

با بار گناه آمده ام مثل همیشه
با بار گناه آمدم این بار زیاد است!

گندم به كبوتر بدهم ؟ شعر بگویم؟
آخر چه کنم در حرمت؟! كار زیاد است!

نوروز به نوروز... محرم به محرم...
سرمست زیاد است، عزادار زیاد است

هر گوشه ی ایران حرم توست كه با تو
همسایه ی دیوار به دیوار زیاد است

از دور سلامی و تو از دور جوابی
این فاصله انگار نه انگار زیاد است

یک شب که به رؤیای من افتاد مسیرَت
دیدم چقَدر لذت دیدار زیاد است...

درخواب... سرِ سفره ی اطعام... تو گفتی:
هر قدر كه میخواهی... بردار ، زیاد است


****************************

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:14 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

سید هاشم وفایی

اگر که روی بر این بارگاه آوردم
دوباره برحرم تو پناه آوردم

تهی است گرچه دودستم ،ولی به همراهم
دو کاسه اشک و دلی غرق آه آوردم

نفس کشیدن در این حریم تسبیح است
ز فیض لطف تو رو بر اله آوردم

نبسته ای تو به رویم درِ حرم ،امّا
مرا ببخش که بار گناه آوردم

چگونه شرم نریزد ز چشم خونبارم
ز من تو گل طلبیدی، گیاه آوردم

دخیل گریه به خاک حریم تو بستم
به بی پناهی خود من گواه آوردم

طبیب دل نگه تو شفای حال من است
اگر حضور تو حال تباه آوردم

سیاه نامۀ ما را سفید کن از لطف
که نامۀ عملم را سیاه آوردم

رهی دراز و بسی سخت پیش رو دارم
ولا و مهر تو را زاد راه آوردم

بپاس اینکه شفاعت کنی «وفائی» را
ببین که ملتمسانه نگاه آوردم


****************************

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:15 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)


مصطفی تبریزی

باز مگذار این ستاره، کهکشان را گم کند
مشهدت، این قبله ی هفت آسمان را گم کند

همچنان بالای گنبد باد پرچم دار توست
تا مبادا این کبوتر آشیان را گم کند

باز هم ناقوس دارد نامنظم می زند
ساعت صحن تو حق دارد زمان را گم کند

عقل را و عشق را گم کرده ام در صحن ها
در شلوغی گاه مادر کودکان را گم کند

روی دوش جمع با قصد زیارت آمده
خوش به حال آنکه در صحن تو جان را گم کند

هرکه پیدا کرد در هنگامه ی عالم تو را
تا تو را دارد چه غم گر دیگران را گم کند


****************************

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:16 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)


 

اشعار تولد امام رضا, مولودی میلاد امام رضا

اشعار تولد علي ابن موسي الرضا المرتضي(ع), اشعار میلاد امام رضا

 

تجلّی خورشید ِ ولا مبارک باشد
ولادت حضرت ِ رضا مبارک باشد

نام سبحان،مدح سلطان،گشته ذکر عاشقانی که به عشقش مبتلایند
پیروان و بی قراران شاد و خوشحال از قدوم ِ یوسف زهرا رضایند
حضرت ِ نجمه گوهر آورده
بر بهشت جان کوثر آورده
یا رضا جانم...

 

سید و سَروَر آمد،جان پیمبر آمد
دسته گل ِ زیبای موسی بن جعفر آمد
حجت الله یبن زهرا تا قیامت دل به لطف و جود بی حدّ تو بستیم
ای ولیّ نعمت ما در طواف مرقد نورانی ات بودیم و هستیم
مضجع ِ پاکت،قبله ی دلها
نام زیبایت،حلّ مشکلها
یا رضا جانم...

 

عبد ِ فقیریم آقا،به تو اسیریم آقا
برات کربلا رو،ازت میگیریم آقا
از کرامت کن عنایت تا قیامت بر ولایت مبتلا باشیم رضا جان
در رَه ِ دین با محبّین اربعین امضا نما تا کربلا باشیم رضا جان
کن دعا حقّ ِ خیل ِ خوبانت
همسفر گردیم با شهیدانت
یا رضا جانم...

 

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:16 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

قاسم صرافان

مریض آمده اما شفا نمی خواهد
قسم به جان شما جز شما نمی خواهد

برای پیش تو بودن بهانه ای کافیست
بهشت لطف کریمان بها نمی خواهد

دلیل ناله ی من یک نگاه محبوب است
وگرنه درد غلامان دوا نمی خواهد

فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم:
مگر که شاه خراسان گدا نمی خواهد؟

دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت
نماز در حَرَمت «إهدِنا» نمی خواهد

همین قدر که غباری بر آستان باشد
رواست حاجت عاشق، دعا نمی خواهد

تو آشنای خدایی، کدام رهگذری
در این جهان غریب آشنا نمی خواهد؟

ببین به گوشه ی صحنت پناه آوردم
مگر کبوتر آواره جا نمی خواهد؟

به حکم آنکه “عَلیکَ الرَّفیق ثُمَّ طَریق”
دلم بدون رضا کربلا نمی خواهد

خدا مرا به طواف تو مبتلا کرده ست
طواف کعبه بخواهم، خدا نمی خواهد

نگفته است، حیا کرده شاعرت آقا
نگفته است، نه اینکه عبا نمی خواهد

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:16 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

غلامرضا سازگار

بارک الله نجمه امشب آفتاب آورده‌ای

وجه ناپیدای حق را بی‌نقاب آورده‌ای

در تراب امشب جمال بوتراب آورده‌ای

یا به دامن احمد ختمی مآب آورده‌ای

از دل دریای رحمت درِّ ناب آورده‌ای

گل به دست خود گرفتی یا گلاب آورده‌ای؟

با جلال آمنه مرآت احمد زاده‌ای

در حقیقت عالم آل محمّد زاده‌ای

**

این پسر حسن خدا را مظهر است و منظر است

این پسر سر تا به پا، پا تا به سر پیغمبر است

این پسر هم مصطفی هم فاطمه یا حیدر است

تو چو مریم، این پسر عیسای عیسی پرور است

این پسر در هفت دریای ولایت، گوهر است

این پسر قرآن بابا روی دست مادر است

ایـن شـه ملک قـدر فرمانده جیش قضاست

این همان جان جهان مولا علی موسی‌الرضاست

**

بضعۀ ختم رسالت، روح قرآن است این

بلکه هم جان جهان، هم یک جهان جان است این

قدر قدر و نور نور و فرق فرقان است این

من به قرآن می‌خورم سوگند، قرآن است این

جان دین، اصل ولایت، روح ایمان است این

شمع جمع انبیا در بزم امکان است این

لاله‌های وحی از فیض بهـارش کرده گل

بوسۀ موسی‌ابن‌جعفر بر عذارش کرده گل

**

ظرف نامحدود دریاهای رحمت ساغرش

آسمان گردیده چون پروانه بر دور سرش

ضامن آمرزش خلقی است آهوی درش

حافظ ایران اسلامی است در قم خواهرش

جد امیرالمؤمنین، ام ابیها مادرش

عالم هستی گرفته همچو کعبه در برش

موسی عمران بیا فرزند موسی را ببین

آدم و نوح و خلیل الله و عیسی را ببین

**

چار صحن او پناه چار رکن عالم است

گندم مرغان صحنش عکس خال آدم است

گنبد زرین او خورشید ماه مریم است

پیش احسانش به سائل گر جهان بخشد، کم است

در زمین قصر بلندش، عرش عرش اعظم است

شهر مشهد چون مدینه، او رسول اکرم است

خسروان در کویش احساس حقارت می‌کنند

انبیـاء و اولیـا او را زیـارت می‌کـنند

**

سایۀ گلدسته‌هایش سجده‌گاه آفتاب

آسمان بر خاک راه زائرش ریزد گلاب

جبرئیل از جام سقا خانه‌اش نوشیده آب

از حساب آسوده باشد زائرش روز حساب

پای دیوار حریم قدس او یک لحظه خواب

باشد از بیداری قدرش فزون اجر و ثواب

بهترین عبد خدا اینجا خدایی می‌کند

از تمـام آفرینش دلربـایـی می‌کند

**

از هزاران کعبه زیر سایۀ دیوار تو

بار خیل انبیا افتاده در دربار تو

من کیم تا باشم ای وجه خدا، زوار تو؟

خارم و روییده‌ام در دامن گلذار تو

می‌کشی ناز مرا هر چند هستم عار تو

گرچه بودم با گناهم باعث آزار تو

هر چه می‌بینی بدی از من نمی‌رانی مرا

من خجالت می‌کشم اما تو می‌خوانی مرا

**

رأفتت نازم چرا از من حمایت می‌کنی؟

از جهنم در بهشت خود هدایت می‌کنی

زنده‌ام از فیض سرشار ولایت می‌کنی

همچنان از کوثر نورم سقایت می‌کنی

نه مرا می‌رانی از خود، نه شکایت می‌کنی

قاتلت گر بر درت آید، عنایت می‌کنی

این که دشمن هم بوَد چون دوست مرهون شما

عفو و جـود و بذل و احسان است در خون شما

**

کیستی تو؟ ظرف احسان خداوندی، رضا

در کرم مثل خدا بی‌مثل و مانندی رضا

من همه بی‌آبرو، تو آبرومندی رضا

تیرگی بودم به بحر نورم افکندی رضا

بس که آقایی، به رویم در نمی‌بندی رضا

هر چه گریاندم دلت را، باز می‌خندی رضا

تو رؤف اهل‌بیتی، لطف و احسان بایدت

میزبـانی و پـذیرایی ز مهمـان بایدت

**

من به زنجیر غمت عمری اسیرم یا رضا

بسته شد از خاک زوارت خمیرم یا رضا

با تولای شما دادند شیرم یا رضا

وز گنه در آستانت سر به زیرم یا رضا

بار ده تا قبر تو در بر بگیرم یا رضا

لطف کن تا گوشۀ صحنت بمیرم یا رضا

هر چه بودم هر چه هستم«میثم»کوی توام

از خجالت کـورم امـا عاشق روی تـوام


********************************

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:17 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

 

عباس شاه زیدی

آب و جارو می کنم با اشک این درگاه را
ای که درگاهت هوایی کرده مهر و ماه را

چشمهایی را که حیرانند پشت "لااله"
درخراسان تو می بینند "الّاالله را"

این تجلی گاه سلطان ازل ، این کوه نور
برده است از یادها الماس نادرشاه را

بازبان بی زبانی بشنو از نقّاره ها
"وال من والاه " را و "عاد من عا داه را"

ای خراسانی ترین خورشید روشن کن مرا
ما که می دانی نمی دانیم راه و چاه را

من زیارتنامه خواندم ،شعرهایم مانده است
وقت داری تا بخوانم چند دفتر آه را؟

بیت هایم خانه بردوشند مانند خودم
راستش دعبل شدن سخت است این درگاه را

می کِشی از هرطرف هر بی پناهی را به توس
بچه آهو کرده ای انگار خلق الله را

شعر من با دوستت دارم به پایان می رسد
کاش می دادی جواب این جمله ی کوتاه را


********************************

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:17 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)


رضا اسماعیلی

آقا ! گلایه دارم از این« من » که با من است
این« من » که با من است و مرا سخت دشمن است

این« من » که با من است و ندارد خبر ز عشق
در قاب سینه اش ، دلی از جنس آهن است

خیلی بد است این کــــه نشستم کنارتــــان
امــــــا سکوت بر لب من سایه افکن است

آقا گلایه ... من مثلا شاعـــــــــرم ، ولی
کو طعم شعر ؟ روی لبم « تن تتن تن » است !

پر واضح است ، این غزلی عاشقانه نیست
این واژه ها ، تکلم یک روح الکن است

باید دوباره ضامن آهـــــوی دل شوید
منظور من برای شما خوب روشن است

شاعر نمی شوم به خدا یک غزل ، مگر
عارف شوم به نور شما ، این مُبرهن است

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:17 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

حبیب باقرزاده

بی تو نفس به سینه ما جان نمی شود
بی تو بهشت روضه رضوان نمی شود

اصلا تمام وسعت این گنبد کبود
گنبد طلای شاه خراسان نمی شود

ناکام آن دلی است که در طول عمر خود
یکبار در حریم تو مهمان نمی شود

ایام عمر ما ز تو برکت گرفته است
کم‌های ما که بی تو فراوان نمی شود

تو دست من بگیر و بده روزی مرا
گندم بدون لطف شما نان نمی شود

گشتم میان این همه اذکار غرق نور
ذکری به دلبری رضاجان نمی شود


********************************

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:17 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

سید هاشم وفایی

هر شب که ماه دیدۀ خود باز می کند
از حُسن نور تو سخن آغاز می کند

دیگر کسی به غیر تو شمس الشموس نیست
غیر از تو ذره را که فلک تاز می کند

عطر بهشت می وزد از او به لاله ها
هربلبلی که نام تو آواز می کند

در باغ عشق می شکفد غنچه های نور
وقتی صبا سخن ز تو آغاز می کند

در گلشن بهشتی تو ای بهار حُسن
«جبریل بال میزند و ناز می کند»

بر گنبد طلائی تو چون کبوتران
در هر طرف ملائکه پرواز می کند

دیگر چه حاجت است مرا بر در مسیح
تا پرتو نگاه تو اعجاز می کند

روزی که سروها همه چون بید می شوند
ما را محبت تو سرافراز می کند

این عاشق فسرده «وفائی» هنوزهم
تنها به توست درد خود ابراز می کند


********************************

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:18 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

شعر ولادت امام رضا, اشعار تولد امام رضا

مولودی میلاد امام رضا(ع)

 

 زمین را کرد باران، آب و جارو
که باید بهرِ مهمان آب و جارو


گلی آمد که هر صاحبدلی کرد
رهش با اشک و مژگان آب و جارو


چه خورشیدی که گرد بارگاهش
کند از جان، خراسان آب و جارو


رضا مهر خراسان، آنکه خاکش
مگر با دیده نتْوان آب و جارو


به کس خدّام خاص او نبخشند
در این درگاه، آسان آب و جارو


سحرگاهان به شوقش صحن نُو را
کند خورشید رخشان آب و جارو


سکندر خادم آیینۀ اوست
کند این پرده خاقان آب و جارو


مگر بیت الحرام اینجاست، کآنرا
فرشته کرده از جان آب و جارو


برای طائفان و عاکفانش
خدا داده است فرمان آب و جارو


اگر چون آهو آیم در حریمش
کنم با چشم گریان آب و جارو


کنم مژگان به مژگان، اشک بر اشک
ضریحش را هزاران آب و جارو


کبوترخانه‌اش پر آب و دانه
کنم، هم صحن و ایوان آب و جارو


به تعمیدِ قدمگاهش نمایم
نشابور و خراسان آب و جارو


شبی که اشک ریزم بر ضریحش
شبِ بختِ من است آن آب و جارو


خوشا فرّاش این درگه که سازد
سرای پاک یزدان آب و جارو


از او سجادۀ تقوی و دین پاک
از او محراب ایمان آب و جارو


اگر روشن شود از او دل من
کنم این بیت‌الاحزان آب و جارو

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:18 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

محسن عرب خالقی

از سر پیچ جاده راه افتاد
با صفا صاف و ساده راه افتاد

پا برهنه پیاده راه افتاد
پدر خانواده راه افتاد

از اهالی ده به رسم وفا
باخودش داشت التماس دعا

راه دور و پر از مشقت بود
كوله بارش پراز ارادت بود

گرچه هر گام او عبادت بود
آرزویش فقط زیارت بود

چقدر قطره رو به دریایند
همگی پا برهنه می آیند

راه بسیار رفته كم مانده
گریه شوق جای غم مانده

روی دوشش فقط علم مانده
دوقدم تا دم حرم مانده

فلكه آب روبروی حرم
بر مشامش رسید بوی حرم

ناگهان ایستاد، می گردد
چشم او مثل باد می گردد

با همه اعتقاد می گردد
پی باب الجواد می گردد

عشق شان نزول آن در بود
اشك اذن دخول آن در بود

دم در گفت یا امام رضا
من مریضم شفا امام رضا

سرطان مرا... امام رضا
نه فقط كربلا امام رضا

دم در بود كه مسافر شد
ساك خود وا نكرده زائر شد

چند شب بعدِ پنجره فولاد
كربلا خسته از مسیر زیاد

كفش خود را به كفشداری داد
پای شش گوشه تا رسید... افتاد

گرد و خاك حرم كه پاكش كرد
خادمی كنج صحن خاكش كر

   http://bayanbox.ir/view/4901804249511124488/talar-koodak.gif

 

 

اصفهان نگین فیروزه ای جهان

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:18 PM
تشکرات از این پست
zahra_53
zahra_53
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 28735
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:اشعار میلاد امام رضا (علیه السلام)

ایران که بهشت در دل قم دارد
در مشهد خود امام هشتم دارد

در این دهۀ کرامت و رحمت و نور
خورشید به خورشید تبسّم دارد

سید هاشم وفایی

چهارشنبه 4 مرداد 1396  6:19 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها